شِیخ .
قصهی این عکس، روایت ما آدمهاست. همهی ما یک وجه بینقص داریم و وجه دیگرمون پر از عیب و نقص و اتفاقات تلخ و تجربههای زجر آوره.
در طول زندگی، با آدمهایی مواجه میشیم که شاید از دید ما شادترین و موفقترینِ آدمها باشند. اما در نهان سنگینیِ غمهای زیادی روی شونهشون باشه. یا بخاطر اون جایگاهی که هستند هزاران هزار مانع سخت رو با زحمت رد کرده باشند.
اما ما نمیبینیم. چون نمیخواییم که ببینیم....
کسی به ما نگفته دوست داشتنآدمها یعنی دوست داشتن خودِ خودِ خود اون آدمها. نه فقط بخشی از اونها!
یه آدم، دو رو داره. درست مثل عکس همین گلدوزی ساده. یه رو پر از زیبایی و یه رو پر از چاله چوله های عمیق. ما برای دوست داشتن کسی، پیش از هر چیزی باید یاد بگیریم که هردو روی اون آدم رو بپذیریم و بخواییم.
اگه گرههای پشت گلدوزی رو باز کنیم، ناخودآگاه گل زیبایی که روی پارچه شکل گرفته از بین میره و نابود میشه. شاید دلیل وجود خیلی از مشکلات و موانع توی زندگی ماهم همین باشه. شاید خدا خواسته با اون گرهها مارو زیباتر کنه..
این گلدوزی سادهی دلیِ امشب من، خیلی برام درس داشت و حالمو خوب کرد. امیدوارم حرفهایی که زدم به درد شماهم بخوره(:
✍🏻طلبهیجوانِحزباللهی
#روز_نوشتهای_دلی
تجملات که نباشد همهچیز دلیتر است. همهچیز واقعیتر است. رنگ و بوی مهر میدهد و عشق بیشتر در آن جریان دارد.
پ.ن: خاطرات امشب، یکم حالت توبیخ داشت. قدیم ترها خیلی سادگی، زیباتر بود از دیدگاهِ خودم. اما اینروزها یکم قاطیِ بازی دنیا شدم و فکر میکنم خبریه. ولی نه! تهِ تجملات و دنیاطلبی پوچی و سرخوردگیِ (:
به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت..
#امام_زمان
نویسنده شدم تا بتوانم بگویم که حسهایی در این دنیا هست که آنها را نمیشود با جملات معمولی گفت :)
شهریار مدنی پور
میدونستی خیلی چیزهایی که الان تو داری و برات معمولی شده، برای خیلیها آرزو و حسرتِ :)؟
به نظرم خانمها و آقایون متاهل، هرچند وقت یکبار توی خلوت خودشون بشینن و فکر کنن توی مدتی که متاهل شدن چه تغییراتی داشتن و فرقشون با دوران مجردی چیه؟
به تعبیر من زندگی متاهلی هرثانیهاش رشد و تکاملِ اگر خودمون بخواییم.
حتی روزمرگی های زندگی متاهلی عبادتِ. شما طبق روال همهی زندگی ها بعد از ناهار ظرف میشوری و همین ظرف شستن برات حسنه محسوب میشه. و خیلی مسائل جزئی و سادهی دیگه که پر از خیر و برکتِ !
امروز غروب آفتاب را، در حالی پشت سر گذاشتم که به سوی معشوق سفر میکردم. به سمت بانویی میرفتم که نه فقط این روزها که همیشه پناهِ عزیزِ من بوده است.
پ.ن : همراه همیشگی من، حتی در سفر، کتاب عزیزم رو توی تصویر میبنید :)
#السلامعلیکیافاطمهالمعصومهس
فرصتِ نگاشتن وقایع در سفر یقینا اندک است. بسنده میکنم به تصاویری که مملو از درس است و جان دارد.
بانویِ بیهمتا
در کهکشانِ بینظیری که روزگاری اهالیِ آن میزبانِ شما بودند؛ اینک میهمان شده ایم. چه بسیار خوشبختیم که تو را داریم و چه بسیار شرمنده، که همچون آدمهای محبوبِ تو عمل نمیکنیم. سرخورده و مهجور و آشفتهایم تو ما را هدایت کن. تو شفیقترینمان باش. ای عزیزِ قلبها..
پ.ن: دعاگوی شما در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها هستیم :)
✍🏻 طلبهیجوانِحزباللهی
#حضرت_معصومه_علیهالسلام
و چه عظمتی در روضههایِ کوچکِ خانگی نهان است. عظمتی به بلندای هفت آسمان و به پراکندگیِ تمامِ هستی ...
یک و نیم میلیارد مسلمان سنی، منتظر خونخواهی شیعیان از خون یک رهبر سنی هستند.
#خونخواهی_هنیه_عزیز
شِیخ .
قاب کوچک این روزها .
.
روایت مختصر این روزها، برپایی هیئتِ کوچکی به اندازهی حضورِ پنجاه نفر از محبان اباعبدالله الحسین علیه السلام در منزلمان است.
این کم بودنها و نبودنهای متوالی در بستر فضای مجازی، استراحتِ کوتاهی به جانِ خستهام بود و انگار به قدر هزار سال نوری، ذهن و روح و قلبم سرشارِ از انرژیِ مضاعف شد که در پی آن بتوانم جان و روحیهام را خرجِ جهادِ تبیین و بیان حقیقت ها نمایم..
این روزها...
همهچیز متفاوت است.
جارو زدن ها، ظرف شستن ها، میوه را در ظرف چیدنها، چای دم کردنها، همهاش برای حسین ع است. همان رفیق با معرفتِ عزیزی که یک قدم برداشتن برای او برای خوشبختی در عالمِ دنیا و آخرت کافیست ..
جانی اگر باشد
فردا در روضه خانگیمان
بسیار ویژه برای اهالی کانال شیخ دعا خواهم کرد 🌿!
با احترام : طلبهیجوانِحزباللهی