#پیشکش_به_محضر
#علی_ابن_موسی_الرضا{ع}
بشنو ز دلم سوزِ درون بینِ هیاهو
یا ضامن آهو
با شوق در این خانه زدم نعره ی یاهو
یا ضامن آهو
اکنون که شرفیاب شدم با دلُ جانم
از اشک روانم
پیداست که من آمده ام تا بزنم رو
یا ضامن آهو
ای ساحل امنیت احساس وجودم
ای بود و نبودم
این قایق بشکسته کنارت زده پهلو
یا ضامن آهو
من آمده ام نزد تو با این دل بیمار
ای حضرت دلدار
تا با مژِگانم بزنم صحن تو جارو
یا ضامن آهو
ای خاک کف پای شما عزّ و وقارم
ای دار و ندارم
با گریه غزل خوانم و شیدا و ثنا گو
یا ضامن آهو
ای حُسنِ جمال تو زبانزد شده هر جا
ای ماه دل آرا
صیاد دل ما شده آن طرّه ی گیسو
یا ضامن آهو
شاهان جهان در حرمت جمله گدایند
محتاج عطایند
جبریل در این معرکه افتاده به زانو
یا ضامن آهو
خاک حرمت سرمه ی چشمان غزال است
وصف تو مثال است
صحنت شده آرام دل طائر و تیهو
یا ضامن آهو
همسایه ی شرقیِّ خراسان ز تو جویند
حاجات بگویند
با گویش افغانیُ با لهجه ی اردو
یا ضامن آهو
دیدم که ضریح تو چنان صندوق پول است
اعجاز نزول است
بسیار طلا دیدمُ بسیار النگو
یا ضامن آهو
ایکاش که در صحن بقیع لحظه احداث
با دقت و وسواس
در ساخت بگیرند از این صحن تو الگو
یا ضامن آهو
از بند جهان در حرمت گشته ام آزاد
در صحن گوهرشاد
ای گرد و غبار حرمت نسخه ی دارو
یا ضامن آهو
در روز قیامت که به دنبال پناهم
محتاج نگاهم
لبخند رضای تو بُود سنگ ترازو
یا ضامن آهو
#محمدقاجار🍃
•┈┈••••✾•🍁🌼🍁•✾••••┈┈•
خواب دیدم که مرا باده نابم دادند
لطف کردندُ لب علقمه آبم دادند
دست حاجت به تمنای زیارت زدمُ
حاجت از روی کرم در دل خوابم دادند
سالها از جگرم ناله زدم آب شدم
سوختم تا که در این خواب جوابم دادند
غنچه بودم ولی از لطف گلستان نبی
لاله خواندند مرا عطر گلابم دادند
غوره ای بودمُ یک مرتبه انگور شدم
بسکه در میکده ها جام شرابم دادند
معتکف بر درِ این خانه شدم تا اینکه
جگرِ سوخته و قلب کبابم دادند
گفتم از عشق شما نام و نشان میخواهم
منصبِ نوکریِ طفل ربابم دادند
#محمدقاجار🍃
#ستارگان_بقیع🌹🍃
سلام بر حرمِ بی حیاطُ بی گنبد
سلام بر دو سه تا #کربلا، #نجف، #مشهد
سلام شهر #مدینه، سرای هتاکی
چهار قلبِ تپنده، به سینه ی خاکی
سلام حضرت آقا، #حسن، حسن، ای ماه
تمامِ غربتِ عالم ، امامِ #ثارالله
سلام حضرتِ مهتاب حضرت #سجاد
شکوهِ خفته در آن تربتِ خراب آباد
سلام حضرت #باقر هنوز غمگینی؟
هنوز خواب اسارت به کوفه، می بینی؟
سلام حضرت #صادق گدا نمی خواهی
و یا که خادمِ صحنُ سرا نمی خواهی؟
سلام حضرت #ام_البنین، گرفتارم
مگر به غیر شما من دگر که را دارم؟
سلام حضرت #زهرا، سلام ای جانم
کجایِ شهر رسولی؟ کجا؟ نمیدانم
#محمدقاجار✍🍃
#سحر_بیست_و_پنجم
اشڪ میریزمُ در سینه فقط دارم آه
حیف چون مانده فقط پنج سحر از این ماه
هر سحر یڪ قدم از خاڪ به بالا رفتیم
و فقط پنج قدم مانده به مقصد از راه
ذکر یا فاطمه در کرببلاے پنجم
رمز پیروزے ما بود،بمانید آگاه
پنجه ے ساقے عطشانِ حرم،کاسه ے آب
پنج تن،نقشِ کف کاسه و اشکِ گه گاه
پنج بیتے مرا یاد محرم خوانید
شب پنجم شب عشق است،شب عبدالله
#محمدقاجار
#التماس_دعا 🙏💔