eitaa logo
کانال شعر علوی
889 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی حصار غربت من تنگ می شود هر لحظه بین عقل و دلم جنگ می شود.... از بس فرار کرده ام از خویشِ خویشتن گاهی دلم برای خودم تنگ می شود...
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح می شکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
در خـرابـات دلـم خـانـہ آبـادے هـسـت تـاڪہ بـر روے زمـیـن صـحـن گـوهـر شـادے هـست     
بترس از آن که در دنیا ندارد جز خدا یاری که نابودت کند آهش اگر قلبی به درد آری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شده آیا که سحر چشم ببندی و نبینی رویا؟ شده آیا بخروشی و نیابی آوا؟؟ من سحرگاه نگه کردم و خورشید نبود.. آسمان روشن از آن لوءلوء زرشید نبود.. سرو بیدار نبود ! لاله هشیار نبود .. ابر در کار نبود .. خاک حتی به زمین زیر آوار نبود ! چه شده دنیا را ؟ اینهمه بود ! ولی باز نبود . این سرودیست که یکروز بخود خواهم گفت .‌. که جهان بود ؟ نه .. انگار نبود.. شعر دکلمه سلام روزتون بخیر دوستان جان✋🌹🙏
خواستگاه دل ما شدی و رفت دلداده دل ما شدی و رفت گفته و ناگفته از ما شدی و رفت چون وصال عاشقانه شدی و رفت سروش .ش
قلب من مالامال عشق توست سراسر وجودم همه خاطرخواه توست بس که زیباروی دردانه ی عشقی همه دلم سرتاسر عاشق توست سروش.ش
نَذر باران شُده مَقبول ببین می بـارم آمَدنش بود کہ آمد یارَم....
عصرچهارشنبه تون پراز بهترینها💞🍃 زندگیتون پراز باران برکت🌸🍃 دلتون پراز نغمه‌های خوش زندگی💞🍃 و زندگيتون پراز شکوفه‌های 🌸🍃 سلامتی وتندرستی💞🍃 نگاه خدا همراه لحظه‌هاتون🌸🍃 🌸🍃 هفته آینده این موقع چه صبح چه عصر تا موقع افظار خبری از این تصاویر نیست ها گفته باشم😂😂🌸🌺
جوانهٔ کوچک فریاد می‌زند خود را از میان غلاف سخت چوب گیلاس.
رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی (زادهٔ ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ در تبریز – درگذشتهٔ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ درتهران) شاعر ایرانی است که به عنوان «مشهورترین شاعر زن ایران» از او یاد شده‌است. پروین از کودکی فارسی،انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و از همان کودکی تحت نظر پدرش و استادانی چون دهخدا و ملک‌الشعراء بهار سرودن شعر را آغاز کرد. پدر وی یوسف اعتصامی، از شاعران و مترجمان عصر خود بود که در شکل‌گیری زندگی هنری پروین و کشف استعدادها، و ذوق و گرایش وی به سرودن شعر نقش مهمی داشت. او در بیست و هشت سالگی ازدواج کرد، اما به دلیل اختلاف فکری با همسرش، پس از چندی از او جدا شد. پروین بعد از جدایی، برای مدتی در کتاب‌خانهٔ دانشسرای عالی تهران به شغل کتابداری به کار پرداخت. پروین پیش از چاپ دومین نوبت از دیوان اشعارش، بر اثر بیماری حصبه در سی و پنج سالگی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه، در آرامگاه خانوادگی‌اش، به خاک سپرده شد. زادروز پروین (بیست و پنجم اسفندماه)، به عنوان «روز بزرگداشت پروین اعتصامی» نام‌گذاری شده‌است. ۱۵ فروردین، درگذشت گرامی باد.🌺🌺🌺
و در دریاست كه به یک پایانِ آبی می‌رسیم...
ناله‌واری سر ز جیبِ دل برون آورده‌ام شعله‌ٔ شوقم مباد ای یأس بنشانی مرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر چه سیر کردم مهری جز مهر علی ندیدم آن زاده ی نور عصمت و طهارت ندیدم چه زیباست مهر و زاد ی علی روشنی بخش سامان امامت و اولاد علی اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سروش.ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معنای زن بودن لیلی بودن تنها نبود همراهی مجنون عاشقونه بودن تنها نبود محبت و عشق و ایثار خصلت زن است بر دامن خود فقط فرزند آوردن نبود مادری و عشق دو وجه نیک مادران است چون نقش وفاداری ز غیر مادر نبود جه زیباست وصف حال بانوان نیک نام چون ز نیکی صفای غیر بانوان نبود سروش.ش
🤍 ⚜ دل از نگاه تو مسرور می شود برگرد 🔸 غم زمانہ ز دل دور می شود برگرد ⚜ چمن شود طُرب‌ انگیز با شڪفتن تو 🔸 حریم ڪعبہ پُر از نور می شود برگرد! 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌙 🤲
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله هر که دارد سر یاری ما بسم الله
هر آیینه خواهی دید،شادی بهتر است    زان نگاه عاشقانه شادکامی،بهتر است من ز نگاه تو عاشق تر می شوم  تو بینی زیبایی  داشتن بهتر است شرم دارم که گویم گریه مکن    چو،به شادی دل زنده تر،است امشب بحر تو شانه ام  را اورده ام    تا بینی آسایش ان دمی بهتر است
سلام باز می اید به شب ان ندای موسمی می وزد برم ان موج موج نوای موسمی هر نفس که می کشم عطر تو همراه اوست باز می اید به شب ان ندای موسمی چشم وا می کنم جلوه گاه تو می اید برم باز می اید به شب ان ندای موسمی دل عاشق من هوای تو دارد امشبی باز می اید به شب آن ندای موسمی با نوا و عطر حضورت شاداب میکنی روح و جان مرا باز می اید به شب  آن ندای موسمی دست در دست  و بوسه بر لب  غنچه می زنیم باز می آید به شب آن  ندای موسمی محفل ما محفل عشق و صفاست امشبی باز می آید به شب  آن  ندای موسمی چون سروش عشق  زهم داریم عاشقی باز می آید به شب آن ندای عاشقی
کس نیست در این  محفل  یادم کند همچو گوشه نسینان تو  فریادم کند هر کس آید به خیال و محفل  یار من غافل  نداند  باهوش است ان یار من می نوشد از ان شرب حلال  یار من بر ناپاکان  ظاهر فریب ندارد حرف یار من افتاده جهانی مدهوش ز عشق ما هر بی سر و پایی جا نبست زین محفل ما بی ماه  رخ تو شب من  مهتابی نبود بسان عاشقان  جان من  بی تو جان نبود گفتی  تو بیا  ای جانم تا جانانه شویم مهربانتر ز همیشه  همدل و باور  شویم بیژن تر از آنم که  ترا ،ترک کنم یارمن خونفشان کنم جانم را پایت  یار من با لعل تو گفتم که دوای دردم درمانش تویی درمانگر  روح و جانم ای جان جانانم تویی آخر چه زیباست  حال من و درمان من به چه حظ بردم زین محفل  ز یار من
خواب دیدم که فرج آمده در دولت عشق باز فرمـــانده قـدس اسـت سلیمـــانی ما 💚 ارسالی از سروش.ش
سبزه و بهاری شدن زیباست در چمن زار عشق جمع دوستان زیباست چقدر زیبایند این پرچم داران عشق چقدر نازند این طلایه دارن عشق گل بودید و در چمن عشق شکفتید ..... با نوای کاروان با نوای کاروان بار بندید زین جهان چرا ..... این قافله عزم کرب و بلا دارد این قافله عزم کرب و بلا دارد