#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#خاطرات_خدا
❌رامین امروز به نانوایی رفت و پنج تا نان بربری خرید. وقتی به خانه آمد مادرش گفت: رامین جان خیلی ممنون که به نانوایی رفتی و نان خریدی. ولی عزیزم چرا پنج تا؟ مگر من نگفتم سه تا بخر.
رامین گفت: چرا اما گفتم بیشت تر بخرم که فردا هم بخوریم.
مادر گفت: پسرم وقتی ما بیش از نیازمان نان می خریم مقداری از آن می ماند و کپک می زند آن وقت مجبوریم آن را دور بریزیم و این اسراف است. خدا اسراف را دوست ندارد.
🔅مادر رامین راست می گفت کسی نباید نعمت های مرا هدر بدهد. کسی نباید در استفاده از نعمت های من اسراف کند. من از اسراف بدم می آید. آدم های اسرافکار را هم دوست ندارم.
✍🏼خاطرات خدا/ نشر جمال
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#بازی_در_خانه
🎈🎈🎈🎈شما این بازی را میتوانید به همراه پدر یا مادر یا خواهر و برادر خود انجام دهید. این یک بازی دو نفره در خانه است.
🌷شرح بازی:
هر دو حریف پاهای خود را داخل یک سطل محکم یا ساک دستهدار قرار میدهند و حالت پرشی از بین موانعی که چیدهاند به صورت مارپیچ گذر میکنند. هر کسی که اول به خط پایان برسد به جایزه دست پیدا میکند. به همین راحتی به همین بامزگی😉😃
🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#کاردستی
😍بچه ها بیایید که براتون یه کاردستی زنبوری آوردم... ویز... ویززززز 🤩
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#کودک_و_نوجوان
#مهارتهای_زندگی
😏سوال❓❓
همه ی ما دوست داریم خوشحال باشیم. یکی از کارهایی که ما را خوشحال می کند دانستن چیزهایی ست که نمی دانیم. خیلی چیزها هست که درباره ی آن ها نمی دانیم. برای همین سوال می پرسیم. پس هر سوالی داریم باید بپرسیم. بزرگترها جواب خیلی از سوالات ما را می دانند.
پس باید از پدر و مادر، برادر و خواهر یا معلم مان بپرسیم و برای دانستن بعضی چیزها باید کتاب و مجله بخوانیم. برای دانستن بعضی از سوال ها باید خودمان فکر کنیم.
من یک سوال اینجا می نویسم: ماشین چرا راه می رود؟
بهتر است به جواب این سوال خودمان فکر کنیم!!🚗🚗
راستی ماشین چرا راه می رود؟
خوب فکر کن. جوابش خیلی ساده است.
یک سوال دیگر: چرا رنگ آسمان آبی است؟💦💦
به این سوال هم فکر کن. ممکن است خودت جواب هایی برای این سوال داشته باشی اما بهتر است از معلمت هم بپرسی یا در یک کتاب علمی درباره ی آن بخوانی.
✍🏼نویسنده: علیرضا متولی
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#یاس_نبوی
#راسخون
#مجموعه_نمایشگاهی
1️⃣ زندگی به سبک یاس نبوی
💠 تنگه احد
🔹 مأيوس از زندگانِ اطرافش، بر سر مزار شهدا نشسته و به کوه احد نگاه میکند. یادش میآید مسلمانان را که در کنار همین کوه به طمع غنایم، تنگه را رها کرده و باعث شکست شدند. در آن زمان خودش را به آنجا رسانده بود تا به مجروحین رسیدگی کند. اعتقاد داشت که به وقت ضرورت، زن نیز باید برای حراست از دین خدا در اجتماع حاضر شود. مثل حالا که به طمع غنایم دیگری پشت امامش خالی شده. فاطمه (ص) از همسرش دفاع میکند. از مولایش. از على (ع).
✍️ (شرح نهج البلاغه، ج ۱۵، ص35.)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_فاطمی
#سیره_فردی
#زیارت_شهدا
🌷 زیارت قبور شهدا
💠 امام جعفر صادق صلوات اللّه علیه حکایت فرماید:
🌿 حضرت فاطمه زهرا علیها السلام هر هفته، صبح های شنبه به زیارت قبور شهدا می رفت و بر قبر حمزه حضور می یافت و برایش دعا و استغفار می نمود.
📚 [تهذیب شیخ طوسی:، ج 1، ص 465، ح 168]
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سیره_خانوادگی_علمای_دین
#زندگی_مشترک
#امام_خمینی
🌺 خوشی برای همه، ناراحتی برای خود
🌸 از وقتی كه جنگ شروع شد، مسائل تأثرآور زیادی به گوش امام میرسید كه آنها را اصلاً با ما مطرح نمیكردند. گاهی كه به اتاقشان میرفتم، میدیدم كسی قبل از من خبری داده و ناراحت شدهاند، میپرسیدم: «چه شده؟» مردّد میشدند و میگفتند: «چه اصراری است كه من مطلب را بگویم و تو هم ناراحت شوی؟» ولی اگر خبر خوشی داشتند، به محض این كه از در وارد میشدم میگفتند: «بیایید این خبر را دارم». امام، خوشی را با همه مطرح میكردند؛ ولی، ناراحتی را برای خودشان نگاه میداشتند.
📚 (ستوده، پابه پای آفتاب، ج1، ص53، به نقل از خانم فاطمه طباطبائی، عروس امام خمینی)
🆔 @ShamimeOfoq
#سبک_زندگی
#سبک_زندگی_فاطمی
#زندگی_به_سبک_مادر
#قرآن
#خطبه_فدکیه
💔 3 دقیقه با خطبه فدکیه
❣️ ملاکِ انتخاب
💠 حضرت زهرا سلام الله علیها:
🌿 «پاسدار حق الهی در میان شما، و حافظ پیمان خداوند که در دسترس همه شماست و آنچه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بعد از خود در میان امت به یادگار گذارده کتاب اللَّه ناطق، و قرآن صادق و نور آشکار و روشنایی پرفروغ اوست. کتابی که دلایلش روشن، باطنش آشکار، ظواهرش پر نور، و پیروانش پرافتخار. کتابی که عاملان خود را به بهشت فرا میخواند، و مستمعینش را به ساحل نجات رهبری میکند. از طریق قرآن به دلایل روشن الهی میتوان نایل گشت، و تفسیر واجبات او را دریافت، و شرح محرمات را در آن خواند، و براهین روشن و کافی را بررسی کرد، و دستورات اخلاقی و آنچه مجاز و مشروع است در آن مکتوب یافت.»
🥀
▪️ وقتی برای خرید به بازار میروید، ملاکتان برای انتخاب یک کالا چیست؟ مثلاً قرار باشد کفشِ مجلسیِ قدیمی و غیرقابل استفادهتان را با یک کفش جدید عوض کنید. به بازار کفش فروشها میروید و صدها مدل و رنگ و جنس از کفشهای مختلف، پیش روی شما قرار میگیرد. مغازه دارهای متعددی که هرکدام نگاهی به کفشهایتان میاندازند و اگر از رنگ و قیافهاش بفهمند که قرار است دور انداخته شوند، شروع میکنند به تبلیغات اجناسشان تا یکی از کفش هایشان را خریداری کنید؛ و شما بالاخره وارد یکی از آن مغازهها میشوید.
▪️ باید میان بیش از صد مدل کفش، یکی را انتخاب کنید. ملاکتان را فقط جنس قرار میدهید؟ یا فقط طرح؟ یا فقط رنگ؟ یا فقط قیمت؟ یا فقط مُد بودن؟ یا این که سعی میکنید این گزینهها را به ترتیب اولویت تنظیم کنید و کفشی که بیشترین ملاکهای شمارا دارد، انتخاب و خریداری کنید؟ طبیعتاً انسان در انتخابهایش، گزینهای که بیشترین امتیازات را داشته باشد انتخاب میکند و حاضر نیست برای گزینههای کمارزش، پولش را هزینه کند.
البته متأسفانه همیشه این طور نیست! در مورد برخی چیزها، آن قدر انسانها فریفتهی تبلیغاتِ فریبنده میشوند که ارزشها را فراموش میکنند و ملاکشان برای انتخاب، میشود بعضی امور بیارزش.
▪️ مثال روشنش، انتخابِ کتاب است. سری که به کتاب فروشیها بزنید، میبینید بعضی کتابهای بیمحتوا و حتی مشکل آفرین، بیشترین خواهان و خریدار را دارند و اگر از مشتریها، دلیلِ خریدشان را سؤال کنید، پاسخِ بیشترشان این است که داشتن و خواندن این کتاب کلاس دارد! و در مقابل بسیاری از کتابهای ارزشمند و مفید، بیمشتریاند و فقط خاک میخورند.
▪️ حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در خطبهی خود، کتابی را معرفی مینماید که امتیازات بسیار زیادی دارد. یادگار پیامبر است. کتابِ گویای الهی است. راست گو است و پیروی از دستوراتِ آن، راه نجات و رستگاری است. کتابی که مورد غبطهی جهانیان است.
🆔 @ShamimeOfoq
#یاس_نبوی
#عترت
#شعرفاطمی
#مرثیه_حضرت_زهرا
نیمه شب تابوت را برداشتند
بار غم بر شانه ها بگذاشتند
هفت تن، دنبال یک پیکر، روان
وز پی آن هفت تن، هفت آسمان
این طرف، خیل رُسُل دنبال او
آن طرف احمد به استقبال او
ظاهراً تشییع یک پیکر ولی
باطناً تشییع زهرا و علی
امشب ای مَه، مهر ورز و خوش بتاب
تا ببیند پیش پایش آفتاب
دو عزیز فاطمه همراهشان
مشعل سوزان شان از آهشان
ابرها گریند بر حال علی
می رود در خاک آمال علی
چشم، نور از دست داده، پا، رمق
اشک، بر مهتاب رویش، چون شفق
دل، همه فریاد و لب، خاموش داشت
مُردهای تابوت، روی دوش داشت
آه سرد و بغض پنهان در گلوی
بود با آن عدّه، گرم گفت و گوی
آه آه ای همرهان، آهسته تر
می برید اسرار را، سر بسته تر
این تنِ آزرده باشد جان من
جان فدایش، او شده قربان من
همرهان، این لیله ی قدر من است
من هلال از داغ و این بدر من است
اشک من زین گل، شده گلفام تر
هستی ام را می برید، آرام تر
وسعت اشکم به چشم ابر نیست
چاره ای غیر از نماز صبر نیست
چشم من از چرخ، پُر کوکب ترست
بعد از امشب روزم از شب، شب ترست
زین گل من باغ رضوان نفحه داشت
مصحف من بود و هجده صفحه داشت
مرهمی خرج دل چاکم کنید
همرهان، همراه او خاکم کنید
🔸شاعر: علی انسانی
🆔 @ShamimeOfoq