eitaa logo
کانال شعر علوی
889 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
نوشت از او خالی است دنیایم کجاست آینه‌ای تا کند تماشایم برای خلوت خود دوست، دوست می‌خواهم در این هزاره غم چاره اوست می‌خواهم که خمره خمره ایجاد را به کاسه کنم خودم خدایی خود را در او خلاصه کنم می‌آفرینمش اینسان به خود اشاره کنم به هر چه می‌نگرم خویش را نظاره کنم به قصد خلقت عالم قلم گرفت آنگاه گذاشت نقطه باء را و گفت بسم‌الله به نقطه خیره شد و چیز دیگری ننوشت بر آن تکامل بی‌حد فراتری ننوشت به نقطه خیره شد و نقطه جان گرفت از او در این معاشقه کم‌کم زبان گرفت از او به نقطه گفت که تو جوهر صدای منی خوشا به حال من آری که تو برای منی به نقطه گفت که ‌ای آرزوی غائب من خوش آمدی به من ‌ای مظهرالعجایب من به نقطه خیره شد و گفت این چقدر من است به نقطه گفت که هنگامه علی شدن است بسنده کرد به یک نقطه از علی فرمود که این هم از سر عالم زیاد خواهد بود سلیقه داشته آری، سلیقه داشته است خدا تخلص خود را علی گذاشته است خدا به خلقت ایجاز خویش مایل شد تمام گستره کائنات ساحل شد خدا به حوصله برداشت مشتی از آن گل جمال شکل گرفت و کمال کامل شد نیافرید خدا چیز دیگری گویا غرض وجود یدالله بود و حاصل شد اضافه آمد از آن گل کمی که بعد از آن هر آنچه خلق شد از ما بقیه آن گل شد سید حمید رضا برقعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه آقامون نیومد 😔😔 نزاریم دلها بمیره😔 انتظار مهدیامروز همه حرف غدیر 👌😔
جــامــی شــڪــســتــه دیــدمــ در بــزم مــی فــروشــیــ.... گــفــتــم بــدیــن شــڪــســتــه چــون بــاده مــیــفــروشــیــ؟... خــنــدیــد و گــفــت زیــن جــام جــز عــاشــقــان نــنــوشــنــد.... مــســتــِ شــڪــســتــه دانــد قــدر شــڪــســتــه نــوشــیــ...!
کسی سوال میکند بخاطر چه زنده ای؟ و من برای زندگی تو را بهانه میکنم نیما یوشیج
تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم! محمدعلی بهمنی
ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی فاضل نظری
. صبح است و ازل بر رخ مهتاب،دمیدہ است ، ماییم و هوایی شدݩ رخ دلدار، چہ نیڪوست .
نگاهت می کنم خاموش و خاموشی زبان دارد زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد... چه خواهش ها در این خاموشیِ گویاست نشنیدی؟ تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد... درون ها شرحه شرحه است از دم و داغ جدایی ها بیا از بانگ نی بشنو که شرحی خون فشان دارد...
: نمی‌دانم پریشانی چه می‌خواهد ز جانم غمی ناگاه می‌ریزد به هم روح و روانم غمی هم می‌نوازد جانِ من هم می‌گُدازد دل آشوبم ولی حرفی نیاید بر زبانم فرو می‌ریزد اشکم، صورتم را می‌کند تر غمی پچیده در جانم، شکسته استخوانم کمی با من مدارا کن سخن‌ها با تو دارم نمی‌چرخد زبانم وقتِ گفتن در دهانم که می‌خواهم بگویم حرف دل را «من تو را دوست...» نمی‌دانم پریشانی چه می‌خواهد ز جانم
وقت طلا نیست. وقت زندگی است. و هیچ چیز با ارزش تر از زندگی نیست... قدر لحظه ها را بدانیم که عمر و زندگی المثنی ندارد...
قاصدک های پریشان را که با خود باد برد با خودم گفتم مرا هم می توان از یاد برد... ❄️
دوباره گم شده بودم در ازدحامِ خودم غزل برای تو گفتم ولی به نام خودم چقدر خسته گذشتی چرا نفهمیدی؟ چقدر هست که افتاده‌ام به دام خودم نماز ثانیه را بی تو نیز می‌خوانم خودم برای خودم می‌شوم امامِ خودم چه سرنوشت عجیبی‌ست! تازه فهمیدم که دور بوده ز من، نیمی از تمام خودم کسی دوباره از آن سوی شعر می‌آید بلند می‌شوم از جا، به احترام خودم از این به بعد بدون تو نیستم تنها من آشنا شده‌ام با کسی به نام "خودم"
🍃🌸 با آنکه رفته در سر مهر تو، جان من جانم هنوز، بر سر مهر و وفای توست 🍃🌸
🍃🌸 شیوه‌ی خوش‌منظران چهره نشان دادن است پیشه‌ی اهل نظر دیدن و جان دادن است 🍃🌸
گر چه جز زهر من از جام محبت نچشیدم ای فلک زهر عقوبت به حبیبم نچشانی
‌🌟 بزم بی دردان اگر روشن زِشمع است و چراغ گوهر شب تاب ما در ظلمت شبها، دل است
🍃🌸 اشکش چکید و دیگرش آن آبرو نبود از آب رفته هیچ نشانی به جو نبود دیگر شکسته بود دل و در میان ما صحبت بجز حکایت سنگ و سبو نبود او بود در مقابل چشم ترم ولی آوخ که پیش چشم دلم دیگر او نبود 🍃🌸
از بزرگی نترس؛ بعضی بزرگ زاده می­شوند، برخی بزرگی را به دست می­آورند و بعضی بزرگی را به دامانشان می­اندازند.... 
خشم بیش از حد گرفتن وحشت آرد و لطف بی وقت هیبت برد نه چندان درشتی کن که از تو سیر گردند. و نه چندان نرمی که بر تو دلیر شوند. درشتی و نرمی به هم در به است چو فاصد که جراح و مرهم نه است درشتی نگیرد خردمند پیش نه سستی که ناقص کند قدر خویش نه مر خویشتن را فزونی نهد نه یکباره تن در مذلت دهد شبانی با پدر گفت ای حردمند مراتعلیم ده پیرانه یک پند بگفتا نیک مردی کن نه چندان که گردد خیره گرگ تیز دندان
🍃🌸 خداوندا مده آن یار را غم مبادا قامت آن سرو را خم تو می دانی که جان باغ ما اوست مبادا سرو جان از باغ ما کم همیشه تازه و سرسبز دارش بر او افشان کرامت‌ها دمادم معظم دارش اندر دین و دنیا به حق حرمت اسمای اعظم 🍃🌸
آخر ای سنگدل سیم زنخدان تا چند تو ز ما فارغ و ما از تو پریشان تا چند خار در پای گل از دور به حسرت دیدن تشنه بازآمدن از چشمه حیوان تا چند گوش در گفتن شیرین تو واله تا کی چشم در منظر مطبوع تو حیران تا چند بیم آنست دمادم که برآرم فریاد صبر پیدا و جگر خوردن پنهان تا چند تو سر ناز برآری ز گریبان هر روز ما ز جورت سر فکرت به گریبان تا چند رنگ دستت نه به حناست که خون دل ماست خوردن خون دل خلق به دستان تا چند سعدی از دست تو از پای درآید روزی طاقت بار ستم تا کی و هجران تا چند
چندی ست خو گرفته دلم با ندیدنت عمری نمانده است،الهی ببینمت... ایـن جمعه هم گذشت ...😔🥀
امروز هم بدون تو شب شد، شبت بخیر فردا خدا کند نشود شب بدون تـو ...
من و خیام: « ای چرخ فلک! خرابی از کینه توست» ما ها به غلط ، گیر به دولت دادیم ! * « آنانکه محیط فضل و آداب شدند» با مشت و لگد به جان هم افتادند! * « آن بِه ْ که در این زمانه ، کم گیری دوست» تا آنکه شود دشمن تو بعداً ، کم! * « در کارگه کوزه گری بودم دوش» هر چیز به جز کارگرش چینی بود! * « هر سبزه که بر کنار جوئی رسته است» حقّ ِبز بینوای آقازاده است! 😎 -----------
بوعلی سینا : هیچوقت باکسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن حرمتها شکسته میشود هیچوقت به کسی بیش ازجنبه اش عشق نورز بی‌ارزش میشوی ازذهن تادهن یک نقطه فاصله است پس تا ذهنت را باز نکردی دهانت را باز نکن