eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
در شامِ تارِ بی کسی ام رَدِّ ماه نیست اینگونه روزگارِ اسیری سیاه نیست دارند زنده زنده مرا دفن می کنند قعر سیاهچال کم از قتلگاه نیست پلکی که ضربه خورده به آن..،وا نمی شود چشم مرا توان همین یک نگاه نیست با هر تکانِ سر..،نَفَسَم قطع می شود... زنجیرِ دور گردن من بی گناه نیست ساقی که ساق عرش خدا بوده..،خُرد شد وضع وخیم زانوی من روبه‌راه نیست تصویر جسم لاغر من را خیال کن : یک کوه پُر غرور که هم‌وزن کاه نیست آخر عذاب بددهنی می کشد مرا زخمی شبیه زخم زبان نیست..،آه..،نیست تشییع من به گردن یک تخته ی "در" است... میخش ولی ز پهلوی من سهم‌خواه نیست شکر خدا که چند کفن قسمت من است عریان‌رهاشدن بخدا شأن شاه نیست حتی لباس های تنم دست هم نخورد در انتظار غارت من یک سپاه نیست معصومه ام به بزم شرابی نمی رود شکر خدا که دختر من بی پناه نیست   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
ای آن که تجلای تو عالمگیر است توصیف تو در آینة تطهیر است آزاد شدی زمحبس غم ، امّـا دسته گل گردنت چرا زنجیر است   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
از بس تنت کاهیده از جور وجفا بود گویی که بر سجاده، جای تو عبا بود یک لحظه غافل از خدای خود نگشتی لب های تو مشغول ذکر ربنا بود موسی شدی و طور تو شد کنج زندان موسی، همه شب، مات این طور وفا شد برغُربتت زنجیرها خون گریه کردند خوناب غم هایت روان، از ساق پا بود هر روز  روزه بودی و هنگام مغرب با تازیانه وقت افطار شما بود در زیر زنجیر گران، خون گلویت یادآور خون شهید کربلا بود از معنی «قعرالسجون» گودال پیداست گودال سرخی که برایت آشنا بود چون فاطمه تو مستجاب الدعوه بودی عجل وفاتی آرزویت از خدا بود بی حُرمتی کردند بر جسم شریفت جسمت به روی تخته ای از در چرا بود هرجا «وفایی» با دل خونین نظر کرد شیعه به پاس این مصیبت، در عزا بود   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
سفره ی موسی بن جعفر - @Maddahionlin.mp3
5.14M
(ع) 🌴سفره موسی ابن جعفر(ع) 🌴عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
4_6041994756030988415.mp3
6.62M
مداح:کربلایی سید رضا نریمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دارم آروم ‌آروم آب میشم، آخه اجلم نزدیکه شب و روزا بی‌تاب میشم، شب و روز من تاریکه باهر آه من مهتاب ناله میزنه به حال دلم دل سیر گریه میکنه شبایی که من دارم سجده میکنم روی گردنم زنجیر گریه میکنه دیگه نفسم بند اومد، آخه جیگر من خونه توی نفسای آخر قتلگاه من زندونه "وای از غربت ، وای از غربت" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه‌جوری بگم دردامو، به خدا سراپا دردم با چشای تارم دارم دنبال عصا میگردم تازیونه وقتی رو بال من نشست فهمیدم چرا دست مادرم شکست سرخه گونه‌هام مثل مادرم شدم آخه دست سنگینی چشم من رو بست دمِ آخری دلتنگم، حال و روز من ‌معلومه چی میشه دم جون دادن باشه کنارم معصومه "وای از غربت ، وای از غربت" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ صورتمو که میذارم غریبونه روی خاکا غروبا میخونم من از دم غروب عاشورا ذکر عمه جانم شد 'وامحمدا' وقتی بچه‌ها بودن زیر دست و پا من فدای اون شاه بی‌سپاهی که رأسشو زده دشمن روی نیزه‌ها چه‌جوری بگم میبردن سر آقا رو نامردا جلوی چشای زینب کوچه به کوچه واویلا "وای از غربت ، وای از غربت" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
4_5816860039322798986.mp3
1.99M
‍ ‍ • میون غل و زنجیر .. و توسل ویژۀ شهادت علیه السلام _حاج محمد طاهری حُرمتمُ شکستن بال و پرم رو بستن میون این سیه چال خدا خودش میدونه که زیر تازیونه دارم میرم من از حال میسوزم من با این ساق شکسته میون غل و زنجیر با این دستای بسته، اما ناموسم نیست اما میون اغیار خواهرمُ ندیدم میون‌ِ کوچه‌ بازار ای‌وای ای‌وای، امون از این غریبی .. با دست بسته بیشتر برای حال حیدر این شبا گریه‌ کردم شبا با درد پهلو با کبودی بازو بی صدا گریه کردم میسوزم من، تو اوج روضه هرشب پیکر من نرفته، به زیر سم مرکب حُرمتم رو اگه نگه نداشتن بعد شهادتم اما برام‌ کفن‌ گذاشتن *آری گرون ترین کفنها، قیمتی ترین کفن‌ها را آوردن بدن‌ موسی بن‌جعفر علیه السلام رو با احترام‌ کفن کردن و دفن‌ کردن .. بمیرم برا اون آقایی که هنوز مادرش زهرا مثل یه همچین شب جمعه ای اگه میره کربلا اولین سؤالش از پسر اینه : حسینم؛* اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاکت نکردن اگر کشتن چرا آبت ندادن تو را زان دُّر نایابت ندادن السلام علیک یا سیدنا المظلوم یا ابا عبدالله .. ــــــــــــــــــ   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
روضه امام کاظم میرزا.mp3
4.26M
▪️مرثیه امام موسی بن جعفر سلام الله علیه 🎤 کنج زندان سخن از بزم می و جام نبود * یا الله ، یا موسی ابن جعفر * کنج زندان سخن از بزم می و جام نبود خواهرت ثانیه ای در ملا عام نبود ... حسین ..... حسین ..... کنج زندان سخن از بزم می و جام نبود دخترت ثانیه ای در ملا عام نبود ... به سر دختر تو هیچ کسی سنگ نزد ... به روی معجر معصومه کسی چنگ نزد ... *این بدنو آوردن ، رو جثر بغداد گذاشتن ... یه بلندی بود ؛ اگر چه زندان موسی ابن جعفر مثل گودال بود ، "وظلم المتامیر" متموره ، یعنی یه جایی که هم مدوره هم تنگه و تاریکه ، اما من میخوام بگم آقا بعد شهادت بدنتو رو بلندی گذاشتن ... همه دیدن ، دور و نزدیک زیارت کردن ... اما این بدن موند تو گودال ... هرچی سکینه آمد بلکه بدن بابا رو ببینه دیگه ندید ... بابا بدنی که زیر سم اسب بره ... بدنی که زیر تیر و تیغ و نیزه و سنگ بره ...*آی حسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
✅ روضه امام موسی بن جعفر امروز دل ها رو ببریم کاظمین، حرم موسی بن جعفر(ع) ببرم. « السلام علی المُعَذَّبِ فی قَعرِ السُّجونِ. » سلام ما برآقایی که در آن تاریکیهای زندان، درآن سیاه چالها جایش دادند. « السلام علی المعذب فی قعر السجون و ظلم الوطامیر ذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الأستخفاف.» بی تو گلزار جنان ای دوست زندان من است چون تو باشی در برم زندان گلستان من است مونسم در کنج زندان چون کسی جز دوست نیست محبس تاریک هارون باغ رضوان من است چهار ده سال، از این زندان به آن زندان می بردن. مسّیب می گوید: یک وقت دیدم آقا دارد ناله می کند. آقا دارد ضجه می زند. خیلی حالش منقلب است. گفتم: آقا جان! چه شده امشب خیلی ناراحتی؟ صدا زد: مسیب! به خدا دلم برای رضایم تنگ شده است. می خواهم بروم مدینه پسرم را ببینم. می خواهم بروم مدینه رضایم را ببینم. پاهایش را میان کُند کردند،زنجیر به گردنش انداختند. امام هفتم(ع) را با چند دانه رطب زهر آلود مسمومش کردند. یک خانه نو و تمیزی نزدیک زندان بود. آقا را از میان زندان بیرون آوردند. کُند از پاهایش باز کردند، زنجیر از گردنش برداشتند. یک بستر تمیز در اتاق پهن کردند و آقا را در بستر خواباندند. بعد فرستادند سراغ یک عده رجال برجسته شیعه بغداد، آنها را اوردند. زندان بان سِندی اِبنِ شاهِک یهودی است. سِندی اِبنِ شاهِک گفت: آقایان! شما رجال برجسته شیعه هستید. ما برای حفظ بعضی از مصالح مملکتی مجبور شدیم چند روزی از آقایتان در اینجا نگه داری کنیم. پشت سر ما می گویند: کند به پایش کردند، زنجیر به گردنش انداخته اند، در زندان مرطوب جایش داده اند. ببینید آیا کند به پایش است؟ ببینید آیا زنجیر به گردنش است؟ ببینید آیا این اتاق، اتاق مرطوبی است؟ آقای شما مریض شده است، می ترسیم فردا بمیرد باز به ما بگویید: آقایمان را کشتید. ببینید آقا حالش خوب نیست. گفتم، شماها بیایید اینجا، زنده ببینیدش بعد هم یک نامه ای بنویسید. همه شهادت بدهید که ما رفتیم آقا را دیدیم، جایش خوب بود، ولی مریض بود. اگر مرد خودش مرده است. شیعه ها کاغذ را گرفتند که امضاء کنند. همین که کاغذ را گرفتند یک وقت آقا سرش را از بستر بلند کرد. صدا زد:آی شیعه ها! ننویسید. آی شیعه ها! امضاء نکنید. به خدا به من زهر داده اند. به خدا جگرم را پاره پاره کردند. آی شیعه ها! تازه کند از پایم برداشته اند. آی شیعه ها! تازه زنجیر از گردنم برداشته اند. آی شیعه ها! امضاء نکنید. صدای ناله و گریه شیعه ها بلند شد. سِندی اِبنِ شاهِک لامذهب با دست خودش ، خودش و هارون را رسوا کرد. شیعه ها بلند شدند قهر کردند و گریه کنان بیرون رفتند. سِندی اِبنِ شاهِک از پشت سر شیعه ها بیرون آمد. بگویم یا نه؟ نمی توانم با صراحت بگویم اما با اشاره می گویم:همین قدر به تو می توانم بگویم. گوش کن! سِندی اِبن شاهِک پشت سر شیعه ها آمد، شیعه ها رفتند این یهودی در خانه را محکم بست. آی بمیرم همین قدر بگویم وقتی برگشت در دستش یک تازیانه بود. دیگر با این تازیانه با بدن موسی بن جعفر(ع) چه کرده ؟ نمی دانم. یابن الحسن! یابن الحسن! عجّل علی ظهورک!... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
می خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم،وقتی مثل فردا شبی، امام رضا یه لحظه از مدینه رفت،از نظرها غایب شد، حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید،مدتی زیادی انتظاره برادر رو كشید، بعد از دقایقی برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت، دید سر رو آشفته است،موها پریشونه،لباس ها همه غرق خاكه،كجا بودی داداش،چرا منو تنها گذاشتی رفتی، امام رضا(ع) یه نگاه به خواهرش كرد،گفت خواهر فقط یه جمله بگم ، دیگه منتظر نباش ، دیگه انتظار بابامونو نكش، خودم رفتم بدن غرق به خونش رو داخل خاك گذاشتم، می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده ، دختری كه چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت:نه ، قبول نمی كنم بابام زندانه ، باید بابام آزاد بشه، اینقدر صبر كرد ، آخرش خبر باباشو براش آوردند ، می خوام یه جمله بگم، كاشكی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند ، كجای دنیا دیدید ، برای دختر منتظر ، سر بریده باباشو ببرند،حسین.......... یا موسی ابن جعفر .... کنج زندان سخن از بزم می و جام نبود خواهرت ثانیه ای در ملا عام نبود ... حسین ..... حسین ..... کنج زندان سخن از بزم می و جام نبود دخترت ثانیه ای در ملا عام نبود ... به سر دختر تو هیچ کسی سنگ نزد ... به روی معجر معصومه کسی چنگ نزد ... *این بدنو آوردن ، رو جثر بغداد گذاشتن ... یه بلندی بود ؛ اگر چه زندان موسی ابن جعفر مثل گودال بود ، "وظلم المتامیر" متموره ، یعنی یه جایی که هم مدوره هم تنگه و تاریکه ، اما من میخوام بگم آقا بعد شهادت شما بدنتون رو بالای بلندی گذاشتن ... همه دیدن ، دور و نزدیک زیارت کردن ... اما این بدن جدّ شما حسین (ع) موند تو گودال ... هرچی دخترش سکینه آمد بلکه بدن بابا رو ببینه دیگه ندید ... بابا بدنی که زیر سم اسب بره ... بدنی که زیر تیر و تیغ و نیزه و سنگ بره ...*آی حسین .... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
2. تک و تنها.mp3
6.94M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چه تک و تنها ، چه غریبونه یه نفر کنج ، این زندونه اسیر این شبای تاره روی خاک تیره سر میذاره کسی بجز خدا از حالش، خبر نداره ای صیدِ بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلُکَ آقا یا ، موسیَ بنِ جعفر توی این زندون ، دیگه آزاده بدنش روی ، خاک افتاده هنوز توی غل و زنجیره رضا براش عزا می گیره محاله دخترش معصومه، آروم بگیره درای زندون ، وا شد تو آسمون غوغا شد شفیع این عالم ها حاجتش روا شد ای صید بی بال و پر شفیع روز محشر دخیلُکَ آقا یا موسیَ بنِ جعفر با عزای این ، غم شیدایی دل عالَم شد ، عاشورایی شهیدی که لبش خشکیده با نیزه ها کفن پوشیده یه روز میاد تو ی محشر با سرِ بریده جانِ اباعبدالله منتقم آلُ الله ادرکنی یا مولا بقیة الله ... حسین اباعبدالله ( تکرار )   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
ای چاره هر کار (یا باب الحوائج) (یا موسی بن جعفر) کار دلم شد زار یا باب الحوائج با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم غم از دلم بردار یا باب الحوائج من سائل باب المراد کاظمینم جز این ندارم کار یا باب الحوائج هر جا گره افتاد در کار دل من خواندم تو را هر بار یا باب الحوائج تو کیستی باب الرضا باب المرادی من عبد این دربار یا باب الحوائج تو هفتمین شمس ولایت من چو ذره تو باغ گل من خار یا باب الحوائج موسی صدایت کرده یا موسی بن جعفر عیسی تو را بیمار یا باب الحوائج شد کاظمینت قبله حاجات از بس دیدند از آن آثار یا باب الحوائج افلاکیان اند آستان بوس در تو ای حجت دادار یا باب الحوائج جبریل کرده بال خود را در حریمت فرش ره زوار یا باب الحوائج والکاظمین الغیظ اوصاف خصالت قرآن کند اقرار یا باب الحوائج چشم امید ما به دست بسته توست وا کن گره از کار یا باب الحوائج جرمت چه بوده که تو را از شهر جدت بردند با اجبار یا باب الحوائج جرمت چه بوده سالها در کنج زندان دیدی جفا بسیار یا باب الحوائج هر روز تو بوده در آن قعر سیه چال مانند شام تار یا باب الحوائج چون مادر خود آرزوی مرگ کردی دیدی زبس آزار یا باب الحوائج هر روز روزه بودی و شلاق خوردی در موقع افطار یا باب الحوائج زیر غل و زنجیر بودی یاد مادر یاد در ودیوار یا باب الحوائج بر روی تخته پاره ای جسم تو بردند گریم برایت زار یا باب الحوائج بعد از تو دیگر دخترانت را نبردند در مجلس اغیار یا باب الحوائج   ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━┛ ┏━━ °•🖌•°━━┓ https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah ┗━━ °•🖌•°━━
$مبعث ی(4).mp3
209.3K
پیک وحی رسیده شد صبح سپیده مصطفی از سوی خدا پیغمبر گردیده تبریک یامحمد تبریک یامحمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ اقراء اقراء احمد برخیز یا محمد گشتی پیمبر تو از سوی خالق سرمد تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ بیست و هفت رجب دل ها در تاب و تب محمد ختم النبیین گشته ز سوی رب تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ ای بر همه عزت سر تا به پا رحمت شد عید مبعث شما ای بانی خلقت تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ ای امید عالم گدای تو حاتم دستم بگیر از مرحمت پیغمبر خاتم تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ بر ما عنایت شد عید رسالت شد از سوی حق بارش رحمت و کرامت شد تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ امشب ابا الزهرا حاجتم کن روا گره گشایی کن زمن یا حضرت طاها تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ ای محرم رازم من بر تو می نازم در دو عالم هستی تو مولا بال پروازم تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد مهر تو در سینه شد گنج و دفینه بده به جمع ما کربلا نجف مدینه تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢ ای سرنوشت من کویت بهشت من از مرحمت نگه نما به روی زشت من تبریک یا محمد تبریک یا محمد گویم به آوای جلی تبریک یا محمد٢