eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_دوازهم 2⃣1⃣ همه داشتند توے ڪلاس پچ
❣﷽❣ 💖 (فوق العاده زیبا) 3⃣1⃣ من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم.ما راز دارهم بودیم. یک روز به او گفتم:احمـ🌹ـد،من و تو از بچگی همیشه باهم بودیم.اما یک سوالی ازت دارم!من نمیدونم چرا توی این چند سال اخیر،شما در معنویات رشد کردی اما من... لبخنــ☺️ـدی زد و میخواست بحث را عوض کند.اما من دوباره سوالم را تکرار کردم و گفتم:حتما یک علتی داره،باید برام بگی! بعد از کلی اصرار سرش را بالا اورد و گفت:طاقتش را داری؟ با تعجـ😳ـب گفتم:طاقت چی رو!؟ گفت:بشین تا بهت بگم. نفس عمیقی کشید و گفت:یه روز با رفقای محل و بچه های مسجد🕌رفته بودیم دماوند. شما توی اون سفر نبودی. ✨✨✨ همه ی رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگتر ها گفت: احمـ🌹ـد اقا برو این کتری و آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی را نشان داد و گفت: اونجا رودخانه است. برو از اونجا اب بیار. من هم راه افتادم. راه زیاد بود. کم کم صدای اب به گوش رسید. نسیم خنکی از سمت اب به سمت من امد. از لابه لای درخت ها و بوته ها به رودخـ🌊ــانه نزدیک شدم... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💖(فوق العاده زیبا) ⃣1⃣ تاچشمم به رودخانه افتاد سرم‌ را انداختم‌ پایین وهمان جا نشستم‌‌❗️ بدنم شروع کرد به لرزیدن. نمی دانستم چه کارکنم❗️ همان جا پشت درخت مخفی شدم. کسی آن اطراف مرا نمی دید. درخت ها و بوته ها مانع خوبی برای من‌ بود. من با چشمانی گردشده ازتعجب منتظر ادامه ی ماجرای احمدبودم. چرا این قدر ترسیده بود⁉️🤔 احمد ادامه داد؛ من‌ میتوانستم به راحتی گناه بزرگی انجام بدهم. در پشت آن درخت و در کنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شناکردن بودند. ✨✨✨✨ من همان جاخدا را صدا زدم وگفتم؛ خدایا کمکم کن. خدایا الان شیطان به شدت مرا وسوسه میکند که من نگاه کنم. هیچ کس هم متوجه نمیشود.اماخدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم. کتری خالی را برداشتم و سریع از آنجا دور شدم. بعد هم از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها. هنوز دوستان مسجدی مشغول بازی بودند. برای همین‌ من‌ مشغول درست کردن آتش شدم. چوب ها را جمع کردم و به سختی آتش را آماده کردم. خیلی دود توی چشمم رفت. اشک😢 همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود؛ خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. همین طور که داشتم اشک میریختم گفتم؛ ازاین به بعد برای خدا گریه میکنم.😭 حالم خیلی منقلب بود.از آن که درکنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز بودم... ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Sabok_Baalan_Ahangaran_(www.IraniData.com).mp3
3.99M
🎤 با نوای: حاج صادق #آهنگران ✬سبک بالان خرامیدند و #رفتند 💢مرا #بیچاره نامیدند و رفتند😔 #شهیـــــــد ✬تو بالا رفته ای #من در زمینم 💢برادر روسیاهم شرمگینم😔 ✬مرا اسب سفیدی بود روزی🕊 💢 #شهادت را امیدی بود روزی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
★در بـاغ را نبندیـــد 🌷به ما جاماندگان زان سونخندید ★رفــیقانم دعــا کردند و 🌷مــرا زخمی💔رها کردندو رفتند ★ نــردبان آســمان بـود 🌷شهـادت آسمان🌠 را نردبان بود ★چــرا بــرداشتند نردبان را⁉️ 🌷چــرا آســمان را ؟!😔 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🌹از #تو هوس نگاه دارد دل من 🍃چشمی به درو😢 به راه دارد دل من 🌹تا کی به فراق تو صبوری؟ #برگرد 🍃آقا... به خدا گناه دارد دلـ❣ من #بــرگـــــرد😔 ️ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
جای ساعتـ🕰 نگاه #تو هر صبــ☀️ـح بیدارم می کند هراسی از #چرخش عقربه ها نیست❌ بگذار نگاه "تو" #مدام برایم زنگ بزند😍 #شهید_مهدی_ثامنی_راد #سلام_صبحتون_شهدایی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
haghighatgoinah.farahzad.mp3
1.09M
🎧 فایل صوتی 🎤حجت الاسلام #فرحزاد ♨️دروغ و حقیقت گناه 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #خاطره_شهدا 🌷آقا رسول همیشه #پیگیر و مصمم، دنبال یادگیری علوم نظامی و فنی بود. آنقدر ازم سوال می
💠خاطرات خودنوشته شهید 🔸صبح موقع بیرون آمدن از خانه🏡 مثل هر روز تا پشت در ورودی آمد. کلی هم سفارش کرد که خودت باش. من این بدرقه کردن های مامان را خیلی دوست دارم❤️ 🔹مسیر راه مدرسه🏘 درست از جلوی پایگاه رد می شد که مامان عضو فعال آن بود👌 یاد روزهایی افتادم که کوچک تر بودم، اگر کاری پیش می آمد، می رفتم جلوی در، صدایم را کمی تر می کردم و می گفتم: . می شه خانم افراز رو صدا کنید. 🔸گاهی خانم ساسانی یا خانم نظری جلوی در🚪 می آمدند، به خاطر شناختی که اخلاق من داشتند، می کردند، می گفتند: این صدای مردونه چیه⁉️ تو که هنوز ، یاالله برای چی می گی؟ 🔹از همان بچگی خیلی روی ارتباط با حساس بودم💥حالا هم بزرگتر شدم، حساسیتم شده. همیشه از خدا می خواهم, کمک کند که این اخلاقم را کنم🙏 📚 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢به اسم حبیب 💠روایت اول #قسمت_اول 🔰میخوام در مورد #جوونی صحبت کنم از جنس جوونای شهر♡همرنگ، هم خون❣
💢به اسم حبیب 💠روایت اول 🔰بعضی وقتا فکر میکنیم💭 اینکه مقام معظم مد ظله العالی فرمودند: جوانان . ما چه کار بزرگی باید انجام بدیم⁉️ چقدرسخت. چقدر پرهزینه و...اما میخوایم با این جوون آتش به اختیار بودن رو یاد بگیریم👌 بودن رو یاد بگیریم. افسر جنگ نرم بودن رو یاد بگیریم، چه جنگ نرم، چه جنگ نظامی. اول از ولایی بودن بگیم:👇 🔰دوستشون میگفتن: که فرمودند: تولید ملی🇮🇷 فردا محمدحسین گوشیشو📵 عوض کرد ویه گوشی گرفت. محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنشو در بیاره. شور می گرفتن تو میگفت برا امام حسین کم نذارین❌ حضرت آقا که فرمودند: حسینی. محمد حسین دیگه این کار رو نکرد📛 🔰حتی روز که بچه ها چراغارو💡 خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت:حضرت آقا گفتن: با اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت✔️ کی گفته ما دیوونه . کاملا هم آدمای عاقل با شعوری هستیم. عاشق حسینیم💞(به قول خودش نمیذاشت حرف آقا بشه بلافاصله اطاعت میکرد✋) 🔰توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات بود، رو کار تشکیلاتی حساس♨️ بود. پای کار بود، رو در نظر میگرفت و میریخت و ولایت پذیری اعضا براش اولویت داشت. رو مسئله ازدواج💍 حساس بود. کار همه بچه ها بود. حتی وقتی بود کم نمیذاشت 🔰تا جایی که حاج قاسم در موردش گفتن: وقتی او رادیدم گمان کردم است. محمد حسین همت من بود دیگر کسی برای من همت🌷 نمیشود❌ 💯یه سوال؛ ماها کجای کاریم⁉️ اینهمه دم از میزنیم. با کدوم حرف حضرت آقا آستین بالا زدیم؟ اصلا شدن بلدیم؟ 📚برگرفته از کتاب عمار حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحہ ۵ استاد پرهیزگار.MP3
908.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه بقره✨ #قرائت_صفحه_پنجم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢پیرمردی به سمت #علی رفت و کارت اش💳 را به سمت او گرفت. فهمیدم بی سواد است و می خواهد علی #پول از حسا
🔰خواب همسرشهید آقایی قبل از عید سال ۹۸ ♦️همین قبل از عید بود که دیدم اطراف #خیمه ای شلوغ و پر رفت و آمد👣 است. می گفتند: هر کسی #شهید دارد و برنگشته است سراغش را از آنجا میگیرد ♦️رفتم داخل خیمه، پیرمردی با چهره نورانی💫 لیستی در دست داشت زود رفتم کنارش👥 تا #سراغت را از او بگیرم. گفتم: حاج آقا؟ منم شهید دارم🌷 که هنوز #برنگشته ♦️با #مهربانی نگاهی به من انداخت گفت: اسمش چیه⁉️ گفتم: علی.... #علی_آقایی. یک لحظه یاد پسوندت افتادم💬 گفتم: حاج آقا.. اسمش هست علی آقایی حمل آباد! ♦️دوباره نگاهی به لیست📄 توی دستش انداخت. پشت روی صفحه را نگاه کرد. #نبودی. برگ دوم را دید📃 بعد نگاهی به من انداخت🙂 گفت: #آره اسمش اینجاست! پرسیدم: پس کی میاد⁉️ گفت: معلوم نیست... هر وقت #نوبتش برسه! #شهید_علی_آقایی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#فرازی_از_وصیت 2⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه #شهید_علی_شاه_سنایی🌷 ⚜ای برادران و خواهران دینی به شما سفا
#فرازی_از_وصیت 3⃣ 💢قسمتی از وصیت نامه #شهید_مجید_پازوکی🌷 ⚜"درود بر امام امت، نایب بر حق امام زمان (عج) حضرت #امام_خمینی(ره) که هرچه داریم از وجود با برکت ایشان است که #اسلام و امت اسلامی را بعد از هزاروچهارصدسال📆 دوباره زنده نمود. ⚜قدر امام را بدانید و خالصانه👌 پیروش باشید، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی #امانت الهی هستند. #وظیفة همه ما پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن است. صلاح دنیا و آخرت ما در #پیروی از ولایت فقیه می باشد. ⚜فعالانه در مسائل انقلاب و اجتماع شرکت نمایید✅ حضور گسترده و #آگاهانة مردم ضامن انقلاب و اصول آن است. در #نماز_جمعه شرکت کنید و شعائراسلام را زنده تر کنید✊ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷جهادگر با همت🌷 💫شهید مهدی ثامنی راد همواره در اردوهای جهادی حضوری فعال داشت. 💫همواه تلاش داشت تا
مردان حقيقت كه به پيوستند🕊 از دام تعلقات دنيـ🌍ـا رستنـد.. به تماشای جهــ👀ــان بگشودند ديدند، كه ديدنی نـــدارد🚫 .. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مردان حقيقت كه به #حق پيوستند🕊 از دام تعلقات دنيـ🌍ـا رستنـد.. #چشمی به تماشای جهــ👀ــان بگشودند د
1⃣5⃣1⃣1⃣ 🌷 🔰شهید پاسدار مهدی ثامنی راد متولد 23 بهمن ماه 1361📆 دارای مدرک تحصیلی کارشناسی جنگ افزار از دانشگاه امام حسین (ع) بود که پس از پایان دوره تحصیل📚 خود در پاسداران مشغول به کار شد 🔰در سال 1388 ازدواج💍 کرد و پس از شش سال زندگی مشترک💞 در تاریخ 12 دی ماه 1394 عازم شد و در نهایت پس از یک ماه و ده روز مبارزه با گروه تکفیری در تاریخ 22 بهمن ماه 1394 در جنوب غربی سوریه بر اثر اصابت گلوله💥 تک تیرانداز داعشی به رسید. همچنین از او یک فرزند دختر به نام به یادگار مانده است. 🔰یکی از خصوصیت های بارز اخلاقی مهدی ثامنی راد🌷 این بود که بسیار خوش اخلاق و مردم دار بود👌 ایشون همیشہ بہ مستمندان مخصوصا ها خیلے کمک میکردن و خودشون برای بچہ یتیم ها کمک مالے💰 جمع میکردن و انها را در میبردن اردوهای زیارتے از جملہ و قم بہ همہ کمک میکردن. 🔰همیشه بر چهره داشتن وقتے دختر گلشون بدنیا اومدن😍 ولیمہ دخترشون را بین فقرا و یتیم ها پخش ڪردن، آقا مهدی تو منطقہ هم توجہ ویژه ای بہ یتیمان داشت✅ 📜 💢چند خواهش دارم ⚀یکی اینکه اول وقت، گشایش از مشکلات است ⚁دوم و تحمل ⚂سوم به یاد (عج) باشیم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿مستی❤️ نه از پیاله 🌼نه از #خم شروع شد 🌿از جاده #سه_شنبه شب قم 🌸شروع شد 🌿آینه خیره شد به #من و 🌼من به آینه 🌿آن قدر خیره شد 🌸که #تبسم شروع شد #سه_شنبه_های_جمکرانی💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
YEKNET.IR -Alimi-Ayam Fatemiyeh Aval1397-Kashan-004.mp3
5.73M
⏯ #شور احساسی 🎧 #امام_زمان(عج) 🍃چشمم به راه تا کی چشم انتظار باشد 🍃تا کی خمار چشم سر مست یار باشد 🎤 #حمید_علیمی 👌فوق زیبا #سه_شنبه_هاى_جمكرانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢در 20 سالگی جذب #سپاه شد. دوره‌های #تکاوری را پشت سر گذاشته بود✅ محل خدمت #حسین بعد از گذراندن دوره
#دلنوشته💌 📝شده غوغا غوغا همه در رنج💔 و گریزان ز همه #خاطره ها 📝بغض در حنجره‌ها خاطراتت شده‌اند آلبومِ📖 یک عمر #رفاقت ای #دوست، تو مرا میبینی و منم خسته از این فاصله ها💕 📝بس کن این #دوری را به #تو سوگند دگر نا ندارد دل من💗 #من تو را ول کردم یا تو مرا؟ اصلا انگار منی نیست دگر😔 شهره شهر شدم بس که #تورا خواستم از مردم شهر 📝ولی آه که مردم همه با خنده به من مینگرند خسته شدم😓 بس کن این #فاصله را 📝حسین_زارع #شهید_حسین_ولایتی_فر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا