eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
می خندد و باغ از نفس بارش ابر🌧 می گشاید مژه😍 و می شکند مستی ... 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دو بیتی از زبان همسر و مادر ❤️🕊 ★از ، شبیه بچه ها بیزارم ❣با غصه و درد رفتنت، بیمارم ★بس مزد خاطرات تو شیرین است ❣تا آخر لحظه های 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻همسر شهيد 🔸دو ماه قبل از اينكه شود ماه رجب و شعبان را روزه گرفت. انگار داشت خودش را آماده مي‌كرد👌 همه مي‌گفتند چرا اينقدر روزه مي‌گيري⁉️ نماز قضا اصلاً نداشت، اما همه قضاهايش را گرفت. 🔹مي‌گفتم رضا اگر شهيد شوي🌷 من بچه كوچك دارم چه كار كنم؟ مي‌گفت مگر بچه شما رنگين‌تر از خون بچه شهداي ديگر است. خيلي از دوستانم شده‌اند پيكرشان را هم نياورده‌اند⚰ همسرانشان منتظرند 🔸هميشه مي‌گفتم اگر رضا به مرگ طبيعي از دنيا برود است. چون واقعاً براي اسلام خيلي مجاهدت كرد. اخلاقش خيلي خوب بود☺️ زحمتكش بود. همسرم💞 وقتي به مأموريت مي‌رفت اكثراً پيكر شهدا را با خودش به عقب برمي‌گرداند. 🔹يك بار ديدم با رضا به تشييع شهدا رفته‌ايم؛ را در خواب ديدم. هيچ وقت فكر نمي‌كردم آن شهيد خود همسرم♥️ باشد. چون وقتي رضا شهيدشد به همراه به معراج شهدا🕊 آوردنش. همان صحنه را من در خواب ديده بودم. دو تا كنار هم در 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
از قدیم گفته اند: "خاک سرد است؛ وقتی آن‌هایی را که خیلی دوستشان دارید♥️ از دست بدهید، کم کم #آرام می
💥 خیال خودت اگر شده ای ‼️ به خیال خودم یک است....😞💔 شاید تمام آرزویت همین یک بود...😍 باید میدانستی... همه آرزویمان همین بودنت بود...👌🌺 صبر میکردی.... باید میماندی.... باید... برای‌حاج‌قاسم🍃🌺🍃 💥 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
📚 🌷 ↶° به روایت: همسرشهید 6⃣ . 🔴  رفت توی فکر.🤔 آن یک هفته ای که بودند، دیده بود که آقا یوسف اهل نماز و این حرف هاست. صبحش را ندیده بود، چون 🌙ها آفتاب⛅️ نزده، بی سروصدا از بلند می شد🍃 🔶 درست می کرد و طوری که مزاحم آن ها نشود، می رفت ، اما نماز مغرب و عشا را دیده بود که مفصل و با طُمأنینه می خواند.🍃 🔵 شان هم با اینکه یوسف بود و حسن تازه عقد کرده بود، نسبت به خانه های مجردی خیلی و پاکیزه بود. نه رخت و لباس چرک این طرف و آن طرف ریخته بود، نه ظرف های کنار ظرف شویی تَلَنبار شده بود. خانه ی ساده و قشنگی داشتند.🍃 🔴 دست مبل هم‌ توی اتاق پذیراییشان  بود که می گفتند خودش درست کرده. مدتی که یوسف آمده بود# تهران، کلاس زبان 🔠 می رفت، 🌙ها خانه ی خاله اش بود.🍃 🔶شوهر خاله اش نجاری داشت. یوسف هم که از سرکار می گشت، کلید کارگاه را می گرفت و می رفت آن جا. مداد سیاه را پشت گوشش و تا صبح   میشد👌🍃 🔴دو تا تخت دو# نفره ی تاشو درست کرده بود که وقتی میکردند  مثل چمدان کوچک میشد ها هم تاشو بودند به نظر زهرا ، یوسف خیلی بود عصرها که یوسف از سر کار بر میگشت زهرا از پشت می دید که با پوتین هایش نمی آید توی ساختمان همانجا توی دم حوض پوتین ها و جوراب هایش را در می آورد و پاهایش را میکرد توی حوض جوراب ها رو می شست و پهن میکرد روی بند.🙂🍃 🔶بعد دمپایی می پوشید و می آمد داخل برای خیلی جالب بود که به این چیزها دقت می کرد. تاوقتی می آید توی پاهایش که از 🌤 توی پوتین بوده بو ندهد زهرا دلش می که نظامی ها همیشه باید پوتین پایشان می کردند .🍃 . 🍃 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🍃🍃🍃🍃*🕊🌟🕊*🍃🍃🍃 گاهی تـ❤️ـو را احساس ميکنم اما چقـدر دل خوشـی ها کم استــ ..😔 📎برادر جان می روی 🕊 بسلامتــ؛ سلام ما هم برسان✋ 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
•••♥️••• #جوان ها اگر میخواهند از دست شیطان😈 راحت شوند عشـ♥️ـق به #شَهادت را در وجود خود #زنده
💥💥 💠حاج حسین یکتا می گفت: ⇜جوونا سعی کنید تو جوونی عاشق بشید. تو جوونی امام زمان (عج)♥️ شد ♦️اومد جمکران، خواست ظهر عاشورا شهادتو🌷 بهش دادن ♦️شده تا حالا به خاطر (عج) بری جمکران⁉️ و هیچی ازش نخوای و بگی فقط دلم برا تنگ شده ؟! ♦️فرمانده گردانی به خودم گفت: امام زمان(عج) رو دیدم. آقا بهم گفت لیست📃 گردان رو بهم بده. لیست گردان رو بهشون دادم؛ ایشون با خودکار قرمز🖍 زیر بعضی اسم هارو خط کشید. هرکدوم از اون اسم هایی رو که آقا اون شب زیرشون خط کشیدن📝 ⇜بچه ها الان امام زمان (عج) دارن برا یارگیری می کنن. زیر اسم کدومامون با خودکار سبزشون🖌 خط می کشن؟؟ 😔 🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨*✨*✨*✨*✨*✨*✨*✨ 🌙 وقت است و دلــمان💞 🌾پیش تـ✨ـو 🌾سـرگـردان است..❗️ بخیر 💫 ای نفست... شرح پریشانی ما.. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣🌟❣🌟❣🌟❣🌟❣ 🕊ارزوی رخِ تـ✨ـو گرفته ز دو چشم 🕊قدر یک لحظه 🕊طلوعت ما را بس با نام جهادی سید ابراهیم 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷 🔰رفیقش می گفت: یه شب🌙 تو دیدمش بهم گفت: به بچه ها👥 بگو حتی سمت گناهم نرن🔞 اینجا گیر میدن...‼️ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#بیاد_شهید_بی_سر 18مرداد، سالگرد شهادت محسن حججی 🌷 🍂یک جوان #دهه_هفتادی که زندگیش و نوع رفتنش برای
🥀✨ ‌ 🌾شب🌙 اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح بماند. به مامانم سپرده بود زنگ 📞بزند، ساعت 🕰کوک کرد، گوشی‌اش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم. ‌ 🌾طاقتم طاق شد و زدم به آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش📱 را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعت‌های خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد. ‌ 🌾موقع نماز صبح، از خواب . نقشه‌هایم، نقشه بر آب شد. او بود و من ناراحت. لباس👕 هایش را اتو زدم. پوشید و خانه‌ی مامانم. 🌾مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد😀 و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. می‌خواستم لهش کنم. زود ازش کردم و رفتم توی اتاقم. 🌾من ماندم و عکسهای🖼 محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. سختی بود... ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
💥 🌸🌱عزیزے: 🌸🥀در خواب 💚 علیه السلام را دیدم.... ڪه با مبارڪشان از شانه هایم گرفته و فرمودند: ☝️از جوانیت ڪن. 🌸🥀از ڪه بیدار شدم، بسیار فڪر ڪردم ڪه مے توانم از جوانیم استفاده کنم⁉️ 🏴 ایام بود و شب 🌜رفتم هیئت.روحانے هیئت در بین گفت:🌱 🌸🥀 جوانان از جوانیتان استفاده ڪنید، که یڪے از بهترین استفاده از جوانے خواندن‌ ❣ در هر روز است. بنده شدم ڪه منظور حضرت خواندن هر ی زیارت است.🍂 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh