با هر طلوع همراه میشوم ...
با قاصدک و باد ...
برای رساندن این پیغام به تو :
" صبح بخیر ... "
ای دلیلِ خوبِ آغازِ هر روزِ من !🌞
#فرهاد_فرهادی
•••┈✾~😁~✾┈•••
من و تو از تنهٔ یک درخت زاده شدیم
دو آهوییم که در هم تراش داده شدیم
خدا به وسعت یک بوسه وقتمان داد و
دو لب شدیم که بر روی هم نهاده شدیم
پلنگهای جهان محو عشقبازی ما
که وقت تنگ شد و از زمان پیاده شدیم
و در ادامهٔ این عاشقی به کوه زدیم
اگر مسافر بیبازگشت جاده شدیم
شبی به سختترین صخره سینه ساییدیم
که مثل سنگ کف رودخانه ساده شدیم
سپس شبیه درخت ایستاده جان دادیم
که روزی از تنهٔ یک درخت زاده شدیم
#کبری_موسوی_قهفرخی
آقای+جان لنون چقد قشنگ میگه:
در هیاهوی زندگی دریافتم چه بسیار دویدنها که فقط پاهایم را از من گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم. چه بسیار غصهها که فقط باعث سپیدی موهایم شد در حالی که قصهای کودکانه بیش نبود.
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمیشود؛ به همین سادگی. کاش نه میدویدم و نه غصه میخوردم.⛵️
آنقدر با من مهربان بودی
که بعد از تو، یک لحظه حس کردم
که صدسال است تنهایم...🙃🍄
#اصغر_معاذی
به قهر از همهی مردم زمانه برو
زمانه رحم ندارد برو، به خانه برو
بریز در چمدانِ غزل، مضامین را
به پایبوسی آن شاه، شاعرانه برو
اگر تحمل اهلِ زمانه ممکن نیست
به خانهی پدری با همین بهانه برو
نشانه رفته اگر زندگی غرورت را
تو هم دریغ مکن اشک را، نشانه برو
قفس برای تو تنگ است فکر رفتن باش
ببخش بال و پرت را، به بیکران برو
#عطیهسادات_حجتی
نگذار آرزوهایت
یک روز تبدیل به حسرت بشود
مگر چند بار در زندگی پیش می آید که آدم ؛
چیزی را عمیقا بخواهد ..
#سپیده_امیدی