eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
نازد بہ خودش خدا ڪه حیدر دارد💚 دریاے فضائلے مطهر دارد💚 همتاےعلےنخواهد آمد والله💚 صد بار اگر ڪـ🕋عبہ ترڪ بردارد💚 (ع)🌸🌺 اَلـــلّهُمَّ ؏َجِلْ لــــِوَلیـــِکَـــ الْفـــَرَج
پدر جان در دل تنگت چه ابری بود؟ که من چندان که می‌گریم هنوزش هیچ پایان نیست چه صبری داشتی، اما از آن دندان که بر هم می‌فشردی همچنان خون در دلم جاری‌ست... غمت با من درین شب‌های ابری زنده ماند اما نمی‌دانم امیدم در دل تنگ که خواهد زیست...؟ 🖤
🍃ايوان نجف عجب صفائي دارد 🍃حيدر بنگر چه بارگاهي دارد 🍃اي كعبه به خود مناز از روي شرف 🍃جايت بنشين كه هر كه جائي دارد 🍃هرگز نكند واهمه از روز جزا 🍃هر كس چو علي پشت وپناهي دارد 💐 ولادت با سعادت حضرت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام و روز پدر بر شما مبارک باد💐
haafez-ghazal182-dezkade.com_.mp3
1.44M
غزل شمارهٔ ۱۸۲     حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست بوسه‌ای چند برآمیز به دشنامی چند زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند ای گدایان خرابات خدا یار شماست چشم انعام مدارید ز انعامی چند پیر میخانه چه خوش گفت به دردی کش خویش که مگو حال دل سوخته با خامی چند حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺 سلام علیکم و رحمت الله و برکاته 🍀بسم الله الرحمن الرحیم 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ☀️ صبح روز پنجشنبه ، هفتم اسفند و سیزده رجب المرجب به خیر 📿 ذکر روز پنجشنبه : صد مرتبه 💐لااله الاالله الملک الحق المبین💐 ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ از پـیـمبـر یا خــدا درباره ی حـیــدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به خوبی می شناسد باغبان خویش را وصف ساقـی نجف را از مـی کـوثر بپرس معنی مـرد خـدا را نیمه شب از نخـل ها معنی شیر خــدا را روز از لشکـر بپـرس هـیچ دیواری نمی شد مـانع راه عـلــی از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای (سلونی) زنـده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه، فرار از جنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بـدر یا احـزاب یا خـیـبـر بپرس گاه برتر می شود یک نوکر از صد پادشاه این تنـاقض علتی دارد که از قـنـبـر بپرس در جهنم با عـلــی یا در بهشت بی عـلــی؟ شوق آتـش را از ابـراهـیــم پیـغمـبـر بپرس جمع خواهد شد محمد با علی در یک بدن؟ ما نمی فهمیم این را، از عـلــی اکـبـر بپرس نوكر نوشت: مولی جان اگر پوچم، اگر هیچم، اگر مجنون و حیرانم تو ذره پروری کردی که من اکنون غزل خوانم الایاایهـا الساقــی، ادر کـاسأ و نـاولـهـا توکلت علی الحیدر، که من آلوده دامانم صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين میلاد با سعادت مولود کعبه حضرت علی (ع) و روز پدر مبارک باد🌺
مولای ما نمونه دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است وقت طواف دور حرم فکر می‌کنم این خانه بی‌دلیل ترک برنداشته است دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه‌ای برای پیمبر نداشته است سوگند می‌خورم که نبی شهر علم بود شهری که جز علی در دیگر نداشته است طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرئیل واژه‌ی بهتر نداشته است این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست برابر نداشته است ❤️😍
بخت بازآید از آن در که یکی چون تو درآید روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی پیش نطق شکرینت چو نی انگشت بخاید گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید دل به سختی بنهادم پس از آن دل به تو دادم هر که از دوست تحمل نکند عهد نپاید با همه خلق نمودم خم ابرو که تو داری ماه نو هر که ببیند به همه کس بنماید گر حلالست که خون همه عالم تو بریزی آن که روی از همه عالم به تو آورد نشاید چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید سعدیا دیدن زیبا نه حرامست ولیکن نظری گر بربایی دلت از کف برباید
طاق ابروی توازکون ومکان ما را بس گوشه چشم تو از ملک جهان ما را بس هوس بوس نداریم و تمنای کنار جلوه خشکی ازان سرو روان ما را بس ماکه باشیم که زخم تو شود قسمت ما؟ دیدن تیر درآغوش کمان مارا بس می‌توان دفتری از نیم سخن انشا کرد حرف رنگینی ازان غنچه دهان مارا بس خضر در چشمه حیوان ز سیاهی ره برد خال و خط رهبر آن کنج دهان ما را بس ساغر می بدل چشمه کوثر داریم روی ساقی عوض باغ جنان مارا بس واصل بحر شود خاک ز همراهی سیل مرکب تن می چون آب روان مارا بس صائب این آن غزل حافظ شیراز که گفت این اشارت ز جهان گذران ما را بس
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته میلاد حضرت علی علیه السلام ای تماشایی‌ترین مخلوقِ خالق یاعلی عشق و معشوقِ خدا اِی عبدِ عاشق یاعلی لافَتی اِلّا علی لاسیف اِلّا ذوالفقار شد مَلَک مدّاحَت اِی شمسِ حقایق یاعلی از خدا از مصطفی یک پلّه پایین‌تر ولی... برتر از کون و مکان سَر از خلایق یاعلی دین تویی ایمان تویی میزان تویی قرآن تویی شرحِ فاروقی و در هر جبهه فائق یاعلی یا علیِ ابنِ اَبیطالب امیرِ کائنات علّتِ خلقِ جهان قرآنِ ناطق یاعلی میهمانِ معتکف‌های حریمِ رب شدم شکرُلله از غلامانِ اَبَاالزّینب شدم می‌زنم تسبیح می‌گویم علی جان... جان علی توبه از آدم وَلیکن علّتِ غفران علی آتشِ نَمرود اگر سرد و گوارا شد بدان گفته ابراهیم یار و یاورِ رحمان... علی می‌شکافد با عصا موسی اگر دریا بدان... زیرِ لب گفته مُکرّر او در این میدان علی مرده زنده می‌شود با یک دمِ عیسی اگر... آن دمی بوده که دم زد از شَهِ مردان علی احمدِ مختار هم با آذری‌ها هم نواست هر کجا گفتند اِی جانیم سَنَه گوربان علی میهمانِ معتکف های حریمِ دلبرم دین اگر دارم خدایا زیرِ دِیْنِ حیدرم تکیه‌گاهِ روزهای بی‌کسیِ مصطفی سرپناهِ روزِ محشر مرتضی شاهِ ولا روزها در معرکه طوفان به‌پا می‌کرد و شب... مَرکبِ بازیِ طفلانِ یتیم و بی‌نوا می‌نشیند روی زانو پای منبر جبرئیل تا بگیرد درسِ توحید و ادب عشق و حیا خُرده‌نانِ سفره‌اش روزیِ میکائیل‌ها صورِ اِسرافیل ذکرِ یاعلیِ مرتضی اِبنِ‌عَبدُوَد زمین افتاد با یک ضربه‌اش کنده با یک دستِ خود دروازه‌های قلعه را میهمانِ معتکف‌های حریمِ بندگی... یاعلی گفته اگر خورده زمین در زندگی رو به ایوانِ طلا ذکرِ لبم یاحیدر است خوش به حالِ هر که در این خانه عبد و نوکر است زاهدان دل‌خوش به تقوا و عبادت کرده‌اند دلخوشم من هم به اینکه شاه ذرّه‌پرور است گرد و خاک زیرِ نَعلینِ علی شمس و قمر نُه فَلَک وابسته به نیمه‌نگاهِ قنبر است عیدِ ما روزی‌ست که تیغِ دودَم دارد نگار ذوالفقارِ مرتضی اسبابِ کارِ دلبر است می‌رود بر بامِ کعبه می‌زند دم از علی اَشهَدُ اَنَّ علی با لحنِ آقا محشر است میهمانِ معتکف‌های حریمِ انتظار بی‌قراری می‌کند تا روزِ دیدارِ نگار