eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ تنور فاطمه را گرم کرده‌ای بانو تمام طایفه‌ات را خدا بیامرزد! ━━━━💠🌸💠━━━━
قدر تمام چای‌های تلخ دنیا دنیای من بی‌چای چشمان تو تلخ است
ای گل! دلم از یاد تو عطاری شد از سینۀ خسته رفع بیماری شد در وقت عیادت تو از من ای ماه! خورشید درون جان من جاری شد 🌱 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
🛑 ۱۵ رباعی زیبا، سروده شده توسط شاعران گروه شعری مداقه، با لحاظ عبارت مقدس «جمهوری اسلامی ایران» در مصرع چهارم، بمناسبت ۱۲ فروردین،روز جمهوری اسلامی: آنگونه که تا همیشه قرآن، باقیست یا در دل پاک، نور ایمان، باقیست تا لحظـــهٔ برقــراری دولت عشــق «جمهوری اسلامی ایران باقیست» 🔹🔹🔹 پرشور و زلال مثل باران آمد از پاقدم سرخ شهیدان آمد نازل که شد آیات حقیقت بر خاک جمهوری اسلامی ایران آمد 🔹🔹🔹 تا هست خدا حامی ما می ماند ایران وطن نامی ما می ماند شاید که نمانیم خود ما اما جمهوری اسلامی ما می ماند 🔹🔹🔹 با آمدن تو سبز شد گلدانم از روح تو بود جان گرفت ایمانم جان من و دوستان من قربانت جمهوری اسلامی ایران جانم! 🔹🔹🔹 ای در رگ تو خون شهیدان جاری ای مظهر عشق، مرکز بیداری در برگه ی رای مینویسم هرسال جمهوری اسلامی ایران ... آری 🔹🔹🔹 دلخون شده از هزار زخم کاری است با اینهمه از ذلت سازش عاری است تا صبح ظهور نور، ان شاء الله جمهوری اسلامی ایران جاری است... 🔹🔹🔹 عزت داریم کوه ایمان داریم روی سر خود سایه ی سلطان داریم مدیون امام طوس هستیم اگر جمهوری اسلامی ایران داریم 🔹🔹🔹 ای مهد زنان و شیرمــــردان عزیز! قربان تو و پرچم تو جـــــانِ عزیز! بالاست همیشه پرچمت در دنیا جـمـهـوریِ اسـلامیِ ایــــــرانِ عزیز! 🔹🔹🔹 یک آیه به ذوق، باغ رضوان را گفت یک آیه به حزن، مکر شیطان را گفت اما به گمانم آیۀ جاء الحق جمهوری اسلامی ایران را گفت 🔹🔹🔹 نازم به حریمی که چنین محترم است در سایهٔ اهل بیتِ صــاحبْ کرم است قبل از من و تو سروده این را سردار «جمهوری اسلامی ایران حرم است» 🔹🔹🔹 تا داد به دین خویش ملت یاری شد رای خدا به دست مردم جاری تایید حکومت شیاطین، هرگز جمهوری اسلامی ایران، آری ‌🔹🔹🔹 تو در صدف جهان چو مرجان هستی معنای درست لفظ ایمان هستی از سرخی خون شهدا سبز شدی جمهوری اسلامی ایران هستی 🔹🔹🔹 چون اوج شکوفایی ما آینده است پس تا به ابد عزت ما پاینده است تا صبح ظهورِ دولت حضرت یار جمهوری اسلامی ایران زنده است 🔹🔹🔹 چون جانب حق گشوده دست یاری این مُلک نظر کرده، نبیند خواری گویا که فرشتگان عالم گفتند جمهوری اسلامی ایران آری 🔹🔹🔹 در خاک کویر داغ، باران عشق است در وقت ستیز، تیغ برّان عشق است در عالم ایسم‌های خالی از حق جمهوری اسلامی ایران عشق است 🆔ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
آمدم دیدار تو با چشم پرباران دوباره در دلم برپا شده از دوری‌ات طوفان دوباره ریختی در استکان عمر من از چای شوقت پر شده از ذوق دیدارت دل قندان دوباره
سایه‌ام؛ بر روی دیوار عدم افتاده‌ام جان ندارم؛ از دم و از بازدم افتاده‌ام بارش خورشید با تابیدن باران یکی است از خیال شادی و رؤیای غم، افتاده‌ام ذره‌ام؛ گفتم که مهرت می‌برد بالا مرا حال می‌بینم که بین پیچ‌وخم افتاده‌ام می‌رسم آخر به پابوس تو، یادم می‌رود اینکه چندین‌مرتبه در هر قدم افتاده‌ام پیش تو ای ثروت بی‌انتها شرمنده‌ام گاه اگر ناخواه یاد بیش‌وکم افتاده‌ام خورده مهر عشق بر پیشانی دنیا و هیچ- بنده‌ای با خود نگوید از قلم افتاده‌ام آی هستی! باز کن آغوش را بر روی من قطره‌ای هیچم که از ابر عدم افتاده‌‌ام 🌱
آقای من! امام من! آرام جان من! دنیای من! امید من! ای خانمان من! فکرم نمی‌رسد به مقام بلند تو بالی ببخش تا بپرم آسمان من! از رنگ‌ ایستایی و تردید خسته‌ام رنگ یقین و شوق بزن بر جهان من دست مرا بگیر که لغزنده است راه ای هادی تعقل و حس و گمان من از سامرا به جبر تنم بازگشته است جا مانده در کنار ضریح تو جان من هرچند دورم از تو ولی با پر خیال امروز زائرت شده‌ام مهربان من! 🌱
خدا از ما نگیرد هیچ‌وقتی این سعادت را دو قطره اشک.. بیتی شعر... این عرض ارادت را شبیه جسم تو مجروح شد قلب عزاداران نشانی هست در هر مسلکی اهل محبت را مرا از روضه‌خوانانت شمار ای عشق با این شعر چه گویم؟ آه! غربت را؟ جسارت را؟ اسارت را؟ در این ذکر مصیبت جمله‌ای کوتاه هم کافی است خسی کنج تنور انداخت آن خورشید صورت را فقط یک پرسش از کرب‌وبلا در ذهن من مانده که زینب عصر عاشورا چرا نشناخت حضرت را نیفتاده است هرگز بین ما و کربلا دوری فضای روضه‌ها درهم تنیده این مسافت را به طی‌الارض بهلولت چرا حسرت خورم وقتی که صلی‌الله گفته می‌برم حظ زیارت را به جز گریه برایت، نیست امّیدی به اعمالم مگر از واجبات ما پذیرند این عبادت را شبی در خواب دیدم مُردم و یک پیکر بی‌سر به دست خویشتن در کام من می‌ریخت تربت را صلی‌الله‌علیک‌یامظلوم‌یا‌اباعبدالله
دلی شکسته و روحی ترک‌ترک دارم به رنگ سرخِ تبسم به رخ بزک دارم برای زخم غرورم نخواستم مرهم که از ملامت هم‌صحبتان نمک دارم میان شک و یقین در ترددم دائم یقین به دوست ندارم، به خویش شک دارم منی که درپی بوسیدن رخ مرگم چه احتیاج به چرخیدن فلک دارم خزان عمر رسید و خبر نشد از دوست هنوز چشم به برگشت قاصدک دارم 🌱
مرا در دخمۀ تنهایی‌ام آرام بگذارید برای صید این توفان‌زده کم دام بگذارید نمی‌فهمد مذاق ناخوشم طعم نگاهی را شراب تلخ یا شیرین چرا در جام بگذارید شبیه برگ خشکی روی خاک انداختم دنیا بر این موجود بی‌احساس راحت گام بگذارید! چه سهمی داشتم از این جهان غیر از غم غربت؟ غریبان جهان! قبر مرا بی‌نام بگذارید کسی از بغض شعرم تاکنون سر درنیاورده است شروع و آخر هر واژه استفهام بگذارید تمنا دارم ای پروانه‌های مهربان با من! مرا در پیلۀ تنهایی‌ام آرام بگذارید 🌱
رباعیات شاعران محترم گروه وزین "مداقه" برای مظلومیت عزیز او را نزنـیــــــد، نـــا نـــدارد دیگر شیون‌هایش صدا ندارد دیگر این شهر، بدون جنگ هم می‌میرد غزه... غزه... غذا نـدارد دیگر تکرار شده دوباره مضمون بلا درد است که می‌شود عجین با جان ها غزه است و گرسنگی و شمر دوران این شمر همان است که در کرب‌وبلا... امروز دوباره جنگ شد در دهنم قاشق پس از آن، تفنگ شد در دهنم با یاد ظــروف خــالی تــو غــزه! هر لقمه شبیهِ سنگ شد در دهنم آب است دل آب برایت غزه گندم شده بی‌تاب برایت غزه از تشنگی و گرسنگی تلخ تر است خواب خوش اعراب، برایت غزه... آه از غم کودکان تو ای غزه رنج است همیشه نان تو ای غزه ای کاش که می‌رسید برگوش جهان یک لحظه فقط فغان تو ای غزه ای کاش که سنگ و ریگ ها نان بشوند بر مردم غزه قوّت جان بشوند یا از دل آسمان ببارد گندم لب ها همگی شکوفه باران بشوند با چهره لاغر و تن غم‌زده‌ای چشمش شده آیینهٔ شبنم‌زده‌ای دنیای بدون مهربانی یعنی غزه شده خاطرات ماتم‌زده‌ای از گریهٔ بی امان نجاتش می‌داد از حرملهٔ زمان نجاتش می‌داد این کودک قحطی زده را در غزه یک تکهٔ خشک نان نجاتش می‌داد.. ای کاش فقط رنج تو را می‌بردم از لقمه‌ی غصه‌ات کمی می‌خوردم بی‌تاب و گرسنه‌ است طفل‌ات غزه! ای کاش از این درد فقط می‌مردم آری خودش است، واقعی، بی کم‌و‌کاست یک نسل‌کشیِ سخت آنجا برپاست دنیای فریب‌خورده‌ی ما حالا در غزه به چشمِ خویش دیده هولوکاست آه از غم و رنج و اضطرار غزه از حال نزار روزگار غزه از شدت بی‌رحمی صهیون خبیث خم شد قد رعنای نوار غزه برخیز به خاک خشک باران بدهیم برخیز که آبرو به انسان بدهیم هرچند گرسنه است نان کافی نیست از فاجعۀ غزه بیا جان بدهیم در روی زمین فرد مسلمانی هست؟ اصلا اثر از خصلت انسانی هست؟ شرمنده‌ام از روی صبورت غزه از داغت اگر نمردم و جانی هست غزه شده طفل نیمه‌جانی پر درد از غزه نمی‌رسد به جز آهی سرد حکام عرب سکوت تا کی؟ تا کی؟ در بین شما نمانده حتی یک مرد گاوی که دو گوسفند کامل می‌خورد دور و بر یک کوه غذا، قِل می‌خورد در صفحه‌ی گوشی‌اش همان دم می‌دید یک کودک غزه با ولع گِل می‌خورد باید به تن خسته ی او جان بدهیم بر پهنه ی خاک امید باران بدهیم با محو سگ پلید صهیون روزی باید که به اشک غزه پایان بدهیم نفرین به خیال راحت آدم‌ها لعنت به نبود غیرت آدم‌ها ای غزه نهال همدلی خشک شده نفرین به سکوت: آفت آدم‌ها درد تو بجان واژه‌ها افتاده از غصه‌، رباعی و غزل جان داده ای سفره‌ی خالی از غذا می‌آید آدینه، علی دیگری از جاده از ظلم یهود بی وطن ویرانی مظلومی و مقتدر، پر از ایمانی ماییم که در سکوت محبوس شدیم ای غزه تو آزادی و ما زندانی! در غزه برای کودکان نیست غذا تا کی بخورند غصه‌ی قحطی را لعنت به رژیم غاصب اسرائیل لعنت به حقوق بشر آمریکا مرگ است نشسته روبه روی غزه خون است کنون ،آب وضوی غزه امروز بیا که سخت محتاج توییم یا صاحبنا ، به آبروی غزه
آیینه را دمی که به خلوت بیاورم دل را به آستان زیارت بیاورم از هر طریق از شب تردید می‌روم باید یقین به صبح حقیقت بیاورم تا کی به‌جای تجربۀ ابتهاج انس از سجده‌گاه غصۀ غربت بیاورم؟ از عشق بی‌نصیبم و از عقل بی‌خبر حالا کدام را به شفاعت بیاورم؟ راهم بده شبی به سراپردۀ نیاز تا صدهزارعالمه حاجت بیاورم چیزی درون بقچۀ عمرم نداشتم تا وقت مرگ تحفه برایت بیاورم 🌱