eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍁🍂🍁 ✍دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت که این #اشکها و این دستمال روز قیامت برام شهادت میدن. ارادت خاصی به اربابش امام حسین و حضرت عباس علیهما السلام داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن #زیارت_عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت. میگفت امکان نداره شما با #اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه. #شهید_عباس_آسمیه🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
5⃣7⃣ به یاد #شهید_داوود_عابدی❤️🕊❤️ 👈شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه #ابراهیم_هادی بود. #بخوانید👇👇
8⃣1⃣2⃣ 🌷 🔻شهیدی که هم صورت و هم سیرتش شبیه بود👇👇👇 🌷 💠 الگویی بنام ابراهیم: 🌷مرحوم سعید مجلسی خاطرات زیبایی از یک در واحد اطلاعات برای ما نقل میکرد.می گفت: آن رزمنده، یک حرفه ای، خوش صدا و سیما و یک در کار اطلاعاتی است و .... 🌷آن مرد بزرگ بود که خیلی از فرماندهان ما از مردانگی و او برای ما حرف می زدند. بعد از مقدماتی بود که مرحوم مجلسی تصویر ابراهیم را برای ما آورد. 🌷وقتی تصویر ابراهیم را دیدیم، شگفت زده شدیم انگار بود! خود داوود هم با تعجب به تصویر شد.... مجذوب چهره و جمال او بودیم که سعید مجلسی گفت: ابراهیم در ، همراه با برادر داوود (شهید حمید عابدی) حضور داشته و مفقود شده، خلاصه خیلی حال ما گرفته شد. 🌷داوود او را خودش قرار داد. و دلش می خواست راه و ابراهیم را ادامه دهد. اواخر سال 1361 بود که با داوود بودیم. سعید مجلسی خبر داد که امروز مراسمی برای ابراهیم در مسجد محمدی در خیابان زیبا برقراره، من هم به داوود زنگ زدم و گفتم اگه می تونی با بیا دنبال من با هم بریم مراسم شهید ابراهیم هادی. 🌷عصر بود که داوود اومد و با موتور رفتیم خیابان زیبا. همین که وارد شدیم، تمام نگاه ها به سوی ما برگشت. از کنار هر کسی رد شدیم با تعجب گفت: !! یکی از دوستان ابراهیم جلو اومد و در حالی که با چشمان گرد شده از به داوود نگاه میکرد، گفت آقا شما کی هستی؟انگار خود اومده! 🌷داوود هم با خودش گفت: نه آقا جون چی میگی؟ ما کجا، آقا ابراهیم کجا، ما کل ابرامم نمیشیم. 🌷بعد جلسه همه با داوود کلی یادگاری گرفتند وقتی سوار شدیم برگردیم، داوود گفت : تو منو آوردی اینجا که داغ اینا رو کنی؟؟؟ من کجا، کل ابرام کجا؟؟؟ دیگه چیزی نگفت ولی تا روزای آخر تو با ابراهیم داشت.... 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 9⃣4⃣ 💠 شفاعت 🕊 🔹مثلا آموزش آبی خاکی می دیدیم. یکبار آمدیم #بلایی را که دیگران سر ما آو
🌷 ⃣5⃣ 💠اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً 🔸استاد گذاشتن بچه‌‌ها بود😄. روزی از یکی از برادران پرسید: «شما وقتی با روبه‌رو می‌شوید برای آنکه نشوید و توپ و تانک💥 آنها در شما اثر نکند چه می‌گویید؟» 🔹آن برادر خیلی جواب داد: «البته بیشتر به برمی‌گردد والا خود به تنهایی دردی را دوا نمی‌کند. 🔸 اولاً باید داشته باشی، ثانیاً رو به و آهسته به نحوی که کسی نفهمد بگویی: «اللهم ارزقنا ترکشاً ریزاً بدَستَنا یا پایَنا و لا جای حسّاسَنا برحمتک یا ارحم‌الراحمین»😂 🔹طوری این کلمات را به ادا کرد که او باورش شد و با خود گفت: «این اگر آیه نباشد حتماً است» اما در آخر که کلمات عربی را به فارسی ترجمه کرد، شک کرد و گفت:« غریب گیر آورده‌ای؟» 😁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بارها گفته ام🔊🔊🔊 و باز می گویم: شبیه به کسی نبودند🚫 که خودشان بودند، خودِ خودشان... و هم آنان بودند که در عاشقــی، تقلید نکرده و همچون اصول دین، بر عملی که انجام می دادند، معتقد بودند...👌 عشــــق و خلـــــوص دو عنصر مکمل‌💞 و دو بال پروازند🕊 که هر کدام، بدون دیگری، ره به سرمنزل مقصود، نخواهد برد...❌ و این عشــ❤️ــق و خلوص در را، همهٔ ما کم و بیش، نسبت به خانواده و دوستانِ‌مان، داریم✅ اما میزانش به حدی نرسیده، تا دل از بِبَریم... به بندگان خدا، گزینشی محبت و خدمت نمود، و از روی دل بخواهی، که می بایست، هم‌چون ، به سانِ باران بود...🌧 تنها نقطهٔ بین همهٔ شهداست🌷 که با آن مواجه شده ام... و همین کلمهٔ به ظاهر پنج حرفی، حلقهٔ وصلی‌ست🔗 که موجب سماواتی شدن اهالیِ خاک شده است...😇 و البته، همان حلقهٔ گمشدهٔ ما، که تا یافته اش نکنیم، از آسمانی شدن، خبری نیست...😔😔 آری، ، تنها به ذکر و دعا نیست،⭕️ که اگر بود، تا به حالا، خیلی ها به این سعادت ابدی، دست می یافتند... شهادت است، کم که نیست، همان پایانی‌ست، که معصومین داشته اند، و حقیقتاً باید برای نیل به این مقصد، اهل بود، اهل عالم بالا...✅ به عمل صالحِ خالصِ عاشقانه است، و لا غیر... و آن عملِ صالحِ خالصِ عاشقانه ام، آرزوست...🙂 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸رهبرانقلاب: عادت کنیم که همه‌ی #اخلاص و همه‌ی #فداکاری و همه‌ی #محبّت و همه‌ی #قلب خود را به #امام_زمان (عج) اهدا و تقدیم کنیم. #دعای به آن بزرگوار مستوجب دعای آن بزرگوار برای #دعاکننده است.۹۴/۱۰/۱۹ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اللهم_ارزقناتوفیق_شهادة نمے‌ خـواهم دگر #آسایشم را بیـــا بر هم بـزن #آرامشم را #شهـادت ای هُمای
7⃣0⃣3⃣ 🌷 🔸جوانی فعال وسرزنده بود و در مدرسه فاطمیه فعالیت میکرد.از آنجایی که قدرت بیان خوبی داشتم 👌به عنوان راوی درشلمچه حضور پیداکرد. 🔹همیشه و فرماندهان جنگ را مطالعه میکرد ومرتب درمورد خاطرات عمو وپسرعموی از پدرش میپرسید❓ 🔸بیان شیوا،دلنشینــ😌 وجذابش باعث شده بود که اگر به سخنرانی میرفت ,دوباره دعوتش میکردند، ⚡️اما این شهید باعث شده بود که علاقه نداشته باشد به جاهایی برود که او را میشناختند وبه میرفت. 🔹برای# اعتکاف هم،جنوب را انتخاب میکرد،بااینکه مسیرها دور🏜 وسخت بود ولی با دوستان روستایشان به همین مناطق میرفت. 🔸ازخصلت های دیگر شهید این بود که : وابسته به دنیا وتعلقاتش نبود📛 بسیار ،خوش برخورد وبا گذشت بود او بیش از یکسال دوره آموزشی و دید و هر دوره ی سه ماهه ای که طی میکرد، جواب میشنید که به مهارت لازم نرسیدی!!!🚫 💥اما ناامیدنمیشد ودر دوره ی دیگه ای شرکت میکرد.👊 🔹چون سنش کم بود،به اعزامش نمیکردند ولی دست بردار نبود و از هر دری وارد شد تا درنهایت توانست👌 به سوریه اعزام شود... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 برات سرود نمیگم🎧 الان! برات میخوام افسانه بگم که می گفت: 🌾 میخوابم روی سیم خاردار! بگو بچه ها از روی کمرم رد شن😭... که چشم بچه ها تو چشم من نیفته!😭😭 گوشت چرخ کرده شده بود لای حلقوی... نوکش به سر ناخنت بره،یک ماه چرک میکنه... 🎤 ♨️حالا ما کجاست! ♨️ ما کجاست! که دست یکی رو بگیریم و تو شب عملیاتِ دنیا! برسونیم اونطرف ؛ ⚜که ... ⚜که (عج) هست... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh