آسمان سرخ شهیدان
بگو به خصم، اگر باغشان بهار ندارد
اگر شکوفه ندارد، اگر انار ندارد
اگر نمایش ایثار و اقتدار ندیدند
اگر بزرگیشان دیگر اعتبار ندارد
در این دیار برای شهادتی که الهیست
میان این همه عاشق، دلی قرار ندارد
بگو به خصم، در این باغ؛ باد نامهرسان است
چه باک غنچۀ پرپرشده مزار ندارد
در این دیار اگر دشمنی به صحنه بیاید
به طور حتم دگر فرصت فرار ندارد..
بگو به خصم، که تاریخ را به خون نکشاند
به خون کشیدن تاریخ افتخار ندارد
تو پر گشودی و رفتی به دوردست، کبوتر
کسی به غیر افق از تو انتظار ندارد
شبیه صخره بلندی، شبیه رود خروشان
شبیه برکه غریبی، شبیه زمزمه جوشان
::
به خاک بوسه زدی راه انقلاب بماند
که عشق اوج بگیرد، که ظلم خواب بماند
تو لاله بودی و پرپر شدی که خانه به خانه
همیشه رایحۀ روشن گلاب بماند
تو سنگ دست گرفتی، تفنگ دست گرفتند
مقدّر است که این جنگ بیحساب بماند..
دعای کودکیات سالهاست ورد زبانهاست
خدا کند دشمن، خانهاش خراب بماند
سزاست وصف تو را با تمام شهر بگویند
قرار نیست فقط عکس تو به قاب بماند..
تو کیستی؟ گلِ در خون نشسته گوشۀ صحرا
چراغ کوچک و سوزان کنج مسجدالاقصی
::
رسیده است به دریا دوباره موج خطرها
به ماهیان برسد با صدای آب خبرها
گلی شبیه تو افتاده است کنج خیابان
کبوتران عزادار ریختند چه پرها
چهقدر شهر عزادار مادران شهید است
چهقدر داغ پسر میرسد برای پدرها
چهقدر باغ غمانگیز میشود تو نباشی
چهقدر دلهره دارند از درخت، تبرها..
عجیب نیست به یاد شهابهای مصمّم
ستاره سر بگذارد شبی به کوه و کمرها..
بخند و باور کن، آبشار میرسد از راه
به افتخار تو فردا بهار میرسد از راه
::
دل بزرگ، دل پر امید، گریه ندارد
دلی که رفت و به دریا رسید، گریه ندارد..
به افتخار به عکس تو چشم دوخته مادر
نه گریهای، نه فغانی، شهید گریه ندارد
تو رفتهای و شهادت سعادت است همیشه
چرا عزاداری؟ صبح عید گریه ندارد
مبارکت باشد، آسمان سرخ شهیدان
کبوترانه کسی پر کشید، گریه ندارد
تو پر گشودی و این ابتدای شادی و شور است
که روسیاهی کاخ سفید گریه ندارد
به سنگها برسانید افتخار همین است
که ایستاده بمانند، اقتدار همین است..
✍🏻 #علی_سلیمانی
🏷 #مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
غم کودکان به خون خفته
زمان نشستن، زمان دعا نیست
به سجاده ماندن برادر روا نیست
چه طوفانی از قدس برخاست، آیا
بَعَثنا عَلَیکُم عِباداً لَنا نیست؟!
کجا مانده پای تو ای اربعینی!
مگر آخر راه تو کربلا نیست؟
غم کودکان به خون خفته آیا
برای تو ای روضهخوان آشنا نیست؟
محرّم گلو پاره میکردی از غم!
گلوی تو را قدر یک آه جا نیست؟
فلسطین بمیرد، شرف سربریدهست
که جز غیرت امروز بر نیزهها نیست
حسینی که من میشناسم، برادر!
همین جاست امروز، در بوریا نیست
اگر مرد میدان حرفی، بماند
که مرز عمل عرصهٔ ادّعا نیست
به أین الحسینی که از دل نخواندیم
عزیزی میآید که محتاج ما نیست
✍🏻 #محسن_ناصحی
🏷 #شعر_اعتراض | #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یزیدی نشوی
هشدار که یار ناامیدی نشوی
زنهار که غرقه در پلیدی نشوی
رفتند حسینیان و گلگونکفنان
هشدار در این عرصه یزیدی نشوی
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #شعر_عاشورایی | #بصیرت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
با حسین بن علی
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی؟
با یزید بن یهودی یا حسین بن علی؟
حرف شمشیر و دلت آخر یکی شد یا دو تا؟
چیست تکلیف تو آیا با حسین بن علی؟
اینکه میآید صدایش بانگ هل من ناصر است
از گلوی کیست این آوا؟ ... حسین بی علی
در کدامین صف نشستی در سپاه کیستی؟
چون خدا تنهاست حق، تنها حسین بن علی
شور، شیدایی، جنون، مستی، به خون غلتیدگی
لفظ عشقاند این همه، معنا حسین بن علی
جان حسین بن علی جانان حسین بن علی
دین حسین بن علی دنیا حسین بن علی
میتوان با تیغ، کِی حبلالمتین را سر برید؟
نخل طوبی، عروة الوثقی حسین بن علی
تشنۀ سیرابِ دریا دل یل ام البنین
کشتۀ جاوید و نامیرا حسین بن علی
کعبه خواهد زد به سینه، سنگ او را تا ابد
کربلایش قبلۀ دلها حسین بن علی
::
در شکوه واقعه، ای کاش پرپر میشدیم
در کنارت روز عاشورا! حسین بن علی!
✍🏻 #سیدمحمدجواد_میرصفی
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نشناسی اگر...
با اینکه دم از خطبه و تفسیر زدی
در لشکر ابن سعد شمشیر زدی
نشناسی اگر یزید وقت خود را
شاید به حسین وقت خود تیر زدی
✍🏻 #مهدی_زارعی
🏷 #شعر_عاشورایی | #بصیرت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاری آیا نیست؟
نبود غیر حرامی، به هرطرف نگریست
ولی خروش برآورد: «یاری آیا نیست؟»
مخاطبش چه کسی بود روز عاشورا؟
به جز من و تو خطاب حسین با چه کسیست؟
چه گفت با بشریت در آن دیار غریب
که قرنهای پیاپی بشر شنید و گریست؟..
چه داند آنکه به ذلت خوش است، کیست حسین؟
چه داند آنکه خموشی گزید، زینب کیست؟
چه کس به غیر اباالفضل در جهان دانست
به وقت خون و خطر، معنی برادر چیست؟
دوام مسند و نان است و نام، همت ما!
در این زمانه خدا را چه کس حسینی زیست؟
ستم ز هر که زند سر، نسب برد به یزید
شرف، اگر به جهان ماند، از حسین علیست
✍🏻 #افشین_علا
🏷 #شعر_عاشورایی | #ظلم_ستیزی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا ساقی العطاشا
در غزه، هزار طفل غمگین، تشنهست
صد لاله و صدهزار نسرین، تشنهست
برگرد و برای کودکان آب بیار!
یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنهست
✍🏻 #محمد_مرادی
🏷 #فلسطین | #غزه
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ سرخ
بزرگ فلسفۀ قتل شاه دین، این است
که مرگ سرخ بِه از زندگیِ ننگین است
حسین مظهر آزادگی و آزادیست
خوشا کسی که چنینش مرام و آیین است
نه ظلم کن به کسی، نی به زیر ظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است
همین نه گریه بر آن شاه تشنهلب کافیست
اگر چه گریه بر آلام قلب، تسکین است
ببین که مقصد عالیِ وی چه بود ای دوست!
که درک آن سبب عزّ و جاه و تمکین است
فراز نی سر وی گر رود، نباشد باک
که سرفرازی طاها و آل یاسین است
اگرچه داغ جوان تلخکام کردش، گفت
که مرگ در ره حفظ شرف چه شیرین است
ز خاک مردم آزاده بوی خون آید
نشان سروری و راه رهبری این است
ز خون سرخ شهیدان کربلا «خوشدل»
دهان غنچه و دامان لاله رنگین است
✍🏻 #خوشدل_تهرانی
🏷 #شعر_عاشورایی | #ظلمستیزی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید پیروز
جز سبط نبی، شهید پیروزی نیست
در عشق، چراغ عالمافروزی نیست
از صبح ازل گرفته تا شام ابد
چون روز حسین در جهان روزی نیست
✍🏻 #قاسم_رسا
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
جهاد اکبر
چه کردی یا حسین بن علی در ظهر عاشورا
که شد آیینهدار صبح محشر ظهر عاشورا
حقیقت هر طرف در جستجوی خویش میگردد
مقابل باز میبیند در آخر ظهر عاشورا
چه خواند از چشمهایت کز صف دشمن به تو پیوست
شهید اولت حرّ دلاور، ظهر عاشورا؟
اگرچه واژهساز کربلا شور عطشناکیست
شد اینک چشمهساری رشک کوثر ظهر عاشورا..
هماره حجت هیهات منا الذله خواهد ماند
جهاد اکبر از حلقوم اصغر ظهر عاشورا
تمام پارههای خاک اکنون کربلای توست
یکایک روزها هر یک مکرّر ظهر عاشورا
پس از تو دور دور عشق، دور عاشقان تا حشر
که میچرخد مدار عاشقی بر ظهر عاشورا
✍🏻 #مصطفی_محدثی
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
گریۀ بیداری
ما داعیۀ ظلمشناسی داریم
در مرثیه، لهجهای سیاسی داریم
همسنگر گریههای ما بیداریست
از روضه قرائتی حماسی داریم
✍🏻 #رضا_اسماعیلی
🏷 #شعر_عاشورایی | #ظلمستیزی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نیزههاست پیشِ رو
خیمهها محاصرهست تیغهاست بر گلو
دشنههاست پشتِ سر، نیزههاست پیشِ رو
روی خاک پیکریست، روی نیزهها سریست
قصّه را شنیدهایم بندبند، مو به مو
قصّه را شنیدهایم، قصدِ راه کردهایم
شرحِ ماجرا بس است لب ببند قصّهگو!
نیست، نیست نخلزار، پشت رقصِ این غبار
نیزهزارِ دشمن است، دشمن است روبهرو
در مسیرِ مردها صف کشیده دردها
زخمها نفسنفس، زهرها سبوسبو
عدّهای ولی هنوز گرمِ بازیِ خودند
یا خزیده در سکوت یا اسیرِ هایوهو
شاهراه ما بلاست، راه شاه کربلاست
جز به خون نمیکنند عاشقانِ او وضو
عاقبت برای او پیشِ چشمهای او
غرقِ خونشدن مرا آرزوست آرزو!
✍🏻 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab