🌷شهید نظرزاده 🌷
📎 #کلام_شهیـد🌷 مطمئنم که اینهـا(دشمنان) کم هستند... و فقـط با یک هجـوم با اسم #حضـرت_زهــرا(س)میشـو
2⃣9⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠هادی دلهــ❤️ـــا
🔰يكبار با او بحث كردم😕 كه چرا برای كار #لوله_كشی پول نمی گيری؟ خُب نصف قيمت ديگران بگير💰. تو هم خرج داري و...
🔰هادی خنديد😄و گفت: خدا خودش مي رسونه، آدم برای #رضای_خدا بايد كار بكنه، اوستا كريم هم هوای ما رو داره👌، هر وقت #احتياج داشتيم برامون می فرسته.
🔰بعد مكثي كرد و ماجرای #عجیبی را برایم تعریف کرد.گفت: يه شب🌙 تو همين #نجف مشكل مالی پيدا كردم. خيلي به پول💵 احتياج داشتم.
🔰آخر شب🌒 مثل هميشه رفتم تو #حرم و مشغول #زيارت شدم. اصلاً هم حرفي در مورد پول با مولا #اميرالمومنين (علیه السلام) نزدم🚫.
🔰همين كه به #ضريح چسبيده بودم يه آقايی به سر شانه من زد و گفت: آقا اين پاكت💌 مال شماست.
🔰برگشتم و ديدم يك آقای #روحانی پشت سر من ایستاده. او را نمی شناختم😟. بعد هم بی اختيار پاكت📩 را گرفتم.
🔰هادی مکثی کرد و ادامه داد: بعد از #زيارت راهی منزل🏡 شدم. پاكت را باز كردم. باتعجب😦 ديدم مقدار زيادی پول💰 نقد داخل آن پاكت است.
🔰هادي دوباره به من نگاه كرد😊 و گفت: #حاج_باقر، همه چيز دست خداست👌. من براي اين مردم ضعيف، ولی #باايمان كار می كنم. #خدا هم هر وقت احتياج داشته باشم برام می ذاره تو پاكت💌 و می فرسته.
🌷 #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
1⃣0⃣1⃣ به یاد #شهید_محـرم_ترک🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1⃣5⃣5⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔹همیشه دوست داشتم همسر آینده ام #باایمان و صادق باشد. مسائل مالی💰 و یا دیگر مسائل همیشه در #حاشیه برای من بود.
🔸وقتی با #محرم برای اولین مرتبه هم صحبت شدم☺️ از بسم الله که اول حرفهایش گفت👌 تا #آخر حرفهایش که تمام شد فهمیدم محرم همان کسی است که من در ذهنم💬 دنبالش هستم.
🔹در بین صحبتهایمان #اصلاً از مباحث مالی صحبت نکردیم🚫. #حجاب، ایمان و توکل به خدا و احترام به پدر و مادرشان در صدر👌 صحبتهای محرم بود.
🔸محرم یک #پاسدار و عاشقـ❤️ شغلش بود، آن شب🌘 هم از سیر تا پیاز #سختی های شغلش را برایم گفت. یک نظامی که دوست داشتند همسر آیندهشان شرایط سخت شغلی اش را #درک کند.
🔹شاید مجبور بود روزها و یا #ماهها به دور از خانواده باشد و باید یک #همسفری داشته باشد تا این شرایط و موقعیتها را درک کند✔️.
راوی:همسرشـهید
#شهید_محـرم_ترک
#اولین_شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺همسر شهید مدافع حرم گفت: امین خبر داد «فقط 3 روز به #مأموریتم اضافه شده و 18 روزه برمیگردم.» د
7⃣2⃣6⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠همسفرانه
⚜قبل ازدواج هر خواستگاری که میومد به دلم نمےنشست🙁.اعتقاد و #ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود♨️.دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به #ظاهر و حرف..
⚜میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله.شنیده بودم🎧 چله #زیارت_عاشورا خیلی حاجت میده👌.این چله رو آیت الله حق شناس توصیه کرده بودن.با #چهل لعـن و چهل سلام.
⚜کار سختی بود، اما به نظرم #ازدواج موضوع بسیار مهمی بود. ارزششو داشت☺️واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم. ۴۰ روز به نیت همسر💞 معتقد و #باایمان.
⚜۴،۳روز بعد اتمام چله،خواب #شهیدی رو دیدم. چهره ش یادم نیست🗯 ولی یادمه، لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود. دیدم مَردم میرن سر مزارش و #حاجت میخوان ولی جز من کسی اونو نمی دید👀 انگار...
⚜یه تسبیح سبز📿 رنگ داد دستم و گفت:"حاجت روا شدے...😃"به فاصله چند روز بعد اون خواب، #امین اومد خواستگاریم.
⚜از اولین سفر #سوریه که برگشت گفت: زهرا جان، واست یه هدیه مخصوص🎁 آوردم..."یه #تسبیح_سبز رنگ بهم داد و گفت: زهرا، این یه تسبیح مخصوصه👌
⚜به همه جا #تبرک شده وبا حس خاصی واست آوردمش این تسبیحو به هیچکس نده❌! تسبیحو بوسیدم و گفتم: خدا میدونه این مخصوص بودنش چه #حکمتی داره.
⚜بعد #شهادتش،خوابم برام مرور شد.
تسبیحمـ📿 سبز بود که یه شهید🌷 بهم داده بود.
راوی:همسرشهید
#شهید_امین_کریمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
برادرم خیلی #عاشق شهادت بود: حتی یادم است اینقدر عاشق #شهادت بود که کنار یکی از عکس های خودش را هم ب
🌾پسرم #باایمان قوی و علاقه به اسلام و ائمه،از اسلام و کشورش🇮🇷 دفاع میکرد و گوش به فرمان #رهبر بود
🌾همه این خوب بودنها و خالص بودنهایش،بخاطر علاقهاش💖 به سرگذشت داییهای #شهیدش داود و مرتضی کمانی بود
🌾مسیر #شهادت را از داییهایش آموخت
با تمام سختیهای پیش رو در زندگی که عمدهترین آنها از دست دادن همسرم، نداشتن مسکن🏡، نبود منبع درآمد، مشکل تکلم و شنواییام بود، 3 فرزندم رابا #حب_ائمه بزرگ کردم
#شهید_سجاد_زبرجدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
0⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_براتعلی_نظرزاده🕊❤️🕊 #سالروز_شهادت شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣8⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠زندگی نامه
🔰شهید #براتعلی_نظرزاده در 12 فروردین 1323🗓 در روستای #لوشاب از توابع شهرستان فریمان در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود، در همان اوایل کودکی از نعمت #مادر محروم گردید، درسش📚 را تا پایه چهار نهضت ادامه داد و در روستا بیشتر به #کشاورزی و در زمستان ها نیز به #کارگری می پرداخت.
🔰ایشان از همان کودکی از نظر #اخلاقی در فامیل سرآمد بود👌 او بسیار ✓مهربان🙂 ✓زحمت کش، ✓قوم دوست، ✓ #باایمان و ✓خوش اخلاق بود. براتعلی در سال 1343 ازدواج نمود💍 که از این شهید عزیز، #سه_پسر به نامهای 🔅محمدجواد، 🔅محمدحسین و 🔅حسن و #سه_دختر به یادگار مانده است.
🔰شهید نظرزاده در سال 55 از #فریمان به همراه خانواده به #مشهد آمد و در مبارزات ضد نظام شاهنشاهی👑 حضوری فعال👌 داشت.
پس از شروع جنگ در #سال62 با وجود داشتن چهار فرزند خردسال و یک فرزندِ درراه، عازم🚌 جبهه های نبرد گردید.
🔰در #سومین اعزامش به جبهه در عملیات تهاجمی #والفجر8 به عنوان نیروی خط شکن حضور یافت، ایشان از جمله افرادی بود👤 که موفق شدند از رودخانه اروند🏞 عبور کرده و شبه جزیره #فاو در جنوب عراق را به تصرف در آورند و دسترسی مستقیم عراق به آب های خلیج فارس را قطع نمایند.
🔰سرانجام پس از 4 بار حضور در جبهه در #پاتک نیروی بعثی در مهران در اثر اصابت ترکش💥 به #ناحیه_گردن و پشت سر در تاریخ ۱۳۶۵/۳/۱📆 در روز دوازدهم #ماه_رمضان و در شب جمعه با زبان روزه به درجه رفیع #شهادت🌷 نائل گردید.
🔰پیکرمطهر⚰ ایشان پس از تشییع باشکوه در شهر #مشهد در قطعه شهیدان بهشت رضا🌷 در جوار دیگر #همسنگرانش آرام گرفت.
🌷روحش شاد و یادش گرامی باد🌷
#شهید_براتعلی_نظرزاده
#شهید_رمضان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh