eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
در من غم تو جان جهان بود و زمان بود گویی تو نبودی وغمت کل جهان بود گفتم سخنی گفت سکوت باید و شاید بربست دهانی که پر از شعر بنان بود می خواست دلم پر بزند تا خود این درد اما قفس،سینه ی من دل نگران بود می خواست بخواند زتو بیتی زسر شوق هر واژه سرود باز نشد شعر وهمان بود تا خواست زند بر ره دیگر دل خود را سوزاند نگاهی که ازان دل نگران بود در محفل ما شعر وشعور و دل عاشق مجنون شد وبا لیلی خود ورد زبان بود یک بار تو را دیدم و عمری است خزانم عمرم به فنا رفت و کنارت دگران بود ----------------- صدیقه شا داب نیک -----------' --------
آدینه شعر آه را با ناله سودا می‌کنم شرح فراغ از عشق را با اشک انشا می‌کنم با گریه جارو می‌زنم صحن و سرای سینه را دل را برای مقدم پاکت مهیّا می‌کنم یک مثنوی دلدادگی در کام جانم ریخته با شاعری این راز را یک روز افشا می‌کنم شعبان که می‌آید دلم از نو هوایی می‌شود جشنی برای دیدنت در دیده برپا می‌کنم دل را مهیا می‌کنم، با باغ نجوا می‌کنم امروز را با شوق تو من صبح فردا می‌کنم می آیی و می بینمت دلخوش به دیدار توام من از خدا تنها تو را آقا تقاضا می‌کنم
شأن نزولِ مُصحفی از بی‌قراری‌ام من آیه‌آیه سوره‌ی چشم‌انتظاری‌ام جان است اینکه جسم مرا ترک می‌کند مرگ است اینکه آمده در سوگواری‌ام پاییزِ پشت خانه رهایم نمی‌کند محبوسِ کوچه‌های پر از بی‌بهاری‌ام دارد تمامِ جان و تنم درد می‌کند دردا که رفتن تو شده زخمِ کاری‌ام ای صبح و ظهر من، شب من، ای همیشه‌ام! از لحظه‌ای که بی‌تو بمانم، فراری‌ام... اصلاً خطاست اینکه بگویم ندارمت من دارمت هنوز، تویی که نداری‌ام‏🥲
🌸 آبی ترین آستانه احساس آغازین روزهای ماه «شعبان» است ودلم در اوج لحظه های سبز، با یادت پر می گیرد؛ تا آن سوی پروازهای آبی عشق!تا آن سوی تبسّم های سپید یاس! تا سبزترین کوچه، در نگاهِ مشتاق «مدینه»!تا آبی ترین آستانه احساس! پباز هم کربلا! کربلا! باز هم در اوج لحظه های سبز با فراوانی یادت همراه می شوم؛ مدینه! و «قنداقه ای» که فرشتگان برای تماشایش از روح القدس علیه السلام نوبت می گیرند! مدینه و هیجان توّلد نیمه دوم سیب!مدینه و تبسّم های تازه شکفته پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ! مدینه و عشق بازیِ نگاه عاشقانه مولا علیه السلام !مدینه و آغاز مرثیه ای در چکامه زهرا علیهاالسلام ! مدینه و کوچه هایی که در عطر سیب گم می شوند! مدینه و... باز هم کربلا، باز هم تصویر میدان: نیزه و شمشیر و زخمی سختْ جانکاه! آه! نمی شود بی نام کربلا، یاد از «حسین علیه السلام » کرد. باز هم ذهن مرا «قنداقه» ای آکنده از عطر سیب از کربلا به سمت مدینه می برد؛ هنگامی که تمام فرشته ها، برای دیدارش نوبت می گرفتند و آسمان به پاسِ قدمش، کهکشانی از نور، زیر پایش گسترده بود. تولّدی بسیار شبیه به هم!یکی سبزسبز عروج می کند، دیگری سرخ سرخ! یکی از آغوش مدینه به معراج می رود، دیگری از آغوش کربلا! عرش، به تبسّم امام حسین علیه السلام لبخند می گشاید و به گلخند علی اصغر علیه السلام ، تلخ می گرید! مولا جان، ای زیباترین نام شهادت، ای جاودانه ترین داغ کربلایی!خوش آمدی، که اگر نمی آمدی، عاشق شدن معنایی نداشت! فدای دقایق شیرین تبسّمت که آکنده از عطر سیب بود.
1.98M
باسلام ..👏🌸👏🌸👏🌸 گوشه ای ازسرودجشن ماه شعبان .ولادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام . درلاله آبادزرگرشهر..بابل ..درجمع مجمع قمربنی هاشم کریمکلا وحومه و مردم شریف و بزرگوار..بامیزبانی حاج آقامحمودی ......با دلنوشته و اجرای خادم الحسین توحیدی کریمی .....صلوات..... ارسالی یکی از اعضا
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم" 🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم: 🪧تقویم امروز: 📌 شنبه ☀️ ۱۳ بهمن ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۲ شعبان ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 1 فوریه 2025 میلادی 📖 حدیث امروز: ✳️ امام صادق علیه‌السلام : هر کس از شما که در حالِ انتظار ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف از دنیا برود، همچون کسی است که در خیمه و همراه آن حضرت به سر می‌برده. 📚بحار، ج ٥٢، ص ١٢٦ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
❣ ‌تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد سبب وصل به دلدار مهیا گردد ‌دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد ‌چشمها منزل خورشید جمال تو شود عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد ‌یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد
🌷سلام بر شعبان و اعیادش ، سلام بر حسین و عباسش ، سلام بر سجاد و سجودش ، سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش. آغاز ماه رسول خدا ، ماه شادی آل الله مبارک باد سلام برشماخوبان روزشنبه تون شاد ✨حلول مبارک✨
خلیل خواست که در راه حق جوان بدهد بنا نبود کسی جز تو امتحان بدهد نبی شبیه عبایی تورا به دوش گرفت که تار و پود کسا را به ما نشان بدهد کسی که قدر تو را چون حبیب فهمیده رواست پای غمت لحظه‌لحظه جان بدهد ندیده بود به چشمش زمین، ز خلق کسی که خون کودک خود را به آسمان بدهد نماز از تو بجا مانده و سزاوارست اگر به نام تو هر مأذنه اذان بدهد کجاست غیر حسینیه مکتب درسی که پای روضه‌ی تو عشق یادمان بدهد ✍
هر صبح با خیال تماشای گنبدت می‌ایستم به رسم ادب رو به مرقدت تو راه مستقیمی و من وصل می‌شوم با تو به رودخانهٔ لطف سرآمدت هر صبح با زیارت از راه دور تو نزدیک می‌شوم به تو و راه و مقصدت پیش از سلام من به تو، ناگاه می‌وزد از سمت کربلای تو عطر خوش‌آمدت از پشت بام تا حرمت راه اندکی‌ست قدر «سلام» فاصله دارم ز مرقدت حال خوشی دوباره به من دست داده است حال نماز، زیر رواق زبرجدت با هر سلام بیعت من تازه می‌شود هم با تو، هم تمام شهیدان مشهدت سینِ سلام، در دهنم خشک می‌شود شرمنده‌ام از این همه الطاف بی‌حدت پیچیده در هوا نفحات سلام تو آقا! تو را به مِهر و مرام زبانزدت محتاج کن همیشه به این رزق‌ها مرا محتاجِ مهربانی و رزق مجدّدت ✍
سحر که چلچله‌ها بال شوق وا کردند سفر به دشت دل‌انگیز لاله‌ها کردند سفر به سوی سلیمان، سفر به سمت بهار سفر به آینه با هُدهُد سبا کردند به سایه‌سار نبوت در آستانۀ وحی ملائک از سر اخلاص رَبَّنا کردند شنیده‌اند که در دامن رسول خداست عطیّه‌ای که به زهرای او عطا کردند به شوق آن‌که بچینند گل ز دیدارش فرشتگان مقرّب، خدا خدا کردند سرود عاطفه را با مهاجران خواندند به رسم سابقه، انصار را صدا کردند به یک نگاه محبت امیدها بستند شبی که دیده به دیدار دوست وا کردند در او ترانۀ خورشید و ماه جاری بود اگر تلاوتِ وَالشّمسِ وَالضُّحی کردند.. مدینه شاهد لبخند ناز کوثر بود که جشن عاطفه وعشق را به پا کردند حدیث روشن معراج سیدالشهدا حکایتی‌ست که با خیل انبیا کردند جمال دلکش این ماه را، نگاه کنید که نذر بوسۀ پیغمبر خدا کردند :: در آن محیطِ صفا، موج می‌زد آرامش چه شد که صحبت طوفان کربلا کردند دخیلِ اشک به شش‌گوشۀ ضریحِ حسین گره زدند و به اصحاب او دعا کردند حسین گفت به یاران، حدیثی از عرفات که دست شُسته ز جان، روی بر منا کردند حسین درس شهادت به عاشقان آموخت که هر کجا چمنی بود، نینوا کردند حسین داد به هر روز رنگ عاشورا بنی‌اُمیّه اگر عید را عزا کردند حسین روح شهامت دمید در گل‌ها که ارغوان و شقایق به خون شنا کردند حسین غرق مناجات بود مثل نسیم نگاه زینب او را گره‌گشا کردند مجاهدان فضیلت به عرصۀ ایثار به این امامتِ بشکوه اقتدا کردند تمتّعی که حسین از ثواب عمره گرفت حصار محکم آیین مصطفی کردند به پاس آن همه سعی بلیغ و صبر جمیل جمال روشن او را خدانما کردند به ساق عرش نوشتند نام ثارالله بر این صحیفۀ فرخنده مرحبا کردند شمیم تربت پاکش به هر کجا که رسید کبوتران حرم نیت شفا کردند حیات در نظر او عقیده است وجهاد که این ودیعه نهان در نهاد ما کردند به آفتاب قسم، جلوه در محبت اوست خوش آن گروه که بر عهد او وفا کردند «شفق» به ساقی لب‌تشنگان چو دل می‌بست «معاشران گره از زلف یار وا کردند» ✍