eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
480 عکس
146 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
دارالشفا غریبم، جز تو می‌دانم رفیق و آشنایی نیست صدایت می‌زند اندوه من، جز تو خدایی نیست بلد یا نابلد سوی تو می‌پوید نیاز من که جز ناز تو در شش سوی عالم ماجرایی نیست همین هیچم که محتاج تو هستم هرچه فرمایی همین هیچم همین هم بر درت کم ادعایی نیست کجاها رفته‌ام در جستجو، برگشته‌ام خالی کجایی ای که خالی از تو می‌دانم که جایی نیست تو را می‌خوانم امشب بر بلندی‌های فریادم ببین در کوهسار ناله جز بغضم صدایی نیست عجیب از این و آن آزرده‌ام بی‌تاب و بیمارم فقیر آب و نان را جز نگاه تو دوایی نیست چنین پاشیده گرد مرگ در هر کو فراموشی که جز نام تو در هستی دگر دارالشفایی نیست سبک‌تر آه‌پیمایی کنید ای اشک‌های من که از اهل نظر من دیدم اینجا رد پایی نیست یمن تا شام می‌سوزند صدها خیمه در داغت به خون غلتیده سقا، دستگیر و آشنایی نیست چه می‌گوید صدای گریۀ نوزادگان هر سو که جز فریاد اصغر در نی عالم نوایی نیست فدای بانگ هل من ناصرت، ای غرق خون خورشید! همه تن پاسخم جانا کزین خوشتر صلایی نیست پر از شور قیامت، هر شهید تازه لبیکی‌ست به غیر از عهد عاشورا جهان را ماجرایی نیست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یک موی تو را... بوده‌ست پذیرای غمت آغوشم از نام تو سرشار، لبالب، گوشم اما شب و روز در هراسم، نکند یک موی تو را به ملک ری بفروشم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ما ملت امام حسینیم حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم در کودکی حوالۀ گریه، از روضۀ رقیه گرفتیم پیری رسید و سینه‌زنان باز، در هیأت امام حسینیم.. قطره‌به‌قطره رود زلالیم، با عشق در مسیر کمالیم حبّ الحسین یجمعنا، چون: جمعیّت امام حسینیم.. هیهات از حقارت و ذلت، هیهات از پذیرش منّت للهِ حمد اگر که عزیزیم، از عزت امام حسینیم ما از تبار یاس سپیدیم، حرّیم و زنده‌زنده شهیدیم از لشکر یزید بریدیم، در بیعت امام حسینیم ای شمرهای عصر تمدن! آل‌زیادهای تفرعُن! در شامِ بغض و کینه بمیرید: «ما ملت امام حسینیم» ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رود بی‌قرار رودیم و همیشه بی‌قرار آمده‌ایم اشکیم و دوباره سوگوار آمده‌ایم از لطف پدر همین برایم کافی‌ست ما گریه‌کن حسین بار آمده‌ایم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عاشورای ما تو زینت دل‌هایی ای اشک حماسی از کربلا می‌آیی ای اشک حماسی عشق است نام چشمه‌های‌ اشک لبریز از چشم‌های شیرمردان سحرخیز آرامش جان‌های ناآرام، عشق است در قبر خوابیدن شب اعزام، عشق است عشق است با قاسم رسیدن محضر مرگ قربان طعم از عسل شیرین‌ترِ مرگ عشق است عبدالله بودن، ساعت عشق خود را سپر کردن برای حضرت عشق قربان اسماعیل‌های سرسپرده دل را به امر حضرت دلبر سپرده آن خویشتن‌داران از خود بار بسته فرمانده‌گردان‌های دل‌های شکسته پیران راه عشق در عین جوانی صاحب‌زمانی‌های گرم ندبه‌خوانی آنان که می‌دیدند مصباح‌الهدی را آنان که فهمیدند اعجاز دعا را آنان که عطر سیب را احساس کردند مشق ادب در مکتب عباس کردند با مرتضی «مولای یا مولای» خواندند چون او، سر قول و قرار خویش ماندند هر روز و شب، از خود گرفتند امتحان‌ها العفو‌ها گفتند آن پاکیزه‌جان‌ها وقت مناجات از جهان، آزاد بودند مست از صحیفه، همدم سجاد بودند نور توسل، در دل آماده‌شان بود عطر تضرع، زینت سجاده‌شان بود هرگز ننوشیدند آن مردان سرمست هرقدر شد آن قمقمه این دست و آن دست بر لب رجزهای یل ام‌البنین بود دستی به ماشه، دست سرخی بر زمین بود پوتین درآوردند و پا بر مین نهادند اینگونه درس حفظ بیت‌المال دادند ای دل تو هم با اشک، فتح خون بلد شو از سیم‌های خاردار نفس رد شو ما اینچنین گنجینه‌ای داریم با خود باید قراری تازه بگذاریم با خود ما بارها از نیل، با ایمان گذشتیم از هفت‌خان سختی دوران گذشتیم هشدار! عاشورا همین امروز و فرداست این تازه آغاز حسینی بودن ماست این روضه‌ها این نوحه‌ها غوغای جان است آماده‌باش لشکر صاحب‌زمان است ما با دل خون پای روضه می‌نشینیم میراث‌دار اشک زین العابدینیم غوغا پس از روز دهم هرگز نخوابید زینب شروع کربلای خویش را دید یک کاروان دل می‌رود صحرا به صحرا ای کاش بر نی‌ها نیفتد چشم زهرا ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«داستان کربلا» کربلا شهر قصه‌های دور نیست کربلا اتفاق روزگار قبل یا صدای سنج و طبل یا فقط حکایت تنور نیست کربلا داستان روز و روزمرّه‌های ماست هر نظر به آب و آفتاب هر نظر به کوچه و گذر به در هر نظر به پیرهن به خویشتن هرکجا که چشم وا کنیم، کربلاست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
معجزۀ تازه صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد هزار معرکه دید و هزار کوفه خطر کرد صدا شدی و صدا از گلو بریده برآمد صدا شدی و صدا در سکوت تیغ اثر کرد به نیزه تکیه زد، از راه‌ مستقیم سخن گفت سوار باد شد، از کوچه‌های فتنه گذر کرد صدات خیمه به خیمه، صدات خانه به خانه گذشت و سینه‌زنان را برای روضه خبر کرد صدات ابر شد و بر کویر دغدغه بارید صدات شعر شد و فتح قله‌های هنر کرد صدات بیرق هل من معین به بام فلق زد صدات یک‌تنه شب را به خون کشاند و سحر کرد صدات در همه‌جا، در تمام پهنۀ تاریخ درون بتکده‌ها چرخ خورد و کار تبر کرد به داد کوخ‌نشیان رسید و سنگ بنا شد بنای کاخ ستم را به لحظه زیر و زبر کرد و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد و هرکجا که به بن‌بست خورد راه تکامل صدات معجزۀ تازه‌ای برای بشر کرد صدا شدی و صدایت هزار حنجره جوشید صدا شدی و صدایت هزار واحه سفر کرد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قافلۀ غم آن داغ مدام برقرار است هنوز از خون تو خاک شرمسار است هنوز آن قافله‌ای که راه انداخت غمت این‌قدر بدان که رهسپار است هنوز ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
رساترین فریاد آنجا که سکوت مرگ و استبداد است خون شهدا، رساترین فریاد است با این همه، در قیام ثاراللهی فریاد حسین، خطبۀ سجاد است ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شبیه تیغ دودم... بریده است سر از عصر اختناق آهت که جان به لب شده دشمن، از آه جانکاهت بخوان بخوان و تحدّی کن، ای کلامت نور! دو خط صحیفۀ سجادیه، به دلخواهت گلوی گرگِ ستم را درید تا برخاست شبیه تیغ دودم نالۀ شبانگاهت تو روضۀ عطشی، می‌شود بلند انگار صدای گریۀ آب از درنگ کوتاهت شبیه دست علی، پینه بسته پیشانیت خداشناس شود مستحق، سر راهت ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پیام عاشورا قد قامت تو کلام عاشورا بود آمیخته با قیام عاشورا بود سجّاد! پس از غروب آن ظهر غریب سجّادۀ تو پیام عاشورا بود ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پنجرۀ ظهور آدینه، خلاصه‌ای‌ست از آه حسین آیینه‌ای از ادامۀ راه حسین از ندبه و عهد و آل‌یاسین، راهی‌ست بر پنجرۀ ظهور خونخواه حسین ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مباد... دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟ از داغ عزیز، دم‌به‌دم زخم نخورد؟ بدعهدی ما مباد زخمش بزند! در کرب‌وبلا حسین کم زخم نخورد! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هیهات منّا الذّلّة حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است قیام اوست که پیوسته نهضت‌آموز است تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد اگرچه مدت جنگ حسین یک روز است... حسین و ذلّت تکریم ظالمان، هیهات! که آفتاب عدالت از او دل‌افروز است به نزد او که شهادت، به جز سعادت نیست ردای مرگ برایش قبای زر دوز است رهین همت والای سیّدالشهداست هر آن‌که از غم اسلام در تب و سوز است... حرارتی که ز عشق حسین در دل‌هاست برای ظالم هر عصر، خانمان‌سوز است... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
اسوهٔ آزادی و عشق عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز بهر ویرانی و نابودی بنیان ستم خون جوشان تو چون سیل دمان است هنوز در فداکاری مردانه‌ات ای رهبر عشق چشم ایام به حیرت نگران است هنوز کربلای تو پیام‌آور خون است و خروش مکتبت راهنمای دگران است هنوز تا قیامت ز قیام تو قیامت برپاست از قیام تو پیام تو عیان است هنوز همه ماه است محرم، همه‌ جا کرب‌و‌بلاست در جهان موج جهاد تو روان است هنوز جاودان بینمت استاده به پیکار، دلیر «لا أری الموت» تو را ورد زبان است هنوز باغ خشکیدهٔ دین را تو ز خون دادی آب نه عجب گر که شکوفا و جوان است هنوز تربت پاک تو ای اسوهٔ آزادی و عشق سرمهٔ دیدهٔ صاحب‌نظران است هنوز خون گرمت زند آتش به سیه‌خرمن ظلم که به خون تو دوصد شعله نهان است هنوز انقلاب تو به ما درس فضیلت آموخت نقش اخلاص تو سرمشق جهان است هنوز بر جبین «شفق» این لوحهٔ گلرنگ غروب هرشب از خون تو صد گونه نشان است هنوز ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حماسۀ خونین بخوان حماسۀ خونین کربلا با ما که شد بسیط زمین جمله هم‌صدا با ما سرِ بریده به میدان عشق می‌گوید حدیث خون شهیدان نینوا با ما.. فرات اشک ز چشمان خاک می‌جوشد به سوگواری گل‌های کربلا با ما.. ز موج‌خیز خطر فاتحانه می‌گذریم که هست معجز موسایی و عصا با ما لهیب آتش نمرودیان گل افشاند به روز حادثه باشد اگر خدا با ما اگر جهان همه دشمن شود، ظفر یابیم به عرصه‌ای که بُوَد تیغ مرتضی با ما.. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خانه‌برانداز ظالم‌ اين ماه، ماهِ ماتم سبط پيمبر است؟ يا ماه سربلندى فرزند حيدر است؟... او كشته گشت و ملت اسلام زنده شد اين كشته از هزار جهان زنده، برتر است شيرين‌شهادتى كه به اسلام داد جان فرخنده‌رفتنى كه چنين هستى‌آور است... خواری و سرشکستگی آرد، قبولِ ظلم او تا جهان به جاست عزیز است و سرور است... مظلوم نيست خانه برانداز ظالم‌ است لب‌تشنه نيست ساقى تسنيم و كوثر است مظلوم نى كه رايت پيروزمند او پيوسته بر بساط زمين سايه‌گستر است آن‌کس که بی‌سپاه زند بر سپاه خصم دریای لشکر است نه محتاج لشکر است آن کو، به پای خویشتن آید به قتلگاه مرگ ستمگر است، نه مرد ستم‌بَر است او کشته شد که دین خدا جاودان شود جان جهان فداش، که بی‌مثل و گوهر است... دين‌دار باش و عدل‌گزين باش و مرد باش! اين مكتب گزيدۀ سبط پيمبر است 📝 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نی‌نامه خوشا از دل نَم اشکی فشاندن به آبی آتش دل را نشاندن خوشا زان عشقبازان یاد کردن زبان را زخمۀ فریاد کردن خوشا از نی خوشا از سر سرودن خوشا نی‌نامه‌ای دیگر سرودن نوای نی نوایی آتشین است بگو از سر بگیرد، دلنشین است نوای نی، نوای بی‌نوایی‌ست هوای ناله‌هایش، نینوایی‌ست نوای نی دوای هر دل تنگ شفای خواب گُل، بیماری سنگ قلم، تصویر جانکاهی‌ست از نی علم، تمثیل کوتاهی‌ست از نی خدا چون دست بر لوح و قلم زد سر او را به خط نی رقم زد دل نی، ناله‌ها دارد از آن روز از آن روز است نی را ناله پر سوز چه رفت آن روز در اندیشۀ نی که این‌سان شد پریشان بیشۀ نی؟ سری سرمست شور و بی‌قراری چو مجنون در هوای نی‌سواری پر از عشق نیستان سینۀ او غم غربت، غم دیرینۀ او غم نی بندبند پیکر اوست هوای آن نیستان در سر اوست دلش را با غریبی، آشنایی‌ست به هم اعضای او وصل از جدایی‌ست سرش بر نی، تنش در قعر گودال ادب را گه الف گردید، گه دال ره نی پیچ و خم بسیار دارد نوایش زیر و بم بسیار دارد سری بر نیزه‌ای منزل به منزل به همراهش هزاران کاروان دل... گران باری به محمل بود بر نی نه از سر، باری از دل بود بر نی چو از جان پیش پای عشق سر داد سرش بر نی، نوای عشق سر داد به روی نیزه و شیرین‌زبانی! عجب نبود زِ نی شکرفشانی اگر نی پرده‌ای دیگر بخواند نیستان را به آتش می‌کشاند سزد گر چشم‌ها در خون نشیند چو دریا را به روی نیزه بیند شگفتا بی سر و سامانی عشق! به روی نیزه سرگردانی عشق... ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حکایت سر تو هنوز بر سر هر نی، حکایت سر تو هنوز بر لب هر تیغ، خون حنجر تو هنوز سینه به سینه غم تو می‌جوشد و چشمه‌های جهان، قصۀ مکرّر تو هنوز در دل ما خیمۀ تو می‌سوزد هنوز داغ تو داریم و یاد پرپر تو هنوز گوش فلک تیر می‌کشد، هیهات! چه‌ها شنیده مگر از گلوی اصغر تو؟ صدا رهاست: «کسی نیست یاری‌ام بکند؟» هلا سؤالِ هماره، کجاست یاور تو؟ حماسه از نفس افتاد و عشق لب بربست هنوز منتظر تیغ‌هاست حنجر تو میان این‌همه نی، گرم داغ خویشتنم برای روضه بیایم، کجاست منبر تو؟ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بیدار نبود... بیزارم از آن حنجره کو زارت خواند چون لاله عزیز بودی و خوارت خواند پیغام تو ورد سبز بیداران است بیدار نبود آن‌که بیمارت خواند ✍🏻 🏷 | علیه‌السلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
طریق‌القدس ای رود! حیف است از پی دریا نباشی راهی شو تا زندانی دنیا نباشی ماندن تو را مرداب خواهد کرد، ای رود! دریا تو را بی‌تاب خواهد کرد، ای رود! عقل است می‌گوید بمان، اما تو برخیز برخیز با پیمانه‌ای از عشق لبریز بگذار، دنیا را به حال خویش بگذار تصویر اقیانوس را در پیش بگذار راهیِ آنجا شو که پاییزی ندارد دنیا برای عاشقان چیزی ندارد دنیا فریبت می‌دهد، دارالغُرور است دنیاطلب فرسنگ‌ها از عشق دور است عاشق به غیر از کربلا جایی ندارد بی کربلا دنیا تماشایی ندارد ما آرزومندان به عشقش مبتلاییم عمری‌ست از جاماندگان کربلاییم از جان گذشتن ادعا نه، پیشۀ ماست یا لیتنا کنا معک اندیشۀ ماست.. در بطن این جمله بسی رازِ نگفته‌ست هیهات منّا الذّلّه را در خود نهفته‌ست یا لیتنا کنا معک یعنی سعادت یعنی شبیه حاج قاسم تا شهادت وقتی که داری از حقیقت می‌نویسی یا لیتنا کنا معک یعنی رئیسی بهتر از این دیدید آیا سرنوشتی؟ مثل شهیدان شب اردیبهشتی! مثل وزیری که به پیمانش عمل کرد تابوتِ او را پرچم ایران بغل کرد بر سنگ کوبیدیم جام زهرها را در پیش رو داریم خرمشهرها را دشمن بکوبد هر قدَر بر طبل جنگش آیینۀ ما را نخواهد دید سنگش آری حیات ما، ممات ما، حماسی‌ست دشمن بداند اشک‌هامان هم سیاسی‌ست ما ملت عشقیم از نسل حسینیم در آرزوی لحظۀ وصل حسینیم همچون نسیم آزاد در هر سرزمینیم با یکدگر طوفان روز اربعینیم از اربعین گفتم دلم لرزید ناگاه از اربعین آغاز شد سِیر الی الله نادیده‌ها را می‌توان آنجا عیان دید آنجا قیامت را به خوبی می‌توان دید آنجا یقینا محشر روی زمین است عالم ببیند این سپاه اربعین است دشمن بداند خون این لشکر به جوش است این جمعیت دریای در حال خروش است مجنون صحراگرد و مدهوشان عشق‌اند رخت عزا بر تن کفن‌پوشان عشق‌اند این عاشقان دارند آهنگ فلسطین امسال دارد اربعین رنگ فلسطین رنگ برائت از یزید‌ی‌های دوران رنگ دفاع از حق، دفاع از حقّ انسان ما مرزهای بی‌هویت را شکستیم از کربلا رو به طریق‌القدس هستیم ما زائر عشقیم و عالم زائر ماست یاد شهیدالقدس‌ها در خاطر ماست هنگام رزم رستم و دیو است امروز آری هدف قلب تلاویو است امروز سجیل‌ها را بر سرش محکم بکوبید تا خانۀ ابلیس را درهم بکوبید آن خانه‌ای که مثل تار عنکبوت است از وضع او پیداست در حال سقوط است دیگر شبی راحت در این دنیا نخوابید ای بزدلان! از ترس این شب‌ها نخوابید ای موش‌ها! در لانه‌ها هر دم بترسید از این به بعد از سایۀ خود هم بترسید دنبالتان خواهیم آمد شهر تا شهر آزاد خواهد شد فلسطین بحر تا نهر پایان دهیم این مستی و این سرخوشی را خواهید دید آیندۀ کودک‌کشی را این حجم از خون‌خواری از روی جنون است دیگر از این پس بین ما میدان و خون است این موج را جز رفتن از خود ساحلی نیست جز بستر سرخ شهادت منزلی نیست نصرت نصیب ما شود تا صبر با ماست یا لیتنا کنا معک تا قبر با ماست ای عشق! ای آیینه! ای دلدار زینب! یا لیتنا کنا معک سالار زینب! آیینه! چل منزل کنار سنگ بودی ای سر به روی نیزه هم در جنگ بودی پشت سرت رفته‌ست صدها کاروان دل ای سر کجاها رفته‌ای منزل به منزل؟.. ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
داغ جانگداز به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد به گوش کوه سرودم تو را و چشمه برآمد سکوت نقره‌ای ماه را شکست غم دل در آن زمان که از آن ماه بی‌کفن خبر آمد شکست صخره از این داغ جانگداز و به یادت، به رود رود عطش با هزار چشم تر آمد پس از تو هر گل خونین‌دلی که سر زد از این غم به سوگ لاله‌رخان شهید، خون‌جگر آمد به طعنه گفت بیابان به سنگ: «شرم نکردی ز درد آبله‌پایی که خسته از سفر آمد؟» به گریه گفت که: «سنگم‌ ولی شکسته‌ترینم به راه آن گل زخمی که از پی پدر آمد» پدر به قافله‌سالاری آمد از سر نیزه ز دست خار بیابان جهان به گریه درآمد ✍🏻 🏷 | علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
این روزها... این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام هم زخم می‌زنم به تو هم دوست دارمت در گیر و دار تیرگی و روشنایی‌ام گم کرده‌ام مسیر تو را در غبار شهر اما اسیر توست دل روستایی‌ام گفتند کربلای زمینی... نیامدم حالا که راه بسته شده من هوایی‌ام این بار چندم است که تا مرز آمدم آه از شکسته‌بالی و بی‌دست و پایی‌ام... پلکم که گرم می‌شود از خواب می‌پرم با سُرفه‌های همسفر شیمیایی‌ام آورده‌ام بضاعت مزجاة قوم را انگشتر «عزیز»م و تسبیح «دایی»‌ام آورده‌ام پناه به شش‌گوشهٔ غمت برگشته‌ام به اصلیَتِ نینوایی‌ام دستت همیشه روی سر ما پیاده‌هاست این اربعین به لطف خدا کربلایی‌ام :: شعر از سرم پرید... دلم پیش موکب است این بار چندم است که یخ کرد چایی‌ام ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
اگر زینب نبود... سرّ نى در نینوا مى‏‌ماند اگر زینب نبود کربلا، در کربلا مى‏‌ماند اگر زینب نبود چهرۀ سرخ حقیقت بعد از آن طوفان رنگ پشت ابرى از ریا، مى‌‏ماند اگر زینب نبود چشمۀ فریاد مظلومیتِ لب‌تشنگان در کویر تَفته جا مى‌‏ماند، اگر زینب نبود... ذوالجناح دادخواهى، بى‌سوار و بى‌لگام در بیابان‏‌ها رها مى‌‏ماند، اگر زینب نبود در عبور از بستر تاریخ، سیل انقلاب پشت کوه فتنه‏‌ها مى‌‏ماند، اگر زینب نبود ✍🏻 🏷 | علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چهل غروب چهل غروب جهان خون گریست در غم رویت چهل غروب، عطش سوخت، شرمسار گلویت چهل غروب مرا مویه بود و موی پریشان پناه می‌برم از شام هجر بر شب مویت چهل غروب نفس حبس شد، طلوع نیامد چهل غروب دویده‌ست جان خسته به سویت چهل غروب جهان خطبه‌خوان مرثیه‌ات شد چهل هزار غروب و طلوع، مرثیه‌گویت کجاست خانه‌ات ای بی‌کفن شقایق صحرا که ریگ ریگ بیابان معطرند به بویت به اربعین تو با جان خسته آمده این دل بگو که بشنود از شرح رازهای مگویت به اربعین تو مهمان شدند خیل ملائک قدم نهاده در این ره هزار عارف و سالک :: به‌جز نگاه تو شیرین نمی‌کند غم ما را قبول کن کمی از ذکر و نوحه و دم ما را نشان ز خون تو دارد نشان ز سبزی گامت کشیده راه سپیدت سه رنگ پرچم ما را... خدا نگیرد از این قوم، عشق آل عبا را که سیل غم نشکسته‌ست عزم محکم ما را کنار موکب دلدادگان راه زلالت علم به دست ببین غیرت مجسم ما را رسیده‌ایم به پابوستان به پای پیاده قبول کن غم ما را قبول کن کم ما را هزار بادیه سهل است در پی تو دویدن خوشا نگاه زلالت، خوشا به چشمه رسیدن :: نفس‌نفس، همۀ راه را به گریه دویدم به جز نگاه زلالت به چشمه‌ای نرسیدم چه زخم‌ها که به جامانده بر جهانِ پس از تو پس از غروب غریبانه‌ات چه‌ها که ندیدم چهل غروب پس از تو هزار درد نهان را میان بغض فرو خفته‌ام به دوش کشیدم هزار ساله منم، داغ قلب لاله منم من زمانه رشتۀ دل را برید و من نبریدم عطش نمی‌رود از خاطر مکدر دریا صدای العطش از طفل آب کم نشنیدم تمام عمر در این داغ جانگداز شکستم خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم زلال خندۀ خورشید و وسع آینه‌داران منم که ران ملخ می‌برم به مُلک سلیمان ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab