eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊....  ⚜آرام آرام رسیده از سفری دور ، همراه نسیمی مهربان🍃 به دشت آلاله ها🌷 می رسند . ⚜هر قاصدک بر گلبن لاله ای🌷 می نشیند تا خستگی و این سفر دور و دراز را برای لاله اش بازگو کند . ⚜ به ضیافت این دشت می آیند و بالهایشان را فرش راه قاصدکها می کنند. 💥امــا! ⚜کمی آنطرف تر، دل خستگانی💔 که به پهنای دل آسمان تابوتهایی خالی⚰ را بر دوش خود حمل می کنند.با اینکه تابوت خالیست ⚡️اما سنگینی عجیبی را بر پشتشان احساس می کنند😣 ⚜صاحبان آن تابوتها همان که سبکبار! به سمت مقصدخویش پروازکرده اند🕊⚡️اما چرا آنطرفتر صدای می آید⁉️ ⚜آن همه غم و سوختگی سینه برای چیست؟ انگار هر کسی در گوش تابوتی دارد و روی آن چیزی می نویسد✍ 🌾شعر می نویسند؟ 🌾آرزوها و را می نویسند؟ 🌾از دل تنگی ها💔وقصه هجران می سرایند؟ 🌾از سختی هایی که کشیده اند؟ 🌾از ها و ناجوانمردی ها؟ 🌾از کسانی که نان و سفره را نگه نمی دارند؟ ⚜از بی درد ها ی بی غم و غصه که برای دو روزه دنیا کبوتر ها🕊 را در قفس زندانی کردند و به پرواز بی سرانجام آنان می خندند؟! 😔 🌾از که روی خونهای پاکـ✨ کوبیده شده!؟ ♨️اما نه!📛⛔️ ⚜از رد پای گریزی نیست🚫این خونها پاک شدنی نیستند❌مگر می شود فراموش کرد 🔅آن همه پاکی 🔅آن همه صفا و صمیمیت 🔅رشادت 🔅شجاعت  🔅جوانمردی 🔅و آن همه عشق خدایی را!!! و او همچنان می نویسد✍............. ⚜اما پهنه تابوت به وسعت همه درد دلهایش نیست❌ چرا که تابوت نیز دلتنگ که از دیار غربت به دیار غربت!سفر می کند... ⚜تو فرزند کدام ؟ تو از کدامین دشت روییده ای قاصدکـ🕊!؟ چه کسی سینه دریاییت را پاره پاره کرده؟ کدام دست ناپاک تو را ریخته؟ ⚜به کجا سفر می کنی؟ دور از خانه و شهر خویش؟! دور از دستهای پینه بسته و قلبـ💔 شکسته !؟ ⚜سبز و آباد باد! آن خاکی که سینه اش را آرامگاه تو کرده و خوش بر آن آسمانیـ🌥 که سایه بان آن خاک شده!  و ما 😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷 💢قاصدکهای رسیده از سفری دور، همراه نسیمی🍃 مهربان به دشت آلاله ها، هر قاصدک بر گلبن لاله ای می نشیند تا خستگی و این سفر دور و دراز را برای لاله اش🌷 بازگو کند. 💢فرشتگان به ضیافت این دشت می آیند و بالهایشان🕊 را فرش راه قاصدکها می کنند. 💥امــــا ! کمی آنطرف تر، دل خستگانی💔 که به پهنای دل آسمان گریسته اند تابوتهایی خالی⚰ را بر دوش خود حمل می کنند با اینکه تابوت اما سنگینی عجیبی را بر پشتشان احساس می کنند صاحبان آن تابوتها همان قاصدکها هستند که سبکبار! به سمت خویش پرواز کرده اند 💢اما چرا آنطرفتر صدای گریه می آید؟! آن همه و سوختگی سینه برای چیست؟🤔 انگار هر کسی نجوایی در گوش تابوتی دارد و روی آن چیزی می نویسد✍ ⇜شعر می نویسند؟ ⇜آرزوها و را می نویسند؟ ⇜از دل تنگی ها و قصه می سرایند؟ ⇜از سختی هایی که کشیده اند؟ ⇜از نامردی ها و ناجوانمردی ها؟😔 ⇜از کسانی که نان و سفره را نگه نمی دارند؟ ⇜از بی درد ها ی بی غم و غصه😭 که برای خوش گذرانی دنیا کبوتر ها🕊 را در قفس زندانی کردند و به پرواز بی سرانجام آنان می خندند؟! ⇜از لگدهایی که روی پاک کوبیده شده!؟ 💥اما نه❌❌ از رد پای خون گریزی نیست! این خونها پاک شدنی ✘ 💢مگر می شود فراموش کرد🗯 آن همه پاکی، آن همه صفا و صمیمیت رشادت جوانمردی👌 و آن همه عشق خدایی♥️ را 💢و او همچنان می نویسد.............✍ اما پهنه به وسعت همه درد دلهایش نیست، چرا که "تابوت نیز دلتنگ پیکریست" که از دیار غربت به دیار غربت، سفر می کند...........😔 💢تو فرزند کدام ؟ تو از کدامین دشت روییده ای قاصدک!؟ چه کسی سینه دریاییت را پاره پاره کرده؟😭 کدام دست ناپاک خون پاک❣ تو را ریخته؟ به کجا می کنی؟ دور از خانه و شهر خویش؟! دور از دستهای پینه بسته پدر و قلب شکسته مادر💔 💢سبز و آباد باد! آن خاکی که سینه اش را پیکر پاک تو کرده و خوش بر آن آسمانی🌠 که سایه بان آن شده! و ما باز هم 😞 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh