eitaa logo
شهید‌مدافع‌وطن‌امیر‌سلیمانی
239 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
149 فایل
شهید‌امیر‌سلیمانی متولد:۱۳۷۸/۸/۲ تاریخ شهادت:۱۳۹۹/۲/۳ محل تولد:ارومیه محل‌شهادت:مرز‌ارومیه وضعیت‌تاهل:مجرد زیر‌نظر‌مــادر‌بزرگـوار‌شہید🙂🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتے که ‌به ‌دلشڪستگان ‌نزدیڪیم... ما نیز دلِ شکسته ‌داریم اے ‌دوست! :)💔✨ کلیپے از 🍃 ⚡️
_گفت:اسکله‌چه‌خبر..؟! گفتم:منتظرشماست‌بری‌شهیدشی‌ خندیدورفت..(: وقتی‌پیکرش‌رو‌آوردن‌گریه‌ام‌گرفت
یه‌رفیق‌گیر‌بیارید که‌باهاش‌خودسازی‌ڪنید ترك‌گناھ‌کنید درس‌بخونید‌و‌مباحثہ‌کنید(: هرچندخیلۍڪم‌گیرمیاد ولی‌اگه‌پیدا‌کردید ولش‌نکنیدتاشھادت‌♥️••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🖤🖇• . دلٺ ڪہ گرفٺ دیگر منت زمین را نڪش راه آسمان باز اسٺ اگر هیچ ڪس نیست خدا ڪہ هست :))))) - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
خواهش میکنم...لطفا لطفا لطفا کانال رو ترک نکنید خواهش میکنم ازتون چند روزه خیلی خیلی لفت داریم خواهش میکنم ازتون به خاطر داداش امیر کانال رو ترک نکنید خیلی خیلی بده مدیر باشی و ببینی کانال رو انقدر ترک میکنن. بازم ازتون خواهش میکنم کانال رو ترک نکنید الان 2 تا لفت داشتیم خواهش میکنم ازتون🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
گلشون که شما باشے ڪمہ! 😕 کانال عالی مخصوص دخترای با حجاب😁 پر از چیزای مختلف🤩 چالش🍂 پروفایل های مذهبی🌼 جایزه❄️ مطالب انگیزشی🌈 آشپزی 😋 استوری های باحجاب🦋 بگ گراند💫 معرفی قصه 🍭 رمان🍒 کاردستی🌹 کلیپای مذهبی☘ تم و برنامه های جالب💜 و پروفایل و استوری شهدایی❤️ ♡@dokhpkjbbvdsryj
دل‌مـن‌لک‌زده‌تاکنج‌حـرم‌گریہ‌کنم..😭💔 یک‌قدم‌روضه‌بخوانم‌یک‌قدم‌گریہ‌کنم..😭💔 •••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
حَتۍخوشبِحال‌اینا.🚶‍♂!" •••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
بسم الله الرحمن الرحیم
📚 قسمت نهم🌱 | رزمنده جبهه فرهنگی | یادم‌هست کلاس دوم دبیرستان بود که یک روز دفترچه ی مخصوص ثبت خاطرات شهدا را که از بنیاد شهید گرفته بود،با خودش به خانه آورد. دو نفر از شهدای جنگ تحمیلی را برای جمع‌آوری خاطراتشان انتخاب کرده بود. یکی شان دانش آموزِ شهید عبدالمجید شریف زاده بود و دیگری شهید احمد مقیمی، بیسیم چیِ شهید باکری که در کربلای ۵ شهید شد. خیلی جدی برای جمع آوری خاطرات این دو شهید وقت گذاشت و هر دو دفترچه را پر کرد. با مادر معزز شهید شریف زاده مصاحبه ای انجام داده و یک کاسِت پُر کرده بود. درباره ی شهید مقیمی هم به حاج بهزاد پروین قدس مراجعاتی کرده بود. با حاج بهزاد ارتباط نزدیکی برقرار کرده بود؛ آن چنان که سبب آشنایی من با ایشان هم شد. اینها همه به خاطر تعلقی بود که از زمان نوجوانی به فرهنگ جبهه و جنگ داشت. همکاری اش با مستندی که سهیل کریمی در سوریه ساخت هم ادامه ی همین مسیر بود. بر اساس همین علایق فرهنگی، در سوریه خیلی زود با سهیل کریمی و محمد تاجیک جوش خورده بود و حسابی با هم رفیق شده بودند. چند بار محمودرضا راش هایی را که سهیل کریمی در آنجا گرفته بود به من نشان داد. عکسی هم از او در کنار سهیل کریمی هست که نشسته اند پای لپ تاپ و راش هایی را که گرفته اند بازبینی می کنند.
📚 قسمت دهم🌱 | از ساچمه تا ترکش | سال آخر دبیرستان بود. یک روز کلاس کنکور را پیچانده و با بچه‌های پایگاه رفته بود اردو. عصری که برگشت،انگشت شَستَش باندپیچی شده بود. اول می خواست پنهان کند و نگوید چه بلایی سر انگشتش آورده،اما بعداً معلوم شد که توی اردو چیزی را هدف تیراندازی گذاشته اند تا با تفنگِ بادی بزنند. یکی از بچه‌ها گفته هدف را جا به جا کنید. محمودرضا هم هدف را گرفته روی دستش و گفته بزنید! ساچمه را زده بودند روی ناخن شستش! در عکس رادیوگرافی،ساچمه کنار بند اول انگشت پیدا بود. محمودرضا آن روز عمل شد. ساچمه را از انگشتش در آوردند و به خیر گذشت،اما ما تحمل همان اندازه جراحتِ او را هم نداشتیم. دی ماه سال ۹۲ وقتی در معراج شهدای تهران رفتم بالای سرش،هنوز لباس رزمش تنش بود. از زخم هایش،فقط جای یک زخم زیر چانه و ترکشی که به سرش اصابت کرده بود دیده می شد. در بهشت زهرا و قبل از شروع مراسم تشییع، زخم های تنش را که دیدم، یاد آن ساچمه افتادم و تلخی زخمِ انگشت شستش! اما آن زخم کوچک کجا و جراحتِ ناشی از اصابت ۳۵ ترکش به سینه و پهلو کجا! یکی از ترکش ها از زیر کتفِ چپش بیرون زده بود و شاید محمود رضا با همان تَرکِش پریده بود.
2 قسمت از کتاب تقدیم نگاه های پاکتون. شرمنده که چند روز نفرستادم...موفق باشید
به‌دلی‌حسرت‌دیدارحـرم‌مانده‌هنوز..
چالش یهویی😍 بعد از استفاده لفت حرام😉 نظر لطفا🌹 https://pay.eitaa.com/v/?link=vN69j