eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 🔻 #استاد_پناهیان * #لذت_آغوش_خدا.... * 5 💕◈•══•💖•══•◈💞 #مدیریت_رنج_ها 4 "راهبرد لذّت" 🌹 هم
❣﷽❣ 🔻 * .... * 6 💕◈•══•💖•══•◈💞 5 "شاخۀ اصلی دین" 🔹اگه ما بخوایم یه خوشۀ انگور رو به طور کامل با دستمون بگیریم، بهترین راه، اینه که از شاخۀ اصلی اون بگیریم. 🍇 ✅ دین هم یه شاخۀ اصلی داره که همۀ خوبی ها و اعمال دینی حول محور اون قرار دارن. «این شاخۀ اصلی مبارزه با هوای نفس هست». 👌 ✅🌺👆 🚸 تا وقتی که این خط اصلی و شاخۀ اصلی دین به خوبی دیده نشه، آدم سردرگم هست. و توی حرکت مومنانۀ خودش دچار مشکل میشه.🚯 🔹 مثل این هست که خوشۀ انگور رو از کنارش گرفته باشه! در واقع اصل دینداری و تنهامسیر ما برای رسیدن به سعادت، مبارزه با هوای نفس هست. 👆✅✔️ مغزِ این مبارزه هم موضوعی هست به نام "رنج" که در مقدمۀ بحث کمی توضیح دادیم. ⭕️ در مسیر مبارزه با نفس طبیعتاً انسان رنج هایی رو تحمل میکنه که این رنج ها در دلِ دنیا وجود داره. 👈البته ما باید توجه داشته باشیم که: «اینطور نیست که خداوند متعال دوست داشته باشه که ما حتماً رنج بکشیم تا رشد کنیم!» ✔️ بلکه خداوند از ما میخواد که «با برخی دوست داشتنی هامون مخالفت کنیم تا رشد کنیم» 🔻 اما خب مسیر این مبارزه طوری طراحی شده که ما مجبوریم که رنج هایی هم بکشیم.☺️ اینجاست که ما باید خودمون رو قوی کنیم👌 تا این رنج ها نتونن ما رو از رشد کافی بی بهره کنن. ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مهدی_جان💔 بزرگترین داشتہ ها را هم ڪہ داشتہ باشم، همیشہ یڪ #ڪنج_خالی در دلم پیدا میشود انگار قطعہ اے از وجودم #گم شده...بیا اے گم شده وجودم... انتظار تا به کی...؟! #مولاجان این جمعه هم نیامدی💔😭 #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـ🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5823164170845029201.mp3
3.94M
#فایل_صوتي_امام_زمان ۸۲ ✅فرق بسیار است... میان کسی که امروز خودش را به لشکر تو می رساند؛ تا کسی که بعداز آغاز حکومت جهانی ات به تو می پیوندد👇 💢آیا #منم_هستم شعار امروزِ من نیز هست؟ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5990273814959752230.mp3
2.97M
🍃🔆🍃🔆🍃🔆🍃 "جوان عـــــاشـــــــــــــق" ماجرای جوان عاشق و امام عصر علیہ السلام❤️ 🎤 استاد معاونیان #پیشنهاددانلود👌 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠دوست داشتنی 🌷بچه #اول بود، خیلی هم شیرین و دوست داشتنی نمی دانم خدا در وجود این فرزند چه چیزی قرار
💠انس با قرآن 🔸وقتی احمد کوچک بود ما کلاس های #فرهنگی و #عزاداری را داخل خانه خودمان برگزار می کردیم، کلا سه اتاق داشتیم یک اتاق برای پدرم بود یک اتاق برای ما و یک اتاق هم پذیرایی. 🔹اتاق پذیرایی محل کلاس قرآن و برگزاری عزاداری بود، احمد در چنین خانه ای بزرگ شد و در شرایطی رشد کرد که غالبا #قرآن می شنید 🔸پدرم بعد از نماز صبح با صدای بلند قرآن میخواند و تمام اهل خانه صدای قرآنش را می شنیدند. احمد در این فضا با قرآن #انس گرفت و زمینه ای فراهم شد که زودتر از هم سن و سالانش قرآن را بخواند و حفظ کند. #شهید_احمد_مکیان 🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا🌷 💢یک طرح عملیاتی را بچه های قدیمی جنگ ریخته بودند و به قول معروف جمع شده بود و میخواس
💠فرمانده دلها 🔰یک شب که هوا خیلی سرد بود، نیروهای عراقی آمدند و جلوی چشم ما #پتوهای ما را بردند برای خودشان! ما هم دلمان نیامد که چیزی بگوییم. 🔰اما یکی از بچه ها شروع کرد به غرغر کردن و به آنها اعتراض کرد. آنها زبان ما را نمی‌فهمیدند. ولی معلوم بود که رفیقمان از چه چیزی #عصبانی است. ما خواستیم آرامش کنیم که حسین (مرتضی) از راه رسید و گفت :«چی شده؟» ما هم موضوع را به او گفتیم. 🔰حسین با #ناراحتی و صدای بلند به آن بنده خدا گفت: «حاجی ! این چه طرز برخورد با نیروی نهضتیه؟! ما اگه شده تا صبح خودمون سیخ سرپا وایسیم، اینا باید پتو داشته باشند که بخوابن» 🔰خودش از بچه های حیدریون #دلجویی کرد و پتو ها را به آنها داد. آن شب همه ما از جمله خود حسین تا صبح از سرما لرزیدیم. حسین این چنین بر #دل_ها فرماندهی میکرد. #شهید_مرتضی_حسین_پور🌷 #شهید_مدافع_حرم #فرمانده_نابغه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔰تقدیم به همسران شهدا که از همه عاشق ترند...❤ ❣اصلا زن باید عاشق شود.... عاشق مردی که ارباب را میکند و اعتقادش، بنفسی انت و اهلی و مالی یا است. ❣اصلا زن باید عاشق شود.... عاشق مردی که است... سرش را میدهد تا یک کاشی از حرم ناموس علی(ع) کم نشود. ❣اصلا زن باید عاشق شود... عاشق مردی که میخواهد همسرش، باشد تا از این زندگی کوتاه بگیرند سمت بهشت . ❣اصلا زن باید عاشق شود... عاشق مردی که عشق است. و باید مهریه ای بگذارد بسی سنگین! بله بگوید به شرط آخرت... 💕 اصلا خدا زن را آفرید تا شود... 💕 شادی روحشون 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_6926994.mp3
6.34M
🎵 #صوت_شهدایـے 🌸توے خط شهدا اگہ باشم خط به خط گناهامو پاڪ میڪنم🌸 🎤🎤 #سیدرضا #نریمانـے 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
★پی اعجازیم ❣غافل از اینکه معجزه ... ★حتی ❣ازپشت قاب شیشه ای📸 هم معجـزه است ★ای 🌷 ❣معجزهٔ زندگیمان✨ باشید شما که باشید می شود را احساس کرد😌 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ میان آسمان قلبـ💔 زارم نوشتمـ✍ نکته ای را بر به غیر از دیدن آن امید و آرزو در دل ندارم❌ 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
آمده تا که عشق ابراز💖 کنی پنجره را باز کنی هر روز یک منظره از زیباییست😍 با نام خدا❣ هفته که کنی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
خودارضایی معنوی-پناهیان.mp3
2.45M
#استاد_پناهیان 🔴 خودارضایی معنوی #خدا_داره_نگات_میڪنه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید: باید #خاکریزهای جنگ رابکشانیم به شهر! یعنی نسل #جدید را با #شهدا آشنا کنیم. در نتیجه ج
🔰سید مجتبی خیلی (سلام الله علیها) رو دوست داشت💞 یه شب دیدم صدای از اتاقش بلند شد با نگرانی😥 رفتم سراغش دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده، دستش روی گذاشته و از درد⚡️ دور خودش می‌پیچه. 🔰«بلند هم داد میزد: ... آخ پهلو» چند دقیقه🕰 بعد آروم شد. گفتم: چته مادر؟ چی شده⁉️ گفت: مادر جان، از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) کشید رو بهم بچشونه الان بهم نشون داد😣 درد داشت مادر... خیلی😭 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ساعت از حوالی نیمه شب🌙 گذشته که #علی وارد روستایی حوالی ورامین میشود. در🚪میزند. تا باز شدن در، دست ب
گزیده ای از بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده 🌷 شهید شما خیلی بالاست. از وصیت نامه و دلنوشته های این معلوم است که خودش رو برای رفتن کرده بود. و بی قراری برای رفتن به آن طرف در او موج میزد. در این زمان کم پیدا میشوند جوانانی که اینطور با و ثنای الهی از اینکه در این راه قرار گرفتند، خود را آغاز کنند. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گزیده ای از بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده #شهید_علی_امرایی🌷 #مقام شهید شما خیلی بالاست. از
7⃣3⃣1⃣1⃣ 🌷 شهید مدافع حرم علی امرایی ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ تهران شهادت:۱۳۹۴/۰۴/۰۱ درعا سوریه 💠 خَیّری به تمام معنا 🔰علی در نوجوانی👦 یکی از کشوهای کمد اتاقش را مثل درست کرده بود. مناطق عملیاتی جنوب و را با هم آمیخته بود و داخل کشو را مثل جبهه درست کرده بود. 🔅سنگر و 🔅خاکریز و از این چیزها... 🔰آن قدر که به علاقه داشت، هر وقت کمدش را باز می‌کردی، روی درش عکس 🌷 قرار داده بود و بعد به این ماکت👤 داخل کشو می‌رسیدی. از نوجوانی فکر💭 و ذکرش بود و عاقبت خودش هم یکی از آنها شد. 🔰«بعد از شهادت فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا هم بود👌 همان اولین روزهای مقابل در ایستاده بودم که دیدم یک پیرزن👵 آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد. بدون اینکه بداند هستم با حالت خاصی از من پرسید این جوان کی شهید شد⁉️ 🔰پرسیدم را از کجا می‌شناسی؟‌ پیرزن شروع کرد به گریه کردن😭 و گفت: زمستان☃ دو سال پیش ما بخاری نداشتیم❌ و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمی‌دانم از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری♨️ برای‌مان خرید و به خانه‌مان آورد. 🔰چند روز مانده بود به علی که تلفن☎️ خانه زنگ خورد و با علی کار داشتند از قرار به جلسه‌ای در دعوت بود. گفتیم شهید شده🕊 و از شنیدن این خبر خیلی تعجب کردند. آدرس‌مان🏘 را گرفتند و یکی دو روز بعدش یک پسر و یک دختر همراه به خانه ما آمدند. تازه آنجا متوجه شدیم که علی آن دو کودک👥 و چند کودک دیگر را برعهده داشت. 🔰در بین صحبت‌های خیریه‌ای که علی هم عضو بودش فهمیدم پسرم از خیلی وقت پیش عضو این مؤسسه خیریه بوده✅ و حتی در مقطعی از او با عنوان خیر تقدیر شده🏵 بود. 🔰در میان خانواده‌هایی که آمده بودند یک ۹ساله به نام بود که شهید امرایی از شش ماهگی📆 او را تحت سرپرستی خود قرار داده بود. علی‌اصغر می‌گفت یک بار علی‌آقا به من گفت دعا کن بشوم🙏 تا برایت یک دوچرخه🚲 بخرم. 🔰علی‌اصغر هم گفته بود عمو اگر تو شدی چطور برایم دوچرخه می‌خری⁉️ شهید در جوابش گفته بود برایت یک دوچرخه می‌خرم. بعد از برگزاری چهلم علی، ما از طرف پسرم دوچرخه‌ای🚲 برای علی‌اصغر خریدیم. 🔰شغل علی طوری بود که بارها به مختلف می‌رفت. ما دیگر به مأموریت‌های او عادت کرده بودیم😊 برای دفاع از حریم اهل بیت هم سه بار به اعزام شد🚌 بار آخر سیزده رجب سال۹۴ بود که به سوریه رفت و ۹۴، پنجم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید🕊🌷 راوی: پدر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✿کوله باری🎒 ‌بر دوش #سفری ‌باید رفت سفری ‌بی ‌همراه👤 ✿گم ‌شدن‌ تا ‌ته #تنهایی محض #یار ِ‌تنهایی ِ‌من ‌گفت به من‌: ❧هر کجا لرزیدی💓 ❧از سفر ترسیدی ❧تو بگو ‌از‌ #ته_دل ❧من‌ #خدا را دارم ❧و‌خدا‌ اول‌ و‌ آخر‌ با توست❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃✨🍃✨🍃✨ 🔻 #به_نقل_از_همرزم_شهید 🌷مدتی که سوریه بودیم بابک خیلی #ساکت و #اروم بود. 🌷گاهی میرفت توی
🔻همرزم شهید نوری: روز قبل از شهادت بود. فرمانده امد به لشکر فاطمیون گفت: چرا سنگر درست نکردید؟ بابک ساعت ها با دست های خودش به انها کمک کرد و‌ سنگر درست کرد. وقتی خبر شهادت بابک رسید، بچه های فاطمیون با سن کمی که داشتن، به پاسداشت او عزاداری خاصی گرفتن. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🚩هیئت مذهبی پیروان ولایت 🔴سالگردشهادت خلبان ستوانیکم پاسدار؛شهیدمحمدباقرکریمی🔴 💺سخنران وراوی:دکتر باخرد 🎤مداح:کربلایی رضا شریفی 📆زمان:شنبه(۱تیرماه) ⌚ساعت۲۱ 🚪مکان:مشهد؛استادیوسفی۲۷ مسجدحضرت موسی بن جعفر(علیه السلام) حسینه شهیدهریری خواهران برادران 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
پرسید: چی کار کنم #شهید بشم؟ دست زدم روی شانه اش و با خنده گفتم: ان شاءالله #ویژه شهیدشی! گل از گ
🔻زهرا عباسی، همسر شهید حججی: ‌ 🌷شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشی‌اش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم. ‌ 🌷طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعت‌های خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد. ‌ 🌷موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشه‌هایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانه‌ی مامانم. 🌷مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. می‌خواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم. 🌷من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود... 📕 سربلند #شهید_محسن_حججی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♦️هرچه ویژگی‌های #گلوبال_هاوک رو می‌خونی متوجه این میشی که همه قله‌های تکنولوژی غرب را در این محصول
آمریکایی ها پیام را نگرفتند #آن_مرد گفت: آمریکایی ها نزدیک نشوند... نفهمیدند و نزدیک شدند و سقوط کردند!! 🔻 #شهید_سیدمرتضی_آوینی: شیطان در پناه آهن است و ما در پناه ایمان... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
4⃣4⃣1⃣ به یاد #شهید_حسن_غفاری🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات #سالروز_شهادت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣3⃣1⃣1⃣ 🌷 ...💔 🌷مدتی بـود که حسـن مـثه همــیشه نبـود... بیشتر وقــتا تـو خودش بـــود... فهمیده بـودم دلــش هوایـی شـده... 🌷تـا اینکه یه روز اومد و نـشست روبــروم و... گفـت... "از بی بی حضرت زینب (سلام الله علیها)... یه چیزی خواستم... اگه حاجتمو بده... مطمئن میشم که راضیه به رفتنم... 🌷پرسیدم: "چی خواستی ازش...؟!" گفت:"یه پسر کاکل زری...❤ اگه بدونم یه پسر دارم... که بعد من میشه مرد خونه ت... دیگه خیالم از شما راحت میشه...💕 " 🌷وقـتی که رفـــتم سونـوگـرافی... متوجه شدم که بـچم ... قلـبم هرّی ریخت...💔 تمــوم طـول مســیر... تـا خونه رو گـریه میکردم...😭 دیگه مطـمئن شدم که حسنم...💕 باید بره سوریه... 🌷به خونه که رسیدم... پرســید: "بـچه چیه...؟ پسره یا دختر...؟" نگاش کردم و گفـتم... 💔...دیدارمون به قیامـت...💔 (همسر شهید،حسن غفاری) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
👆👆👆👆👆 🕊این سه شهید بزرگوار شهید امرایی، حسن غفاری و محمد حمیدی هر سه تاریخ شهادتشون یکی بود. شهید شدند. در منطقه 🌹🍃هرسه برای باز کردن معبر که به دست اشغال شده بود عازم میشوند، با یک تویوتا مواد منفجره، معبر اول بمب گذاری میشه معبر دوم در حالی که داشتند مواد انفجاری میذاشتند، شهید حمیدی توی ماشین بود، شهید امرایی و غفاری مواد انفجاری کار میذاشتند و فاصله شهیدا با ماشین نیم متر بود که داعش با دوش پرتاپ کن ماشینو میزنه و این سه شهید به می‌رسند و هر کدام فقط چند تکه از بدنشون به ایران بر میگرده. 🌷 شادی روحشون 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh