eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
482 عکس
147 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر خدمت رفت منبردار ما، منبر نمی‌ماند زمین خُمّ مِی تا هست، یک ساغر نمی‌ماند زمین شعر خدمت را سرودی خادمِ سلطان طوس! این قلم، این شعر، این دفتر نمی‌ماند زمین تا شهادت، از شهادت باورت لبریز بود یک نفس بعد از تو این باور نمی‌ماند زمین سیّدالخُدام! از تو عشق را آموختیم عشق، این اکسیرِ جان‌پرور نمی‌ماند زمین نیست خاموشی مرام اختران تابناک آسمان را بنگرید، اختر نمی‌ماند زمین ای نگین روشن انگشتر ایران زمین! دست حق با ماست، انگشتر نمی‌ماند زمین با لباس خدمتت از فرش رفتی تا به عرش نه...لباس پاک پیغمبر نمی‌ماند زمین وارث خون شهیدانیم تا روز وصال پرچم ما تا دَم محشر نمی‌ماند زمین ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن مرد او رفت و به سرمنزل مقصود رسید او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید هر کس وسط راه بماند، مانده‌ست... آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غمِ مردم استان به استان با غمِ مردم هم در سفر هم در خطر بودی آخر بهشتی بودنت رو شد مثل رجایی، باهنر بودی.. آخر خودت را هم فدا کردی تا سهم مردم همدلی باشد خاکی‌ترین بودی و باید هم کفش و عبای تو گِلی باشد تخریب‌گرها مغز مردم را با هر دروغی بود پُر کردند آری تو را ای مرد، مدت‌هاست با تیر تهمت‌ها ترور کردند حالا رقیبانت پشیمان‌اند از آن همه حرف نسنجیده بدگویِ دیروز تو قَدرَت را تازه خودش هم شنبه فهمیده آن شب که می‌گشتند دنبالت در کوه و جنگل، نه! حرم بودی شاید میان صحن آزادی با حاج قاسم هم‌قدم بودی ما را نمی‌بینند مسئولین غرق‌اند گاهی غرق خودبینی باید خودت در پشت فرمانِ خدمت به خلقُ‌الله بنشینی انگار حالا هم پیِ مردم آشفته در کوه و کمرهایی حس می‌کنم حتی از آن بالا فکر ناهار کارگرهایی سیّد خداحافظ برو امّا امشب نگاهی هم به حالم کن من گاه گاهی نقدتان کردم سیّد حلالم کن... حلالم کن… ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
دریادل شد عاشق و پشت پا به دنیا زد و رفت با رفتنش آتش به دل ما زد و رفت مثل من و تو سوار امواج نشد وقتش که رسید، دل به دریا زد و رفت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شمیم امام و شهدا کوه، پرواز را تماشا کرد کوه پژواک شوق یاران شد ابر، پر کرد دشت و دامنه را دامن دشت غرق باران شد کوه بر صبر خویش سر سوده شب پر از خاطری مه‌آلوده جنگل از حجم داغ فرسوده لحظه‌ها بغض روزگاران شد ناله در چاه سر فروبرده بغض‌ها در گلو فروخورده چهره‌ها همچو باغ پژمرده چشم‌ها مثل آبشاران شد ورزقان هر طرف شمیمی از شهدا و امام در دل داشت ورزقان، گوشۀ شلمچه و فاو ورزقان، گوشۀ جماران شد از قضا شب شب ولادت بود سهم یاران من شهادت بود چشم‌ها ابریِ ارادت بود اشک آمد، ستاره‌باران شد فارغ از بال و بالگرد شدند راحت از سال و سالگرد شدند مرد بودند و پایمرد شدند حق هم از آن حق‌مداران شد داغدار رئیس جمهوریم داغدار وزیر و استاندار داغدار امام جمعۀ شهر دل ما شهر سوگواران شد روز تشییع، مثل رستاخیز همه شوریده‌حال و شورانگیز قم و تهران و مشهد و تبریز هر طرف مهد بی‌شماران شد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ابراهیم در آتش شهود آتش و همزاد باران بود ابراهیم نبود از حزب باد، از خاک ایمان بود ابراهیم برازنده‌ست از هر دید، ابراهیم در آتش برای این‌که در تاریخ، برهان بود ابراهیم گلستان، سیستان، بوشهر، کرمانشاه تا تبریز فدای مردم رنجور ایران بود ابراهیم شگفتا دفتر کارش همیشه قلب مردم بود نبود اهل ریاست، مرد میدان بود ابراهیم خودش می‌سوخت در بهتان و توهین سال‌ها اما برای مردم ایران، گلستان بود ابراهیم... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فتح آسمان ماه شد، فانوس شد، رازی نهان را فتح کرد برق چشمانش شکوه کهکشان را فتح کرد قطره قطره اشک شد همراه باران‌ها چکید بغض تلخ ابرهای ناگهان را فتح کرد مثل یک نقاشی زیبا و رازآلود شد کوه‌های دوردست و بی‌نشان را فتح کرد لمس کرد آن جنگل تنهای روی کوه را قلّۀ بی‌طاقت این داستان را فتح کرد صبح وقتی آفتاب از راه دوری سر رسید نور شد در شبنمی، رنگین‌کمان را فتح کرد با کبوترها قراری محرمانه داشت، آه... بال‌هایش را گشود و آسمان را فتح کرد مزد عاشق بودنش را از امام خود گرفت مرد خدمت، با شهادت، بی‌کران را فتح کرد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شال سیادت از امام خود شهادت خواست، حاجت را ببین حاجتش هم داده شد، راه شهادت را ببین خاکِ مردمدار بودن بر عبایش می‌نشست شال سبزش سهم جنگل شد، سیادت را ببین بوسه‌ای از حاج قاسم داشت بر پیشانی‌اش هم‌سفر شد با همان بوسه، رفاقت را ببین ما هیاهوهای ناکارآمد اینجا مانده‌ایم آن سکوت اهل شهادت بود، قسمت را ببین.. آتش از عشق حسین و جان از ابراهیم‌هاست آه، خاکستر شدن از این حرارت را ببین در خبر آمد که صاحب‌دولتی پرواز کرد دفن شد پایین ِ پای دوست، دولت را ببین ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قلۀ سربه‌زیر تو مطلع یک هوای تازه تو مقصد یک مسیر بودی خلاصۀ هرچه بود و باید تو وعده‌ای ناگزیر بودی تجسم سادگی، صداقت خلوص، آرامش، استقامت تولد یک امید دیگر تو آرزویی نمیر بودی شبیه دریا پر از تلاطم شبیه صحرا پر از تکلم شبیه طوفان، شبیه باران شبیه نه! بی‌نظیر بودی به گوش باغ و درخت و جنگل پیام یک رویش دوباره به دیدۀ انتظار مردم تو چشمه‌ای در کویر بودی خوشا چنین روز و شب دویدن به حال بی‌دست‌وپا رسیدن تو مرد میدان جان‌فشانی به راه خدمت دلیر بودی تو یادگار که‌ای؟ رجایی؟ بهشتی روزگار مایی به هر دلی از تو ردّپایی ظهور خیر کثیر بودی تو سوختی در خودت بدانسان که خانۀ من شود گلستان به لطف خورشید در خراسان چقدر روشن‌ضمیر بودی تو خاکی و همنشین مردم تو محرمی، تو امین مردم امید مردم، یقین مردم امیر بودی، کبیر بودی نگاهت از اشک روضه‌ها تر ز چشمۀ روضۀ رضا تر ز مرز جغرافیا فراتر نگاه کردی، بصیر بودی مدیرِ بی دفتر جهادی مجاهد جنگ اقتصادی تو خون سرخی که با شهادت تداوم این مسیر بودی تو زنده‌ای زنده و نمیرا که با نگاه صبور و گیرا شکایت هر که را پذیرا که خستگی‌ناپذیر بودی دلیل امروز و راه فردا شهید زهد و مثال تقوا نمادی از سربلندی ما که قله‌ای سربه‌زیر بودی چقدر سید فروتنی تو بمان که سرباز میهنی تو چه زود بی‌تابِ رفتنی تو دریغ... ای‌کاش دیر بودی! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«رئیسیِ عزیز» هرچه دشمنانِ آشنا دوستانِ بی‌وفا سنگ کینه و جفا به سوی او بی‌مضایقه زدند هرچه این و آن به طبل تفرقه زدند چشم‌های آن -خداش رحمتش کند- دودستگی نمی‌شناخت خواستم بگویم... آه خسته بود از این جهان خسته بود از کنایه‌های این و آن خسته‌ از دروغ‌های بی‌امان نه... به خاطرم رسید: آن «رئیسیِ عزیز خستگی نمی‌شناخت» ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
راه ابراهیم شانه‌هایش اگرچه سنگین بود باز پوشید رخت خدمت را چشم‌های همیشه بیدارش دور می‌ریخت استراحت را رفت تا سد راه غم باشد رفت تا فقر و غصه کم باشد آبرودار قلب مردم بود رفت تا عشق محترم باشد دست‌های خلیل‌وارش باز بر تن خستگی تبر می‌زد شانه‌اش تکیه‌گاه محرومان هر کجا اشک بود، سر می‌زد بالگردی شبیه سنجاقک بال زد در میان مه گم شد شب دلشوره آسمان بارید تا پر از اشک چشم مردم شد دست‌ها با دعا گره خوردند مثل باران به پنجره فولاد شعله‌ور بود بال سنجاقک بوی آتش گرفت دامن باد در دل صخره‌های کوهستان خون پروانه‌ها شناور شد باز هم سوخت دست و انگشتر قصه کربلا مکرر شد جستجو را ادامه می‌دادند تا که این انتظار سر برسد نگرانی دوید در رگ شهر تا ز پروانه‌ها خبر برسد باد، آتش به جان و ناله‌کنان از غم عشق با خبر می‌رفت سیل می‌شد تلاطم گریه از سرِ روزگار سر می‌رفت چشم‌هایش به خواب می‌رفتند در شبی خسته از هیاهوها ناگهان عطری آشنا پیچید در دل بی‌قرار آهوها ورزقان چند لحظه مشهد شد تا حرم جانی آشنا را بُرد از خراسان رسید نوری و بعد با خودش خادم‌الرضا را بُرد گفت در خاکدان نباید ماند با دل ما دم از سفر می‌زد عصر اردیبهشت سوی بهشت از دل شعله بال و پر می‌زد مطمئنم امام هشتم هست تا همیشه پناه ابراهیم یا علی! وقت گریه کردن نیست... باز ماییم و راه ابراهیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ققنوس دل از حضور غمی بی‌کرانه می‌سوزد و گریه می‌کند و عاشقانه می‌سوزد کبوتران همه پر می‌کشند یک به یک و از آه دوری‌شان آشیانه می‌سوزد زمین، اگر چه دچار تب زمستان است میان داغ مکرر، زمانه می‌سوزد به دست باد بلاجوی هرزه‌گَرد، ای داد زبانه می‌کشد آتش، جوانه می‌سوزد لباس سرخ شقایق نشانهٔ این است که دارد از غم ما مخفیانه می‌سوزد چه حکمتی‌ست در این ماجرا که هر ققنوس برای اینکه شود ‌جاودانه می‌سوزد به سوگواری پروانه‌های خونین‌بال هنوز، دل به هزاران بهانه می‌سوزد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لبخند رضایت به لطف آستین پنهان کنم اشک ندامت را که من حس می‌کنم با رفتنت کفران نعمت را پس از آن هشت سالِ سرد و تاریک و کسالت بار گرفتی از تن این مرز و بوم خسته رِخوت را به میدان آمدی تنهای تنها بین بدخواهان به جان خود خریدی سال‌ها تیر ملامت را خبر آمد رئیسی خادم ملت بهشتی شد همین که در میان مِه بغل کردی شهادت را بگو با کوه جریان خودت را سیّدابراهیم که آتش هم نخواهد کرد خاموش اجر خدمت را میان خاطرات اربعین با گریه می‌گفتی خدا قسمت کند یک بار دیگر آن زیارت را برایت چند بیتی روضه می‌خوانم وَ می‌دانم ادامه می‌دهی در اول هر ماه هیأت را زدند آن روز زهرا را به جرم با علی بودن زدند و آه... دادند این‌چنین اجر رسالت را عبای خاکی‌ات از چادری خاکی روایت داشت که گاهی این‌چنین می‌خواند آن ذکر مصیبت را دعای ندبهٔ این جمعه را پایین پا خواندی و دیدی در میان قبر لبخند رضایت را پس از این زیر باران بین مِه یاد تو می‌افتم که حتی رفتنت از من نمی‌گیرد طراوت را اگر بعد از خودت این باغ را سرسبز می‌خواهی به سَرو دیگری بسپار آن شال سیّادت را «مرا عهدی‌ست با جانان که تا جان در بدن دارم» بگیرم از تمام خستگی‌ها انتقامت را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 انتشار نخستین‌بار 📹 نماهنگ | خداوند "ابراهیم" را دوست داشت 👆 بیانات منتشر نشده رهبر انقلاب در منزل شهید رئیسی و تصاویری از تشییع میلیونی و همراهانش بر دستان ملّت ایران ✏️ چه کسی این سرمایه‌ی اجتماعی نظام را آورد در چشم دنیا؟ آقای رئیسی! ایشان کرد این کار را... 📥 سایت | آپارات 💻 Farsi.khamenei.ir/live
پروانه‌های سوخته‌بال چقدر کشته و زخمی... چقدر آواره... به جا گذاشته باران بمب و خمپاره چقدر مادر بی‌طفل و طفل بی‌مادر اضافه شد به غم بی‌قرار گهواره صدای شیون پروانه‌های سوخته‌بال رهاست در شب خاورمیانه، همواره.. قرار بود که عاشق شویم و خوش باشیم به رغم حیلۀ این روزگار مکّاره قرار بود یکی از پرندگان باشد نه این‌که مرگ بریزد به خاک، طیّاره نگاه کن دل من! سخت استخوان‌سوز است نگاه کن! قلمم پودر شد دگرباره... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حقوق‌بشرهای سوخته خون می‌چکد ز داغ جگرهای سوخته در هر طرف رها شده پرهای سوخته خون گریه می‌کنند درختان بی‌ثمر بر شانه‌های شانه‌به‌سرهای سوخته آوار خانه‌های امید است و کوه غم بر دوش زخم‌خوردۀ درهای سوخته بر روی دست، نام خودش را نوشته بود نامی نمانده است به سرهای سوخته غزه میان بهت بشر شعله می‌کشد در حسرت حقوق‌بشرهای سوخته زینب تویی هنوز پرستار خستگان! نام تو مرهم است به پرهای سوخته... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
داغ رفح داغ رفح به قلب خبر می‌زند شرر سرها بدون تن شده، تن‌ها بدون سر وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود آتش زبانه می‌کشد و می‌دهد خبر یک‌سو نشسته‌است به سوگ پدر، پسر سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر «آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشند» ای پلک‌های تر شده! ای بغض شعله‌ور! می‌سوزم از صدای زنی در میان دود می‌سوزم از کنایۀ این روضه بیشتر ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
غنچه‌های خزان کودکان زنده زنده می‌سوزند با دروغ قشنگ آزادی می‌شود خنده‌هایشان گریه می‌پرد از نگاهشان شادی چادر بی‌پناهی آن‌ها رنگ تاریک کینه می‌گیرد بین آغوش مادری تنها کودکی بی‌بهانه می‌میرد خوابشان رنگ آتش و خون است چشمشان در خیال صد موشک طعم بازی برایشان گنگ است چه غریب است در رفح کودک کودکان رفح پر از غصه کودکان رفح پر از داغ‌اند بال و پرهایشان همه زخمی غنچه‌های خزان یک باغ‌اند ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«داغ‌های بی‌شمار» چشم‌های مضطرب از سراسر جهان با تمام بهت دوخته سوی مردم رفح نیز خیمه‌های سوخته این جنازه‌ها جنازه نیستند این جنازه‌های سوخته گدازه‌اند داغ‌های بی‌شمار تا همیشه تازه‌اند بمب‌ها در تمام شب تنوره می‌کشند مثل نفرتی مذاب تازیانه‌های وحشت و عذاب خیمه‌های غزّه را در دهان کوره می‌کشند لیک خشم کورشان کاستی‌پذیر نیست گریه کن رفح! گریه کن که هیچ واقعیّتی مثل قصّه‌های کودکان تو راستی‌پذیر نیست! ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صدای مردم مظلوم غزّه وزیر خارجۀ کودکان و مظلومان وزیر خارجۀ زخم‌های بی‌پایان وزیر خارجۀ از دمشق تا صنعا وزیر خارجۀ از عراق تا لبنان وزیر خارجۀ دیپلماسی عزّت وزیر خارجۀ دیپلماسی و میدان وزیر خارجۀ گوشوارۀ قلبی وزیر خارجۀ انتقام سوختگان وزیر خارجۀ کشتگان شاهچراغ وزیر خارجۀ مادران دل‌نگران کسی به غیرت و ایمان میرزا کوچک به استقامت ستارخان و باقرخان وزیر خارجۀ سروها، صنوبرها رشادتی به بلندای ملت ایران وزیر خارجه با چفیۀ فلسطینی امید دخترکی کنج خانه‌ای ویران وزیر خارجۀ رنج مسجدالاقصی صدای مردم مظلوم غزّه در طوفان و شیر مادر و نان پدر حلالت باد شهیدِ سینه‌سپر! قهرمان جاویدان! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🗓«شما اکنون در طرف درست تاریخ ایستاده‌اید!» 📝متن نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های ایالات متحده آمریکا به شرح زیر منتشر شد: 👇بسم الله الرّحمن الرّحیم ✏️این نامه را به جوانانی مینویسم که وجدان بیدارشان آنها را به دفاع از کودکان و زنان مظلوم غزّه برانگیخته است. ✏️جوانان عزیز دانشجو در ایالات متّحده‌ی آمریکا! این، پیام همدلی و همبستگی ما با شما است. شما اکنون در طرف درست تاریخ ــ که در حال ورق خوردن است ــ ایستاده‌اید. ✏️شما اکنون بخشی از جبهه‌ی مقاومت را تشکیل داده‌اید، و در زیر فشارِ بی‌رحمانه‌ی دولتتان ــ که آشکارا از رژیم غاصب و بی‌رحم صهیونیست دفاع میکند ــ مبارزه‌ای شرافتمندانه را آغاز کرده‌اید. ✏️جبهه‌ی بزرگ مقاومت در نقطه‌ای دور، با همین ادراک و احساسات امروز شما، سالها است مبارزه میکند. هدف این مبارزه، توقّفِ ظلمِ آشکاری است که یک شبکه‌ی تروریست و بی‌رحم به نام «صهیونیست‌ها»، از سالها پیش بر ملّت فلسطین وارد ساخته و پس از تصرّف کشورشان، آنها را زیر سخت‌ترین فشارها و شکنجه‌ها گذاشته است. نسل‌کشیِ امروز رژیم آپارتاید صهیونیست، ادامه‌ی رفتار بشدّت ظالمانه در ده‌ها سال گذشته است. ✏️فلسطین یک سرزمین مستقل است با ملّتی متشکّل از مسلمان و مسیحی و یهودی، و با سابقه‌ی تاریخی طولانی. سرمایه‌داران شبکه‌ی صهیونیستی پس از جنگ جهانی، با کمک دولت انگلیس، چند هزار تروریست را بتدریج وارد این سرزمین کردند؛ به شهرها و روستاهای آن هجوم بردند؛ ده‌ها هزار نفر را کشتند یا به کشورهای همسایه راندند؛ خانه‌ها و بازارها و مزرعه‌ها را از دست آنان بیرون کشیدند، و در سرزمین غصب‌شده‌ی فلسطین، دولتی به نام اسرائیل تشکیل دادند. ✏️بزرگترین حامی این رژیم غاصب، پس از نخستین کمکهای انگلیسی، دولت ایالات متّحده‌ی آمریکا است که پشتیبانی‌های سیاسی و اقتصادی و تسلیحاتی از آن رژیم را یکسره ادامه داده و حتّی با بی‌احتیاطی غیر قابل بخشش، راه برای تولید سلاح هسته‌ای را به روی او گشوده و به او در این راه کمک کرده است. ✏️رژیم صهیونیست از روز اوّل، سیاست «مشت آهنین» را در برابر مردم بی‌دفاع فلسطین به کار گرفت و بی‌اعتنا به همه‌ی ارزشهای وجدانی و انسانی و دینی، روزبه‌روز بر بی‌رحمی و ترور و سرکوبگری افزود. ✏️دولت آمریکا و شرکایش، حتّی از یک اخم در برابر این تروریسم دولتی و ظلم مستمر، دریغ کردند. امروز هم برخی اظهارات دولت ایالات متّحده در قبال جنایت هولناک غزّه بیش از آنچه واقعی باشد، ریاکارانه است. ✏️«جبهه‌ی مقاومت» از دل این فضای تاریک و یأس‌آلود سر برآورد و تشکیل دولت «جمهوری اسلامی» در ایران، آن را گسترش و توانایی داد. ✏️سردمداران صهیونیسم بین‌المللی که بیشترین بنگاه‌های رسانه‌ای در آمریکا و اروپا متعلّق به آنها یا زیر نفوذ پول و رشوه‌ی آنها است، این مقاومتِ انسانی و شجاعانه را تروریسم معرّفی کردند! آیا ملّتی که در سرزمین متعلّق به خود در برابر جنایتهای اشغالگران صهیونیست از خود دفاع میکند، تروریست است؟ و آیا کمک انسانی به این ملّت و تقویت بازوان او کمک به تروریسم به شمار میرود؟ ✏️سردمداران سلطه‌ی قهرآمیز جهانی، حتّی به مفاهیم بشری هم رحم نمیکنند. رژیم تروریست و بی‌رحم اسرائیل را دفاع‌کننده از خود وانمود میکنند، و مقاومت فلسطین را که از آزادی و امنیّت و حقّ تعیین سرنوشت خود دفاع میکند، «تروریست» مینامند! ✏️من میخواهم به شما اطمینان دهم که امروز وضعیّت در حال تغییر است. سرنوشت دیگری در انتظار منطقه‌ی حسّاس غرب آسیا است. بسیاری از وجدانها در مقیاس جهانی بیدار شده و حقیقت در حال آشکار شدن است. جبهه‌ی مقاومت هم نیرومند شده و نیرومندتر خواهد شد. تاریخ هم در حال ورق خوردن است. ✏️بجز شما دانشجویانِ ده‌ها دانشگاه در ایالات متّحده، در کشورهای دیگر هم دانشگاه‌ها و مردم به پا خاسته‌اند. همراهی و پشتیبانی استادان دانشگاه از شما دانشجویان حادثه‌ی مهم و اثرگذاری است. این میتواند در قبال شدّت عمل پلیسیِ دولت و فشارهایی که بر شما وارد میکنند، تا اندازه‌ای آرامش‌بخش باشد. من نیز با شما جوانان احساس همدردی میکنم و ایستادگی شما را ارج مینهم. ✏️درس قرآن به ما مسلمانان و به همه‌ی مردم جهان، ایستادگی در راه حق است: فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ و درس قرآن درباره‌ی ارتباطات بشری این است: نه ستم کنید و نه زیر بار ستم بروید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون. جبهه‌ی مقاومت با فراگیری و عمل به این دستورها و صدها نظائر آن به پیش میرود و به پیروزی خواهد رسید؛ باذن الله. ✏️توصیه میکنم با قرآن آشنا شوید. 📝سیّدعلی خامنه‌ای - ۱۴۰۳/۳/۵ 🖼 انگلیسی | متن فارسی
شهیدان ما باید شهیدان ما را امروز دنیا ببیند باشد که این آیه‌ها را چشمان بینا ببیند بر شانهٔ خاکی شهر تا آسمان رفت بالا تا مزد افتادگی را امروز و اینجا ببیند او سوخت تا بار دیگر چشمان گریان ایران ققنوس را پر گشوده در آسمان‌‌‌ها ببیند افسوس درکی ندارم از آن همه زخم و تهمت از حال مردی که خود را همواره تنها ببیند می‌شد که از دور گاهی احوال گل را بپرسد اما سفر کرد تا گل، تا حال گل را ببیند امروز هر قطرهٔ اشک رأی مجدد به او بود وقت‌ است نام خودش را در سیل آرا ببیند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هم‌سفرهٔ مستضعفان خودت می‌خواستی در جان‌فشانی بی‌نشان باشی برای از نفس افتادگان کهف امان باشی خودت می‌خواستی مرهم شوی بر زخم محرومان خودت می‌خواستی هم‌سفرهٔ مستضعفان باشی.. اگر چه کشتی ما تا ابد آماج طوفان‌هاست ولی می‌خواستی در باد و باران، بادبان باشی تو را نشناختیم و این گمان را هم نمی‌بردیم یکی از بهترین‌ها زیر سقف آسمان باشی به پاس خدمتی که از سر اخلاص می‌کردی بنا شد تا در آغوش امامت میهمان باشی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پناه رنج محرومان سلام روشن بی پاسخ ما را علیکم باش صبوری کن در آماج اهانت‌ها، تبسم باش گمان کردم تو را در کوه گم کردیم، اما نه تو جاری‌تر میان رخوت دنیا تلاطم باش تو جاری‌تر میان روستایی دور افتاده پناه رنج محرومان، رفیق درد مردم باش برای گردن افزونه‌خواهان تیغ برنده برای بقچه‌های مستمندان نان گندم باش رقیبانت اگر مدیون و مرعوب جناحین‌اند سرافرازانه تنها زیر دین مشهد و قم باش ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نامه بیست و‌ سهٔ ذی‌القعده باید در سفر باشد هرچند فرصت کم، زیارت مختصر باشد حتی اگر ماشین برای او ضرر دارد حتی اگر پادرد با او همسفر باشد از نان خشک بقچه کمتر می‌خورد، شاید سهم کبوترهای آقا بیشتر باشد خرج سفر این بار یک انگشتر کهنه‌ست هرچند ارث مادرش، بی‌بی‌گُهر باشد آرام می‌گوید: «خدایا! کاشکی می‌شد مشهد به ما دلتنگ‌ها نزدیک‌تر باشد...» این ساحل آرامش است و پیش روی اوست هرچند یک دریا تلاطم پشت سر باشد چشمش به گنبد می‌خورد‌... بغضش ترک خورده‌ست گاهی همان بهتر زبانش، چشمِ تر باشد: «آقای خوبم! آفتابی که لب بام است تا کی برای یک خبر چشمش به در باشد؟ پیراهنی... تکه پلاکی... ساعتی... چیزی... کو آن که مثل قاصدک‌ها خوش‌خبر باشد؟ حالا برای مهدی‌ام یک نامه آوردم شاید یکی از کفترانت نامه‌بر باشد...» :: هر سال مهدی مادرش را مشهد آورده زندهست او... هرچند مفقودالاثر باشد... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab