eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
فتوت و جوانمردی اباعبدالله الحسین علیه السلام، خود مظهر اعلای فتوّت بود. وی از یارانِ شهیدش و جوانمردانی از آل محمد صلّی الله علیه و آله كه روز عاشورا به شهادت رسیدند، با همین عنوان یاد می كند. [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 482] و از زندگی پس از شهادت آن عزیزانِ به خون آرمیده، احساس دلتنگی می كند. به نقل تواریخ، حتی سر مطهّر امام حسین بر فراز نی، آیاتی از سوره كهف تلاوت كرد و از ایمان آن جوانمردان «فتیه» یاد نمود. [مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 61؛آیه 13 كهف]. 🆔 @ShamimeOfoq
فتوت و جوانمردی در كوفه، ایامی كه مسلم بن عقیل، در خانه هانی پنهان بود، وقتی ابن زیاد به عیادت هانی آمد، طبق نقشه قرار بود كه مسلم با تیغ حمله كرده ابن زیاد را از پای درآورد، ولی اینگونه ترور را ناجوانمردانه دانست و از مخفیگاه بیرون نیامد و دینداری خود را مانع هتك و ترور دانست. [مقتل الحسین، مقرم، ص 175]. هانی هم به نوبه خود جوانمرد بود. وقتی او را به اتّهام پنهان كردن مسلم در خانه اش دستگیر كرده به دارالاماره بردند، ابن زیاد از او می خواست كه مسلم را تحویل دهد. اما هانی این را نامردی می دانست، در پاسخ آنان گفت: «به خدا قسم هرگز او را نخواهم آورد. آیا مهمان خودم را بیاورم و تحویل بدهم كه او را بكشی؟ به خدا قسم سوگند اگر تنهای تنها و بدون یاور هم باشم او را تحویل نخواهم داد، تا در راه او كشته شوم!» [وقعة الطّف، ص 119]. 🆔 @ShamimeOfoq
فتوت و جوانمردی در مسیر راه كوفه، وقتی امام حسین علیه السلام با سپاه حرّ برخورد كرد و آنان راه را بر كاروان حسینی بستند، زهیر بن قین به امام پیشنهاد كرد كه اینان گروهی اندكند و ما می توانیم آنان را از بین ببریم و جنگ با اینها آسانتر از نبرد با گروه هایی است كه بعداً می آیند. امام فرمود: «ما كنتُ لِاَبداَهمْ بالْقتالِ؛ من شروع به جنگ نمی كنم.» [ارشاد، مفید، ج 2، ص 82]، این یك گوشه از مردانگی امام است، صحنه دیگر، آب دادن به سپاه تشنه حرّ بود كه از راه رسیده بودند، سیدالشهداء علیه السلام دستور داد همه آن لشكر هزار نفری را حتّی اسب هایشان را سیراب كنند. یكی از آنان كه دیرتر رسیده و تشنه تر و بی رمق تر بود، امام خودش او و اسبش را سیراب كرد. [حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 74] روز عاشورا، همین حرّ، وقتی تصمیم گرفت به یاران امام بپیوندد، توبه كنان نزد امام آمد. امیدی نداشت كه امام از گذشته او بگذرد، ولی جوانمردی امام او را پذیرا شد و توبه اش قبول گشت. [اعیان الشیعه، ج 1، ص 603]. 🆔 @ShamimeOfoq
فتوت و جوانمردی مردانگی و وفای اباالفضل در كنار نهر علقمه جلوه كرد، وقتی تشنه كام وارد فرات شد و خواست آب بنوشد با یادآوری عطش برادر و كودكان خیمه ها، آب ننوشید و لب تشنه از شریعه فرات بیرون آمد. [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 472]. زندگی و مرگ و پیكار و شهادت حسین بن علی علیه السلام همه مردانه بود و از روی كرامت و بزرگواری. در زیارتنامه آن حضرت آمده است كه: «كریمانه جنگید و مظلومانه به شهادت رسید.» [مفاتیح الجنان،اعمال حرم مطهر امام الحسین، عمل چهارم]. همه یاران امام نیز كه در صحنه دفاع از حجت خدا و دین الهی تا پای جان ماندند و صحنه و میدان را رها نكردند و به امام خویش پشت نكردند و بر سر عهد و پیمان خود ماندند، جوانمردان فتوت پیشه ای بودند كه مردانگی را در مكتب اهل بیت آموخته بودند. وقتی شمر برای حضرت اباالفضل امان نامه آورد، وی امانِ او را ردّ كرد و شمر را لعنت نمود و فرمود: برای ما امان نامه می آوری در حالی كه پسر پیامبر، امان وامنیت ندارد؟! [وقعة الطّف، ص 190]. پای بندی عاشوراییان به اصول انسانی و حمایت از مظلوم و بی تفاوت نبودن در برابر جنایت و ستم و یاری رساندن به بی پناهان، از آنان چهره هایی درخشان و ماندگار پدید آورده است كه در نسل های بعد هم دلیران و آزادگان، رسم جوانمردی را از آنان آموختند. 🆔 @ShamimeOfoq
مواسات یكی از زیباترین خصلت های معاشرتی مواسات است، یعنی غمخواری و همدردی و یاری كردن دیگران. مواسات از ریشه «اسوه» است یعنی «دیگری را در مال و جان، همچون خود دیدن و دانستن، یا دیگری را بر خود مقدم قرار دادن، به دوستان و برادران دینی یاری و كمك مالی و جانی رساندن، غمخواری كردن كسی را به مال خود، برابر گردانیدن او را با خویش،... شركت دادن دیگری در كفاف رزق و معاش خویش... به مال و تن با كسی غمخوارگی كردن... مواسات كردن كسی را در نفس خود و در مال خود... شخص در مورد جلب منافع و دفع مضارّ دیگران را همچون خود بشناسد. و ایثار آن است كه آدمی دیگران را در دو مورد بالا برخود مقدم بدارد.» [با استفاده از لغتنامه دهخدا، به نقل از: ناظم الأطبا، منتهی الأرب، التعریفات جرجانی]. با نمونه های نقل شده از لغت، اجمالاً مفهوم این خصلت روشن می شود و انسان «مُواسی» كسی است كه با دیگران همدردی و همراهی دارد و خود را در رنج و غم دیگران شریك می داند و با مال و جان، از آنها دفاع می كند و میان خود و دیگران فرقی نمی گذارد. این صفت نیكو، در روایات اسلامی بسیار ستوده شده است و در كنار نماز اول وقت از اهمیّت برخوردار است و به فرموده پیامبر، «مُواساةُ الاْخِ فِی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ» یكی از سه عمل برتر محسوب شده است، یعنی با برادر دینی به خاطر خدا مواسات كردن. [سفینة البحار، ج 1 ص 23] 🆔 @ShamimeOfoq
مواسات در حدیثی از امام صادق علیه السلام یكی از معیارهای آزمون شیعه بودن اشخاص، مواسات با برادران دینی است. [بحارالانوار، ج 71 ، ص 391] و «وسیله تقرّب به خداست؛ تَقَرَّبُوا اِلَی اللّهِ تَعالی بِمُواساةِ اِخْوانِكُمْ» [همان]. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز مواسات با برادر دینی را موجب افزایش رزق و روزی می داند. [بحارالانوار، ج 71، ص 395، حدیث 22] امام صادق علیه السلام دعای انسان اهل مواسات را مستجاب می شمارد. [همان، ص 396، حدیث 23] در حدیث دیگری در مورد جان دادن راحت و دلپسندِ مؤمن می فرماید: «این ویژگی برای كسانی است كه نسبت به برادران دینی خویش مواسی باشند.» [همان، ص 398، حدیث 30]. 🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
مواسات در حماسه آفرینان عاشورا، خصلت برجسته مواسات به وضوح دیده می شود و در مرحله بالاتر به «ایثار» می رسد. یاران امام نسبت به امام و اصحاب نسبت به یكدیگر این حالت را داشتند و از بذل هیچ چیز مضایقه نداشتند و به این مواسات، افتخار می كردند. سیدالشهدا علیه السلام در راه كربلا پس از برخورد با سپاه حرّ و گفتگوهای مفصل، سروده شاعری را بر زبان آورد كه مضمونش چنین است: «من به راه خود می روم. مرگ، برای جوانمردی كه نیت خیر كند و جهاد كند و با مردان صالح، مواساتِ به جان داشته باشد، هیچ عار و ننگ نیست.» [بحارالانوار، ج 45، ص 238] در شبی از شبهای محرم نیز امام حسین علیه السلام در جمع یاران خویش، ضمن آنكه از آنان می خواست هر كه می خواهد برگردد، از تاریكی شب استفاده كند، فرمود: «هر كس می رود برود ولی هر كس با ما، با جانش مواسات داشته باشد، فردای قیامت در بهشت با ما خواهد بود و از خشم الهی خواهد رست؛ منْ واسانا بنفسهِ كانَ معنا غداً فی الْجنانِ نجیاً منْ غضبِ الرَّحْمانِ» [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 399]. حرّ نیز وقتی توبه كرد و نزد امام آمد، با این حالت آمد كه جان خود را فدای امام كند: «مُواسِیاً لَكَ بِنَفْسی» [همان، ص 438] و چنان نیز كرد. وقتی امام حسین علیه السلام به بالین حرّ شهید رسید و سر او را به دامن گرفت و حرّیت او را ستود با تمثّل به اشعاری مقام مساوات او را بر زبان آورد: «وَ نِعْمَ الْحُرُّ اِذْ واسی حُسَیْنا و جادَ بِنَفْسِهِ عِنْدَ الصَّباحِ» [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 440]. 🆔 @ShamimeOfoq
مواسات در كوفه در جریان نهضت مسلم بن عقیل، وقتی هانی بن عروه را دستگیر كرده به دارالاماره می برند. و از او می خواهند كه مسلم را كه در خانه او پنهان شده است تحویل دهد، می گوید: «به خدا قسم اگر تك و تنها بمانم و هیچ یاوری نداشته باشم، او را تسلیم نمی كنم تا آنكه در راه او كشته شوم.» [وقعة الطّف، ص 119]. مسلم بن عقیل وقتی دستگیر می شود و در دارالاماره با او بدرفتاری كرده و تصمیم می گیرند او را بكشند، می گرید وقتی علت می پرسند و بر گریستن ملامتش می كنند، می گوید: من برای خودم گریه نمی كنم، گریه ام برای حسین بن علی علیه السلام و خانواده اوست كه به سوی این شهر می آیند. [همان، ص 135]. نافع بن هلال در كربلا وقتی دسترسی به آب پیدا می كند، به خاطر تشنگی امام حسین علیه السلام و اصحاب او حتی یك قطره هم آب نمی نوشد. [همان، ص 191]. 🆔 @ShamimeOfoq
شمیم افق
مواسات یكی از زیباترین جلوه های مواسات بلكه ایثارگری صحنه ای است كه میان بنی هاشم و دیگر یاران امام حسین علیه السلام پیش آمد و هر گروه حاضر بودند پیش مرگ گروه دیگر شوند. به نقل حضرت زینب، امام در یكی از خیمه ها برای بنی هاشم سخن می گفت. در پایان از حاضران پرسید: فردا صبح چه می كنید؟ همه گفتند: هر چه تو دستور دهی. عباس علیه السلام گفت: «اینان (اصحاب دیگر) غریبه اند. بار سنگین را باید اهلش بردارد. فردا صبح، شما نخستین گروهی باشید كه به میدان می روید. ما پیش از آنان به استقبال مرگ می رویم تا مردم نگویند، اصحاب را جلو فرستادند، وقتی آنها كشته شدند خودشان شمشیر كشیدند... .» بنی هاشم برخاسته شمشیرها را كشیدند و به عباس علیه السلام گفتند: «ما هم با تو هم عقیده ایم.» زینب سلام الله علیها گوید: «چون تصمیم استوار این جمع را دیدم دلم آرام گرفت ولی اشك در چشمانم آمد. خواستم به خیمه برادرم حسین علیه السلام رفته بازگو كنم كه از خیمه حبیب بن مظاهر همهمه ای شنیدم. رفتم و از پشت خیمه گوش كردم، دیدم اصحاب هم مثل بنی هاشم حلقه وار دور حبیب جمع شده اند. حبیب می گوید: «یاران! برای چه به این جا آمده اید، سخنتان را واضح بگویید.» گفتند: «آمده ایم تا غریب فاطمه را یاری كنیم.» گفت: «چرا همسرانتان را طلاق داده اید؟» گفتند: «برای همین حرف.» حبیب گفت: «صبح كه شود، چه خواهید كرد؟» گفتند: «جز به سخن تو رفتار نخواهیم كرد.» گفت: «صبح كه شد، شما اولین نفراتی باشید كه به میدان می روید. ما زودتر به مبارزه می پردازیم، مبادا یكی از بنی هاشم خون آلود شود در حالی كه هنوز جانی در بدن و خونی در رگ داریم! تا مردم نگویند، سروران خویش را به جنگ فرستادند و از فداكاری مضایقه كردند.» همه با شمشیرهای آخته گفتند: ما با تو هم عقیده ایم.» زینب كبری باز هم از تصمیم استوار آنان بر یاری حسین علیه السلام شاد گشت، اما باز هم اشك در چشمش حلقه زد... [موسوعة كلمات الامام الحسین، ص 409]. 🆔 @ShamimeOfoq
مواسات چون امام حسین علیه السلام به یاران خود از بنی اسد فرموده بود كه چون خانواده من اسیر خواهند شد، شما زنان خود را به میان قبیله خود ببرید، وقتی یكی از آنان خواست همسر خود را ببرد، همسرش حاضر نشد و به شوهر خود گفت: «درباره ما انصاف نكردی! آیا دختران رسول خدا اسیر شوند و من آسوده و بی خطر بمانم؟ شما اگر نسبت به مردان مواسات دارید، ما هم نسبت به زنان مواسات می كنیم.» آن مرد، گریان نزد امام آمد و گفت كه همسرم نیز می خواهد مواسات نشان بدهد، امام دعایش كرد. اینگونه یاران او نسبت به حضرت مواسی بودند. پس از شهادت بیشتر یاران، دو تن از جوانان غفاری چون دیدند قدرت دفاع از جان امام و جلوگیری از كشته شدن او را ندارند، خدمت امام آمده اذن گرفتند كه پیش از او به میدان روند و شهید شوند. امام به آن دو فرمود: خدا بهترین پاداش نیك به شما دهد كه اینگونه حاضر به یاری و مواسات منید و آماده فدا كردن جانید. به میدان رفته جنگیدند و شهید شدند. [بحارالانوار، ج 45، ص 29]. 🆔 @ShamimeOfoq
مواسات زهیر بن قین، وقتی به جبهه حسین علیه السلام پیوست، نسبت به این تغییر موضع وقتی از او پرسیدند، گفت: «تصمیم گرفتم كه در حزب و گروه امام حسین علیه السلام باشم و جانم را فدای او كنم، تا پاسدار حق خدا و رسول باشم كه شما آن را تباه ساخته اید.» [وقعة الطّف، ص 195]. عابس بن ابی شبیب در كربلا خطاب به سیدالشهدا علیه السلام گفت: «اگر می توانستم به چیزی عزیزتر از خون و جانم از تو دفاع می كردم تا كشته نشوی، آن كار را می كردم.»[ همان، ص 237]. 🆔 @ShamimeOfoq
مواسات وقتی امام، مجروح بر زمین كربلا افتاده بود و سپاه دشمن دور او را گرفته بودند، عبدالله بن حسن علیه السلام، در كنار عمویش شاهد این صحنه بود. ابجر بن كعب شمشیر فرود آورد كه امام را بكشد، عبدالله دست خود را حایل كرد، ولی دستش قطع شد. در آغوش عمویش حسین علیه السلام بود كه حرمله او را با تیری به شهادت رساند. [بحارالانوار، ج 45، ص 53]. 🆔 @ShamimeOfoq