eitaa logo
کانال شعر علوی
892 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
39 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشته بود: ‏خدا با اون عظمتش میگه: «أنَا جَلیٖسُ، مَنْ جٰالَسَنِیٖ» من همنشین کسی هستم که با من بشینه! انگار خدا داره دنبال یه رفیقِ ناب میگرده؛ یارفیقَ مَن لا رفیقَ لَهُ! چقدر منِ حقیر رو تحویل میگیری آخه؟!
پشیمان شد گنهکار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! رسیده عبد فرّار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! بداحوالم بداحوال، پریشانم پریشان گرفتارم گرفتار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! بیا با من که زار و حقیر و بی پناهم نکن با قهر رفتار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! به هر سو رفتم و باز، پشیمان باز گشتم به اشک و شرم بسیار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! مرا امشب ادب کن، ولی از خود مران و‌... به دست غیر مسپار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! اگر دستم نگیرد، اگر در را ببندد علی مولای کرار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! چه طولانی شد آخر، فراق صحن حیدر در این هجران دشوار إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! پناه و ملجأ من، فقط کهف الحسین است به جز مأوای این غار إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! چه شد رزق زیارت؟! دلم تنگ حسین است بگو با این دل زار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! فدای جون گردم، ادب کرد و چنین گفت زمان غربت یار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! مرا تا آخر عمر، عزادار حسین و... لب خشکش نگهدار، إلی مَن یَذهَبُ العَبد؟! محمدجواد شیرازی
گر چه با تقدیر ناچار از مدارا کردنم عشق اگر حق است، این حق تا ابد برگردنم تا بپندارم که سهمی دارم از پروانگی پیله‌ای پیچیده از غم‌های عالم برتنم بر سر این سرو، آخر برف هم منت گذاشت دست زیر شانه‌ام مگذار! باید بشکنم من که عمری دل برای دوستان سوزانده‌ام حال باید دل بسوزاند برایم دشمنم گر چه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال بوی گیسوی تو را می‌جویم از پیراهنم عاشقی با گریه سر بر شانهٔ یاری گذاشت از تو می‌پرسم بگو ای عشق! آیا این منم؟
یکی سیرت نیکمردان شنو اگر نیکبختی و مردانه رو که شبلی ز حانوت گندم فروش به ده برد انبان گندم به دوش نگه کرد و موری در آن غله دید که سرگشته هر گوشه‌ای می‌دوید ز رحمت بر او شب نیارست خفت به مأوای خود بازش آورد و گفت مروت نباشد که این مور ریش پراکنده گردانم از جای خویش درون پراکندگان جمع دار که جمعیتت باشد از روزگار چه خوش گفت فردوسی پاک زاد که رحمت بر آن تربت پاک باد میازار موری که دانه‌کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است سیاه اندرون باشد و سنگدل که خواهد که موری شود تنگدل مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی به پایش در افتی چو مور درون فروماندگان شاد کن ز روز فروماندگی یاد کن نبخشود بر حال پروانه شمع نگه کن که چون سوخت در پیش جمع گرفتم ز تو ناتوان تر بسی است تواناتر از تو هم آخر کسی است
جاده یعنی غربت باد ، آواز، مسافر و کمی میل به خواب شاخ پیچک، و رسیدن، و حیات...
🍃 ای خدای مهربانم ... ای عاشقانۀ دل کوچک من ... گفتی فاصله‌ات با من یک نفس است گفتی تو از اهل زمین جدا شو، من سکوتت را معنا می‌کنم… ای آرامش مطلق ... دلم تو را می‌خواهد همین کنار ، نزدیکِ نزدیک ، بی ترسِ فرداها دلم می‌خواهد تنها تو را نفس بکشد… دلم تو را می‌خواهد که مصفایش کنی… یا رب تو مرا به نفسِ طناز مده با هر چه به جز توست مرا ساز مده من در تو گریزان شدم از فتنۀ خویش من آنِ توام ، مرا به من باز مده
تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی همت کن و بگو؛ " ماهی‌ها، حوضشان بی‌آب است "
ای دوست زِ رحمت، دلِ آگاهم ده در ماه دعا سیرِ الی اللهم ده ماه رمضان و ماه مهمانی توست در محفلِ مهمانی خود راهَم ده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷خدایا نگاهت را از ما و از لحظه هایمان نگیر نگاه تو یعنی نعمت نگاه تو یعنی برکت نگاه تو یعنی محبت نگاه تو یعنی راستی و درستی نگاه تو یعنی عاقبت بخیری نگاه تو یعنی بی گناهی 🌷خدایا مارا از گناهان و آنچه موجب هلاکت ماست دور بفرما 🌷به لطف و کرمت آمین 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
سفره ی نوبرانه ی فروردین هم دارد جمع می‌شود ... حواست هست ؟! این عمر ماست که مثل باد، دارد از مقابل چشمانمان می‌گذرد... و این ماییم که در حال عبور برق آسا از ثانیه هاییم... زمان را روی دور تند گذاشته اند ... داریم با سرعت عجیبی پیر می شویم هر ماه که می گذرد؛ من و تو سی روز مُسن تر شده ایم، و سی روز به پایان داستانمان نزدیک تر .‌.. قلم در دستِ توست ! داستان زندگی‌ات را خوب بنویس ... حواست به ثانیه ثانیه اش باشد ... مبادا چند سال دیگر حوالی دهه ی سی، چهل، پنجاه، یا شصت زندگی ؛ حسرت روزهای بر باد رفته ات را بخوری ... مبادا خاطره ی خوبی نداشته باشی ؛ که با افتخار ، برای نوه هایت تعریف کنی ...
🕋🍃🕌🍃🕌 🍃🕌🍃 🕌🍃 🍃 اذان صبح به افق تهران 🍃🌸الله اکبر 💗 🍃🌸الله اکبر💗 🍃🌸 الله اکبر💗 🍃🌸 الله اکبر💗 🍃🌸اشهد ان لا اله الا الله💗 🍃🌸اشهدان لا اله الا الله💗 🍃🌸اشهد ان محمدا رسول الله💗 🍃🌸اشهد ان محمدا رسول الله💗 🍃🌸اشهد ان علیا ولی الله💗 🍃🌸اشهد ان علیا ولی الله💗 🍃🌸حی علی الصلاه💗 🍃🌸حی علی الصلاه💗 🍃🌸حی علی الفلاح💗 🍃🌸حی علی الفلاح💗 🍃🌸حی علی خیر العمل💗 🍃🌸حی علی خیر العمل💗 🍃🌸الله اکبر 💗 🍃🌸الله اکبر💗 🍃🌸لا اله الا الله 💗 🍃🌸لا اله الا الله💗 🍃 🕌🍃 🍃🕌🍃 🕋🍃🕌🍃🕌
سلام ارباب دلم 🌸پر مے ڪشد دلم بہ هواے حرمِ حسین 🌿دارم بہ اشتیاقِ شما مےپرم حسین 🌸خورشید از حوالےِ گنبد طلوع ڪرد 🌿صبح اسٺ و باز نام تو را مےبرم حسین صبحتون کربلایی
🌷سلام علیکم و رحمت الله و برکاته 🍀بسم الله الرحمن الرحیم 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ☀️ صبح روز سه شنبه، سی و یکم فروردین و هفتم رمضان المبارک ، به خیر 📿 ذکر روز سه شنبه : صد مرتبه 💐 یاارحم الراحمین💐 ☘️🌷☘️🌷☘️🌷☘️ وقتش رسیده تا که قدری باخدا باشم به اصل خود برگردم از غفلت جدا باشم بااهل دنیا هرچه که بودم دگر کافیست حالا زمانش شد که با اهل ولا باشم من فطرتم میل مناجات سحر دارد در آسمان بندگی باید رها باشم گفتندباب رحمت حق روی من بازاست مطلوب باشدگرم تسبیح ودعاباشم دیدم هم اکنون که بساط عاشقی جور است خوب است من هم درمدینه یک گداباشم با یک توسل بر نخی از چادر زهرا خاک قدوم یوسف خیرالنسا باشم غم ز آتش دوزخ ندارم تا حسن دارم وقتی که اسم اعظمی چون یاحسن دارم ...... شاعر : رضا رسول زاده نوكرنوشت: حـسـن جانــم هرروز که دل بهانه برای محبان دارد تمـام هفـتـه لبـم ذکـر یا حـسـن دارد صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سحرهنگامه راز و نياز است ✨ سحرميخانه دلدار باز است سحرجود و كرم بسيار دارد سحربوي خوش دلدار دارد✨ سحرمهماني خاص الهي است سحر وقت گذر از روسياهي است التماس دعا🙏✨ مریضها را فراموش نکنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖آخرین روز فروردین ماهتون عالی 🌼امروزتان شاد و زیبا 💫لحظه هایتان سرشار 💖آرامش و دلخوشی 🌼امیدوارم امروز خدا 💫سرنوشتی دوستداشتنی 💖زندگی پراز عشـق 🌼روزی فراوان ، لبی خندان 💫و دلی مهربون براتون رقم بزنه 💝سه شنبه تون زیبا و طاعاتتون قبول ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌
نوبهاراست بیا تا طرب از سر گیریم سال نو بار غم کهنه زِ دل برگیریم چون ربیع و رمضان هر دو به یک بار آیند روزه گیریم ولی در مه دیگر گیریم گر به دریوزه یکی کوزه ی مِی دست دهد بار این روزه سی روزه زِ سر برگیریم صوفیان گر همه پیرامن منبر گیرند گر به دست افتدمان دامن دلبر گیریم سبحه گر باید از آن زلف مسلسل سازیم مصحف ار شاید از آن خط معنبر گیریم باده ی روشن در ساحت گلشن نوشیم طره ی سنبل در پای صنوبر گیریم جنت باقی در چهره ی ساقی بینیم شربت کوثر از چشمه ی ساغر گیریم زهره در مجلس ما رقص کند چون به نشاط ساغری از کف آن ماه منور گیریم در چنین فصلی انصاف کجا رفته که ما ترک عیش و طرب و ساقی و ساغر گیریم ؟
‌﷽ "تنها عاشقانند که در این عالَم، بی‌غرض کار می‌کنند. باقی بازرگانند." اگر دلمان تشنه و هواخواه محبت نباشد، هیچ کلامی رستگارمان نخواهد کرد... و اگر به محبتِ بی‌غرض دل نبازیم هیچ کلام‌مقدّسی به فریادمان نخواهد رسید. وقتی محبت می‌کنیم، شبیه خدا می‌شویم.! چون خدا هم، بی‌غرض و بی‌محاسبه‌ی سود و منفعت، آدمی را آفرید، و در ازای آن دمِ زندگی‌بخش، که در ما روانه کرد، هیچ سودی برای خود منظور نداشت. محضِ فیض بود آفرینش. محضِ لطف. مثل چشمه‌ای که از فرط جوشش به هر سو سرازیر می‌شود... حالا اگر، ما هم بخواهیم شبیه خدا بشویم، باید عشق بورزیم. یعنی فارغ از سود و زیان، بباریم و بتابیم و نثار کنیم. محبت اینهمه بلند و والا است، چرا که مهمترین ویژگیِ خداست. یا شاید بتوان گفت حقیقتِ خدایی خداست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌﷽ ازعزرائیل پرسیدن: آیا تا بحال گریه نکردی، زمانیکه جان بنی آدمی را میگرفتی؟ عزرائیل جواب داد: یک بار خندیدم، یک بار گریه کردم و یک بار ترسیدم. "خنده ام" زمانی بود که به من فرمان داده شد جان مردی را بگیرم، او را در کنار کفاشی یافتم که به‌کفاش میگفت: کفشم‌را طوری بدوز که یک سال دوام بیاورد! به حالش خندیدم و جانش را گرفتم... "گریه ام" زمانی بود که، به من دستور داده شد جان زنی را بگیرم، او را در بیابانی گرم و بی درخت و آب، یافتم که در حال زایمان بود... منتظر ماندم تا نوزادش به دنیا آمد، سپس جانش را گرفتم... دلم به حال آن نوزاد بی سرپناه، در آن بیابان گرم سوخت و گریه کردم... "ترسم" زمانی بود که، خداوند بمن امر کرد جان عالمی را بگیرم، نوری از اتاقش می‌آمد، و هرچه نزدیکتر میشدم نور بیشتر می‌شد و زمانی که جانش را می گرفتم، از درخشش چهره اش وحشت زده شدم.. در این هنگام خداوند فرمود: میدانی آن عالم نورانی کیست؟ او همان نوزادی ست که جان مادرش را گرفتی... من مسئولیت حمایتش را عهده دار بودم! هرگز گمان مکن که با وجود من، موجودی در‌جهان بی‌سر پناه خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌﷽ خداوند در همه چیز تجلی می‌یابد، امّا "کلمه" یکی از ابزارهای محبوب او، برای تجلّی یافتن است... چرا که کلمه، اندیشهٔ استحاله یافته به ارتعاش است. چیزی که پیش از این تنها انرژی بوده است، در فضا، در پیرامونت می‌پراکند. بسیار مراقب آنچه میگویی، باش. کلمه نیرویی عظیم‌تر از همهٔ آیین‌ها دارد. توجه کن! وقتی کلامی را جاری کردی؛ ارتعاش می‌سازی و ارتعاش تو، موجی میسازد در دل مخاطب. گاهی این موج می‌تواند کسی را به زیر ببرد و گاهی به اوج! اولین کسی که همراه این موج به بالا یا پایین میرود خودِ تو هستی. مگذار موج کلامت تورا به نزول سوق دهد. اگر نمی‌دانی نگو اگر می‌دانی به بهترین شیوه بگو .. باید همواره زیباترین‌هایت را به زبان آوری حتی به هنگامه‌ ی خشم. آنچه را که کلام تو جاری میسازد همهٔ آن چیزی است که تو، در آن لحظه هستی. بگذار فقط خوبیهایت جاری شود... پائولو کوئیلو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا