🌷شهید نظرزاده 🌷
#گاهی مرا نگاه کنی👀 و رد شوی بس است آنان که #بی_کَسند به یک در زدن خوشند☺️ #شهید_مدافع_حرم #شهیدمح
3⃣3⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
یک خاطره...📝
یک همرزم...
یک دنیاافتخار..🌷
من #همرزم_شهید_محمدتقی_سالخورده بودم...
🔰باآقا محمد تقی توی یک محور بودیم محمد تقی هم #فرمانده یکی از محورها بود.
🔰 تعدادی از #بچه های_گردان از خودمون
بودن و یه سری از بچه های #افغان به ما
اضافه شدن..+
🔰توی درگیری ها ..چند تا بچه های
افغان افتادن تو #محاصره دشمن..😰 .اینجا
بود که واقعأ اون #رشادت محمدتقی رو
دیدم که قبلأ درباره اش زیاد شنیده👂
بودم .
🔰محمد تقی فرمانده ای بود که در درجه اول جونِ نیروهاش براش #اهمیت زیادی داشت .
🔰اون #تنهایی تونست جون ۲۰تا از بچها رو که تو آتش🔥 دشمن گیر افتاده بودن رو نجات بده 💪..بعد عملیات بهم گفت باورت نمیشه تیرهایی که باید به من #میخورد ولی بهم #اصابت_نمیکرد نمیدونم چرا؟🙁
🔰شاید بشارت شهید شدن🕊 در ۲۱ #فروردین رو بهش داده بودن ...👌
🔰یکی دیگه از کارهایی که #محمدتقی انجام میداد این بود که همیشه #دائم_الوضو بود یعنی اگه یه چرت کوچیک میزد و ما بیدارش میکردیم میرفت #وضو میگرفت و میخوابید...
🔰محمد تقی در عین حال که فرمانده بود⚡️ ولی آخرهمه ی #پیامهایی که به ما میداد مینوشت" #پچوکتم_برار..."🌷
🎤راوی: #آقای_حمزه_عالیشاه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh