eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
7⃣0⃣1⃣1⃣ 🌷 🔺احمدرضا بیضائی 🔻برای حاج مرتضی 🔰گاهی بعضی ها را یک یا دو بار، یا یک روز، یا حتی یک ساعت🕰 یا دمی بیشتر نمی بینی 💥اما تأثیری که از دیدار آنها در تو ایجاد می شود آنقدر زیاد است که با هیچ دیگری نمی توانی مقایسه اش کنی❌ 🔰مثل تأثیری است که زمین خشک و تشنه از باران🌧 می گیرد و تأثیری که جسم مرده از (ع) شهید مسیب زاده🌷 از این آدمها بود. 🔰من بیشتر او را ندیده بودم اما در هر سه بار، خاطره دیدارش آنقدر در من ماندگار💝 شد که حرارت♨️ یادآوری آن را همیشه بعد از در سینه ام احساس کرده ام 🔰چه در دیداری که با او در دانشکده ، وقتی سال ۸۳ 🗓به دیدار رفته بودم داشتم و چه وقتی بعد از شهادت محمودرضا🌷 یکی دوبار به آمد. حاج مرتضی بعد از شهادت محمودرضا مثل تنور آتش🔥 می سوخت. 🔰در شهادت محمودرضا وقتی آمد و بالای محمودرضا رسید گر گرفته بود. نشست، سرش را پایین انداخت و های های گریه کرد😭 من پشت سرش ایستاده بودم👤 شانه های جوری تکان می خورد که من احساس می کردم الان تعادلش بهم می خورد و نقش زمین می شود. 🔰هر چه کردم آنجا ، مطلبی بگوید، نکته ای یا ای از محمودرضا یا دیگر شهدا🌷 بگوید چیزی نگفت و سکوت کرد🔇 اما سکوتش طولی نکشید که شکست⚡️ یکهو منفجــ💥ــر شد. 🔰سرش را رو به آسمان گرفت و فریاد زد: ، سر مزارش آمدم آرام نشدم، کوثر را بغل کردم💞 آرام نشدم... حالا درد را تحمل کنم یا درد فراق را⁉️ مرتضی آنجا مثل آدمهای مجنون و بیقرار دور خودش می چرخید و گریه می کرد😭 🔰هیچکس را بعد از محمودرضا مثل حاج مرتضی ندیدم🚫 اشک و آه حاج مرتضی، اشک و و اشک روضه نبود؛ بود و چقدر هم زود به آن رسید🕊 🔰یادم نمی رود که وقتی در افسری خواستیم با جمع بچه ها عکس📸 یادگاری بگیریم یکهو از جمع جدا شد👤 و مثل اینکه چیزی یادش افتاده باشد گفت: ... شش گوشه و رفت و پوستر بزرگی از ضریح امام حسین(ع)🕌 را آورد و گرفت جلوی سینه اش و به عکاس گفت: ! 🔰حاج مرتضی در "۱۴ خرداد ۱۳۹۵" مظلومانه در به شهادت رسید🌷 و به یارانش پیوست🕊 یکی از لباسهای ورزشی را از من خواسته بود، قول داده بودم آنرا از محمودرضا بگیرم و به دستش برسانم ⚡️اما مرتضی سبکبار بود و خیلی زود ‌پیش محمودرضا💞 ما ماندیم و عهد وفا نشده مان😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
7⃣3⃣1⃣1⃣ 🌷 شهید مدافع حرم علی امرایی ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ تهران شهادت:۱۳۹۴/۰۴/۰۱ درعا سوریه 💠 خَیّری به تمام معنا 🔰علی در نوجوانی👦 یکی از کشوهای کمد اتاقش را مثل درست کرده بود. مناطق عملیاتی جنوب و را با هم آمیخته بود و داخل کشو را مثل جبهه درست کرده بود. 🔅سنگر و 🔅خاکریز و از این چیزها... 🔰آن قدر که به علاقه داشت، هر وقت کمدش را باز می‌کردی، روی درش عکس 🌷 قرار داده بود و بعد به این ماکت👤 داخل کشو می‌رسیدی. از نوجوانی فکر💭 و ذکرش بود و عاقبت خودش هم یکی از آنها شد. 🔰«بعد از شهادت فهمیدیم که او یک خیر به تمام معنا هم بود👌 همان اولین روزهای مقابل در ایستاده بودم که دیدم یک پیرزن👵 آمد و با دیدن اعلامیه علی خیلی تأسف خورد. بدون اینکه بداند هستم با حالت خاصی از من پرسید این جوان کی شهید شد⁉️ 🔰پرسیدم را از کجا می‌شناسی؟‌ پیرزن شروع کرد به گریه کردن😭 و گفت: زمستان☃ دو سال پیش ما بخاری نداشتیم❌ و از سرما به زحمت افتاده بودیم. نمی‌دانم از کجا فهمیده بود بخاری نداریم که یک بخاری♨️ برای‌مان خرید و به خانه‌مان آورد. 🔰چند روز مانده بود به علی که تلفن☎️ خانه زنگ خورد و با علی کار داشتند از قرار به جلسه‌ای در دعوت بود. گفتیم شهید شده🕊 و از شنیدن این خبر خیلی تعجب کردند. آدرس‌مان🏘 را گرفتند و یکی دو روز بعدش یک پسر و یک دختر همراه به خانه ما آمدند. تازه آنجا متوجه شدیم که علی آن دو کودک👥 و چند کودک دیگر را برعهده داشت. 🔰در بین صحبت‌های خیریه‌ای که علی هم عضو بودش فهمیدم پسرم از خیلی وقت پیش عضو این مؤسسه خیریه بوده✅ و حتی در مقطعی از او با عنوان خیر تقدیر شده🏵 بود. 🔰در میان خانواده‌هایی که آمده بودند یک ۹ساله به نام بود که شهید امرایی از شش ماهگی📆 او را تحت سرپرستی خود قرار داده بود. علی‌اصغر می‌گفت یک بار علی‌آقا به من گفت دعا کن بشوم🙏 تا برایت یک دوچرخه🚲 بخرم. 🔰علی‌اصغر هم گفته بود عمو اگر تو شدی چطور برایم دوچرخه می‌خری⁉️ شهید در جوابش گفته بود برایت یک دوچرخه می‌خرم. بعد از برگزاری چهلم علی، ما از طرف پسرم دوچرخه‌ای🚲 برای علی‌اصغر خریدیم. 🔰شغل علی طوری بود که بارها به مختلف می‌رفت. ما دیگر به مأموریت‌های او عادت کرده بودیم😊 برای دفاع از حریم اهل بیت هم سه بار به اعزام شد🚌 بار آخر سیزده رجب سال۹۴ بود که به سوریه رفت و ۹۴، پنجم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید🕊🌷 راوی: پدر شهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
درکربلاے همیشہ حبیب♥️بود اصـلاً اگر نمے‌شد عجیب بـود هـرگز نمے‌شـود که زیسـت و از نعمت شهیـد شـدن🌷 بے‌نصیب بود 🔰فردا همه ما در سردار شهیدمان به خیابان ها می آییم✊ و بار دیگر با امام و شهیدانمان🌷 تجدید عهد می بندیم که تا آخرین قطره خون❣ پای انقلاب و بمانیم✌️ 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دو صفحه📖 دیگر از کتاب یک تن و این همه مزار 😍 📌 صفحات و‌ نهم ▪️قصه هایی از زندگی فرمانده شهید حسین ایرلو فرمانده لشکر المهدی (عج) ❤️ ⛔️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh