eitaa logo
شَھید‌ابرٰاهیم‌هٰادےٓ
2.2هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
47 فایل
﴾﷽﴿ • -اینجاخونہ‌شھداست شھدادستتو‌گࢪفتنانکنہ‌خودت‌ دستتوبڪشۍ :)♥ کپی : واجبه‌مومن📿⚘ https://eitaa.com/joinchat/2500919420Ceb7eaaa205
مشاهده در ایتا
دانلود
رازیست در گمنامی که به هرکسی نمی‌گویند؛ و شهدا رازداران درگاه خدایند که به دنبال این راز، آسمان‌ها را فتح کردند...❤
بسم رب الشهدا و آلصدیقین 🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ممکن است این متن تکراری باشد ولی لازم است که بعضی مطالب را بازخوانی و مرور دوباره داشته باشیم تا حالا فک کردی داستان کدوم شهید جذاب تره یا آدم رو بیشتر متحول میکنه؟؟؟🤔 بد نیست یه دور لیست پایین رو ببینی گاهی واقعا انتخاب سخته مگه نه....؟ 💔شهیدی که با اذانش عراقی ها را هدایت کرد. 🕊 💔شهیدی که نشانی قبر خود را داد. 🕊 💔شهیدی که قرضهای یک نفر را داد. 🕊 💔شهیدی که بدنش با اسید هم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت. ۱۴ساله🕊 💔شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت. 🕊 💔شهیدی که در قبر خندید... 🕊 💔شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند... 🕊 💔شهیدی که روز تولدش شهید شد... 🕊 💔شهیدی که هر هفته مادرش را سر قبر صدا میزد... 🕊 💔شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید 🕊 💔شهیدی که غرور آمریکایی ها را شکست... 🕊 💔شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است ۱۵ساله🕊 💔دو شهیدی که پیکرشان هنگام نبش قبر سالم بود... از دوران دفاع مقدس و از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد. 💔شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را با نام او نامگذاری کرد. 🕊 💔شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد 🕊 💔شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت. 🕊 💔شهیدی که سر بی تنش سخن گفت... 🕊 💔شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد. 🕊 💔شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود. 🕊 💔شهیدی که عاشورا متولد شد و اربعین به شهادت رسید. 🕊 💔شهیدی که با پیشانی بند " " ایرانی بودنش محرز شد از هستند🕊 💔شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود ایشان غواص بودند دوست نداشت کسی آن تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند. 💔شهیدی که به حرمت مادرش در قبر خندید.... 🕊 🕊هدیه به روح شهدای والامقام صلوات.... 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ ••¤꧁_________________________
. از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... . . دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم... . . هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی...😔 @shahid_ebrahim_hadi3
حدیث کساء.mp3
5.42M
بیست و دومین روز از چله حدیث کساء به نیابت از 🕊 🕊 🔹به نیت سلامتی و تعجیل فرج مولایمان ابا صالح المهدی عجل تعالی فرجه الشریف
4_5944945949888482513.mp3
5.46M
ترجمه‌ی خواندنی صفحه 22 / ۲۲ 🌹 هدیه به محضر حضرت بقیه الاعظم روحنا فداک 🌹 🕊به نیابت از https://eitaa.com/joinchat/3347251394Cd8846c59bb 🔹 https://rubika.ir/qurandelan
📌 حکمت خرابی آمبولانس و پیدا کردن ۷ شهید گمنام [ شرح عکس ] 🔷️ آمبولانسی داشتیم که دائم رسیدگی میشد. سابقه خـرابی نداشت. در راه برگشت از منطقـه، در یک سرپایینی خـاموش شد. ◇ هرچه استارت زدم روشن نشد.از تعمیرگاه ارتش هم آمدند اما فـایده ای نداشت. لذا تصمیم برآن شـد تا شـب نشده یک تانکـر بیـاید و بکسـل کند. اما وقتی به آمبولانس وصـل شد، گـاز که میداد خاموش میشد! ◇ گفتم: «فایده نداره، بعداً می آییم آنرا میبریم.» 🔻 صبح زود رفتم سراغش. تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی صخره مانند که دقیقـاً روبـروی مـاشین بود. ◇ دیدم تعـدادی پـلاک و استخوان افتاده بود. پیکر مطهـر هفت شهید بودند. بچـه ها را خبـر کـردم و پیکـرها را داخـل ماشین دیگـری گذاشتیم. ◇ بطـرف آمبولانـس کـه رفتم، بچه هـا فکر کردند من فـراموش کرده ام ماشین خـراب است؛ خندیدند! اما ماشین با همـان استـارت اول روشـن شـد! 🎙راوی: محمد احمدیان 📚 برگـرفته از کتاب تفحـص (با اندکی تغییر)