eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
39 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام بر نویی که حال بیدار شدی و سری به گروه خودت زدی دلت شاد باد آرزو می کنم یک شنبه خوبی را داشته باشی برای من هم دعا کن دلی دارم که مشتاق مهدی است سری دارم که سامانش مهدی است الهی ان ده که بی نیاز خلق باشم چنان ده که سرافراز باشم سروش .ش وقت نماز صبح التماس دعا
...و به آنان گفتم : سنگ آرایش کوهستان نیست همچنانی که فلز، زیوری نیست به اندام کلنگ! و من آنان را به صدای قدم پیک بشارت دادم و به نزدیکی روز، و به افزایش رنگ...
ای که برداشتی از شانه‌ی موری باری بهتر آن بود که دست از سر من برداری ظاهر آراسته‌ام در هوس وصل، ولی من پریشان‌ترم از آنم که تو می‌پنداری هرچه می‌خواهمت از یاد برم ممکن نیست من تو را دوست نمی‌دارم اگر بگذاری موجم و جرأت پیش آمدنم نیست، مگر به دل سنگ تو از من نرسد آزاری بی‌سبب نیست که پنهان شده‌ای پشت غبار تو هم ای آینه از دیدن من بیزاری؟
4_5857385254783813879.mp3
1.8M
ساقی! به نور ِ باده برافروز جام ِ ما مطرب! بگو که کار ِ جهان شد به کام ِ ما ما در پیاله عکس ِ رخِ یار دیده‌ایم ای بی‌خبر ز لذت ِ شرب ِ مدام ِ ما! هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده‌ی عالَم دوام ِ ما چندان بود کرشمه و ناز ِ سَهی قدان کاید به جلوه سرو ِ صنوبر خرام ِ ما ای باد! اگر به گلشنِ اَحباب بگذری زنهار عرضه ده بر ِ جانان پیام ِ ما گو نام ِ ما ز یاد به عمدا چه می‌بری خود آید آن که یاد نیاری ز نام ِ ما مستی به چشم ِ شاهد ِ دلبند ِ ما خوش است زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ِ ما ترسم که صرفه‌ای نبرد روز ِ بازخواست نانِ حلالِ شیخ ز آب ِ حرام ِ ما حافظ! ز دیده دانه‌ی اشکی همی‌فشان باشد که مرغِ وصل کند قصد ِ دام ِ ما دریای اخضر ِ فلک و کشتیِ هلال هستند غرقِ نعمت ِ حاجی قوام ِ ما حافظ ارسالی از سروش.ش
🌸هـزار سلام 💗به نشانه ی 🌸هـزار دعای سلامتی 💗و هـزار درود 🌸به نشانه ی 💗هـزار آرزوی زیبا 🌸تقدیم شما باد 💗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز صبح یکشنبه ای پُر برکت و با شکوه👌 با صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💖 و خاندان مطهرش💖 💖اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 💖وَ آلِ مُحَمَّدٍ 💖وَعَجِّلْ فرجهم نور مبارک مگر جمال محمد عشق محمد بس است و آل محمد اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم سروش.ش
دارم سخنی باتووگفتن نتوانم.mp3
622.1K
دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم این دردِ نهان سوز نهفتن نتوانم تو گرمِ سخن گفتن و از جامِ نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیالِ تو چو مهتابِ شبانگاه گر دامنِ وصلِ تو گرفتن نتوانم دور از تو، منِ سوخته در دامنِ شب ها چون شمعِ سَحَر یک مژه خفتن نتوانم فریاد ز بی مهری ات ای گل که درین باغ چون غنچه ی پاییز شکفتن نتوانم ای چشمِ سخن گوی تو بشنو ز نگاهم دارم سخنی با تو وگفتن نتوانم
شمع دیدم گرد او پروانه ها چون جمع ها.mp3
452.9K
شمع دیدم گرد او پروانه‌ها چون جمع‌ها شمع کی دیدم که گردد گرد نورش شمع‌ها شمع را چون برفروزی اشک ریزد بر رخان او چو بفروزد رخ عاشق بریزد دمع‌ها چون شکر گفتار آغازد ببینی ذره‌ها از برای استماعش واگشاده سمع‌ها ناامیدانی که از ایام‌ها بفسرده‌اند گرمی جانش برانگیزد ز جانشان طمع‌ها
جز حب علی نیست بَنای رجبیون جز نام ولی نیست به نای رجبیون روزی که خدا ماه رجب را به علی داد فرمود که فردوس برای رجبیون 💐💐💐💐💐 ارسالی سروش.ش
خدایا خسته و زارم ازین دل شو و روزان در آزارم ازین دل مو از دل نالم و دل نالد از مو زمو بستان که بیزارم ازین دل باباطاهر
بی لشکریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست فرمانبریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست با پرچم سفید به پیکار می‌رویم ما کمتریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست ! فریاد می‌زنند ببینید و بشنوید کور و کریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست تکرار نقش کهنه‌ی خود در لباس نو بازیگریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست آیینه‌ها به دیدن هم خو گرفته‌اند یکدیگریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست همچون انار خون دل از خویش می‌خوریم غم پروریم، حوصله‌ی شرح قصه نیست آیا به راز گوشه‌ی چشم سیاه دوست پی می بریم؟ حوصله‌ی شرح قصه نیست
یعنی در میان صد هزاران مثنوی بوی یک تک بیت ناگه و کند
🔅یا امام علی النقی الهادی🔅 ▪️رودیم و موج های خروشان میاوریم ▪️با اشکهایمان همه طوفان میاوریم ▫️مثل همیشه مست کلام هدایتت ▫️با هر فراز "جامعه" ایمان میاوریم ▪️از سامرا به شیعۀ خود یک اشاره کن ▪️مردانی از قبیلۀ سلمان میاوریم ▫️سربازهای پا به رکابی برایتان ▫️اصلا سپاهی از خود ایران میاوریم ▪️مردانت از تمام زمین جمع میشوند ▪️ما نیز پرچمی ز خراسان میاوریم 🌷اللّهمّـ عجّل لولیّڪ الفرج🌷
همینکه در تنش زهر شب افتاد امام از تاب و تب افتاد چو وارد کردنش در بزم شادی بیاد عمه جانش افتاد
تا این که دید در وسط بزم عیش و نوش جام شراب چیده شده در برابرش   در ذهن خویش خاطره ای را عبور داد افتاد یاد لعل لب جدّ اطهرش   بزم شراب ... تشت طلا ... چوب خیزران می زد یزید بر لب او پیش دخترش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- ‏سعدی!چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو + ای بی‌بصر! من می‌روم؟ او می‌کشد قلاب را
ای جانِ جانِ جانان، از ما سلام برخوان رحم آر بر ضعیفان، عشق تو بی‌امان است السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ
بگذار کمی عرض ارادت بنویسم دور از تو و با نیت قربت بنویسم سجاده ی شب پهن شده، حی علی شعر بگذار برایت دو سه رکعت بنویسم بگذار که ده مرتبه در ظلمت این شهر یا هادی و یا هادیِ امت بنویسم شاید که چنان رود سر راه بیایم بر صفحه ی صحرای جنون خط بنویسم مقصود من از “یا من ارجوه رجب ها” غیر از تو، که را وقت عبادت بنویسم؟ با ذره ای از مهر تو، ای چشمه ی خورشید از نور تو، تا روز قیامت بنویسم با این همه آلودگی، ای آیه تطهیر از سوره ی انفاق و کرامت بنویسم برداشته باد از رخ تو پرده و من نیز بی پرده برای تو روایت بنویسم شیر آمده از پرده برون با نفس تو تا من هم از این رتبه ی خلقت بنویسم تو ضامن شیر و پدرت ضامن آهوست حق دل من نیست که حسرت بنویسم من شاعر چشم تو ام، المنّه لِلّه پس می شود از روی بصیرت بنویسم هر لحظه چنان لاله بر افروختم از داغ، هر آینه از درد به حیرت بنویسم از غفلت ما بوده که شاهین شده کرکس پس با قلم شرم ز غفلت بنویسم از سنگ زدن بر دل آیینه بگویم از سوختن پرده ی حرمت بنویسم دست و قلمم نه، دهنم بشکند امروز چیزی اگر از حد جسارت بنویسم من آمده ام نقطه سر خط بنویسم از جامعه، از شرح زیارت بنویسم ای مهبط وحی، ای نفست معدن رحمت بگذار که از چشمه ی حکمت بنویسم وقتی که تویی راه رسیدن به خداوند این قافیه را نیز هدایت بنویسم آه ای دهمین ذکر مجیبّ الدعواتم مضطرم و بگذار که حاجت بنویسم حالا که نوشتند: و کنتم شفعایی بگذار ز اسباب شفاعت بنویسم از خون گلویی که به قنداقه نشسته از دست قلم گشته ی غیرت بنویسم من آمده ام نقطه سر خط بنویسم از مردم نا مرد شکایت بنویسم از زهر جگر سوز نوشتم که بسوزم از تشنگی ات وقت شهادت بنویسم از رفتن باپای پیاده پی مرکب از ماندن در هرم حرارت بنویسم شب… بزم شراب…آیه تطهیر…تعارف باید چقدر ذکر مصیبت بنویسم من آمده ام نقطه سرخط بنویسم برمنتقمش نامه دعوت بنویسم الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج شاعر: محسن عرب خالقی
ما و دعای جامعه و دستِ التماس آقا! شما و جامعۀ ما که مبتلاست یا القلوبِ همه رو سیاه‌ها امشب، هدایتِ دلِ‌ما، آرزوی ماست ..‌
مداحی آنلاین - کبوترم کبوتر خسته ی یک گنبد نوساز - سیدرضا نریمانی.mp3
10.36M
🔳 (ع) 🌴کبوترم ... 🌴کبوتر خسته یک گنبد نوساز آقاجانون 🎤 👌بسیار دلنشین
. مولای من تو از تبار احمدی مولا علی بن محمدی مولا بین همه سرآمدی مولا یا امام هادی منم گدات یا امام هادی جونم‌فدات یا امام هادی از کرمت دعوتم کن بیام به سامرات یا امام هادی ابن جواد(۴) مولای من زیارت جامعه ات نور است ریزه خور سفره ی تو حور است حریم تو چو وادی طور است حریم تو مولا بهشت ماست مهرت تا محشر در سرشت ماست از بس که خوب و با کرامتی عجین حبت با سرنوشت ماست یا امام هادی ابن جواد(۴) مولای من هادی دین امام معصومی چو مادرت فاطمه مظلومی از زهر معتمد تو مسمومی معتمد تو را کرده خون جگر زهر ستم بر تو کرده اثر آتش کینه ی دشمن تو بر جسم و جان تو زده شرر یا امام هادی ابن جواد (۴) مولای من در سامره مولا شدی تنها خون شد دلت ز دست دشمن ها سامره شد ز داغت عاشورا جود و کرامت بوده عادتت تا لحظه ی مرگ و شهادتت از بس که غریبی به سامرا کسی نیامده عیادتت یا امام هادی ابن جواد(۴)