ای باغ آغوشت، پناه هر شب من
معجون مهرت، نوشداروی تب من
لالایی محزون تو، با لهجهی گل
مثل اذان، بانگ صلاه مذهب من
نام قشنگت مادرم وجه الضمان
قول و قرار و اعتبار مشرب من
عطر تنت را هیچ عطاری ندارد
پیچیده هرجا عطر پاکت، کوکب من
ناخوش شدی؟ دردت بجان من بیوفتد
با این توسل داد شاید مطلب من
تنها طبیب مطلقی که میشناسم
یعنی امید ناامیدان، یارب من
#مهتاب_بهشتی
#مادرانه
این غزل را تلنگری تلقی کنید از جانب یک دوست.
قدر پدر و مادرتان را بدانید آنها را حتی به گفتن یک "اخ" از خود مرنجانید که بعد از خدا تنها دوست واقعی ما والدین عزیزمان هستند.
برای شفای مادرم لطفا دعا کنید😭
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
در چشمهایت جلوه ای از ماه پیداست
هر شب سر این جلوهها، در برکه غوغاست
خون کدامین گل به پای گونه ات ریخت؟
بر روی لبهایت کدامین گل شکوفاست؟
روی سفید و رونق قد بلندت
گاهی نشان فصل سرما، گاه گرماست
روزی شبیه بذر کوچک بودی اما
امروز سرو قامت تو مجلس آراست
در خانههای ما میان قوم و خویشت
بر روی میزان شباهتهات دعواست
ای نقطهی وصل تمام دلخوشی ها
هر شب قنوت سبز من سمت ثریاست
#مهتاب_بهشتی
#مادرانه