بیخبران را بگو،
جان به کجا میبرید؟
جانِ گران را چرا
همچو خَسی میدهید؟
بداهه
سلما
یک جهان بر هم زدم کز جمله بگزیدم تو را
من چه میکردم به عالم گر نمیدیدم تو را
#فیاض_لاهیجی
دیدمت با صد کِرِشمه دوش در دوشِ رقیب
من چه کردم نازنین؟، از من گریزانی چرا؟
بداهه
سلما
جــــامه زهـــــد و ريـــا کنــــدم و بـــر تــن کـردم
خـــرقـــه پيـــر خـــرابـــاتـــي و و هـوشيـار شـدم
واعــظ شهــــــــر کــــــه از پنـــــد خــــود آزارم داد
بــــــه دم رنــــد مــــي آلـــوده مــددکــار شـــــدم
امام خمینی(ره)
یارا، بهشتْ صحبتِ یارانِ همدم است
دیدارِ یارِ نامتناسب، جهنم است
هر دم که در حضور، عزیزی برآوری
دریاب کز حیات جهانْ حاصل، آن دَم است
نه هَرکه چِشم و گوش و دهان دارد آدمیست
بَس دیو را که صورتِ فرزندِ آدم است
هرگز حَسَد نبُرده و حسرت نخوردهام
جز بر دو رویِ یارِ موافق که در هم است
آرام نیست در همه عالم بهاتفاق،
ور هست در مجاورتِ یارِ محرم است
دنیا خوش است و مال عزیز است و تن شریف؛
"لیکن رفیق بر همه چیزی مُقدّم است"
سعدی
دو خوانش غزل ۲۰۳ حافظ.mp3
4.19M
غزل شمارهٔ ۲۰۳
سالها دفتر ما در گرو صهبا بود
رونق میکده در درس و دعای ما بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
دل چو پرگار به هر سو دورانی میکرد
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
مطرب از درد محبت عملی میپرداخت
که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود
میشکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان
رخصت خبث نداد ار نه حکایتها بود
قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد
که معامل به همه عیب نهان بینا بود
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
#حافظ_خوانی_و_ادبیات
بنشین؛ مرو
که در دلِ شب،
در پناه ماه
خوش تر ز حرفِ عشق و
سکوت و نگاه نیست... 🌙
#فریدون_مشیری
دل به داغش مبتلا کردم ؛ خطا کردم، خطا
سوختم خود را برای او ؛ غلط کردم ،غلط
#وحشی_بافقی
کفشهایم کجاست؟ میخواهم بی خبر راهی سفر بشوم
مدتی بی بهـــــار طی بکنم دوسه پاییــــز دربــه در بشوم
خسته ام از تو از خودم از ما، ما ضمیـــر بعیــــد زندگی ام
دونفر انفجار جمعیت است پس چه بهتر که یک نفر بشوم
یک نفر در غبـــار سرگردان یک نفــر مثل برگ در طوفان
می روم گم شوم برای خودم کم برای تو دردسر بشوم
حرفهــــای قشنگ پشت سرم آرزوهـــــای مادر و پدرم
حیف خیلی از آن شکسته ترم که عصای غم پدر بشوم
پدرم گفت دوستت دارم پس دعـــا مـــی کنم پدر نشوی
مادرم بیشتر پشیمان که از خدا خواست من پسر بشوم
داستانی شدم که پایانش مثل یک عصر جمعه دلگیر است
نیستـم در حدود حوصله ها پس صلاح است مختصر بشوم
دورها قبر کوچکی دارم بی اتاق و حیاط خلوت نیست
گاه گاهی سری بـزن نگذار با تو از این غریبه تر بشوم
#مهدی_فرجی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با اینکه خسته میشوم و گاه کم حواس
اشکم هنوز هست...حبیبم تو را سپاس
در حسرت زیارت تو رفت عمر من
روزم به گریه طی شد و شبهام التماس
یکشب در این لباس عزایت مرا بخر
شاید به چشم مادرت آیم در این لباس
ما را نمیبری به حرم؟؟ قهر کرده ای؟
بگذر از این گدای بدِ قدرناشناس
روزم شبیه زلف سیاهت چه درهم است
زینب تمام راه به لب داشت این قیاس
رضا_وکیل_آذر
203.7K
عاشقت میشوم آن روز که باران باشد
خانه ای در وسطِ دشت و بیابان باشد
دل من باشد و چشمان قشنگت جانا
غمزهی چشم تو ای یار، فراوان باشد
بشود معجزه آن روز که یعقوب نبی
در برِ یوسفِ گمگشتهی کنعان باشد
چه شود آخر این قصهی پاییزی تلخ
عطر یاس و نرگس و فصل بهاران باشد
آرزو میکنم آنقدر بخندی که دلت
ز غم و نفرت و اندوه، گریزان باشد
خوانش : #حس_برتر
هم چشمه و هم رود کپک خواهد زد
هم آتش و هم دود کپک خواهد زد
شور و نمک تمام هستی عشق است
بی عشق جهان زود کپک خواهد زد
#جلیل_صفربیگی
دِلبَری کرده زِ ما اما خودش بی خبر است
ای بنازم دِلبَرِ سَر به هَوایِ خویش را
#سید_علیرضا_حسینی
🌱
.
#مناجات
#امام_حسین
نگفته ام به کسی آنچه در دلم دارم
ولی بدان که هزاران هزار غم دارم
فروختم به غمت عیش روزگارم را
ز برکت غم تو خیر دم به دم دارم
خوشم به مرگ، اگر نیست زندگی با تو
نفس برای چه وقتی که یار کم دارم؟!
من آنگدای بدِ بدحساب این شهرم...
که شب به شب ز درت خواهش کرم دارم
به نامه عملم طعنه زد کسی!گفتم..
اگرچه اهل گناهم امید هم دارم
حساب کار من افتاده است دست کریم
ز برکتش روی هر غفلتم قلم دارم
کسی مرا برساند به کربلای حسین
هوای سینه زنی بین آن حرم دارم
#سیدپوریاهاشمی ✍
🌾 یا تَوّاب 🌾
کاشکی من هم دو بال همچون کبوتر داشتم
از زمین کَنده شده، در آسمان پر داشتم
دل بریدن خورد و خواب و بیخود از خود میشدم
چون همه خوبانِ عالم، روی دیگر داشتم
کاش ابری بودم و بارش زِ من سر میگرفت
زندگی از بارش من رنگِ دیگر میگرفت
خاکِ تشنه سیر میشد سبزه ها هم دشتها
رودها پر آب و دریا موج از سر میگرفت
کاشکی پروانه بودم، با دوبالِ رنگ رنگ
میپریدم روی سبزه، گل، چمن، بر روی سنگ
کودکان شادو غزلخوان از پِی ام هر سو دَوان
بر لبانِ سرخِ آنان بود لبخندی قشنگ
______________________
کاش و صد ایکاش، کاین ایکاشها در من نبود
بنده ای لایق بُدم، پیوسته در ذکرِ سجود
آرزوهایم کمی کمتر شود از این که هست
پاک از زنگارها میشد مرا این تارو پود
~~~~~~~~~~~~~~~
"بار الها" روسیاهم مَنو، با مویِ سپیدم چه کنم،؟
وقت جبرانم نباشد، نا امیدم، چه کنم،؟
مهلتی، یا رب، عطا فرما رهِ برگشت را
سائلم، سلما، به درگاهت چو بیدَم، ۱ چهکنم،؟
۱_از ترس چون بیدِ لرزان
سیمینسلطانیان
سلما
#سلام_امام_زمانم_عج
گل نرگس چه شودبوسه به پایت بزنیم
تا به کی خسته دل ازدور صدایت بزنیم
گـل نرگس نکند مهر ز ما بر داری
داغ دیدار رخت را به دلمان بگذاری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نیایش_صبحگاهی🌸🍃
🌸ای خدای مهربان ؛
✨به من دلی عطا کن که
🌸 مشتاق نزدیکی به تو باشد.
✨و زبانی که صادق ترین سخنانش
🌸به سوی تو بالا رود.
✨و دیده حقیقت بینی که
🌸 به درگاه تو تقرب جوید....
✨بارالها...
🌸هر که به تو راه یافت روشن شد
✨و هر که به تو پناه آورد پناه یافت .
🌸من به درگاه تو پناه آورده ام .
✨پس تو ای مهربانم....
🌸نیت نیک مرا به رحمت و محبت خود
✨ناامید مساز و از فروغ محبت و
🌸عنایتت مرا بهره مند فرما ..
آمیـن یا رب العالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگ جدید و فوق زیبای شهید غیرت
🌷تقدیم به آنانکه با خونشان معنای غیرت را سرودند.
🎙با صدای #علیرضا_آزاد
#حمیدرضا_الداغی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تحسین رهبر انقلاب از شاعر سرود سلام فرمانده
.#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
┏━━━🌷💌💐━━━┓
@Sheroadab_alavi
┗━━━💐💌🌷━━━┛
در این سرای بیکسی، فقط خداست، والسلام
کز او تمامِ هستی ام، لطف و عطاست، والسلام
سلما
ڪَوهر پاڪ ببايد ڪه شود قابل فيض
ورنہ هر سنڪَ
وگِلی لؤلؤ و مرجان نشود
#حافظ
#تلنگرمهدوی💥
انتظار یعنی...
اینکه ببینـے در جایگاهی که هستی،
با توانایی هایی کھ داری...
چه کاری از دستت بر میآید تا برای امامزمان انجام بدهـے !
#انتظار توقف نیست؛
حرکتی رو به جلوست...☘
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
حضرت مولانا میفرماید:
جان من سهلست جانِ جانم اوست
دردمند و خستهام درمانم اوست
جایی هم بشار بن برد میفرماید که :
اصل درمان درد عشق هیچ جا
جز نزد خود معشوق یافت نمیشود:
يا حُبَّ إِنَّ دَواءَ الحُبِّ مَفقودُ
إِلّا لَدَيكِ فَهَل ما رُمتُ مَوجودُ
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویر تو را قاب گرفت
خواستم نوح شوم، موج غمت غرقم کرد
کشتیام را شب طوفانی گرداب گرفت
در قنوتم ز خدا «عقل» طلب میکردم
«عشق» اما خبر از گوشه محراب گرفت
نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت
کی به انداختن سنگ پیاپی در آب
ماه را میشود از حافظه آب گرفت؟!
#فاضل_نظری
با لب سُرخت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه مسجد ساختی
روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهیهای عاشق را چه خوش پرداختی
ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل میباختی
من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
میتوانستی نتازی بر من اما تاختی
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی!
#فاضل_نظری
با هر کسی نمی شود از راز عشق گفت
من نیز عاشقم , غم خود را به من بگو
ما همنشین جام می و باده نیستیم
با شمع سینه سوخته از سوختن بگو
#فاطمه_عارف_نژاد