🍂🍁🍂🍁
✍دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت که این #اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن. ارادت خاصی به اربابش امام حسین و حضرت عباس علیهما السلام داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن #زیارت_عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت. میگفت امکان نداره شما با #اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه.
#شهید_عباس_آسمیه🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣7⃣ به یاد #شهید_داوود_عابدی❤️🕊❤️ 👈شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود. #بخوانید👇👇
8⃣1⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔻شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود👇👇👇
#شهید_داوود_عابدی🌷
💠 الگویی بنام ابراهیم:
🌷مرحوم سعید مجلسی خاطرات زیبایی از یک #رزمنده در واحد اطلاعات برای ما نقل میکرد.می گفت: آن رزمنده، یک #ورزشکار حرفه ای، #مداح خوش صدا و سیما و یک #نیروی_شجاع در کار اطلاعاتی است و ....
🌷آن مرد بزرگ #ابراهیم_هادی بود که خیلی از فرماندهان ما از مردانگی و #اخلاص او برای ما حرف می زدند. بعد از #والفجر مقدماتی بود که مرحوم مجلسی تصویر ابراهیم را برای ما آورد.
🌷وقتی تصویر ابراهیم را دیدیم، شگفت زده شدیم انگار #داوود بود! خود داوود هم با تعجب به تصویر #خیره شد.... مجذوب چهره و جمال او بودیم که سعید مجلسی گفت: ابراهیم در #کانال_کمیل، همراه با برادر داوود (شهید حمید عابدی) حضور داشته و مفقود شده، خلاصه خیلی حال ما گرفته شد.
🌷داوود او را #الگوی خودش قرار داد. و دلش می خواست راه و #مرام ابراهیم را ادامه دهد.
اواخر سال 1361 بود که با داوود #تهران بودیم. سعید مجلسی خبر داد که امروز مراسمی برای ابراهیم در مسجد محمدی در خیابان زیبا برقراره، من هم به داوود زنگ زدم و گفتم اگه می تونی با #موتور بیا دنبال من با هم بریم مراسم شهید ابراهیم هادی.
🌷عصر بود که داوود اومد و با موتور رفتیم خیابان زیبا. همین که وارد #مسجد شدیم، تمام نگاه ها به سوی ما برگشت. از کنار هر کسی رد شدیم با تعجب گفت: #ابراهیم_زنده_شده!! یکی از دوستان ابراهیم جلو اومد و در حالی که با چشمان گرد شده از #تعجب به داوود نگاه میکرد، گفت آقا شما کی هستی؟انگار خود #ابراهیم اومده!
🌷داوود هم با #لحن_لوتی خودش گفت: نه آقا جون چی میگی؟ ما کجا، آقا ابراهیم کجا، ما #انگشت_کوچیکه کل ابرامم نمیشیم.
🌷بعد جلسه همه با داوود کلی #عکس یادگاری گرفتند وقتی سوار شدیم برگردیم، داوود گفت : تو منو آوردی اینجا که داغ اینا رو #تازه کنی؟؟؟
من کجا، کل ابرام کجا؟؟؟ دیگه چیزی نگفت ولی تا روزای آخر تو #خلوتاش با ابراهیم #رازها داشت....
#شهید_داوود_عابدی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 9⃣4⃣ 💠 شفاعت 🕊 🔹مثلا آموزش آبی خاکی می دیدیم. یکبار آمدیم #بلایی را که دیگران سر ما آو
🌷 #طنز_جبهه0⃣5⃣
💠اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً
🔸استاد #سرکار گذاشتن بچهها بود😄.
روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با #دشمن روبهرو میشوید برای آنکه #کشته نشوید و توپ و تانک💥 آنها در شما اثر نکند چه میگویید؟»
🔹آن برادر خیلی #جدی جواب داد: «البته بیشتر به #اخلاص برمیگردد والا خود #عبادت به تنهایی دردی را دوا نمیکند.
🔸 اولاً باید #وضو داشته باشی،
ثانیاً رو به #قبله و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: «اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدَستَنا یا پایَنا و لا جای حسّاسَنا برحمتک یا ارحمالراحمین»😂
🔹طوری این کلمات را به #عربی ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً #حدیث است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:« #اخوی غریب گیر آوردهای؟»
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بارها گفته ام🔊🔊🔊
و باز می گویم:
#شهـــــــــدا
شبیه به کسی نبودند🚫
که خودشان بودند،
خودِ خودشان...
و هم آنان بودند
که در عاشقــی،
تقلید نکرده
و همچون اصول دین،
بر عملی که انجام می دادند،
معتقد بودند...👌
#آاااااه
عشــــق و خلـــــوص
دو عنصر مکمل💞
و دو بال پروازند🕊
که هر کدام،
بدون دیگری،
ره به سرمنزل مقصود،
نخواهد برد...❌
و این عشــ❤️ــق و خلوص در #اعمال را،
همهٔ ما
کم و بیش،
نسبت به خانواده و دوستانِمان،
داریم✅
اما میزانش به حدی نرسیده،
تا دل از #خدا بِبَریم...
#نباید به بندگان خدا،
گزینشی محبت و خدمت نمود،
و از روی دل بخواهی،
که می بایست،
همچون #الطاف_خدا،
به سانِ باران بود...🌧
#اخلاص
تنها نقطهٔ #مشترک بین همهٔ شهداست🌷
که با آن مواجه شده ام...
و همین کلمهٔ به ظاهر پنج حرفی،
حلقهٔ وصلیست🔗
که موجب سماواتی شدن اهالیِ خاک شده است...😇
و البته،
همان حلقهٔ گمشدهٔ ما،
که تا یافته اش نکنیم،
از آسمانی شدن،
خبری نیست...😔😔
آری،
#شهـــــــــادت،
تنها به ذکر و دعا نیست،⭕️
که اگر بود،
تا به حالا،
خیلی ها به این سعادت ابدی،
دست می یافتند...
شهادت است،
کم که نیست،
همان پایانیست،
که معصومین داشته اند،
و حقیقتاً باید برای نیل به این مقصد،
اهل بود،
اهل عالم بالا...✅
#باران
#شهــــــــادت
به عمل صالحِ خالصِ عاشقانه است،
و لا غیر...
و آن عملِ صالحِ خالصِ عاشقانه ام،
آرزوست...🙂
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اللهم_ارزقناتوفیق_شهادة نمے خـواهم دگر #آسایشم را بیـــا بر هم بـزن #آرامشم را #شهـادت ای هُمای
7⃣0⃣3⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸جوانی فعال وسرزنده بود و در #بسیج مدرسه فاطمیه فعالیت میکرد.از آنجایی که قدرت بیان خوبی داشتم 👌به عنوان راوی #راهیان_نور درشلمچه حضور پیداکرد.
🔹همیشه #خاطرات_شهدا و فرماندهان جنگ را مطالعه میکرد ومرتب درمورد خاطرات عمو وپسرعموی #شهیدش از پدرش میپرسید❓
🔸بیان شیوا،دلنشینــ😌 وجذابش باعث شده بود که اگر #یکبار به سخنرانی میرفت ,دوباره دعوتش میکردند، ⚡️اما #اخلاص این شهید باعث شده بود که علاقه نداشته باشد به جاهایی برود که او را میشناختند وبه #مناطق_محروم میرفت.
🔹برای# اعتکاف هم،جنوب #کرمان_وزابل را انتخاب میکرد،بااینکه مسیرها دور🏜 وسخت بود ولی با دوستان روستایشان به همین مناطق میرفت.
🔸ازخصلت های #خوب دیگر شهید این بود که :
وابسته به دنیا وتعلقاتش نبود📛
بسیار #بااخلاق،خوش برخورد وبا گذشت بود
او بیش از یکسال دوره آموزشی و #نظامی دید و هر دوره ی سه ماهه ای که طی میکرد، جواب میشنید که به مهارت لازم نرسیدی!!!🚫
💥اما ناامیدنمیشد ودر دوره ی دیگه ای شرکت میکرد.👊
🔹چون سنش کم بود،به #سوریه اعزامش نمیکردند ولی #شهیدسعید دست بردار نبود و از هر دری وارد شد تا درنهایت توانست👌 به سوریه اعزام شود...
#شهید_سعید_بیاضی_زاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾
برات سرود نمیگم🎧 الان!
برات میخوام افسانه #شب_عملیات بگم
که می گفت:
🌾 #باصورت میخوابم روی سیم خاردار!
بگو بچه ها از روی کمرم رد شن😭...
که چشم بچه ها تو چشم من نیفته!😭😭
گوشت چرخ کرده شده بود لای #سیم_خاردار حلقوی...
نوکش به سر ناخنت بره،یک ماه چرک میکنه...
🎤 #حاج_حسین_یکتا
♨️حالا #ایثار ما کجاست!
♨️ #اخلاص ما کجاست!
که دست یکی رو بگیریم و تو شب عملیاتِ دنیا!
برسونیم اونطرف #معبر؛
⚜که #خداست...
⚜که #امام_زمان(عج) هست...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh