eitaa logo
شهیدستان
233 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
8 فایل
عزیزان این کانال جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای عزیز ایجاد شده است ، شما با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندهید . ارتباط با خادمین کانال : @SadatSaeed @sarbazam1355
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 مصاحبه با از فرماندهان و بی مزار درمورد که در بین مردم اصفهان به سه سوت معروف می باشد ( به این دلیل که سریع حاجت می دهد ) بعد از تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات‌های را پخش می‌کردند . بیشتر مناجات‌ها و مداحی‌های در مورد بود . خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب را در خواب دیدم ، خوشحال بود و با نشاط ، لباس فرم سپاه بر تنش بود ، چهره‌اش خیلی نورانی‌تر شده بود . یاد مداحی‌های او افتادم . پرسیدم : ، این همه در دنیا از خواندی ، توانستی او را ببینی؟ در حالی که می‌خندید گفت : من حتی را در آغوش گرفتم . 🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌴🥀🌹🕊🌹🥀🌴 که محل خاکسپاری اش را به همسرش نشان داد . یک شب با صدای گریه دخترم از خواب بیدار شدم . دیدم نیست . گوشه ای از سالن نشسته بود . عبایی روی شانه هایش و انگشتر عقیق یمن هم در انگشتانش خوابش برده بود . صدایش زدم ، چشمانش را باز کرد. گفتم جلیل بین قرآن خواندن خوابت برده ... گفت : زهرا جان ، خداوند خطاب به فرشتگانش می گوید در دل این شب، وقتی همه خواب هستند بنده من با همه خستگیها یش و خوابی که تمام چشمانش را فرا گرفته بیدار مانده تا من به او عطا کنم هر آنچه می خواهد ... بعدها که شد فهمیدم آن شب برای او شب برات بوده است . یک روز به امامزاده رفتیم . فاطمه را در آغوش گرفته بود و زیارت اهل قبور را می خواند . یک دفعه به جای مزار خودش نگاه کرد و گفت : اینجا جای من است و فاتحه ای خواند آن جایی را که جلیل نشان داد در میان بود و من تا آن زمان به این فکر نکرده بودم که فقط را در این مکان دفن می کنند ... 24 آبان 1394 روز حضرت رقیه (س) جلیل در سامرا به رسید . راوی: 🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 که شالش را برای تبرک گرفت بچه‌های گردان علی‌اکبر(ع) میرن پیش رییس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) تا دیداری داشته باشند و روحیه‌ بگیرن تو مراسم ، سیدجمال که مسئول تبلیغات گردان بوده و مداح اهل بیت(ع)، برنامه اجرا می‌کنه و جلوی حضرت آقا مرثیه سرایی می‌کنه موقع نماز وقتی حضرت آقا میان نماز رو شروع کنن که قرار بود مکبر باشه شال سبزش و میندازه رو دوش آقا و میگه اینو می‌ذارم تا تبرک بشه و ان شاء الله در جبهه بشم نماز که تموم میشه و میره شال رو بگیره آقا می‌فرمایند که شما ساداتی و اگه مشکلی نداره این به عنوان تبرک پیش من بمونه که قبول می‌کنه. بعداً حضرت آقا به برخی از دوستان لشگر می‌سپرن بیشتر هوای رو داشته باشن و نذارن بره خط که حضورش برا بقیه رزمنده‌ها باعث دلگرمی و قوت قلبه اتفاقاً تو عملیات همه مواظب بودن که خط نره و عقبه بمونه ، ولی تو شلوغی درگیری‌ها هم جلو میره و به آرزوی دیرینه‌اش میرسه و میشه شادی روح و 🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 این به دلیل علاقه فراوانی که به داشت، همیشه جلوی موتورش عکس بزرگی از این گرانقدر نصب داشت و در خصلت‌ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. که در درگیری های فتنه 88 جانباز شده بود، جهت دروس حوزوی به نجف رفت و پس از بروز تحولات عراق و بسیج نیروهای مردمی برای دفاع از عتبات عالیات به ویژه سامرا و حرمین عسکریین، به عضویت سازمان بدر عراق درآمد. در نهایت در 26 بهمن سال 93 چند روز پس از سالگرد ، همان که الگوی زندگی‌اش شده بود در مکیشفیه سامراء صدای انفجار مهیبی عملیات انتحاری در بین سربازان عراقی آمد و مدافع حرم ، در دفاع از حرم آل الله به مقام شامخ نائل آمد و به آرزویش رسید . 🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌷🕊🥀🌴🥀🕊🌷 که یک تنه جلوی داعشی ایستاد اگر نبود، جاده به دست داعش می‌افتاد و به دنبال آن شهر نیز می‌کرد . او به تنهایی با ۴۰ تن رو به ‌رو می‌شود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آن‌ها، فشنگ‌هایش تمام می‌شود . به سوی او حمله می‌کنند تا کنند ، اما این بار با دفاع و دیگر را می‌کند و در نهایت به می‌رسد . تولد : ۱۳۶۵ : ۲۰ آذر ۹۶ محل : سوریه شادی روح و 🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 روز تولد بود که همراه و خانواده‌اش به حرم رفتیم تا ما را آن جا جاری کنند. پس از انجام ، به یک دو نفره رفتیم. اتفاقاً آن روز را تشییع می‌کردند. روی تابوت پیچیده در که بر دست مشایعت‌کنندگان پیش می‌رفت، یک افتاده بود. از لا به لای جمعیت خود را به تابوت رساند، را برداشت و طرف من بازگشت. را کرد و به سویم گرفت و گفت : این اولین ازدواج‌مان است. طعم در دهانم دوید. هنوز که هنوز است، گویی که از آن را نخورده‌ام! 🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 زمانی که قرار بود ساک را بیاورند، شبی در خواب دیدم که بدون تابوت به منزل ما آورده‌اند که با احترام روی زمین گذاشته شد . متوجه شدم خودِ ، آقا است . به چهره‌اش نکردم و قلبم بسیار آرام بود که سه مرتبه گفتم و از خواب بیدار شدم ؛ سه روز بعد ساک را به ما تحویل دادند . شادی روح و 🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهیدستان
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 #خاطرات_شهدا #شهید_والامقام #محسن_کشکولی #قسمت_اول ما سه برادر بودیم و #محسن سومین فرزند
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزار برادرم چند قبر بالاتر از مزار است . یک روز رفتم سر مزارش و فاتحه ای خواندم، نگاهم به قبر بود، آهی کشیدم دستم را بالا بردم و گفتم: ای خدا مگه همه ی مقامشون نزد تو یکی نیست! چرا باید سر قبر این قدر شلوغ باشه و سر قبر برادر من هیچ کسی نباشه ؟؟!». همان شب به خوابم آمد و با ناراحتی گفت: دادا این چه حرفی بود سر قبر من زدی ؟! نظر کرده ی است و مقام ویژه ای به خاطر اخلاصی که داشت پیش خدا داره، دیگه هر وقت اومدی سر قبر من از این حرفها نزنی ها !!!». طلب استغفار کردم و از آن روز به بعد هر موقع گلستان می رفتم، اول سر قبر فاتحه می خواندم بعد سر قبر برادرم می رفتم . چند روز از این قضیه می گذشت، تا اینکه پدرم بیمار شد، پای پدرم ورم کرده بود و درد عجیبی داشت و هیچ دارویی جوابگو نبود، دکتر بختیار مالکی پزشک معالجش طی چند عکس رادیولوژی به این نظر رسید، که باید پا را قطع کند . اما آن روزی که قرار بود به اتاق عمل بروند، اتفاق عجیبی افتاد . پدرم از دکتر خواست که مجدداً از پایش عکس بگیرند هر چه دکتر می گفت: من مطمئن هستم که علاج درد شما بریدن پای شماست، باز پدرم اصرار داشت عکس بگیرند، مجدداً ایشان رابه اتاق رادیو لوژی بردند و عکس گرفتند اما دکتر مالکی وقتی عکس را دید با تعجب دید که اصلا نیازی به قطع کردن پانیست و با تجویز دارو قابل درمانست... به پدرم گفت: آقای کشکولی جریان چیه ؟ چه اتفاقی افتاده؟ شده؟ این همه اصرار و این عکس؟؟!!! پدرم گریه اش گرفت و گفت: دیشب روی تختم دراز کشیده بودم و با عکس پسرم که روبرویم به دیوار بود، حرف زدم گفتم: بابا یعنی تو ، نمی خوای یه فکر ی به حال پای من بکنی، که بریده نشه ؟؟ خوابم برد و در عالم خواب اومد کنار تختم ایستاد و دستش رو روی پایم کشید و گفت : بابا من از خواستم که از خدا بخواد پای شما رو شفا بده . من از خواب که بیدار شدم یقین دونستم که شفای مرا از خواسته برای همین اصرار کردم دوباره از پای من عکس بگیرید... در همین لحظه دکتر بختیار همان طور که گریه می کرد، کنار پدرم زانو زد و پای ایشان را بوسید و گفت : من از امروز به مقام ایمان آوردم، شما امروز درس بزرگی به من یاد دادید. راوی : محمد کشکولی 🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 سلام برلب های خشكیده عملیات رمضان تازه آغاز شده بود ، هوا بشدت گرم بود ، گروهان تحت فرماندهی در محاصره بود ، از شدت تشنگی همگي بیهوش شدیم ، توان اینرا نداشتیم كه پلك بزنیم ، ناگهان او از جایش بلند شد و گفت : بچه ها بیدار شوید ، من فاطمه زهرا(س) را در خواب دیدم ، حضرت با دست خودشان قمقمه ی را آب كردند. چند لحظه بعد قمقمه دست به دست گشت و همه را سیراب نمود ، آب سرد جانمان را تازه كرد و روح تازه ای به ما بخشید . به داخل قمقمه نگاه كردم هنوز داخل آن آب بود. راوی : 🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
38.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥 که در خواست رفع حق الناس را داشت... 🤲ثواب نشرباهزاران صلوات تقدیم به حقداران شهداومومنین 🌷🍃🥀🌹🌹 🥀🌷🍃🌷 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🤔 برخلاف داستان‌های که همگی ساکن مناطق معمولی و بعضاً محروم شهر‌ها هستن، « » روایت از منطقه اعیون‌نشین خیابان پاسدارنه که از وضعیت مالی خوبی برخورداره. شهیدی که سال ۹۴ به عنوان عازم میشه؛ ولی دو سال بعد شهید مدافع لقب می‌گیره. 🌷🍃🥀🌹🇮🇷🥀🌷🍃🌷 •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•• ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• لینک زیر را دنبال کنید تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇 لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 حکایت پیکر دو با پلاک های ۵۵۵ و ۵۵۶ که طی عملیات تفحص، در منطقه چیلات، پیدا شدند : یکی از این نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود و سر دیگری را که لای پتو پیچیده شده بود را بر دامن داشت, معلوم بود که دراز کش مجروح شده بوده است. پلاک داشتند، پلاک ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. 555 و 556 . فهمیدیم که آنها با هم پلاک گرفته اند. معمولا اینها که با هم خیلی رفیق بودند، با هم می رفتند پلاک می گرفتند. اسامی را در کامپیوتر دیدیم، آن که نشسته است، پدر است و آن که درازکش است، پسر است... پدری سر پسر را به دامن گرفته است... سید ابراهیم اسماعیل زاده موسوی پدر و سید حسین اسماعیل زاده پسر است اهل روستای باقر تنگه بابلسر.. ـ صادق۲ 🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺 الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••. ‏🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲 ..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡.. •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈• لینک کانال شهیدستان ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @Shahidestan1 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯