eitaa logo
شهــیدحــسـین معزغـلامي
927 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
14 فایل
می گفـت : طوری تلاش کنید ، ڪہ اگــــر روزی . . . امام_زمان(عج) فرمودند یک سربازمتخصص میخام بفرمایند فلانی بیاید ... تاریخ تولد :1373/01/06،امیدیه،خوزستان تاریخ شهادت :1396/01/04سوریه،حماه شــهید دعوتت کرده پس بمون 💫 تاسیس1402/02/22 زمان;20:22 💫
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 پنجشنبہ‌ات‌بـہ‌خیر.. رفیق! راستی! ڪجایی؟ چـہ‌می‌ڪنی؟ اینجـاشلـوغ‌ڪرده‌خیـالتان‌درون‌ما :) راستی‌ازآسمـان‌چـہ‌خبر ؟! شب‌جمعـہ‌است،ازڪربلاچـہ‌خبر؟! ازارباب‌برایمـان‌بگو... پیش‌ارباب‌ازمایادی‌می‌ڪنید؟! 💔
یک شبه جمعه من.mp3
6.92M
یک شبه جمعه من از شماااا یه حرم میخوام💔 شب جمعه‌است هوایت نکنم میمیرم 😭 صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله 💚 امام حسین قلبم ❤️ 🌹
میتونین‌براےآقاسه‌ڪارانجام‌بدین؟ ¹-براشون‌دوبارصلوات‌بفرستین🕊 ²-سه‌باربراشون‌اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج🔏 ³-این‌پیام‌وحداقل‌به‌یک‌کانال،گروه🌱 یابیشتربفرستیدهرچےڪرمتونه‌دیگه✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ ‌گناه‌های‌کوچیك مثل‌همـون‌سنگ‌ریزه‌هاییـه‌ڪه تو‌ڪفش‌گیر‌میڪنه‌و نمیزاره‌درست‌راه‌بـری
{♥️📿} • • 🍃 ســہ‌جاخودتو‌بزݩ‌زمیــݩ‌برے‌هوا🌱 درخــونہ‌خدا🌹 درخـــونہ‌اهلبیٺــ(ع)🌸 نــــزدپــدرومــادر...:)💐
◖💠🖤💠◗ • • خواهـرم! بلاخـره‌یہ‌روزمجبـورۍباحجـٰاب‌بشۍ! وازسرتـاناخـن‌پـٰات‌رومۍپوشونَن... امـٰادیگہ‌دیرشـده این‌آخـرین‌حجـٰابت‌خـواهدبـود! پس‌محجـوب‌بـٰاش‌و نـزاراولیـن‌حجـٰابت‌،ڪفنت باشد • • 💠‹ ッ . ›💠 🌱🌱🌱
در دفترچه یادداشتش نوشته بود: «جنگ نرم؛ مرد میخواهد!» خواهرم، برادرم، خیلی حواست به سنگرت باشد چادرت، غیرتت، ایمانت...! همه و همه را هدف گرفته‌اند...! همه را...! دشمن جنگ نرم را، از جنگ سخت جدی تر گرفته است...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهــیدحــسـین معزغـلامي
ازفردا ان شاءالله پارت های از کتاب سروقمحانه که مربوط به شهید حسین معزغلامی است توکانال قرار میدیم 🌹
پارت اول تولد یک فرشته🌸🌿 🌹 زمانی که مادر حسین باردار بود و می خواست حسین رو به دنیا بیاره،در پایگاه پنجم شکاری امیدیه اهواز ساکن بودیم.به خاطر مشکلات و کسالت هایی که مادر حسین داشت باید تحت نظر پزشک می بود.در پایگاه درمانگاه کوچکی وجود داشت که فقط یک ماما و یک دکتر عمومی در اونجا مستقر بود.ما برای درمان فقط به درمانگاه پایگاه مراجعه می کردیم.از روز اول فروردین ماه سال ۷۳ اکثر اعضای فامیل برای متولد شدن حسین روز شماری می کرد،برای همین به اهواز آمده بودن.در روز ششم فروردین تعدادی به دلیل بازگشایی ادارات برگشتند.اعضای فامیل از ابتدا نسبت به حسین و مادرش محبت خاصی داشتند.روز ششم فروردین ماه با شنیدن صدای اشهدان لا اله اله الله اذان ظهر صدای گریه حسین آمد.با شنیدن صدای گریه حسین خیلی راحت شدم،چون تمام مسئولیت با من بود و در اون منطقه امکانات بیمارستانی خوبی نبود،به خاطر اینکه بچه آسیبی نبینه فشار زیادی تحمل می کردم. بعد از به دنیا آمدن حسیناین خبر در پایگاه شکاری اهواز پیچید، چون در کارهای فرهنگی و اجتماعی پایگاه فعالیت داشتم و همه ما را میشناختن.تولد حسین امید رو توی زندگی ما زیاد کرده بود، حسین واقعا شبیه فرشته ها بود و تولدش موجی از شادی رو توی خانواده ما راه انداخته بود. |راوی پدر شهید|