eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#قصه‌ی عشـ❤️ـق از آنجا شـــــروع شد که قصه #غواصـــــان را در گوشمان زمزمـــــه🎶 کردند ... شادی
❤️ غــــ❤️ـــواص به فرمانده اش گفت: اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم، من رو هول بده تو آب! فرمانده گفت اگه نيستي ميتوني برگردي↪️ غواص جواب داد: نه❌ پاي حرف امام ايستادم. فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم☺️ باشه. آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم😔 و الان هم خواهرم را سپردم به همسايه ها تا در شرکت کنم. اروند رود وحشي فرمانده تا داد زد 🌷 غواص قصه ی ما اولين نفري بود که توی آب پريد و اولين نفري بود که به شهــ❤️ـــادت😔 رسيد! من و شما چقدر پاي ايستاده ايم؟😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌺🌺🌺گل آرائی ضریح مطهر (س) ضریح مطهر حضرت معصومه(س) در سالروز ورود به شهر قم گل آرائی شد💐🌺🌸🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 4⃣7⃣ #سبک_زندگی_قرآنی ♨️ #خشم_بزرگ_خدا برای چه موضوعی است؟ ✍ هیچ گناهی رو نباید دست کم گرفت.
❣﷽❣ 5⃣7⃣✨ ⭕️ 📖🕋 لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِيًّا (مریم/۴۴) 👈 ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻣﻜﻦ، ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺣﻤﻦ ﻋﺼﻴﺎﻧﮕﺮ ﺑﻮﺩ.🔥 ✍ منظور از عبادت تو این آیه، سجده کردن و نماز و روزه برای شیطان نیست، بلکه اطاعت و پیروی از فرمان شیطان است که به نوعی عبادت و پرستش او محسوب میشود. 🔶 قالَ الْجَوادُ عليه السلام: مَنْ اَصْـغى اِلى نـاطِـقٍ فَقَدْ عَبَـدَهُ، فَإنْ كانَ النـّاطِقُ عَنِ اللّه ِ فَقـَدْ عَبَدَاللّه، وَ اِنْ كانَ النّاطِقُ يَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إبْلِيسَ فَـقَـدْ عَبَـدَ إبْـليـسَ. 👈 امام جواد عليه السلام فرمود: هر كس به سخن گوينده‌اى گوش دهد و از او حرف شنوى داشته باشد، او را پرستيده است. پس اگر گوينده سخن از خدا بگويد، او نيز خدا را عبادت كرده است، و اگر از شيـطان بـگويد، او هم بنده شيطان شده است. 📚 تحف العقول، ص 726. حالا یه لحظه فکر کنیم 🤔 👂 ما تو زندگی گوشمون به دهان کیه؟ 👂 از کی حرف شنوی داریم؟ این گوینده از خدا و اهلبیت میگه یا...؟؟! اصلاً چه کسی رو می‌پرستیم؟؟!! .... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
1_20914882.mp3
8.4M
۹ 🔰به عشق خـــ❣ـــدا در سبد وجود دیگران، مهربونی بریز خدا حتما سبد تو رو از نگاه ویــــ💫ــژه اش پر میکنه. 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌸🍃 🔻به روایت خواهر شهید ☘در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم... صبح که دلم برایش تن
🔰اشک با طعم شیرکاکائو 🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا برود بعد از مشورت، او انتخاب شد✅ می‌خواست که او را بفرستم، اما نمیشد. 🔹تا فهمید که دادیم برود سر از پا نمی‌شناخت، دوم دبیرستان بود. اولین بارش بود که تنها👤 می رفت؛ وقتی از بیت برگشت، چشم ها و قرمز شده بودند 🔸از روحیاتی که از او می شناختم مطمئن بودم که مسیر تا خانه را گریه کرده😭 و از دیدن چهره منقلب شده است‌. هر چه اصرار کردیم از فضای آن جا بگوید و دلیل هایش چیست⁉️ اما یک کلام هم حرف نزد 🔹پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت : و کیکش خیلی خوشمزه بود😋 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #رمــان •← #من_با_تو ... 5⃣ #قسمت_پنجم 🔰با بے حوصلگے وارد حیاط شدم😕 سہ هفتہ بود خونہ عاطفہ
❣﷽❣ 📚 •← ... 6⃣ ♦️امتحان هاے 📝 دے نزدیڪ بود. شالم رو سر ڪردم تا برم پیش عاطفہ، خواستم پنجرہ رو ببندم ڪہ دیدم امین تو حیاط نشستہ، مشغول ڪتاب خوندن بود📖با صداے سوت ڪسے سرم رو بلند ڪردم، پسر 👤همسایہ بود، شمارہ داد قبول نڪردم ✋ دست از سرم برنمیداشت باید بہ شهریار،برادرم میگفتم! 😕 ♦️با حالت بدے گفت: _ڪیو دید میزنے؟😏 با اخم صورتم رو برگردوندم، امین سرش رو بلند ڪرد و با تعجب نگاهم ڪرد، نفسم بند اومد، مطمئن بودم رنگم پریدہ! بلند شد و سمت چپ رو نگاہ ڪرد!با دیدن پسر همسایہ اخم ڪرد و دوبارہ مشغول ڪتاب خوندن شد،اما چند لحظہ بعد با عصبانیت 😠 ڪتاب رو پرت ڪرد زمین! سریع پنجرہ رو بستم، زبونم تلخ تلخ بود، بہ زور نفس عمیقے ڪشیدم، میمیرے از اون بالا نگاهش نڪنے؟! 😒 ♦️حتما فڪرڪردہ با اون پسرہ بودم! با صداے شڪستن چیزے دوییدم سمت پنجرہ، چند لحظہ بعد صداے همهمہ اومد،با ترس رفتم تو ڪوچہ،چندنفر جلوے دیدم رو گرفتہ بودن، از بین صداها،صداے امین رو تشخیص دادم!😧با نگرانے رفتم جلو، خالہ فاطمہ بازوے 💪 امین رو گرفتہ بود و میڪشید بقیہ پسرهمسایہ رو گرفتہ بودن، عاطفہ با ترس داشت نگاهشون میڪرد رفتم ڪنارش. ♦️_چے شدہ؟! 😨 عاطفہ برگشت سمتم. _هانیہ چے ڪار ڪردے؟! 😬 با تعجب گفتم:😳 _من؟!من چے ڪار ڪردم؟! مادرم با عجلہ اومد سمتمون و گفت: _امین دارہ دعوا میڪنہ؟! 😦 خالہ فاطمہ امین رو هل داد داخل حیاط، عاطفہ دویید سمت امین، مادرم رفت ڪنارشون. ♦️قرار بود همیشہ جلوے امین اینطورے باشم ڪے قرار بود بتونم مثل آدم رفتار ڪنم؟! خواستم برم داخل خونہ ڪہ صداے ڪسے باعث شد برگردم! _یہ شمارہ دادم قبول نڪردے تموم شد رفت واسہ من آدم میفرستے؟! 😤 جوابے ندادم! دوبارہ داد ڪشید: _هوے با توام! 😵 ♦️با عصبانیت برگشتم سمتش 😠 خواستم چیزے بگم ڪہ امین اومد جلوے در! _صداتو براے ڪے بالا بردے؟! بدون توجہ بهش با عصبانیت گفتم: _آقاے حسینے من خودم زبون دارم! 😕 ♦️با بهت نگاهم ڪرد، چرا احساس میڪردم دلخورہ بہ جاے آقاامین گفتم آقاے حسینے؟! همسایہ ها پسر رو ڪشیدن ڪنار، رفتم سمت امین _من متاسفم،باید بہ خانوادم اطلاع میدادم تا اینطورے نشہ😒 سرشو انداخت پایین پوزخندے زد 😏 و آروم گفت: _یہ دختر بچہ بیشتر نیستے! ♦️سرش رو بلند ڪرد و زل زدم 👀 تو چشم هام! 💓قلبم داشت میزد بیرون نگاهش بہ قدرے برندہ بود ڪہ تمام بدنم رو بہ لرزہ انداخت انگار نگاهش با چشم هاے من درحال دوئل بودن و این نگاہ من 👀 بود ڪہ تو این جنگ نابرابر ڪم آورد و خیرہ زمین شد. _هانیہ ڪاش میفهمیدے من امینم نہ آقاے حسینے...😐 خدایا قلبم 💗 دیگہ توان نداشت گفت هانیہ و رفت، من رو بہ چالش سختے ڪشوند ... از اون روز ماجرا شروع شد.... .... ✍نویسنده: Instagram:leilysoltaniii 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
کربلایی سیدرضا نریمانی - کانال عقیق مادحین.mp3
21.2M
🔸می خواستم شبیه تو بمیرم..... خیلی قشنگ و 👌👌 🎤سیدرضا ♥️تقدیم به و شهدای مدافع حرم🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣برای چند ثانیه فکر می‌کنم.. ★زنـدگــی‌ام گلسـ🌺ـتان مــی‌شــود ❣بعضی‌ها عجیب هستند. با یک می‌آیند و می‌نشـینند تــه تـه دلت‌💗 خوب خوب گوش میکنند ★اصــلا انــگـار آمــده‌انـد کـه مایه دلگرمیت باشـند😍 حـ💥ـتی اگر ❣رد پایـشان👣 روی دلت میماند تا تمام عمر عشـ💖ـق میورزند بعضی‌ها عجیب یادشـان که می‌افتی روحت😇 جانـی دوبــاره مـی‌گــیــرد ★یـادشان که می‌افتی لـبخنـد🙂 به لبـانت مینشیند‌. ❣بعضـی‌ها عجیـب و عجیب‌تر آنکه دیگر نمیروند❌ حتی وقتی که از کنارت رفته‌اند ●⇜لبـخندشان ●⇜تصـویرشان ●⇜صـدایـشان ●⇜ همه را پیشت امانت میگذارند بعــضی‌ها 🌺 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ جانم فدای نام شما قربان آن مقام شما😍 یاصاحب‌ الزمان جان ميدهم بخاطر يک لحظه دل عاشقِ♥️سلامِ شما یاصاحب‌الزمان 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چشمانت را باز کن لبخندی بزن ♥️ میسازی با همان لبخندِ اول صبـحت، بهتریـن روزم را‌‌‎‌👌 بر لعل لبت غنچہ ی چہ زیباست 😍 دل در هوسِ "خندہ ی " غرق نیاز است لبخند را چند است که ندیدیم😢 یکبار دیگر خانه ات آباد ... بخند دل ما تنگ همین لبخند است😔 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی_آنلاین_غریب_حجت_الاسلام_عالی.mp3
3.21M
♨️غریب 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#وصیت_شهید✍ جهان در حال #تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان #دو جهاد در پیش داریم، اول #جهاد_نفس
السلام علیک یا اولیاء الله 🔰می گفت: آدمی که ساکن شده نمی تواند جای دیگری برود. شما نمی دانید زندگی در کنار مولا💞 چه لذتی دارد. 🔹شیخ هادی به مدت سه سال📆 جهت ادامه ی تحصیلات در شهر نجف اشرف سکونت داشت. از زمانی که ساکن نجف شد، به اعمال و رفتارش خیلی دقت می کرد. 🔸مراقب بود که کارهای انجام ندهد. هادی آن قدر زندگی در نجف را دوست داشت که می گفت: بیایید همه برویم آنجا زندگی کنیم😍آنجا به آدم آرامش واقعی می دهد. می گفت: قلب♥️ آدم در یک جور دیگر می شود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✊ ‌ هیچ گاه دعای ‌شَوی جوان برایشان دوست داشتنی نبود❌ آنچه که دوست داشتنی است پریدن🕊 در ... هنگامے که دنیا هنوز در وجودت ندوانده ‌ 🌷 🌷 🌷 ‌‌ ‌🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page383.mp3
816.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه نمل✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔻 روایت یک 🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
باز هم خاطره ای بخوانید از #رفاقت دو شهید مدافع حرم؛ رفاقتی که ختم به #شهادت شد😍 #شهدا_بامعرفتن هوا
🍃🌺🍃🌺🍃 🌷چند سالی بود که با محمدحسن بودم و چون مسافت محل سکونت ما تا محل کار تقریبا زیاد بود فرصت مناسبی بود که همدیگر رو خوب ... طی این مدت از لذت میبردم. 🌷با اینکه بود و مسیر سرویس ما هم از مناطق بالا شهر تهران میگذشت، بارها توجه کردم که خیلی تلاش میکرد مسائل شرعی رو تو نگاه به رعایت کنه! 🌷رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. 👌ازش پرسیدم تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عامل ؟ 🌷گفت: به جرات میتونم بگم دوری از نامحرمش...بین رفقا دائما میگیم این صفت رسول باعث شد رو از خدا بگیره... 🌷شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی با بستگان هم همیشه سرش پایین بود. 🖊به نقل از دوست شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا