eitaa logo
شیفتگان تربیت
12هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
19.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
﷽ « تربیت : یعنی که #خـــــــــود را ساختن بعد از آن بر دیگـــــــــران پرداختنـ ...💡» • مباحث تربیتی - معرفتی و بصیرتی 🪔 • راه ارتباطی در صورت کاملا خیلی ضروری : ⊹ @Gamedooiran 🕊༉ - کانال را به دیگران هم معرفی فرمائید🌱؛ #تبلیغات نداریم!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَ قُرْآنٍ مُّبِينٍ» *بنام خداوند بخشنده مهربان* الر، این آیات کتاب الهى، و قرآن مبین است. (سوره مبارکه حجر/ آیه ۱) 🌹🌹🌹 ❇ تفســــــیر باز در آغاز این سوره با حروف مقطعه الف، لام، راء برخورد مى کنیم که نمایانگر ترکیب این کتاب بزرگ آسمانى ـ که راهگشاى همه انسانها به سوى سعادت مى باشد، ـ از حروف ساده الفباء است، همین ماده خامى که در اختیار همه افراد بشر، حتى کودکان دو سه ساله قرار دارد و این نهایت درجه اعجاز است که از چنان مصالحى چنین محصول بى نظیرى ساخته شود. 🌼🌼🌼 و لذا بلا فاصله بعد از آن مى گوید: اینها آیات کتاب آسمانى و قرآن آشکار است (تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ وَ قُرْآن مُبِین). مى دانیم تِلْکَ اسم اشاره به دور است، در حالى که قاعدتاً باید در اینجا هذِهِ (اسم اشاره به نزدیک) به کار رود، ولى، چنان که سابقاً هم گفته ایم، در ادبیات عرب (و حتى در زبان فارسى) گاهى براى بیان عظمت چیزى از اسم اشاره به دور، استفاده مى شود، یعنى آن چنان عظمت دارد که گوئى در آسمانها در یک فاصله دور دست، از ما قرار گرفته. این درست به آن مى ماند که گاهى در حضور شخص بزرگى مى گوئیم: اگر آن سرور اجازه دهند، ما دست به چنین اقدامى مى زنیم کلمه آن در اینجا براى بیان عظمت مقام او است، همان گونه که ذکر قرآن به صورت نکره نیز براى بیان عظمت است. به هر حال، ذکر قرآن بعد از کتاب، در حقیقت به عنوان تأکید است و توصیف آن به مُبِین براى این است که بیان کننده حقایق و روشنگر حق از باطل مى باشد. و این که بعضى از مفسران احتمال داده اند کتاب در اینجا اشاره به تورات و انجیل است، بسیار بعید به نظر مى رسد. (تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱ سوره مبارکه حجر) •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آسیب شناسی روابط دختر و پسر قبل از ازدواج بخش بیست و نهم اختلاف فرهنگی در ازدواج •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
#بی_تو_هرگز #قسمت37 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت سی و هفتم: بیت المال 🍃احدی حریف من نبود ... گ
نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت سی و هشتم: و جعلنا 🍃و جعلنا خوندم ... پام تا ته روی پدال گاز بود ... ویراژ میدادم و می رفتم ... 🍃حق با اون بود ... جاده پر بود از لاشه ماشین های سوخته... بدن های سوخته و تکه تکه شده ... آتیش دشمن وحشتناک بود ... چنان اونجا رو شخم زده بودن که دیگه اثری از جاده نمونده بود ... 🍃تازه منظورش رو می فهمیدم ... وقتی گفت ... دیگه ملائک هم جرات نزدیک شدن به خط رو ندارن ... واضح گرا می دادن... آتیش خیلی دقیق بود ... 🍃باورم نمی شد ... توی اون شرایط وحشتناک رسیدم جلو ... 🍃تا چشم کار می کرد ... شهید بود و شهید ... بعضی ها روی همدیگه افتاده بودن ... با چشم های پر اشک فقط نگاه می کردم ... دیگه هیچی نمی فهمیدم ... صدای سوت خمپاره ها رو نمی شنیدم ... دیگه کسی زنده نمونده که هنوز می زدن ... 🍃چند دقیقه طول کشید تا به خودم اومدم ... بین جنازه شهدا دنبال علی خودم می گشتم ... 🍃غرق در خون ... تکه تکه و پاره پاره ... بعضی ها بی دست... بی پا ... بی سر ... بعضی ها با بدن های سوراخ و پهلوهای دریده ... هر تیکه از بدن یکی شون یه طرف افتاده بود ... تعبیر خوابم رو به چشم می دیدم ... 🍃بالاخره پیداش کردم ... به سینه افتاده بود روی خاک ... چرخوندمش ... هنوز زنده بود ... به زحمت و بی رمق، پلک هاش حرکت می کرد ... سینه اش سوراخ سوراخ و غرق خون ... از بینی و دهنش، خون می جوشید ... با هر نفسش حباب خون می ترکید و سینه اش می پرید ... 🍃چشمش که بهم افتاد ... لبخند ملیحی صورتش رو پر کرد ... با اون شرایط ... هنوز می خندید ... زمان برای من متوقف شده بود ... 🍃سرش رو چرخوند ... چشم هاش پر از اشک شد ... محو تصویری که من نمی دیدم ... لبخند عمیق و آرامی، پهنایج صورتش رو پر کرد ... آرامشی که هرگز، توی اون چهره آرام ندیده بودم ... پرش های سینه اش آرام تر می شد ... آرام آرام ... آرام تر از کودکی که در آغوش پر مهر مادرش ... خوابیده بود ... 🍃پ.ن: برای شادی ارواح مطهر شهدا ... علی الخصوص شهدای گمنام ... و شادی ارواح مادرها و پدرهای دریا دلی که در انتظار بازگشت پاره های وجودشان ... سوختند و چشم از دنیا بستند ... صلوات ... 🍃ان شاء الله به حرمت صلوات ... ادامه دهنده راه شهدا باشیم ... نه سربار اسلام ... 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭😭😭😭😭 🎯 ادامه دارد...
1. زمان پرداخت فطریه كسى كه نماز عيدفطر را میخواند بايد فطریه را پيش از نماز عيد بدهد، و اگر نماز عيد نمیخواند،تا ظهر روز عيد فطر مهلت دارد.🍃 2. دادن پول كفّاره به فقير دادن پول كفّاره به فقير كفايت نمیکند- خواه كفّاره باطل کردن روزه باشد یا فدیه مریض-مگر اين كه اطمينان داشته باشد، فقير به وكالت از او، طعام (نان يا گندم) مى‏خرد و آن را به عنوان كفّاره قبول مى‏كند.🍃 3. به شرابخوار و كسي كه آشكارا معصيت كبيره مي‎كند و كسي كه فطریه را در معصيت مصرف مي‎كند نبايد فطریه بدهند.🍃 4. فطریه و خويشاوند میتوان زكات فطره را به خويشاوندان مستحق به عنوان هديه بدهد و لازم نيست به او بگويد زكات فطره است؛ولى بايد در نيت قصد زكات كند.🍃 5. روابط زناشویی اگر مرد همسر روزه دار خود در ماه رمضان را وادار به نزدیکی کرده باشد در برخی فرضها کفاره بر عهده مرد است🍃 6. آيا غير سيد، م‏یتواند كفّاره روزه را به سيد بدهد؟ همه مراجع (به جز صافى و مكارم): آرى، اشكال ندارد؛ ولى بهتر (احتياط مستحب) است، به سيد ندهد.🍃 آيات عظام صافى و مكارم: بنابر احتياط واجب، غير سيد نمی‏تواند كفّاره روزه را به سيد بدهد.🍃 7 فطریه و امور فرهنگى‏ پرسش. آيا جايز است زكات فطره را در امور فرهنگى و مذهبى- كه باعث نشر معارف دين میشود- صرف كرد؟ آيات عظام امام، بهجت، تبريزى، فاضل و نورى: صرف فطریه در راه‏ نشر معارف دين اشكال ندارد؛ ولى بهتر است آن را به فقير بدهند.🍃 آيات عظام خامنه ‏اى، سيستانى، مكارم، صافی، سبحانی و وحيد: بنابر احتياط واجب، بايد فطریه را به فقير داد.🍃 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
1. زمان پرداخت فطریه كسى كه نماز عيدفطر را میخواند بايد فطریه را پيش از نماز عيد بدهد، و اگر نماز عي
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت سی و نهم: برمی گردم 🍃وجودم آتش گرفته بود ... می سوختم و ضجه می زدم ... محکم علی رو توی بغل گرفته بودم ... صدای ناله های من بین سوت خمپاره ها گم می شد ... 🍃از جا بلند شدم ... بین جنازه شهدا ... علی رو روی زمین می کشیدم ... بدنم قدرت و توان نداشت ... هر قدم که علی رو می کشیدم ... محکم روی زمین می افتادم ... تمام دست و پام زخم شده بود ... دوباره بلند می شدم و سمت ماشین می کشیدمش ... آخرین بار که افتادم ... چشمم به یه مجروح افتاد ... 🍃علی رو که توی آمبولانس گذاشتم، برگشتم سراغش ... بین اون همه جنازه شهید، هنوز یه عده باقی مونده بودن ... هیچ کدوم قادر به حرکت نبودن ... تا حرکت شون می دادم... ناله درد، فضا رو پر می کرد ... 🍃دیگه جا نبود ... مجروح ها رو روی همدیگه می گذاشتم ... با این امید ... که با اون وضع فقط تا بیمارستان زنده بمونن و زیر هم، خفه نشن ... نفس کشیدن با جراحت و خونریزی ... اون هم وقتی یکی دیگه هم روی تو افتاده باشه ... 🍃آمبولانس دیگه جا نداشت ... چند لحظه کوتاه ... ایستادم و محو علی شدم ... 🍃کشیدمش بیرون ... پیشونیش رو بوسیدم ... - برمی گردم علی جان ... برمی گردم دنبالت ... 🍃و آخرین مجروح رو گذاشتم توی آمبولانس ... 🎯 ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷عید فطر آمد و ماه رمضان گشت تمام 🌷بر شما همسفران سفر روزه سلام 🌷روزه هاتان همه در پیش خداوند قبول 🌷روزگار خوشتان مظهر توفیق مدام 🌸 و حلول بر شما مبارک🌸 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat
شیفتگان تربیت
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 #بی_تو_هرگز #قسمت39 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت سی و نهم: برمی گردم 🍃وجودم آتش
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 نويسنده: سيد طاها ايمانی 🌹قسمت چهلم: خون و ناموس 🍃آتیش برگشت سنگین تر بود ... فقط معجزه مستقیم خدا... ما رو تا بیمارستان سالم رسوند ... از ماشین پریدم پایین و دویدم توی بیمارستان تا کمک ... 🍃بیمارستان خالی شده بود ... فقط چند تا مجروح ... با همون برادر سپاهی اونجا بودن ... تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پرید ... باورش نمی شد من رو زنده می دید ... 🍃مات و مبهوت بودم ... - بقیه کجان؟ ... آمبولانس پر از مجروحه ... باید خالی شون کنیم دوباره برگردم خط ... 🍃به زحمت بغضش رو کنترل کرد ... - دیگه خطی نیست خواهرم ... خط سقوط کرد ... الان اونجا دست دشمنه ... یهو حالتش جدی شد ... شما هم هر چه سریع تر سوار آمبولانس شو برو عقب ... فاصله شون تا اینجا زیاد نیست ... بیمارستان رو تخلیه کردن ... اینجا هم تا چند دقیقه دیگه سقوط می کنه ... 🍃یهو به خودم اومدم ... - علی ... علی هنوز اونجاست ... 🍃و دویدم سمت ماشین ... دوید سمتم و درحالی که فریاد می زد، روپوشم رو چنگ زد ... - می فهمی داری چه کار می کنی؟ ... بهت میگم خط سقوط کرده ... 🍃هنوز تو شوک بودم ... رفت سمت آمبولانس و در عقب رو باز کرد ... جا خورد ... سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد ... - خواهرم سوار شو و سریع تر برو عقب ... اگر هنوز اینجا سقوط نکرده بود ... بگو هنوز توی بیمارستان مجروح مونده... بیان دنبال مون ... من اینجا، پیششون می مونم ... 🍃سوت خمپاره ها به بیمارستان نزدیک تر می شد ... سرچرخوند و نگاهی به اطراف کرد ... - بسم الله خواهرم ... معطل نشو ... برو تا دیر نشده ... 🍃سریع سوار آمبولانس شدم ... هنوز حال خودم رو نمی فهمیدم ... - مجروح ها رو که پیاده کنم سریع برمی گردم دنبالتون ... 🍃اومد سمتم و در رو نگهداشت ... - شما نه ... اگر همه مون هم اینجا کشته بشیم ... ارزش گیر افتادن و اسارت ناموس مسلمان ... دست اون بعثی های از خدا بی خبر رو نداره ... جون میدیم ... ناموس مون رو نه ... 🍃یا علی گفت و ... در رو بست ... 🍃با رسیدن من به عقب ... خبر سقوط بیمارستان هم رسید ... 🍃پ.ن: شهید سید علی حسینی در سن 29 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل آمد ... پیکر مطهر این شهید ... هرگز بازنگشت ... 🎯 ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی آنکه تورا دارد چه ندارد؟ و آنکه تورا ندارد چه دارد ؟؟؟ •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چگونه بفهمیم روزه‌های ما در درگاه الهی مورد قبول واقع شده است؟ 🎙 آیت الله شهید 🕊🌹🍃 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*⭕🎥کلیپ مهدوی* *🎙آیت الله مصباح یزدی* *🔸توسل صادقانه به امام زمان عجل الله...* *👌بسیار زیباست* *👈حتما ببینید و نشر دهید.* •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🔗 ایتا : 🍃@ShifteganeTarbiat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | لبخند تو را چند صباحی‌ست ندیدم💔 🔺️ انتشار به‌مناسبت سالگرد حضور حاج قاسم در نماز عید فطر •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈• 🍃http://eitaa.com/ShifteganeTarbiat