#ببینین_براتون_چی_آوردم 😍 👇 👇 👇
أبا تو زبان عربی ینی #بابا...،
#عبد ینی #بنده....،
#الله هم ینی #خدا....،
اباعبدالله:
ینی بابای بنده های خدا،
مثلا میگن فلانی پدرِ علمِ #فیزیکه!
ینی هرچی علمِ مربوط به فیزیکه تو دست خودشه!!
وقتی میگیم #اباعبدالله...
ینی بابای بنده های خدا،
ینی هرچی مهر و محبت و خیرخواهیه دست بابامون #امام حسینه....
حالا صداش بزن #بــابــاحــســیــن.. 😍
#جهاد313
✿[ @ShahidToorajii ]✿
#تلنگر
از عارفے پرسیدند...
از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟!
او جواب داد:
اگر براے #امام زمان کارے مےکنی، یه تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی برمیداری و به ظهور آن حضرت کمک میکنی،
بدان که بیداری.
و الّا اگر مجتهد هم باشی در خواب غفلتی‼️
اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْـ ...
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
❣ #سلام_امام_زمانم❣
در غربت عشق، آشنا را برسان
فرزند #علی مرتضی را برسان
خشنودی قلب چهارده معصومت
یارب فرج #امام ما را برسان…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_زینب
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋
☀️هوالحبیب 🌈
🦋 #رمان_روژان 🍄
📝نویسنده: #زهرا_فاطمی☔️
🖇 #قسمت_صد_پنجم
لبخند رضایت روی لب های کیان نشست.خطبه صیغه به مدت یک هفته خوانده شد .دلم شکوفه باران شد چقدر این لحظه آرامش بخش بود .اینکه حالا مردی به پاکی و آقایی کیان شده بود محرمترینم عجیب دلنشین و لذت بخش بود.با صدای دست زدن به خودم آمدم .
خاله با لبخند جعبه ای چوبی رنگ را به سمت کیان گرفت
_عزیزم فعلا این انگشتر نشون رو دست دخترم کن تا سر فرصت برید حلقه بخرید
کیان جعبه را گرفت و انگشتررا بیرون آورد .انگشتر زیبایی با یک نگین فیروزه که به زیبایی می درخشید با دستی لرزان دستم را گرفت و انگشتر را به انگشتم کرد.با لبخند به چشمانم زل زد اهسته نجواکرد
_مبارکت باشه عزیزدل کیان
قلبم انگار در مسابقه ماراتون شرکت کرده بود در تپیدن از خود سبقت میگرفت .
گونه هایم از خجالت رنگ گرفت .
_ممنونم.
اینبار فاصله را کم کرد و کنارم نشست .دلم میخواست تا ابد دستانش را بگیرم و رها نکنم ولی چه کنم که شرم دخترانه و حضور بزرگترها مانع میشد.
بزرگترها مشغول حرف زدن شدند.کیان سرش را نزدیک گوشم آورد
_عزیزم اگه ازت خواهش کنم الان با من تا جایی بیای موافقت میکنی ؟
به چشمان مهربانش نگاه کردم
_شما امر کن آقا
_فدات بشم من ،خانومم
کیان با خجالت رو به پدرم کرد
_پدرجان اجازه هست من با روژان خانم تا جایی برم؟
اقای شمس با خنده گفت
_یه فرصت بده باباجان بزار دودیقه از زمان محرمیتتون بگذره بعد دست دخترم رو بگیر ببر بیرون
خاله با لحن خنده داری به اقای شمس گفت
_ آقا چرا پسرم رو اذیت میکنی اخه.
پدرم با لبخند رو به کیان کرد
_راحت باش پسرم.
_ممنونم پدرجان
توی ماشین نشستیم کیان دستم را گرفت و روی دنده گذاشت .
بهترین لحظه دنیا برایم همین لحظه بود.
_روژان میدونی چقدر آرزو کردم تا این لحظه برسه .بارها آرزو کردم بهت برسم و ساعت ها کنارت بشینم و فقط به چشمات نگاه کنم.
لبخند خجولی به ان همه محبتش زدم
بعد بیست دقیقه رسیدیم ،ماشین را پارک کرد .
_پیاده شو نفسم
کیان با حرفهای محبت آمیزش قطره قطره عشق به جانم می ریخت .از ماشین پیاده شدیم .کنار او ایستادم به اطرافم نگاه کردم ،با هیجان به کهف الشهدا چشم دوختم
بار اولی بود که به اینجا می آمدم ولی قبلا بارها عکسش را دیده بودم .
با هیجان داد زدم
_وااای کیان عاشقتم .خیلی دلم میخواست بیام اینجا
تازه متوجه نگاه عاشقانه کیان به خودم شدم با خجالت سرم را پایین انداختم .با یک قدم فاصله بینمان را کم کردو با انگشت سرم را بالا آورد
_منم عاشقتم بانو .فدای خجالتت عزیز دل کیان.
دستم را گرفت و باهم سر مزار شهدا رفتیم .
کنار کیان ایستادم و برای شادی روح شهدا فاتحه ای قرائت کردم.
_اولین باری که حس کردم دلم برات رفته ،اینجا اومدم.ازشون خواستم یا کمکم کنند که بهت برسم و یا مهرت رو از دلم بیرون کنند تا به گناه نیفتم.
عهد کردم اولین لحظه های محرمیتم با تو بیام و ازشون تشکر کنم .من تو رو از این شهدا دارم
به چشمان مهربانش زل زدم
_من فکر میکنم امام زمان (عج) تو رو به من داده .اخه تو باعث شدی بشناسمش واز راه پر گناهم برگردم .منم تو رو مدیون آقا هستم.
عشق در چشمان همرنگ شبش، موج میزد
_به قول شاعر
عشــق یـعـنی...
بـا مـعشـوقـه خــویـش...
دســت در دســتان هــم...
مـنـتـظر یـــوســف زهــرا بـاشـی...
_مثل ما
همانجا باهم عهد بستیم منتظر واقعی حضرت باشیم و تا آخرین لحظه از انتظار خسته نشویم.
🦋✨پایان فصل اول✨🦋
🌷امیدوارم تمام زندگی ها با نیت سربازی #امام _زمان عج شکل بگیره🌷
🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋☔️🍄🌈🦋
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
📝 #وصیت_شهدا
پیروی از #امام امت که پیروی از ائمه و پیامبر و خداست را سرلوحه همه امور قرار دهید و مستحکم بر پشت سر او لحظهای دست از #مبارزه و #استقامت برندارید.
🌹 شهید سید محمدرضا دستواره (نشسته نفر وسط)
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
05148888
📞زنگبزنیدبا
آقایِدلتنگےهـاصحبتڪنید
#امامِ مهربونم:)♥️
#مشهد_الرضا💫
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
﷽
#سلام_صاحب_ما ، #مهدےجان
❣یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ
🔹دعای زمان غیبت
❣اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِف نَبِیَّکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی
🔹توسل به امام زمان(عج)؛
❣يا وَصِيَّ الْحَسَن وَ الْخَلَفَ الْحُجَّهَ أَيُّهَا الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمَهْدِيُّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّه، يَا حُجَّهَ اللَّهِ عَلَي خَلْقِه يَا سَيِّدَنا وَمَولانا،
إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ إلَي اللَّه و قَدَّمْنَاكَ بَيْنَ يَدَیْ حَاجَاتِنا،یا وَجِيهاً عِنْدَاللَّهِ اشْفَعْ لَنَا عِنْدَاللَّه
#سلام _نامه
#امام _زمان
#أللَّھُـمَ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
﷽
🍃🌺 دعای عهد با #امام_زمان عج
#امام _زمان
#أللَّھُـمَ _؏َـجِّـلْ _لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❣
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا کنه شهید نشید!!!
اما مثل شهید ها زندگی کنید...
#شهید #حضرت_آقا
#امام خامنهای
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
30.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارهایمان رابه #نیت _فرج انجام دهیم
🔻عالم ربانی استاد شیخ عبدالحسین بندانی
نیشابوری "دامت برکاته "
#امام _زمان
#اللهم _عجل_ لولیک_ الفرج
╭━━⊰❀🏴❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀🖤❀⊱━━╯