eitaa logo
شعر انقلاب
3.4هزار دنبال‌کننده
752 عکس
240 ویدیو
4 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح عید ای کاش صبح عید به ما رو بیاورد آن یار روسپید به ما رو بیاورد دنیا قدش خمیده، خدایا چه می‌شود آن طلعت رشید به ما رو بیاورد؟.. یأسی شگفت شعله به جان جهان زده گاهی بگو امید به ما رو بیاورد این جمعه‌ها به کام دل ما نبوده، کاش یک جمعۀ جدید به ما رو بیاورد خورشید را بخوان که به شب حمله‌ور شود آن صبح ناپدید به ما رو بیاورد هر پرچمی بدون تو پیراهن عزاست کی می‌شود که عید به ما رو بیاورد؟ هر چند خوش به حال شهیدان، بعید نیست با خیلی از شهید به ما رو بیاورد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سین هشتم هفت‌سین، هفت بند دلتنگی نذر کردم برای سال جدید کاشکی عاقبت به خیر شوم مثل پاییز که رسید به عید سیب را از جزیرۀ مجنون سبزه را از طلاییه چیدم در خیالات خود، دم نوروز داشتم باز سفره می‌چیدم قاب عکس کنار آیینه حرف می‌زد، کمی دقیق شدم آینه گفت: پیرتر شده‌ای عکس می‌گفت: بی‌رفیق شدم عکس و آیینه زل زدند به من چشم‌هایم پر از شکایت بود در دل قاب و آینه، چشمم دربه‌در، در پی شهادت بود ماهی کوچکی که از دریا در دل تَنگ تُنگ مانده منم او که با یاد دوستان خود را پای این هفت‌سین کشانده منم یاد آن سفره‌های ساده به خیر چفیه‌ها خالی از تجمل بود تیر و ترکش اگرچه می‌خوردیم زخم‌ها قابل تحمل بود هفت‌سین دلم پر از درد است از علی التیام می‌خواهم سین هشتم سلام بر شهدا «من علیک السلام می‌خواهم» ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
و أین مثلُ خدیجه معطر است نسیم از غبار تربت تو اگرچه درد بزرگی‌ست درد غربت تو کجاست مثل تو بانو؟ که جبرئیل امین سلام حضرت حق را رسانده خدمت تو چه افتخاری از این افتخار بالاتر که خرج دین خدا شد تمام ثروت تو! «وَ أیْنَ مِثْلُ خَدیجَة؟» برای خاتم عشق نبوده واقعه‌ای تلخ‌تر ز رحلت تو نه داغ حمزه، نه آزار مشرکان قریش نبوده هیچ‌یک اندازهٔ مصیبت تو سلام و عرض ارادت به محضرت بانو که دین حق شده سرزنده با حمایت تو مقام مادریِ بهترین زن عالم خدا چنین به تو داده‌ست مزدِ زحمت تو ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
منبر خون رفتند چه بی‌قرار بر منبر خون بارانی و اشک‌بار بر منبر خون پله پله به سمت بالا رفتند رفتند به شوق یار بر منبر خون ✍🏻 🏷 | 🗓 ۲فروردین، سال‌روز هجوم مأموران ستم‌شاهی به مدرسه فیضیه قم و شهادت جمعی از روحانیون [سال۱۳۴۲] 🇮🇷 @Shere_Enghelab
وعدۀ آینده‌های ما بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما بفرمایید هرچیزی همان باشد که می‌خواهد همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما بفرمایید تا این بی‌چراتر کار عالم «عشق» رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری بیفشان زلف و مشکن حلقۀ پیوندهای ما به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می‌بالند بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما شب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند، کاری کن که «می‌بینم» بگیرد جای «می‌گویند»های ما نمی‌دانم کجایی یا که‌ای، آن‌قدر می‌دانم که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز همین حالا بیاید وعدۀ آینده‌های ما ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کارزار بازآمده‌ای به خویشتن می‌طلبم سیرآمده‌ای ز ملک تن می‌طلبم با خصم به کارزار و با خود به نبرد این است حماسه‌ای که من می‌طلبم ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
از اشک ما بترس! از چشم دوربین شکاری رصد شدند با پخش در حقوق بشر مستند شدند.. دیشب هزار و نهصد و... این داغ چندم است؟ دردا که اسم‌های شهیدان عدد شدند! باران بمبِ دشمنمان خاکمان نکرد! دستان لامروّت یاران لحد شدند در غربِ دِه، رگِ عربی را زدند و بعد از قبر غزّه فاتحه ناخوانده رد شدند امّا هنوز ساکن، در خانه مانده‌ایم در سینه‌ها نفس‌ها حبس ابد شدند از اشک ما بترس! شبی بغض‌های ما قاصم شدند و راهی عین‌الأسد شدند با سیلِ نور عازم بيت‌المقدّسیم هرچند در مسیل مِه و صخره سد شدند ما را به هر طریق، فلسطین بخوان فقط! گیرم که نقشه‌های جهان نابلد شدند ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دادگاه بزرگ وجدان غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هر طرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی‌اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته‌ست زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه‌ای غریب... ببین غزه دیگر برای من جان است پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می زنند خونخواران عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به این محاصره لعنت! نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین! تو را محاصره کردند چکمه‌های شیاطین تو را محاصره کردند تا غریب بمیری به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین... و هر شهید فلسطین ستاره‌ای شد و پر زد که این‌چنین شود ای غزه آسمان تو تزئین نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر! نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین! جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا - امید بسته به خورشید روزهای پس از این... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آه ای مسلمان... آه ای مسلمان با مسلمان یار باید شد دیگر «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» باید شد تا کی نشستن زیر تلّ وحشی آوار بر قلعه‌های سُست‌شان آوار باید شد.. با اَرّه‌هایی که انار پا به ماهت را... ای خاک خونین، آیه‌های نار باید شد از گریه کردن هیچ کاری بر نمی‌آید ای چشم‌ها از خواب خوش بیدار باید شد برخیز و مرهم باش اندوه فلسطین را هم‌معنی «الجار ثُم الدّار» باید شد ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
میان این‌همه غربت... میان این‌همه غربت خدا خدا نکنم؟ زمان آن شده از مویه‌ هم ابا نکنم هوای خانهٔ دل ابری است و بارانی نگو که پنجره را رو به گریه وا نکنم خزان به باغ زده، خشک باد طبعم اگر غزل نسازم و نذر بنفشه‌ها نکنم و کاش اسلحه‌ای داشتم برای خودم که وقت جنگ به غم دیدن اکتفا نکنم هجوم موج مرا می‌برد به ساحل مرگ اگر میانهٔ طوفان تو را صدا نکنم تو ای حضور شفابخش زخم‌های زمین! تو را برای شفاخانه‌ها دعا نکنم؟ چگونه از تو و از یاری تو دم بزنم؟ اگر که حق غم غزه را ادا نکنم ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کابوس جنگ آسمان ابری شد و‌ باران خون بر شهر ریخت آه... موشک‌ها رسیدند و جنون بر شهر ریخت بمب می‌بارید، زخم شهر من بسیار شد خاطرات کودکی‌هایم همه آوار شد در نفس‌های عمیقم تلخی باروت بود هم کفن کم آمد و هم قحطی تابوت بود مادری با دست‌هایش غنچه‌اش را خاک کرد ناله‌های مادران در گوش من پژواک کرد شیرخواری روی دستان پدر جان می‌سپرد تشنه بود و کاش با لب‌های تر جان می‌سپرد نوعروسی بوسه بر خاکستر داماد زد ناگهان از بین کوچه یک نفر فریاد زد: «تانک‌های دشمنان نزدیکی قم آمده!» ای خدای من! چه‌ها بر روز مردم آمده؟ پس عزیزانم کجا هستند؟ پس کو همسرم؟ وای بر من! گم شده در این شلوغی دخترم! غرق غم بودم که تیری ناگهان شلیک شد مرگ هم نزدیک شد... نزدیک شد... نزدیک شد... قطره‌های مرگ بر پیشانی‌ام محسوس بود ناگهان از جا پریدم… جنگ یک کابوس بود! :: آسمان می‌گفت در راه است یک صبح قشنگ غزه! می‌دانم که بر می‌خیزی از کابوس جنگ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab