با شیطنت مدام، آمد پاییز
بر روی لبش سلام، آمد پاییز
در جیب خودش بارش باران دارد
با "برکت ناتمام" آمد پاییز...
#مهتاب_بهشتی
🍁تولدت مبارک پاییزجان🍁
پیمانهٔ کوچه از غزل لبریز است
اصلا همهٔ شهر خیالانگیز است
شعر از سروکول باغها میریزد
استاد تمام شاعران پاییز است
#پاییز
#ناهید_خلفیان
در اوج ســکــــوت، بیقــراری پـاییز
آیـــــیــنــهی درد روزگـــــــــــــاری پـاییز
با سیلی اگرچه صورتت سرخ شده
سـرســبـزتـر از فـصـل بـهـاری، پـاییز
#محمدحسنمحمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاییز که گفته فصل دلتنگیهاست؟
یا خاتمهی خاطرههای زیباست
جنگل، جاده، چنین به ما میگویند
پاییز، شروع شاعریهای شماست
#مشهدیزاده
عنوان: عطرِ شوق
ای که رویت به جهان خوبترازرویِ بهشت
چمن آرایِ جهان،بردلم عشقِ تو نوشت
مِهرِرویِ تو چوخورشید،نصیبِ گل و خار
همه مشتاقِ رضاییم چه زیباوچه زشت
آبروداده به خاک،آینه زارِحَرَمت مسِ جان راتوطلامی کنی ای حور سِرشت
آن که دلبسته دنیاست،رضانشناسد
سخنِ عشق،کجایافته اندیشه یِ خِشت
عابدان،باتو به الله،تقرّب طلبند
“یارضا”خاسته ازمسجدوازدیر وکِنشت
عطِرشوقِ توپراکنده به دشتِ دل وجان مِهرِرویِ توخدابردل ِعُشّاق بِکِشت
به دلِ زارِ"جهاندیده"نگه کن زِ کَرَم
ای که رویت به جهان،خوبترازرویِ بهشت
#محمودجهاندیده
#امام_رضا
با قامت برگ وباد وباران امد
پاییز درنگ نکرد شتابان امد
گرما که بریده بود طاقت از ما
با باد خنک به گل عذاران آمد
بر پیکر هردرخت خود رامیزد
برگ وبر ان ریخت چوباران امد
پاییز به عطر وبوی خود دل گرم است
هر چند خنک چو جان وجانان امد
----------------
صدیقه شا داب نیک
---
بیهوده و بیجهت همه شادابیم
اهـــل ادبـــیـــم، اگرچه بیآدابیم
صدشکر که پاییز رسید و شبها
نسبت به بهار بیشتر میخوابیم
#جواد_محمدی_دهنوی
•.
ای دختر اشک های یکریز!
بارانی جذاب غزل خیز!
معشوقهی صدهزار شاعر!
زیبای هزار رنگ! پاییز!
#محدثه_نبی_حسینی
-ایهام🍁
در روزهای غم زده شادی علاج نیست
در کوچه سار شب خبر از ابتهاج نیست
رونق گرفته عادت مردم به بی کسی
وقتی که سکه های محبت رواج نیست
محکم نشسته ایم بدانند دیگران
"پاییز اضطراب درختان کاج نیست"
شرمندگی نصیب شما می شود ولی
ما را به روسیاهی تان احتیاج نیست
آب از سر تمام غزلها گذشته است
هر عاشقانه ای که بهایش حراج نیست
کشورگشایی دلِ شب شاه بیت ماست
باور نمیکنی غم ما تخت و تاج نیست
ای عشق ای بهانه هر لحظه مان بیا
تاریک شد جهان و به دستش سراج نیست
#پریسامصلح
هم گریهی تو شبیه باران زیباست
هم خندهی تو باعث دلگرمی ماست
معجون همین گریهی با خندهی تو
حتی به مذاق مردگان حکم شفاست
#مهتاب_بهشتی
فصل ِنامهربان ِ مِهر شده!
بوی نا میدهد کتانی ِنو..!
خط اتوی فرم ها، نافرم..!
کِیفِ کیفِ جدید، ناکوک است!
و همین ست قصه تا وقتی
که دلی
چشم بر وجدانِ زرورق پیچ شده ی عاطفه ها!دوخته است...!
#ریحانه_آربی
پاییز تون بخیر و غم تون خزان
نامهی آخرت به دستم رسید
بالاخره تونستی پستش کنی!
خیلی پلا میونمون خراب شد
دیگه نمیتونی درستش کنی...
جون به لبم رسید تا رامم بشی
چجوری این آتیشو خاموش کنم
شاید ببخشمت ولی محاله
نامهی آخرو فراموش کنم
نوشتی آسمونمون تموم شد
هرچی که بوده بینمون تموم شد
تو ساده رد شدی ولی جدایی
خیلی برای من گرون تموم شد
تو آسمون عشق من پریدن
یه ذره بال و پر میخواس، نداشتی
بهم نگو تقصیر سرنوشته
عاشق شدن جیگر میخواس، نداشتی!
با این حساب حرفی دیگه نمونده
منم دیگه حرفامو جَم میکنم
یه مشت غزل میمونه، چندتا نامه
اونم یه خاکی تو سرم میکنم...
#حامد_عسکری
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
📖حدیث امروز :
✳️ امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) :
سوگند به خدایی که هر صدایی را میشنود ، هر کس دلی را شاد کند ؛ خداوند از آن شادی برای او لطفی قرار می دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید.
📗 نهج البلاغه ، حکمت ۲۵۷
🪧تقویم امروز:
دوشنبه
☀️ ۲ مهر ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۹ ربیعالاول ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 23 سپتامبر 2024 میلادی
🔖 مناسبت امروز:
🪖هفته دفاع مقدس
سلام امام زمانم✋🌸
این تار ناپیداے محبت را تو از آستان معطرت به قلبم کشیدهاے ...
تو بیآنکه ببینمت، اینگونه مرا بیقرار چهرهے دلربایت کردهاے ...
تو بیآنکه لایق باشم، تار و پود وجودم را با یاد خودت پیوند زدهاے ...
تو چشمان بینصیبم را به مسیر سبز انتظار، دوختهاے ...
تو مرا شیفتهے خود کردهاے ...
تو چقدر خوبی، چقدر مهربانی، چقدر عزیزے، چقدر نزدیکی ...
کاش ببینمت پیش از آنکه بمیرم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهم جا بده توی حرم . . . ❤️🩹 .
صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚
🍃رو به شش گوشهترین
قبلهی عالم
هر صبح بردن نام
حسیـــن بن علی میچسبد:
چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست
اَبــاعَبـــــدالله...
هرکسی داد سَلامی به تو
و اَشکَش ریخت ،،،
او نَظـَرکَــردهی زَهــراست...
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
ارباب بيکفن ســــــــلام...
#صبحم_بنامتان_اربابم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️برای هموطنانم که در عمق زمین به سوی آسمان پَر کشیدند
▫️ویدیویی که محسنچاوشی به مناسبت حادثه معدن طبس منتشر کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر انتخابی مهدی خادمیان در مرحله اول رقابت شاعران
🔹
با ارسال نام شاعر محبوب خود به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۰۴۳ در انتخاب شاعر منتخب مردمی سهیم باشید.
🔹
کاری از گروه ادب و هنر شبکه چهار
سیما
🔹
مهر. امسال شد بسی نامهربان
رفت سوی معدن ویک لقمه نان
جایزردی سرخ شد روی زمین
مرگ آمد سوی معدن
ناگهان
نان معدن چی بخون آغشته شد
وای براین.مهر ولعنت بر زمان
---------
صدیقه شا داب نیک
------------
هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست
دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست
در سرایی که کرمخانه و بیت الحسن است
منصب حضرت جبریل، فقط دربانی ست
با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا
هرگز اینگونه نگفته ست، که دیگر جا نیست
کل دارایی خود را به گدا می بخشد
هرگز اینطور نگوید که "ندارم" یا "نیست"
مطمئن باش هر آن چیز که خواهی بدهد
درِ این خانه سخن از "اگر" و "اما" نیست
ثبت رسمی بکنم، هر چه که دارم از اوست
هر چه دارم بخدا جز کرم مولا نیست
ما "حرمساز"، حسن نیز "حرم دار" شود
زودِ زود است، وقوعش بخدا رویا نیست
سر به مُهر است، غمی که به دلش داشت حسن
هیچ کس باخبر از غصه ی این آقا نیست
همره مادر خود بود، ولی کودک بود
داد میزد که نزن ، مادر من تنها نیست
داد میزد که نزن، صورت او برگ گل است
مگر این را که زدی، انسیة الحورا نیست؟
وای از آن لحظه که فریاد برآورد حسن
به روی چادر صدیقه که جای پا نیست
باز ، با این همه غصه، به حسینش میگفت
هیچ روزی بخداوند، چو عاشورا نیست
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جـان
فکرکردن به غم و غصه ی مادر سخت است
خواندن روضه ی #در چند برابر سخت است
از #حسین این همه اصرار #حسن حرف بزن
از حسن بغض پی بغض، برادر سخت است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدسجاد_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
گنج معدن مال تو سهم پدر گرد زغال
برج های زرنشان از تو از او مرگ و زوال
عاقبت هم جان سپارد در میان دود و گاز
با تمام عشق ها و آرزوهای محال
#ایران_طبس_تسلیت
#نیره_جهانشاهی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
با دسـت پر از پینه به مــــا نان دادی
درس شـــــــرف و امید و ایمان دادی
رفــــــــــتی پی رزق خود ولی بابا جان
در دست فرشتهها چه شد جان دادی
━━━━💠🌸💠━━━━
#فرزانه_پورنظری
#معدن_طبس◾️
دیدم به چشمم آرزوی مرده ی معدن دیدم به اشک و خون قد تاخورده ی معدن آجر شود آن سفره ای که نان بعضی ها آجر شد و افتاد روی گرده ی معدن آن تیشه کابوسی شد و بیرون زد از صخره باروت آتش شد برای خنده ی معدن عمری برای لقمه ای نان بر جگر می زد آن کارگر که نقش زد بر پرده معدن نانی که سیمان بود و ابی گرم تر از درد گل پوچ شد در زیر صد ها وعده ی معدن او باشرف رفته ولی ای وای بر هر که او با اضافه خواهی اش شد برده ی معدن زینب - حسامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ 🖤
پدرم را خدا بیامرزد ، مردِ سنگ و زغال و آهن بود سالهای دراز عمرش را ، کارگر بود ، اهل معدن بود
از میان زغال ها در کوه، عصر ها رو سفید بر میگشت سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله ای فروتن بود
پا به پای زغال ها میسوخت !سرخ می شد، دوباره کُک میشد کورهای بود شعلهور در خود ،کورهای که همیشه روشن بود
بارهایی که نانش آجر شد ، از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش،یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود
از دل کوه های پابرجا ، از درون مخوف تونل ها هفت خوان را گذشت و نان آورد ، پدرم که خودش تهمتن بود
پدرم مثل واگنی خسته ، از سرازیر ریل خارج شد بی خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود
مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد ، کارگر بود ،اهل معدن بود.
"موسی عصمتی"