eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
4.8هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
دو خوانش غزل ۲۲۶ حافظ.mp3
زمان: حجم: 4.85M
غزل شمارهٔ ۲۲۶     ترسم که اشک بر غم ما پرده‌در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان باشد کز آن میانه یکی کارگر شود ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو لیکن چنان مگو که صبا پرده در شود از کیمیای مهر تو زر گشت روی من آری به یمن لطف شما خاک زر شود در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب یا رب مباد آن که گدا معتبر شود بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست سرها بر آستانه او خاک در شود حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست دم درکش ار نه باد صبا با خبر شود
دو خوانش غزل ۲۲۹ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.65M
غزل شمارهٔ ۲۲۹     بخت از دهان دوست نشانم نمی‌دهد دولت خبر ز راز نهانم نمی‌دهد از بهر بوسه‌ای ز لبش جان همی‌دهم اینم نمی‌ستاند و آنم نمی‌دهد مردم ز اشتیاق و در آن پرده راه نیست یا هست و پرده دار نشانم نمی‌دهد زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین کان جا مجال باد وزانم نمی‌دهد چندان که بر کنار چو پرگار می روم دوران چو نقطه ره به میانم نمی‌دهد شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی بدعهدی زمانه زمانم نمی‌دهد گفتم روم به خواب و ببینم خیال دوست حافظ ز آه و ناله امانم نمی‌دهد
دو خوانش غزل ۲۳۴ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.55M
غزل شمارهٔ ۲۳۴     چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود خیال باشد کاین کار بی حواله برآید گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان بلا بگردد و کام هزارساله برآید نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ ز خاک کالبدش صد هزار ناله برآید
دو خوانش غزل ۲۳۵ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.59M
غزل شمارهٔ ۲۳۵     زهی خجسته زمانی که یار بازآید به کام غمزدگان غمگسار بازآید به پیش شاه خیالش کشیدم ابلق چشم بدان امید که آن شهسوار بازآید اگر نه در خم چوگان او رود سر من ز سر چه گویم و سر خود چه کار بازآید مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد بدان هوس که بدین رهگذار بازآید دلی که با سر زلفین او قراری کرد گمان مبر که در آن دل قرار بازآید چه جورها که کشیدند بلبلان از دی به بوی آن که دگر نوبهار بازآید سرشک من نزند موج بر کنار چو بحر اگر میان ویم در کنار باز آید در انتظار خدنگش همی پرد دل صید به رسم آنکه به عزم شکار باز آید ز نقش بند قضا هست امید آن، حافظ همچو نقش به دست، آن نگار بازآید
دو خوانش غزل ۲۴۲ حافظ.mp3
زمان: حجم: 4.13M
غزل شمارهٔ ۲۴۲     بیا که رایت منصورِ پادشاه رسید نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت کمال عدل به فریاد دادخواه رسید سپهر دور خوش اکنون زند که ماه آمد جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن قوافل دل و دانش که مرد راه رسید عزیز مصر به رغم برادران غیور ز قعر چاه برآمد به اوج ماه(جاه)،(گاه) رسید کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق ز آتش دل سوزان و دود آه رسید ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید ┏━━━🌷💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💌🌷━━━┛
دو خوانش غزل ۲۴۳ حافظ.mp3
زمان: حجم: 5.69M
غزل شمارهٔ ۲۴۳     بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید از یار آشنا خبر آشنا شنید ای شاه حسن چشم به حال گدا فکن کاین گوش بس حکایت شاه و گدا شنید خوش می‌کنم به باده مشکین مشام جان کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید سر خدا که عارف سالک به کس نگفت در حیرتم که باده فروش از کجا شنید یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح آن دهد که چه گفت و چه‌ ها شنید اینش سزا نبود دل حق گزار من کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید محروم اگر شدم ز سر کوی او چه شد از گلشن زمانه که بوی وفا شنید ساقی بیا که عشق ندا می‌کند بلند کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنید ما باده زیر خرقه نه امروز می‌می کشیم صد بار پیر میکده این ماجرا شنید ما می به بانگ چنگ نه امروز می‌ خوریم بس دور شد که گنبد چرخ این صدا شنید پند حکیم محض صواب است و عین خیر فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس دربند آن مباش که نشنید یا شنید ┏━━━🌷💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💌🌷━━━┛
دو خوانش غزل ۲۴۴ حافظ.mp3
زمان: حجم: 1.31M
غزل ۲۴۴ معاشران گره از زلف يار باز کنيد شبي خوش است بدين قصه اش دراز کنيد حضور خلوت انس است و دوستان جمعند و ان يکاد بخوانيد و در فراز کنيد رباب و چنگ به بانگ بلند مي گويند که گوش هوش به پيغام اهل راز کنيد به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد گر اعتماد بر الطاف کارساز کنيد ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد نخست موعظه پير صحبت اين حرف است که از مصاحب ناجنس احتراز کنيد هر آن کسي که در اين حلقه نيست زنده به عشق بر او نمرده به فتواي من نماز کنيد وگر طلب کند انعامي از شما حافظ حوالتش به لب يار دلنواز کنيد ┏━━━🌷💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💌🌷━━━┛
خوانش غزل مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید.mp3
زمان: حجم: 1M
  مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس موسی آنجا به امید قبسی می‌آید هیچ کس نیست که درکوی تواش کاری نیست هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است گو‌ بران خوش که هنوزش نفسی می آید خبر بلبل این باغ مپرسید که من ناله ای می شنوم کز قفسی می آید جرعه‌ای ده که به میخانهٔ ارباب کرم هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید یار دارد سر صید دل حافظ یاران شاهبازی به شکار مگسی می‌آید
دو خوانش غزل ۲۴۵ حافظ.mp3
زمان: حجم: 1.49M
غزل شمارهٔ ۲۴۵     الا ای طوطی گویای اسرار مبادا خالیت شکر ز منقار سرت سبز و دلت خوش باد جاوید که خوش نقشی نمودی از خط یار سخن سربسته گفتی با حریفان خدا را زین معما پرده بردار به روی ما زن از ساغر گلابی که خواب آلوده‌ایم ای بخت بیدار چه ره بود این که زد در پرده مطرب که می‌رقصند با هم مست و هشیار از آن افیون که ساقی در می افکند حریفان را نه سر ماند و نه دستار خرد هر چند نقش کاینات است چه سنجد پیش عشق کیمیا کار سکندر را نمی‌بخشند آبی به زور و زر میسر نیست این کار بیا و حال اهل درد بشنو به لفظ اندک و معنی بسیار بت چینی عدوی دین و ما مست خداوندا دل و دینم نگه دار به مستوران مگو اسرار مستی حدیث جان مپرس از نقش دیوار به یمن رایت منصور شاهی علم شد حافظ اندر نظم اشعار خداوندی به جای بندگان کرد خداوندا ز آفاتش نگه دار  
دو خوانش غزل ۲۴۶ حافظ.mp3
زمان: حجم: 3.81M
غزل شمارهٔ ۲۴۶     عید است و آخر گل و یاران در انتظار ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار دل برگرفته بودم از ایام گل ولی کاری نکرد همت پاکان روزه دار دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن از فیض جام ،قصه جمشید کامگار جز نقد جان به دست ندارم شراب کو کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریم یا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار می خور به شعر بنده که زیبی دگر دهد جام مرصع تو از آن در شاهوار گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست از می کنند روزه گشا طالبان یار زانجا که پرده پوشی عفو کریم توست بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار ترسم که روز حشر عنان در عنان رود تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار حافظ چو رفت روزه و گل نیز می‌رود ناچار باده نوش که از دست رفت کار  
دو خوانش غزل ۲۴۷ حافظ.mp3
زمان: حجم: 4.08M
غزل شمارهٔ ۲۴۷     صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار وز او به عاشق مسکین خبر دریغ مدار به شکر آن که شکفتی به کام دل ای گل نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار کنون که چشمه قند است لعل نوشینت سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار مکارم تو به آفاق می‌برد شاعر از او وظیفه ی زاد سفر دریغ مدار چو ذکر خیر طلب می‌کنی سخن این است که در بهای سخن سیم و زر دریغ مدار غبار غم برود حال به شود حافظ تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار
دو خوانش غزل ۲۴۹.mp3
زمان: حجم: 1.53M
غزل شمارهٔ ۲۴۹     ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار نکته‌ای روح فزا از دهن یار بگو نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز بی غباری که پدید آید از اغیار بیار گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب بهر آسایش این دیده خونبار بیار خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست خبری از بر آن دلبر عیار بیار شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن به اسیران قفس مژده گلزار بیار کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار روزگاریست که دل چهره مقصود ندید ساقیا آن قدح آینه کردار بیار دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار