eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
|ـب‌ـسم‌ࢪب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـࢪ••🎗
⊰•☘️•⊱ . رهبر عظیم انقلاب امام خامنه ای🎗 وقتی از حضرت_زینب سؤال میشود که عاشورا را چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب_کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمه‌ی اوست. کار برای خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است🥀 . ⊰•☘️•⊱¦⇢ ⊰•☘️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌲•⊱ . السلام حضرٺ عشق♥️ از من سلام خدمٺ مذبوح ڪربلا🕌 جانها فداے آن تن مجروح ڪربلا ڪشتے شڪستگان بلاییم یاحسین♥️ در انتظارمرحمٺ نوح ڪربلا اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ . ⊰•🌲•⊱¦⇢ ⊰•🌲•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🖇•⊱ . بخوانیم‌دعا‌ی‌سلامتی‌امام‌زمان«عج» رابرای‌تجدیدعهدوپیمان‌باآن‌حضرت‌♥️.. مامنتظرمنتقم‌فاطمه‌هستیم🌱 اللهم‌عجل‌لوليڪ‌الفرج . ⊰•🖇•⊱¦⇢ ⊰•🖇•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🎗•⊱ . نمیشود شهدا را فهمید و ساکت ماند پاکی شان را دید و گناه کرد حرف هایشان را شنید و عمل نکرد رفتنشان را دید و بهایی نداد شهدا زنده اند و این بها ندادن هارا میفهمند🌸 هواسمان باشد دلشان را نشکنیم...🌱 . ⊰•🎗•⊱¦⇢ ⊰•🎗•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
هم اکنون کربلای معلیٰ شبكهٔ سه🖤🥀
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
⊰•🖤🥀•⊱ . خار مغیلانی که می گویند این است پای برهنه کودکان و شب تاریک و فرار از دست دشمن امان از دل زینب...😭💔 . ⊰•🖤🥀•⊱¦⇢ ⊰•🖤🥀•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🦋🔗•⊱ . گفتم:بہ‌نظرت‌کیا‌شهید‌میشن؟! گفت:اونایی‌کہ‌اسراف‌میکنن گفتم:اسراف! توچے؟! گفت:تو"دوست‌داشتن‌خدا" +قشنگھ‌نہ؟ : )!♥️ . ⊰•🦋•⊱¦⇢ ⊰•🦋•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•💫•⊱ . • بھ مناسبت سالگرد شھادت قھرمان ایران شهید بۍسر شھید محسن حـجـجــے🕊! . ⊰•💫•⊱¦⇢ ⊰•💫•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•📎•⊱ . ‌‌هواے‌نفس‌را،، باید‌خیلۍ‌ملاحظھ‌ڪرد! بھ‌خودمٰان‌در‌فریب‌خوردن‌از‌هواے‌نفس سوء‌ظن‌داشتھ‌باشیم!(: -مَقٰام‌معَظم‌ْرهبرےٖ"! . ⊰•📎•⊱¦⇢‍ ⊰•📎•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•☘️•⊱ . اونیـٰازمندیك‌ ' زیارتِ‌ضرورۍ ' بود... . ⊰•☘️•⊱¦⇢ ⊰•☘️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌟•⊱ . کاش‌بشه‌آخر‌قصه‌برسم‌یه‌جایی‌که‌بگم‌ دیدی‌تونستم . (: 🍍 ⸣ . ⊰•🌟•⊱¦⇢ ⊰•🌟•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
⊰•✨•⊱ . .امام صادق (ع) فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره ‏هاى نور بنشیند باید از زائران
رفیق‌اینکہ‌چندشب‌هیئت رفتی‌مھم‌نیست مھم‌اینه‌که‌چقدرسیمت‌وصلہ‌! حسینۍبودن‌خیلی‌ مھم‌ترازهیئتی‌بودنہ‌ . . :)))
⊰•💝•⊱ . پرواز کردن سخت نیست... عاشق که باشی بالت می‌دهند؛ و یادت می‌دهند تا کنی... آن هم عاشقانه... :) . ⊰•💝•⊱¦⇢‍ ⊰•💝•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•🖤🕊️•⊱ . ‌من‌‌اصلا‌اومدم‌برات‌شهیدبشم تا‌که‌پیش‌زهراروسفیدبشم💔🖐🏻 . ⊰•🕊️•⊱¦⇢‍ ⊰•🕊️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌹🔗•⊱ . گفتندشهید‌گمنامہ پلاک‌هم‌نداشت؛ اصلاهیچ‌نشونه‌ای‌نداشت امیدوار‌بودم‌زیرپیرهنیش‌ اسمش‌رو‌نوشته‌باشه✍🏻 نوشته‌بود↯ “اگربرایِ‌خداست، بگذارگمنام‌بمانم 🥀:) . ⊰•🌹•⊱¦⇢‍ ⊰•🌹•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🎗•⊱ . یا صاحب الزمانــــــ میخوام مثل شهدادل بریدن از دنیا را بلد بشم🥀🎗 . ⊰•🎗•⊱¦⇢ ⊰•🎗•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌱•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت سی و یکم...シ︎ رهبر ما گفت اون ها هدف شون فقط سوریه نیست؛ برای کشور های هم جوار هم برنامه ریزی کرده ان . پس باید مقاومت کنیم و همون جا با این ها مقابله میکنیم خوب ، تو این اوضاع ، امثال بابک نوری به علت تربیت شون چون از بچگی با این جور مسائل مواجه بوده ان، احساس مسئولیت میکنن. تو سوریه رزمایش و آموزش نبوده؛ جنگ بوده. یعنی کسایی که جنگ تحمیلی رو ندیده ان، اونجا دیده اند که چطور جوون های ما تونستن مقابله کنند. بابک ، بچه مودب و محجوب و مسئولیت پذیری بود. بار ها تو اون دوره ها دیدم چطور تو فعالیت های جمعی شرکت میکرد و چطور به کمک دوستانش میرفت. پس، از کسی که تو محیط به اون کوچیکی یاری رسونه، باید انتظار این رو داشت که در برابر کشورش و ناموسش احساس مسئولیت بکنه و راهی بشه و بگه میرم از بی بی مون دفاع کنم. البته در این بین، غلبه کردن بر نفس هم خودش یه جهاده و سختی های خودش رو داره. هر انسانی، تو وجودش ترس داره، و این کاملا طبیعیه. یادمه فردای عملیات کربلای چهار، اقای املاکی، فرمانده ام اومد و گفت «چی شده؟ از کجا شلیک میکردن؟» ما داشتیم از پنجره ی کوچیک سنگر، سمت رود الوند رو نگاه میکردیم و بهش توضیح می دادیم که دیدیم دوشکا رو گرفتن سمت ما. هی گلوله بود که می اومد . طرف ما، به دیواره ی سنگر، به لبه ی پنجره، به این ور و اون ور می خورد. ما با هر گلوله هی کج و راست می شدیم. هر لحظه میگفتیم الان یکی از ترکش ها میگیره به ما. اما املاکی همون جور وایستاده بود و زیر چشمی ما رو نگاه میکرد. یه لبخند هم به ما میزد. خوب، ما همه تو جبهه بودیم و تو یه مکان؛ اما یکی مثل ما خم و راست می شد که گلوله نخوره ؛ یکی صاف تو چشم غراقی ها نگاه میکرد. اما خوب، یه جایی هم می ظد ما اصلا ترسی نداشتیم و هی پیش می رفتیم. تزس ، یه جا هست؛ یه جا نیست. و بــابــکـــ............... نویسنده:فاطمه رهبر . ⊰•🌱•⊱¦⇢ ⊰•🌱•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
⊰•🌻•⊱ . 🕊「کتاب بیست هفت روز یک لبخند」🕊 زندگینامہ شهید بابڪ نوࢪی قسمت سی و دوم...シ︎ ترس یه جا هست؛ یه جا نیست؛ و بابک تو هرزمان به ترسش غلبه کرد. مصمم به رفتن شد؛ بدون کوچک ترین ترسی. اونجا هم تا جایی که اطلاع دارم، هر کاری کردن عقب نموند و خواست تا خط بره و اخرش هم رفت؛ باز هم بدون هیچ ترسی. صدای در می آید‌. فنجان های چای برداشته میشوند ، و لیوان های باریک و بلند چای جایشان را می گیرند. سردار به ساعتش نگاه می کند. میگوید که برای مسافرت چند روزه امده و باید برگردد، و حالا سردشت را با برف ها و سرمای همیشگی و طبیعت خشنش، بیشتر از زادگاعش که روستایی در رشت است، دوست دارد. وقت نوشیدن چای، از فرصت استفاده میکنم: _خاطره ای از بـابـــکــ ندارید؟! _خاطره نه، متاسفانه! خیلی با هم و کنار بچه ها تو جمع صحبت کرده ایم اما چیزیی که قشنگ و پر رنگ یادم باشه، نیست؛ جز این که یه بار ، برف شدیدی بارید؛ طوری که صبح، وقتی در مقر رو باز کردیم، کلی برف ریخت داخل. بچه ها رو جمع کردیم که بریم باند هلیکوپتر را پاک کنیم؛ چون اونجا وقتی برف می باره، جاده ها صعب العبور می شن و برای مواقع اضطراری یا کمک رسوندن به پایگاه هایی که دور از ما تو دل کوه ها قرار دارن باند باید همیشه اماده باشه. چند نفر از بچه ها که وقت رفتن شون بود، ازم خواستن باهاشون یه عکس بگیرم. اون زمان بـابــکـــ نگهبانی میداد. دیدم هی دست تکون میده و یه چیزی داره میگه. که من نمیفهمم. رفتم جلو تر و گفتم«چیه، بابک؟» . گفت« می شه من هم بیام باهاتون عکس بگیرم؟» . یه کاپشن بادی سفید پوشیده ‌ و کلاه سرش بود . رو کردم بهش و گفتم............. نویسنده:فاطمه رهبر . نویسنده:فاطمه رهبر . ⊰•🌻•⊱¦⇢ ⊰•🌻•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•📝•⊱ . ای‌داغداراصلی‌این‌روضه‌هابیا صاحب‌عزایِ‌ماتم‌کرب‌وبلابیا..💚 . ⊰•📝•⊱¦⇢ ⊰•📝•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii