با اینکه خسته میشوم و گاه کم حواس
اشکم هنوز هست...حبیبم تو را سپاس
در حسرت زیارت تو رفت عمر من
روزم به گریه طی شد و شبهام التماس
یکشب در این لباس عزایت مرا بخر
شاید به چشم مادرت آیم در این لباس
ما را نمیبری به حرم؟؟ قهر کرده ای؟
بگذر از این گدای بدِ قدرناشناس
روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است
زینب تمام راه به لب داشت این قیاس
رضا وکیل آذر
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
الهی!
گاهی فراموش میکنم که
وقتی کسی کنار من نیست
معنایش این نیست که تنهایم
معنایش این است
که همه را کنار زدی که خودم باشم و خودت...
شهیدچمران
کانال ܢܚ݅ܫܝ ܫܠࡐܨ
هرجا سؤال شد دلت در کجا خوش است؟
بی اختیار بر دهانم #کربلا نشست ...
سلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
وعلی اولادالحسین
وعلی اصحاب الحسین
وعلی عباس الحسین
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت!
خوب می دانم که "تنهایی" مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت!
آنقدر می ترسم از بی رحمی پاییز که
ترس من را روز پایانی شهریور نداشت!
زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو برنداشت!
حال من، حال گل سرخی ست در چنگ مغول
هیچ کس حالی شبیه من به جز "قیصر" نداشت!
مریم آرام
🔺جامانده!
ای که از کربوبلا رفتنمان ترساندی
دل ما کرب و بلا شد، تو کجا جاماندی!
همه یک سال به امّید همین یکروزند
سنگ انداختی و اینهمه دل سوزاندی
نعل تازه است که بر اسب شما میبینم
راه بر یاری ما بستی و بد تازاندی
به خیالت همه را از طپش انداختهای
تازه این چشمهی خشکیزده را جوشاندی
تو که اکسیر غم عشق نمیدانی چیست
لااقل کاش که در خاطرهها میخواندی
عشق فرمود شِفا بر سر خاک شهداست
عشق را دیدی و فهمیدی و روگرداندی
حرم آنجاست که دلها به شکستن برسند
قصه را بی که بخواهی به همه فهماندی
ای که دیروز در این قافله کردی رخنه
خوب خود را تو در این معرکه بشناساندی
#مهدی_جهاندار
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi