eitaa logo
شمیم افق
1.2هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 این مطلب، واقعی است! لطفا کمتر تعجب کنید 🌿 کنار هم نشسته بودند. سلام نماز را که دادند، گفت: «قبول باشه». احمد دلش‌‌‌‌ می‌‌خواست بیشتر با هم حرف بزنند. ناهار را که خوردند، حسن ظرف‌‌‌‌ها را شست. بعد از چایی، کلی حرف زدند. خندیدند. گفت: «حسن بیا به مسئول اعزام بگیم ما‌‌‌‌ می‌‌خواییم با هم باشیم.‌‌‌‌می‌‌آی». - باشه. این طوری بیشتر باهمیم. - آقا جون مگه چی میشه؟ - ما‌‌‌‌ می‌‌خواییم با هم باشیم. - با کی؟ - با اون پسره که اون جا نشسته. لاغره. ریش نداره. مسئول اعزام نگاه کرد و گفت: «نمی شه» - چرا؟ - پسر جون! اونی که تو‌‌‌‌ می‌‌گی، فرمانده‌‌س. حسن باقریه. من که‌‌‌‌ نمی‌‌تونم اونو جایی بفرستم. اونه که همه رو این ور اون ور‌‌‌‌ می‌‌فرسته. معاون ستاد عملیات جنوبه. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 این مطلب، واقعی است! لطفا کمتر تعجب کنید 🌿 کنار هم نشسته بودند. سلام نماز را که دادند، گفت: «قبول باشه». احمد دلش‌‌‌‌ می‌‌خواست بیشتر با هم حرف بزنند. ناهار را که خوردند، حسن ظرف‌‌‌‌ها را شست. بعد از چایی، کلی حرف زدند. خندیدند. گفت: «حسن بیا به مسئول اعزام بگیم ما‌‌‌‌ می‌‌خواییم با هم باشیم.‌‌‌‌می‌‌آی». - باشه. این طوری بیشتر باهمیم. - آقا جون مگه چی میشه؟ - ما‌‌‌‌ می‌‌خواییم با هم باشیم. - با کی؟ - با اون پسره که اون جا نشسته. لاغره. ریش نداره. مسئول اعزام نگاه کرد و گفت: «نمی شه» - چرا؟ - پسر جون! اونی که تو‌‌‌‌ می‌‌گی، فرمانده‌‌س. حسن باقریه. من که‌‌‌‌ نمی‌‌تونم اونو جایی بفرستم. اونه که همه رو این ور اون ور‌‌‌‌ می‌‌فرسته. معاون ستاد عملیات جنوبه. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 سعه‌‌ی صدر، ابزار ریاست 🌿 از سنگرش خوب‌‌‌‌ می‌‌شد عراقی‌‌‌‌ها را شناسایی کرد. ولی دوپاش را کرده بود توی یک کفش که: «نه،‌‌‌‌ نمی‌‌شه.» جوشی شدم. داشتم‌‌‌‌ می‌‌گفتم: «بابا! این فرماندهته، حسن...»،که آستینم را کشید و گفت: «ولش کن!‌‌‌‌می‌‌ریم یه جا دیگه. بذار راحت باشه.» 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔@ShamimeOfoq
🌷 راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش 🌿 قبل از شروع هر کاری یا سخنی‌‌‌‌ می‌‌گفت: «الهی لا تَکِلنی الی نفسی طَرفَةَ عینٍ اَبداً» خدایا مرا برای لحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای به خویش وا مگذار. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 قابل توجه مدیرانِ همیشه در جلسه 🌿 تیربار عراقی‌‌‌‌ها همه را کلافه کرده بود. آمده بود پشت خاک ریز، نقشه را پهن کرده بود و فکر‌‌‌‌ می‌‌کرد. کسی باور‌‌‌‌ نمی‌‌کرد فرمانده لشکر آمده باشد خط. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 وقفِ خدمت 🌿 باید‌‌‌‌ می‌‌رفت تهران. فرمانده‌‌‌‌ها جلسه داشتند. خانمش را بردند بیمارستان. هر چه گفتم: «بمان، امروز پدر‌‌‌‌ می‌‌شی. شاید تو را خواستند.» گفت: «خدایی که بچه داده، خودش هم کاراش رو انجام‌‌‌‌ می‌‌ده.» 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 لازمه‌‌ی پیشرفت و موفقیت 🌿 در طول جنگ، تنها یک بار به مرخصی رفت! پنج یا شش روز، آن هم برای مراسم ازدواج! آن چند روز هم از جنگ دور نبود. روزی دو بار هم با اهواز تماس‌‌‌‌ می‌‌گرفت. اگر لازم بود، راهنمایی‌‌‌‌ می‌‌کرد و دستور‌‌‌‌ می‌‌داد. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 شیفتگان خدمت، نه تشنگان قدرت 🌿 بعضی‌‌‌‌ها خسته‌‌‌‌ می‌‌شدند، جا‌‌‌‌ می‌‌زدند، از محل خدمتشان شاکی بودند. حسن بهشان‌‌‌‌ می‌‌گفت: «می‌‌خوای تو بیا جای من فرماندهی، من‌‌‌‌ می‌‌رم جای تو، خوبه؟» طرف دیگر جوابی نداشت. سرش را‌‌‌‌ می‌‌انداخت‌‌‌‌ می‌‌رفت. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 حاضرِ همیشه در دل خطر 🌿 هر وقت‌‌‌‌ می‌‌خواستیم حسن باقری را پیدا کنیم. باید در جاهایی که درگیری بیشتر بود، دنبالش‌‌‌‌ می‌‌گشتیم! 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 پیگیر امور 🌿 نصفه شب خبرهای جور و واجور از جنوب سابله‌‌‌‌ می‌‌رسید. صبر نکرد. تنها رفت. تصادف از بی‌‌خوابیِ سه روزه‌‌‌‌‌‌اش بود. حالش خیلی وخیم بود. در حالی که معلوم نبود زنده‌‌‌‌ می‌‌مانَد، چیزی‌‌‌‌ می‌‌گفت. گوشم را بردم دم دهانش. - کار پل سابله به کجا رسید؟ - حسن جان! حالت خوب نیست. استراحت کن. - نه بگو چی شد.‌‌‌‌می‌‌خوام بدونم. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 روز از نو روزی از نو 🌿 مقدمات عملیات فتح المبین را‌‌‌‌ می‌‌چید. از بس ضعیف شده بود زود از حال‌‌‌‌ می‌‌رفت. سُرُم که‌‌‌‌ می‌‌زد، کمی جان‌‌‌‌ می‌‌گرفت و پا‌‌‌‌ می‌‌شد. دوباره از حال‌‌‌‌ می‌‌رفت، روز از نو روزی از نو. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 مرفهین بی‌‌درد نخوانند 🌿 موقع عملیات خواب و خوراک نداشت. گرسنه که‌‌‌‌ می‌‌شد، هر چه دم دست بود‌‌‌‌ می‌‌خورد؛ برنج سرد یا نصف کنسروی که یک گوشه مانده، یا نان خشک و مربا. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 می شود،‌‌‌‌ می‌‌توانیم 🌿 می گفت: «نمی‌‌شه» تو کار نیارید. زمین با تلاقیه که باشه، برید فکر کنید چطور‌‌‌‌ می‌‌شه ازش رد شد. هر کاری راهی داره. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 فرمانده‌‌ی میدانی 🌿 از پشت خط باید فرماندهی‌‌‌‌ می‌‌کرد. اما قرارگاه را برده بود توی خط، بچه‌‌‌‌ها نرسیده بودند. پشت خاکریز، یک گردان هم‌‌‌‌ نمی‌‌شدیم. هم با کلاش تیراندازی‌‌‌‌ می‌‌کرد، هم با بی‌‌سیم حرف‌‌‌‌ می‌‌زد. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 فرمانده‌‌ی واقعیِ کم سن و سال 🌿 خرمشهر داشت سقوط‌‌‌‌ می‌‌کرد. جلسه فرمانده‌‌‌‌ها با بنی صدر بود. بچه‌‌های سپاه باید گزارش‌‌‌‌ می‌‌دادند. دلم هُری ریخت وقتی دیدم یک جوان کم سن و سال، با موهای تک و توکی تو صورت و اورکت بلندی که آستین هاش بلندتر از دستش بود، کاغذهای لوله شده را باز کرد و شروع کرد به صحبت. یکی از فرمانده‌‌های ارتش‌‌‌‌ می‌‌گفت: «هر کی که ندونه، فکر‌‌‌‌ می‌‌کنه از نیروهای دشمنه». حتی بنی صدر هم گفت: «آفرین!» گزارشش جای حرف نداشت. نفس راحتی کشیدم. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 گزارش تاثیرگذار 🌿 اعضاء کمیسیون دفاع مجلس آمده بودند برای بررسی اوضاع منطقه. حسن باقری برایشان صحبت‌‌‌‌ می‌‌کرد. چند لحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نگذشت که همه نمایندگان به گریه افتادند! هفته‌‌ی بعد، حرف‌‌های حسن باقری را به اطلاع امام رساندند، امام همانجا دستور داده بودند تا تمام ادارات دولتی در جنگ حضور فعال داشته باشند. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 آفرین به فرمانده‌‌ی جوان 🌿 کمتر از دو سال بود که در مسایل نظامی کار‌‌‌‌ می‌‌کرد. داشت برای شهید بهشتی گزارش‌‌‌‌ می‌‌داد، توضیحات حسن آنقدر جالب بود که شهید بهشتی او را در بغل گرفت و پیشانی‌‌‌‌‌‌اش را بوسید. بعد گفت: «آفرین به برادر اطلاعاتی خوبم! گزارشتان خیلی خوب بود.» 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 پایبند به نظم 🌿 جلسه داشتیم. بعضی‌‌‌‌ها دیر رسیدند. باقری را تا آن روز‌‌‌‌ نمی‌‌شناختم. دیدم جوانی بعد از خواندن چند آیه شروع کرد به صحبت. فکر کردم اعلام برنامه است. بعد دیدم قرص و محکم گفت: «وقتی به برادران‌‌‌‌ می‌‌گیم ساعت نه این جا باشن، یعنی نه و یک دقیقه نشه.» 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 فاذا فرغتَ فَانصَب 🌿 با این که بچه‌‌های شناسایی تی‌‌تیش مامانی نبودند، اما تاول پاها خیلی اذیتشان‌‌‌‌ می‌‌کرد. حسن با سوزن تاول‌‌هایشان را ترکاند. گفت: «باندپیچی کنید. شب دوباره باید برید شناسایی.» 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 شجاع و بی‌‌باک 🌿 اولین بار بود کنارم خمپاره منفجر‌‌‌‌ می‌‌شد. همه از ماشین پریدیم بیرون. حسن گفت: «رودخونه را بگیرید و برید عقب، من‌‌‌‌ می‌‌رم ماشینو بیارم.» تانک‌‌های عراقی را قشنگ‌‌‌‌ می‌‌دیدم. حسن فرز پرید پشت فرمان و دور زد. گلوله‌‌ی توپ و خمپاره بود که پا به پای ماشین‌‌‌‌ می‌‌آمد پایین. چند کیلومتر عقب‌‌تر، حسن با ماشین سوراخ سوراخ منتظرمان بود. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 رمز پیروزی باقری‌‌ها 🌿 روزهای آخر بیشتر کتاب «ارشاد» شیخ مفید را‌‌‌‌ می‌‌خواند. به صفحات مقتل که‌‌‌‌ می‌‌رسید،‌‌ های های گریه‌‌‌‌ می‌‌کرد. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 شهید بابصیرت 🌿 هر چه گفتند: «تو هم بیا بریم دیدن امام». گفت: «نه، بیام برم به امام بگم جنگ چی؟ چکار کردیم؟ شما برید، من خودم تنها‌‌‌‌ می‌‌رم شناسایی.» گلوله‌‌ی توپ که خورد زمین، حسن دستی به صورتش کشید. دو ساعتی که زنده بود، دائم ذکر‌‌‌‌ می‌‌گفت. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 شهید باقری در نگاه فرمانده‌‌ی سپاه 🌿 بلند بلند گریه‌‌‌‌ می‌‌کردند. دخترش را که آوردند، گریه‌‌‌‌ها بلندتر شد. شانه‌‌های فرمانده‌‌ی سپاه «محسن رضایی»‌‌‌‌ می‌‌لرزید. بازویش را گرفتم. گفتم: «شما با بقیه فرق دارین. صبور باشین». طاقتش طاق شد. گفت: «شما‌‌‌‌ نمی‌‌دونین کی را از دست دادیم. باقری بازوی راست من بود، امید من بود، چشم و دل من بود باقری ...» 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 از وصیت نامه 🌿 ... ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمامی مستکبرین جهان هم سر جنگ داریم ... خمس این بضاعت مالم را داده‌‌ام، مالم را خرج سپاه اسلام کنید ( مضمون کلام ) ... در صورت امکان با لباس «سپاه» مرا دفن کنید. 🌸✨ فرمانده نابغه‌ی دفاع مقدس، شهید حسن باقری را با ذکر صلواتی یاد کنیم. ✨🌸 🆔 @ShamimeOfoq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 روایتی از اولین آشنایی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با شهید حسن باقری 🔹به مناسبت سالگرد شهادت شهید 📹 برشی از مستند در لباس سربازی👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=46589 🆔 @ShamimeOfoq