eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🌷یاد بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان داد و گفت: مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !! 🌷یاد بخیر که پول به دیگر نیروها میداد و میگفت: وام است و وقتی میگفتند قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند. 🌷یاد بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که: دیدم صورتشو پوشونده و رو به دوش کشیده که معلوله، شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا میبره !! 🌷یاد بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش توی دهانش گذاشت که کامش از به هم نچسبه !! 🌷یاد بخیر که انبار دار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کار میکنه طرف میگه رفتم جلو دیدم لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🌷آره یاد به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر میکنیم فقط واسه باشه و هر چیزی رو به دید خودمون نکنیم !! 💎برای رد شدن از باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن، زیاد بود. قرعه انداختند، افتاد بنام یک !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ... 💎همه تودلشون گفتند : عجب سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ... جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار تو دل همه شد ...!! 💎بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟ گفت: نه شما برید من باید بدن رو ببرم برای آخه مادرش منتظره ... 🔴درود بر شهامت و غیرت آنان !! 🍃شادی روحشان صلوات.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
یک سال از شروع غوغای تو گذشت یک سال از ماجرای #چشمان جوان دهه هفتادی که با #عمق_نگاهش همه‌مان را ب
8⃣1⃣3⃣ 🌷 ✍ به روایتی از خواهر : 🔹 ترین صفت اخلاقی که داشتند اون بود که به پدر و مادر میذاشت ک میومد خونه ی پدر و مادرم دستشونو میبوسیدن 🔸حتی اگه روزی چند بار میومدن هرچند بار پدر و مادرمو بوس میکرد 👌 🔹یه ویژگی اخلاقیِ بارز دیگه ای که داشتند اون بود که داشت 🔸کاری که انجام میداد فقط و فقط بود هیچکسی نمیفهمید که چه کارایی میکرد اون نیتی که داشت فقط ✨بود. 🔹توی دوران پادگانشونو تبدیل کرده بود به اعتقاد داشت کتاب آدمو میبره بالا 🔸آقا محسن کلا خیلی بود از دوران دبیرستان ک وارد موسسه ی شد اردوهای جهادیشونم شروع شد✅ مدرسه سازی میکردن مسجد میساختن تو یکی از روستاهایی که رفته بود اونجا مسجد میساختن نماز خوندن یادشون داده بود☺️ و نماز جماعت هم به امامت خودش برگزار شد 🔹خیلی هم فعال بودن تو زمینه ی هم زیاد کتاب میخوند هم کتاب خوندن رو میداد بین همه 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📎 #کلام_شهیـد🌷 مطمئنم که اینهـا(دشمنان) کم هستند... و فقـط با یک هجـوم با اسم #حضـرت_زهــرا(س)میشـو
2⃣9⃣3⃣ 🌷 💠هادی دلهــ❤️ـــا 🔰يكبار با او بحث كردم😕 كه چرا برای كار پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير💰. تو هم خرج داري و... 🔰هادی خنديد😄و گفت:‌ خدا خودش مي رسونه، آدم برای بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره👌، هر وقت داشتيم برامون می فرسته. 🔰بعد مكثي كرد و ماجرای را برایم تعریف کرد.گفت: يه شب🌙 تو همين مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول💵 احتياج داشتم. 🔰آخر شب🌒 مثل هميشه رفتم تو و مشغول شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا (علیه السلام) نزدم🚫. 🔰همين كه به چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت:‌ آقا اين پاكت💌 مال شماست. 🔰برگشتم و ديدم يك آقای پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم😟. بعد هم بی اختيار پاكت📩 را گرفتم. 🔰هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از راهی منزل🏡 شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب😦 ديدم مقدار زيادی پول💰 نقد داخل آن پاكت است. 🔰هادي دوباره به من نگاه كرد😊 و گفت: ، همه چيز دست خداست👌. من براي اين مردم ضعيف، ولی كار می كنم. هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت💌 و می فرسته. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#همسر_شهید: گاهی که می خواستیم به مهمونی بریم کمی چند لقمه #غذا می خورد و می گفت: باشد که فقط برای #رضای_خدا برویم نه برای شکممان این #اخلاص عمل رو از علی بن ابی طالب (علیه السلام) آموخته بود چون #حدیثی از حضرت علی در این باره نقل شده است که قبل از رفتن به مهمانی مقداری #طعام میل می فرمودند و می گفتند: می خواهم فقط برای رضای خدا به مهمانی بروم نه به خاطر غذا خوردن #شهید_نعمت_الله_نجفی🌷
📝 ⛱ما میرویم، این شما و این انقلابی که ، خون بهایش شد.... ⛱زمانیه غریبی است. خلوت،و بزرگ راهایشان پرترافیک👥 قرار ما این نبود❌ ⛱ اونایی بودن که واسه خاطر حفظ مردم رفتن جنگ ،✘نه اونایی که سرناموس مردم در جنگند😔 ⛱کسانی که هست و نیست شون گذاشتن.یک عده زیر زنجیر تانک با شده.یه عده هم روی های فسفری ذره ذره آب شدن حتی جیک هم نمی زدن😭تا عملیات لو نره تا سایر همرزماشون نشن❌.... ⛱یکی از بچه های آن دوران می گفت : با چشم خودم دیدم که یه خودش رو انداخت روی تا بقیه از روش رد بشن😢 تا عملیات را انجام بدند✅می گفت : صدای استخوان هاش هنوز...😭 ♨️پس یادمون نره ♨️یادمون نره ♨️یادمون نره 👈و در آخر ♨️یادمون نره خیلی ریخته شد تا من و تو توی باشیم ⛱الان خیلی ها دارند با سختی می کشندتا من و تو نفس بکشیم.... ♨️پس حواست باشه !!! اول به تو میگم، ✋ دعوا سر ناموس مردم اسمش نیست📛 ♨️ !!! تو هم حواست باشه، پوشیدن و نامناسب فقط رضای خلق رو در پیش داره به هم بیاندیشیم💬.. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
2.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤سخنرانی سردار والامقام شهید در جمع رزمندگان دفاع مقدس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برای #باشهدا بودن بهانہ زیاد است😊 بهاے این بهانہ‌ها #هم‌نفس شدن است با شهدایی ڪہ روزگارے دراین
0⃣7⃣7⃣ 🌷 🔹در رفتار و برخورد بسیار و فردی رُک بود ⚡️اما هیچ وقت بی ادبی و بی احترامی در کلامش نبود❌. 🔸من 4 سال از بزرگتر بودم و با اینکه درجه نظامی🛃 سعید از من بیشتر بود, جلوتر از من حرکت نمی کرد🚷 و هیچ کس را با اسم کوچک صدا نمی کرد. 🔹خود را می‌کرد, مثلا در بحث ارزشیابی فردی, نمره‌ای به سعید داده بودند📝 و خودش در فرم ارزشیابی آن عدد را کم کرده بود. 🔸سعید بود و مبلغی💰 بابت تدریس به حسابش واریز می شد ⚡️اما این پول را می گرفت و پس می داد و می گفت من دوست دارم برای کار کنم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#انگشتر بشی بایداول #جواهر وجودتو ڪشف ڪنی بعداز #استخراج تراش بدی بعد تراش، بر روی رڪاب #بی_بی سوار
#کلام_شهید: "همه کارها از سلام کردن تا خداحافظی باید برای #رضای_خدا باشد که اگر چنین نباشد سخت در ضرر و اشتباه هستیم." #شهید_سجاد_زبرجدی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh