eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
39 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
برای نور هم صحبت شدن با ظلمت آسان نیست بگو درد غریبی را مداوا نیست درمان نیست امام شیعه را با دستهای بسته می بردند کدامین ابر، از این داغ از این غصه گریان نیست چرا این زهر دست از جان شیعه برنمی‌دارد کسی همچون رضا امشب از این ماتم پریشان نیست به هارون الرشید و سندی ابن شاهکش لعنت نفهمیدند امام شیعه جایش کنج زندان نیست الا ای ماه فی قعرالسجون جانم فدایت باد کنار حجت الاسلام حتی یک مسلمان نیست چگونه با زبان روزه در غل بودی و زنجیر ز داغت لحظه افطار چشم عرش بارانیست مگو خَلّصنی یا رب قلب عالم را مزن آتش که اصلاً خاطرات خوبی از این جمله در جان نیست سه روز و شب تنت را بر پل بغداد جا دادند پل بغداد قطعاً بدتر از ریگ بیابان نیست خدا را شکر عمامه،عبا، جامه، قبا داری تنت عریان لبت عطشان کسی دور تو خندان نیست ... دهانش بوی می میداد آنکه بر دهان میزد مگر بر غنچه لب های او آیات قرآن نیست شاعر: 🌹🌹😭😭 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
. دل من غرق گناه است الهی به حسین در دلم حسرت و آه است الهی به حسین هی گنه کردم و هی توبه شکستم افسوس رخم از شرم سیاه است الهی به حسین شب جمعه شده و ابر خطاپوش رسید بنده محتاج نگاه است الهی به حسین ماه عشق است و دل سرکش و عصیانگر من در پی پشت و پناه است الهی به حسین من پشیمان شده ام دست مرا باز بگیر اشک این دیده گواه است الهی به حسین شاعر: 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
. دل من غرق گناه است الهی به حسین در دلم حسرت و آه است الهی به حسین هی گنه کردم و هی توبه شکستم افسوس رخم از شرم سیاه است الهی به حسین شب جمعه شده و ابر خطاپوش رسید بنده محتاج نگاه است الهی به حسین ماه عشق است و دل سرکش و عصیانگر من در پی پشت و پناه است الهی به حسین من پشیمان شده ام دست مرا باز بگیر اشک این دیده گواه است الهی به حسین شاعر: 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
پس از تو دلخوشی مرد و پس از تو سینه سنگین شد پس از تو شام تاریک و پس از تو کوفه نفرین شد پس از تو مجلسی بردند ما را که در آن مجلس حرامی جاش بالا بود و آل و الله پایین شد به من که در تمام عمر خود پرده‌نشین بودم به پیش چشم زین العابدین بی پرده توهین شد دهانش بوی می میداد آنکه بر دهانت زد که حتی خیزران آنروز از خون تو رنگین شد برادر خطبه ای خواندم که ساق عرش را لرزاند که دین از ما رایت الا جمیلا های من دین شد برادر خطبه ای خواندم که بوی مرتضی می‌داد که کاخ از واژه‌های حیدر کرار آذین شد خودم داغ دو تا فرزند دیدم کربلا اما در آغوشم غم و داغ رباب آنقدر تسکین شد تو رفتی چند سالی بیشتر طاقت نیاوردم دعایم آرزویم حاجتم را مرگ آمین شد
من آن سروم که دائم از خضوع خاک میخوانم من آن رودم که مدیون محبت های بارانم به صد نو جامه نفروشم لباس کهنه خود را من آن پروانه ای هستم که پای شمع میمانم هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم یقیناً دسترنج باغبان را قدر می دانم تمام ماه های سال فهمیدند حرفم را که من دلبسته خردادم اما اهل آبانم به فصل عاشقی ما رخ تاریخ زیبا شد خوشم میراث دار سربلندی های دورانم مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم منی که سالها هم سفره نور شهیدانم نمی‌بیند شکوه باورم را عجز چشمانت که من حتی فراتر از بلندی های جولانم بدانید ای خیابانها شما را فتح خواهم کرد بدانید ای خیابانها که من هم مرد میدانم شاعر:
از تا خودت را در میان صحنه محشر تصور کن خودت را بی کس و بی یارو بی یاور تصور کن خودت را در میان شعله ها در موجی از آتش خودت را در میان دود و خاکستر تصور کن تصور کن خودت را در میان کوچه ی تنگی و در آن کودکی را پیش یک مادر تصور کن و بعدش مادری را که گرفته دست کودک را وآنها را میان خیل یک لشکر تصور کن و در ذهنت تجسم کن 40 نامرد جنگی را که صف بستند پشت خانه حیدر، تصور کن- چهل نامرد جنگی و رخ ناموس پیغمبر خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن بیا و بعد از این مثل علی فردای زینب را تو از امروز با ساقی بی کوثر تصور کن و این یعنی به یاد آور دوباره بیت اول را خودت را در میان صحنه محشر تصور کن بیا یک بار در عمرت فقط یک بار در عمرت تمام نخل ها را در سرت بی سر تصور کن تصور کن تو هم در گودی مقتل زمین خوردی و حالا شمر را با چکمه اش بهتر تصور کن بیا مِنْ‌بَعد قاسم را علی اکبر تصور کن بیا مِنْ‌بَعد اکبر را علی اصغر تصور کن بماند داستان شام و مهمانی و بزم می خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن شاعر:
؛ هر چه‌قدر که درد بی دوا داریم دلای اسیر و مبتلا داریم یادمون نمیره تویِ سختیا آقایی مثلِ امام رضا داریم پیش هر غریبه زانو نزدیم ما به هر بی‌آبرو رو نزدیم هر جایی گره به کارمون نشست رو به‌جز ضامن آهو نزدیم به‌جز این خونه که امید همه‌ست دلِ ما به هر کسی رو زد، نشد قربونش برم که از صحن و سراش کسی با دستای خالی رد نشد قربون کبوترای حَرَمش قربون این‌همه لطف و کَرَمش الهی تا زنده‌ایم از سرمون کم‌نشه سایه‌ی لطفِ عَلَمش * چی میشه برای ما دعا کنی مارو جزءِ عاشقات صدا کنی چی می‌شه مثلِ ضریح با صفات دلِ سنگ ما رو هم طلا کنی توی تاریکی نمی‌لرزه تنم با تو سر شدن روزای روشنم دم آخر آقا چشم به راهتم قول دادی سه جا بیای به دیدنم ✍
غیر غیرت، غیر عزت نیست هم‌آغوش‌مان سربلندی را ببین هر لحظه دوشادوش‌مان چشم وا کردیم با دنیایی از آزادگی خواند اذانِ استقامت پیر ما در گوش‌مان از وجود ما چراغ ایستادن روشن است پس نخواهی دید حتی لحظه‌ای خاموش‌مان موسم آرامش ما جان به جانان دادن است نیست جز خونِ شهادت تا ابد دمنوش‌مان استراحت‌ها بماند بعدِ آزادی قدس کم نخواهد گشت تا آن لحظه جنب و جوش‌مان * * ما ز سوی تو به خود قول شفاعت داده‌ایم ای عزیز حضرت زهرا به کم مفروش‌مان 🔸شاعر:
از این سو شهربانو با دلی خرسند می‌آید از آن‌سو زینب کبری‌ست با اسپند می‌آید حسین آغوش وا کرده؛ حسن تبریک می‌گوید به استقبال او عباس با لبخند می‌آید لب افلاک خندان شد؛ مدینه نورباران شد که دارد عابدی بی مثل و بی مانند می‌آید دل سجاده‌ها بیش از همه شاد است این شب‌ها امامی که به او سجاد می‌گویند می‌آید به عشق حیدر کرار او را هم علی نامید چقدر این اسم روح افزا به این فرزند می‌آید عرب را با عجم عهدی‌ست امشب تا خود محشر به این وصلت بگو محکم‌ترین پیوند می‌آید ز درگاهش کسی با دستِ خالی رد نخواهد شد خوشا آنکه به این درگاه حاجتمند می‌آید :: گدا خوب است کارش را به دست خلق نسپارد اگر دست گدایی سمت زین العابدین دارد ✍ 🎊ولادت امام سجاد علیه السلام بر شما خوبان مبارک🎊