eitaa logo
شهید‌مدافع‌وطن‌امیر‌سلیمانی
238 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
149 فایل
شهید‌امیر‌سلیمانی متولد:۱۳۷۸/۸/۲ تاریخ شهادت:۱۳۹۹/۲/۳ محل تولد:ارومیه محل‌شهادت:مرز‌ارومیه وضعیت‌تاهل:مجرد زیر‌نظر‌مــادر‌بزرگـوار‌شہید🙂🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
26.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریخ تولد: 1374/8/18 محل تولد: تهران تاریخ شهادت: 1394/8/21 محل شهادت: العیس حلب سوریه وضعیت تأهل: مجرد تعداد فرزندان: تحصیلات: مکانیک دانشگاه آزاد اسلامی 〰〰〰〰〰〰〰〰 مصطفی، وصیتی هم کرده بود؟ از وسایلش چه چیزهایی به جا ماند؟ وصیت نامه کوتاهی با این مضمون نوشته که مختصری نماز و روزه بدهکارم و پدرش را وصی خود انتخاب کرده است. خواسته بود او را کنار شهدای گمنام پارک قائم(منطقه 18)دفن کنیم و اگر نشد، هر جایی پدرش راضی بود دفن شود. همچنین وصیت کرده بود او را در امامزاده زید، دفن نکنیم. شاید به این خاطر بوده که می‌گفتم: «من را در امامزاده زید به خاک بسپارید.» وقتی مصطفی دلیلش را می‌پرسید، می‌گفتم:«چون نزدیک است و راحت می‌توانید کنار مزارم بیایید.» به نظرم فکر می‌کرده اگر اینجا دفن شود، تمام کار و زندگی‌ام را تعطیل می‌کنم و دائم سر مزارش می‌روم و به همین دلیل، نخواسته بود اینجا به خاک سپرده شود. چند روز پیش وسایلش را برایمان آوردند. خیلی ناراحت شدم و تک تک لباس‌هایش را بو کردم. یک تسبیح شاه مقصود از مشهد خریده بود و همیشه همراهش بود. توی وسایلش یک تسبیح قرمز رنگ بود که گفتم این برای مصطفی نیست، ولی وقتی مهره‌های آن را در دستانم فشردم، متوجه شدم خون‌های پسرم، روی آن خشک شده و آن را قرمز رنگ کرده است. شادی روحشون صلوات🌿🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند به خانواده داداش امیر به خصوص آقا علی اصغر برادر آقا امیر صبر بده😢💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه شهادت شهید مدافع حرم😭 زمزمه های جانسوز شهید پیش از شهادت😭😭😭😭🖤🖤🖤 ┄═❁🍂❈🏴🍂❈🏴🍂❁═┄
💚•• تواسـلام‌‹بہ‌توچہ› ‹بہ‌من‌چہ› نداریـــم... اینایےڪہ‌میبینن‌ یہ‌گناه‌ داره‌رواج‌ پیدامیڪنہ‌میگـن‌تذڪــربدیـم‌فایده‌‌ نداره! توتذڪربده‌[•فحش‌•بخور ؛•بہ‌تـوچہ• بشنــو:] تاشریڪ‌گنـاه‌اون‌نشــے✋🏼 تو‌همون‌لحظہ‌‌هر‌آدمے‌میخواد‌ وجهہ‌خودشو‌حفظ‌ڪنہ🤷🏻‍♂ اول‌مقاومت‌میڪنہ‌' ولےوقتےازهم‌جدا‌شیـن‌ دربیشتراوقات‌‌اینجوریہ‌ڪہ‌ بعداً‌بہ‌حرفتون‌فڪرمیڪنہ✨ ـ ـ ـ ـ ـ ‼️
گاهی کمرم میشکند از فراق تو گاهی هم گناه، کمرم را میشکند....
گاهی‌به‌قبرستانهاسربزنيد! خانه‌دائمى‌خودراببينيد! انسان‌وقتی‌ميخواهدنقل‌مكان‌كند،به‌خانه جديدخيلى‌دقت‌ميكندكه‌كجاميرود.(:!! _شیخ‌حسین‌انصاریان
Ali Faani - Be Taha Be Yasin (128).mp3
5.3M
📻🌿 ؛ ــــ ــــــ ــــــــ کلمه به کلمه‌یِ حرفاش رو گوش کن، فکر کن، به خودت بیا.. خدایا ظهورِ امامِمون رو نزدیک کن. الهی امین :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگم‌کربلا میگن‌کہ‌راه‌هابستہ‌ست... میگم‌امام‌رضا میگن‌رواقابستہ‌ست💔!' واینجامن‌ماندم‌و کوهے‌سربه‌فلک‌کشیده‌ی‌‌دلتنگی‌🙂🖐🏼 ...(: . . 📱
1633519309_S4eV5.mp3
10.73M
امام‌رضا‌خیلی‌دوست‌داریم...🙂💔
شـُدم‌مِثـل‌بَچہ‌اۍ‌کِہ‌پـٰاشو‌میکوبِہ‌زَمیـن میگِہ؛اِلـٰا‌بِلا‌مَن‌هَمیـنو‌میـخوامシ!' مَـن‌کَربلامیـخوام🚶🏾‍♂💔.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_- .˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خبرت هست کہ از خویش خبر نیست مرا؟! گذرے کن کہ ز غم راه گذر نیست مرا... :) 💕✨
📚 قسمت یازدهم🌱 | پشتِ پا به فوتبال و همه چیز | در ایام نوجوانی، یک روز توی حیاط خانه یک توپ پلاستیکی کاشت جلویِ من و گفت:(وایسا،می خوام دریبل بزنم. ) گفتم:(بزن ببینیم!) ایستادم و به راحتی دریبلم زد. گفت:(دوباره) و دوباره ایستادم جلویش و دریبل خوردم. توپ را برداشت زد زیر بغلش و گفت:(این دریبل مال زین الدین زیدان بود!) بعد گفت:(زیدان دو سه تا حرکت دیگر هم دارد) و گفت بایستم تا نشانم بدهد.سه تا تکنیک عجیب و غریب زد که من واقعاً نتوانستم کاری بکنم و فقط ایستادم و تماشا کردم. آن موقع ها فوتبال عشقش بود.با بچه های پایگاه می رفت زمین چمنِ بیمارستان شهدا تمرین می‌کرد. معلوماتش درباره ی دنیای فوتبال خوب بود. همه ی اخبار فوتبالیست های داخلی و خارجی را دنبال می‌کرد. بارها شده بود که از درس و مدرسه بزند و برود دیدن بازیکن ها و مربی تیم هایی که به تبریز آمده بودند. خاطرم هست از منصور پورحیدری امضا گرفته بود و با بعضی بازیکن‌های محبوبش عکس یادگاری داشت یادم هست.
📚 قسمت دوازدهم🌱 | ادامه ی پشتِ پا به فوتبال و همه چیز | یادم هست روزی که یکی از بازیکن های تیم محبوبش از ایران رفت،گریه کرد. حتی پیراهن مشکی پوشید! نامه ی اعتراضی و پُراحساسی هم برای آن بازیکن نوشته بود که بعداً پاره اش کرد. آن روزها آن قدر غرق فوتبال بود که درسش به طور کامل به حاشیه رفته بود؛ جوری که حتی در امتحانات خرداد لطمه ی جدی خورد. محمودرضا اما وقتی رفت سپاه، فوتبال به یک باره چنان از زندگی اش محو شد که انگار قبل از آن هیچ علاقه ای به این ورزش نداشت. بعد از آن، من یکبار ندیدم و نشنیدم که فوتبال تماشا کند یا اسمی از بازیکن یا تیمی بیاورد. از روزی که رفت سپاه،همه جوره دگرگون شد. به جرئت می‌گویم که همه ی تعلقات و علایقش محو شد. سپاه برای محمودرضا نقطه ی عطف بود. محمودرضای قبل از سپاه با محمود رضای بعد از سپاه متفاوت است. خیلی چیزهای حتی مباح را هم به راحتی بوسید و گذاشت کنار.
2‌قسمت‌ا‌ز‌کتاب‌آقا‌محمود‌رضا(بیضایی)‌تقدیم‌نگاه های‌پاکتون:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
<🖤🥲> 📲┊ گفتم:تو که برادرت شهید شده، چرا اردوی راهیان نور نمیای؟! گفت:میترسم هرجا که قدم بزارم،پیکر برادر شهیدم زیر قدمم باشه💔🥀 +شلمچه ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
بسم‌رب‌الشهدا
💛•• چِراوَقتےدُکتُرامیگَن‌ اُمیدتون‌بِھ‌خدا‌باشہ‌هَمہ‌نااُمید‌میشَن؟! مَگہ‌خدا‌اُمیدِهَمہ‌مانیست؟ اَصن‌مَگہ‌اُمیدۍبالاتراَز‌خُداهَست:)؟! اَندازِه‌سَطح‌ِتَفکرمون‌جَواب‌میگیریم!!
«♥️🖐🏻 » ♡أَلسَّلامُ‌عَلَیکَ‌یاعَلۍاِبنِ‌موسَۍأَلࢪّضآ♡ ♥️¦↫ 🖐🏻¦↫