پدر است دیگر ...
وقتی عصای پیری اش را
در قاب ها جستجو می کند
یک شبه پیر می شود ...💔
پ.ن: واكنش پدر شهيد محمد اتابه هنگام ديدن عكس ماكت پسر شهيد خود😭
#شهید_مدافع_حرم_محمد_اتابه
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#شهیدی_که_همانند_حضرت_علی_اکبر (ع) #اِرباً_اربا_شد.
در دوره آموزشی برای ورود به مجموعه سپاه و ملبس به #لباس_سبز_پاسداری شدن با علی آقا هم گردان بودم. در دانشگاه امام حسین (علیه السلام) که زادگاه تولد میثاق و عهد و پیمان پاسداران است، هنوز صدای آهنگین پوتین ها و لگدکوب کردن آسفالت میدان صبحگاه توسط بچه ها در رژه در زوایا و خفایای ذهنم خطور می کند و همچنین برگزاری یادواره شهدا و مراسم هیئت و دیگر مراسم ها.
در یکی از روزهایی که حدود یک ماه از تاریخ شروع آموزش مان گذشته بود در میدان صبحگاه دانشگاه بودیم و همه گردان ها تجمیع بودند، فرمانده گفت: باید دو نفر از گردان ما به گردان دیگری برود. پس از بحث و گفتگو گفتند که #قرعه_کشی می کنیم. یکی از آن دو اسمی که درآمد اسم من بود. من هم اصلاً راغب نبودم که بروم گردان دیگر. چون خیلی از رفقا و بچه محل ها تو این گردان بودند. خلاصه پیش فرمانده که رفتم از من اصرار و از ایشان انکار و بی فایده بود. بعد علی آقا عبداللهی آمد و گفت من به جایت می روم گردانی که باید بروی. از همان موقع روحیه #ایثار و #شهادت را در خودش تقویت کرده بود و فکر کنم این گذشت و فداکاری برای من ایثار بزرگی جلوه می نمود و گر نه خیلی بزرگ تر از آن ایثار این بود که با داشتن همسر و فرزند برای #جهاد_فی_سبیل_الله به جنگ با کفار داعشی برود و الآن که سر سفره #ارباب_بی_کفنش متنعم است. تنها فرزندش ۱۶ ماهه است.
✍ #راوی : دوست شهید
🕊️ #شهید_مدافع_حرم_علی_آقا_عبداللهی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
💌#خواهران...
✨#جهاد شما، حجاب شماست...
در جامعه امروزی ارزش زن به حجاب و تقوای اوست نه به بی بند باری و بی عفتی او...
در جامعه ای که هر خیابان و کوچه اش چندین کشته و زخمی برای اسلام دارد بی حجابی و بی عفتی معنایی ندارد...
🕊️#شهید_محمدرضا_شیخی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
📌 #راز شال سبزی که همیشه همراه شهید سالخورده بود
🔹️ همسر شهید محمد تقی سالخورده می گوید: چندماہ بعد عقدمون من و آقا محمد تقی ، رفتیم بازار من دوتا شال خریدم.
◇ یڪیش شال سبز بود ڪه چندبار هم پوشیدمش و یک روز محمد به من گفت: اون شال سبزت و میدیش به من؟
◇ گفتم : چرا؟
◇ گفت: حس خوبی بہ من میدهد شما سادات هستی و وقتی این شال سبزت هـمرا من هست قوت قلب می گیرم ...
◇ شال را دادم و خودش هـم دوردوزش ڪرد و شد شال گردنش ڪه هر ماموریتی ڪه میرفت یا به سرش می بست و یا دور گردنش می انداخت ...
◇ و در ماموریت آخرش هـم هـمون شال دور گردنش بود ڪه بعد شهادتش برایم آوردن ...
🕊️#پاسدار_مدافع_حـرم
🕊️#شهید_محمدتقی_سالخورده
● ولادت :۱۳۶۵/۱۰/۱، مازندران
●شهادت:۱۳۹۵/۱/۲۱، خانطومان
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
هدایت شده از اخباروحوادث(بدون روتوش)📡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ نوشته دختر سفیر سابق ایران در یمن؛ شهید ایرلو:
🔹فاطمه ایرلو: دلهایمان آرام گرفت، همان لحظه که حضرت آقا انگشت مبارکشان را بالا آوردند و گفتند ایشون تک بود، در قضیه یمن ایشون واقعا تک بود...
فرمانده از سربازش راضی ست... الحمدلله
این رضایت و مقامی که در آن هستی گوارای وجودت پدرم... عیدمان مبارک شد
✍#بدون_روتوش
👇
🆔 @AkhbarBrotoush
📎zil.ink/akhbarbrotoush
✍ #خاطرات_افلاکیان
✨#قبض_خمس
هفت صبح، بی سیم زدند دو نفر تو جاده ی بانه ـ سردشت، به کمین گروهک ها خورده اند بروید، ببینید کی هستند و بیاوریدشان عقب. رسیدیم. دیدیم پشت ماشین افتاده اند. به هر دوشان #تیر_خلاص زده بودند. اول نشناختیم. توی ماشین را که گشتیم، کالک عملیاتی و یک سررسید پیدا کردیم. اسم فرمانده گردان ها و جزئیات عملیات را تویش نوشته بودند. بی سیم زدیم عقب. قضیه را گفتیم. دستور دادند باز هم بگردیم. وقتی #قبض_خمسش را توی داشبرد پیدا کردیم.، فهمیدیم خود #زین_الدین است.
🕊️#شهید_مهدی_زین_الدین🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✍ #خوابی_که_شهید_غلامحسین_ناظری_قبل_از_شهادت_دید
🌷یکی دو روز به حادثه بمباران شیمیایی به اتفاق #شهید_حقدادی و #شهید_ناظری به حمام رفتیم. در حمام شهید ناظری به من گفت آقای جوزانی اگر خدا بخواهد از منطقه برگردم می خواهم تشکیل خانواده دهم ولی یک خواب دیدم که فکر می کنم زنده به فردوس برنگردم، دیشب #برادر_شهیدم_محمد_حسین را در خواب دیدم که یک کت و شلوار و پیراهن سفید برایم آورد می خواستم با او صحبت کنم که از خواب بیدار شدم حالا نمی دانم چه کنم . متوجه شدم نتیجه خواب ایشان #شهادت این مرد خداست ولی چیزی نگفتم و در جواب شهید گفتم چون تو در فکر ازدواج هستی این خواب ها را می بینی . ولی شهید به من گفت #غسل_شهادت می کنم . و طولی نکشید که خوابش تعبیر شد و شهید شد. خداوند او را از ما راضی و با #شهدای_کربلا محشور نماید.🌷
✍ #راوی : همرزم شهید آقای حسین جوزانی
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌹#شهادت مرزبان کردستانی حین پایش نوار مرزی
🔰فرمانده مرزبانی استان کردستان:
🕊️#استوار یکم شهید مدافع وطن #سجاد_قدمی🕊️
از مرزبانان کردستان حین پایش و کنترل نوار مرزی به درجه رفیع شهادت نائل شد.
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🌱#منتظر ظهور آقا، نماز اولوقت میخواند.
به سوی نماز میشتابد.
دوست داریم شهید شویم؟ با نماز قضا کسی شهید نمیشود، با نماز دیروقت کسی به درجهی #شهادت نمیرسد...
🕊️#شهید_علی_عابدینی🕊️
🌹#یادشهداباصلوت
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
✨ای تو همیشه در میان....
#حاجی😔
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
❣️ #عــند_ربـهم_یــرزقون
بهش گفتم:
محمد، چرا هیچ مشکلی تو زندگیمون نیست؟! هرچی نگاه میکنم میبینم هیچ گیری تو زندگیمون نداریم ... بنظرت چرا؟!
گفت: خانم برای اینکه من کارهامو به #شهدا میگم اونا هم خودشون حل میکنن ...
📙 برگرفته از کتاب پرواز در سحرگاه
✨به نقل از همسر
🕊️#شهید_محمد_غفاری🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush
🔰#یک دستِ قطع شده در جیب فرمانده !!
عملیات رمضان با رمز یاصاحبالزمان ادرکنی شروع شده بود. گروهان من و اسماعیل از لشکر پیاده ۹۲ زرهی ارتش نزدیک یکدیگر بودند. آفتاب سوزان تیرماه خوزستان، امان همه را بریده بود.
فریادهای اسماعیل بچه ها را به جلو میراند. روز دوم عملیات بود که ناگهان ترکش گلوله تفنگ ۱۳۰ میلمتری دست چپ اسماعیل را از مچ قطع کرد. دستش را در جیب خود گذاشت تا نیروهایش بویی نبرند..!
فرمان حمله داد و خودش هم دوشادوش بچهها پیش میآمد. از همه جا گلوله میآمد. ترکش دیگری دست راستش را از کتف جدا کرده بود. یکی از بچهها گفت که موج او را گرفته است. با چشم گریان به طرفش دویدم. خونریزی شدید و روزه، دیگر رنگی به رخسارش نگذاشته بود. ترکش تمام بدنش را پاره پاره کرده بود. لب های خشکیده، دستهای جداشده، پیکر پاره پاره و غرقه به خونش روی خاک گرم خوزستان، کربلا را در ذهنم مجسم کرد.😭
آری اسماعیل در روز ۲۴ تیرماه ۱۳۶۱ همزمان با بیست و یکم ماه رمضان به دیدار مولایش علی (علیهالسلام) شتافت.💔
✔️راوی: سرهنگ جانباز علی قمری
✨#قهرمان_وطن
✨#افسر_دلاور_ارتش
🕊️#شهید_اسماعیل_زارعیان_جهرمی🕊️
•┈┈•┈┈•⊰✿❈✿⊱•┈┈•┈┈•
🌷شهیدستان (بدون روتوش)🌷
⏳در این روزگار، لحظهای شهدایی شویم👇🏻
📎eitaa.com/ShahidestanBrotoush