🎙وقتی بهار فاطمه غیر از خزان نداشت... روضه #حضرت_زهرا(س) #ده_دقیقه | 08:44 سید مجید #بنی_فاطمه #فاطمیه عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

زمینه فاطمیه ۱۴۰۳ #حماسه_فاطمی ▪️بند اول: نبینم این حالتو اسیر غم‌ها شدی فدای بغض صدات نگو که تنها شدی می‌سوزم تو آتیش کینه تا اسمت بمونه تو دنیا می‌سوزم با ظلم مدینه تا که بگم فقط تویی مولا من می‌خونم با، دلی که شد پرآه اشهد ان علی ولی الله... دنیای من...علی علی علی علی مولای من...علی علی علی علی ▪️بند دوم: وقتی دیدم بسته شد دست علی با طناب همین جا شد آخرش خونه‌ی صبرم خراب می‌لرزه ستونای مسجد تا از غربت علی میگم از بت‌های شهر مدینه من حق علی رو میگیرم هم‌نوا شو، با بنت رسول الله اشهد ان علی ولی الله... دنیای من... علی علی علی علی مولای من...علی علی علی علی بند ۳: تموم این خطبه‌ها صدای آهِ منه حق مث روز روشنه خدا گواهِ منه می‌شناسید، رسول خدا رو می‌دونید، که حیدر امیره ای اهل مهاجر و انصار! این خطبه، صدای غدیره مثل مادر جان، بگو توی این راه اشهد أنَّ علی ولی الله نغمه پرداز و بند ۱و۲ #مجتبی_کریمی بند۳#فائزه_امجدیان عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

#نوحه_شعار_فاطمیه۱۴۰۳ "مثل زهرا پای حق می ایستیم" بند۱ "فَاستَقِم کما اُمِرت" * این شعار فاطمه ست(س) شیعه در مسیر عشق در مدار فاطمه ست(س) یک تنه به دل لشکر میزنیم علی(ع) تنها نَمونه یک تنه دم از حیدر میزنیم علی(ع) تنها نَمونه ما مرید غیر حیدر نیستیم مثل زهرا(س) پایِ حق می ایستیم بند۲ "فَاستَقِم کما اُمِرت" محورِ مقاومت تا همیشه فاطمه ست(س) مادرِ مقاومت از علی(ع) محاله که دست بکشیم اگه آتیش بباره غیر ممکنه که خسته بشیم اگه آتیش بباره ما مرید غیر حیدر نیستیم مثل زهرا(س) پایِ حق می ایستیم * سوره مبارکه هود/ آیه۱۱۲ "استقامت کن همانگونه که به تو دستور داده شده است" کربلایی_یاسین_زندی #شعر: #مرضیه_عاطفی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

#ایام_فاطمیه واحد _ زمزمه ۱۴۰۳ بند اول کاشکی , آروم بگیره قلبم من کوله باره دردم .. دردم نداره مرحم کاشکی , به جای تو می مردم تازیونه می خوردم .. غم از دلت می بردم ای غمگسار حیدر لیل و نهار حیدر بال و پرت شکسته دارو ندار حیدر۲ یا فاطمه یا زهرا بند دوم زهرا , تا ناله تو شنیدم بالا سرت رسیدم .. روضه ی باز و دیدم زهرا , آتیش به پیکرم زدن پا به در حرم زدن .. زندگی مو بهم زدن ای جان نثار حیدر تنها نگار حیدر دست می گیری به دیوار دارو ندار حیدر ۲ یا فاطمه یا زهرا بند سوم زهرا , رو از علی میگیری جوونی اما پیری .. شهیده ی غدیری زهرا , شرمنده تم هزار بار بخاطر من ای یار .. اینجور شدی گرفتار هستی قرار حیدر آیینه دار حیدر آخر شدی فدایی دار و ندار حیدر۲ یا فاطمه یازهرا #به_قلم : #یاسر_محمدی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

🏴#هفته_بسیج 🏴#شعر ✍شاعر:یوسف حق پرست (اشتهاردی) السلام ای یاوران ای حقیقت بـاوران السلام ای شهیدان سرداران،نام آوران پنجم آذر میلاد بسیج است الله اکبر فریاد بسیج است کُلُّ یَومٍ عاشورا کُلُّ اَرضٍ کربلا (2) فرمان رهبر این است،امر آقا همین است الـگـوی بسیجیـان، امیـرالمومنین است جان ما فدای علی و آلش هر بسیجی شیر مادر حلالش کُلُّ یَومٍ عاشورا کُلُّ اَرضٍ کربلا (2) دشمن خار وذلیل است،غرق در رود نیل است آل یهود ملعون ، قومِ اصحاب فیل است اَرسَلَ عَلَیهِـم طَیراً اَبابیل تَرمیهِم بِحِجارَهِ مِن سِجّیل کُلُّ یَومٍ عاشورا کُلُّ اَرضٍ کربلا (2) گـرچه ما زیر دِینیم مستِ پیرِ خُمینیم سربند ما یازهراست عاشقـان حسینیم بر ما از رهبر ما این خطاب است این بسیج این لشکر انقلاب است کُلُّ یَومٍ عاشورا کُلُّ اَرضٍ کربلا (2) این کشور ایران است قـدرت ما ایمان است کاخ سفیـد به زودی از دست ما ویران است لشکـر بسیجی کم نیاورده آمریکا را به زانو در آورده کُلُّ یَومٍ عاشورا کُلُّ اَرضٍ کربلا (2) عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

#زمزمه شمع خموش ما را از خانه بردند تابوت مادرم را شبانه بردند ای لاله پرپر مظلومه مادر ... مدینه در نوای امن یجیب است مادر به خانه برگرد بابا غریب است شهر مدینه دیگر زهرا ندارد باغی که گل ندارد صفا ندارد شمع خموش ما را از خانه بردند تابوت مادرم را شبانه بردند ای لاله پرپر مظلومه مادر . #محمد_حسین_پویانفر #شهادت_حضرت_زهرا #فاطمیه #نوحه #استودیویی #احساسی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

یاد رزمندگان گرامی باد یاد جانبازان ، سرافرازان یاد آن بی ادعا مجاهدان دلیر یاد آن سرجدا سرآمدان زمان یاد ایام جنگ و آتش و خون یاد روز حماسه و ایثار یاد گاه دلیر مردی و رزم روز فتح و رشادت و پیکار خیل مردان مرد شیرافکن لشگر مخلص خدا باور گوشه گیران عارف مومن شیر پیکار و سالک سنگر یاد مردان مرد با غیرت یاد یاران نیک و با ایمان آن دلیران بیشه های نبرد عاشقان کشیده دست از جان لحظه های هراس و بیم و امید ترس لو رفتن شکستن خط یا هراس اینکه غواصان در دل شب گذر کنند از شط شام حمله بود و شام بلا شام عشق آزمایی ز شرب مدام روی دستان میگسارانش دور میزد پیاله جام به جام در بر تانکها که عده شان بیشتر از بسیجیان بودند چند رزمنده جوان گاهی سد مرصوص و آهنین بودند دلخوشی همه شهادت بود فکر برگشتن و سلامت کو؟ هر که میماند از خدا میخواست... بار دیگر شهید گردد او ملت ما غرق ایمان بود مومن و مخلص و خدایی و پاک پیش چشمانشان همه دنیا... ارزشش بود قدر مشتی خاک بهر فرمانبری ز امر ولی... صف به صف ،لشگر از پی لشگر... در جهاد فی سبیل الله پیر و برنا میشد همسنگر دم که میزد امام ، دل میداد... امت او به امر و فرمانش عهد خون بود بین ما و امام تآخرین لحظه تا به پایانش فکر نان و نوا ، جاه و مقام... در دل امتِ امام نبود آرزوی جهاد و جانبازی... بود ، اگر در دل جوانان بود چه رفیقان خوب و دلبندی... تکه تکه شدند پیش رفیق یا برادرها که جان هم اند... نعششان ماند و برنگشت دریغ روی میدان مینها چه قَدَر... پای مردانه ماند روی زمین یا چه سرها چو سیدالشهدا ع... قطع گردید و گشت نیزه نشین چه پدرها یا که مادرها... بی پسر گشته پیر و پژمردند چه زنانی که همسراشان رفت در غم و داغ یارشان مُردند بچه هایی که از پدرهاشان قاب عکسی فقط براشان ماند یا که تصویر مبهم و گنگی در خیال کودکیشان ماند روزها روزهای آتش و خون از شررها و از شهیدان بود شامها لحظه های وحشت و ترس بهر طفلان ز بمب باران بود در همان روزهای پُرآشوب پیر ما آن امام امت گفت: جنگ ما نعمت است دریابید کرد حیرت هر آنکه این بشنفت! آنچه فرمود امام فرزانه ... بعد چندی برایمان شد فاش شب تاری که معنویت رفت... عرصه آسمان پر شد از خفاش بعدا اما زمان جنگ گذشت همه رفتند گرد مال و منال حرص منصب ، یا ریاست و پست فکر دنیا ، خوشی و وزر و وبال روزگار جهاد و جانبازی روز ایثار و عشق و حُریت رفت و افسوس زآنهمه اخلاص در میانه نماند جز حسرت گر چه ماندند پای بیعتشان... بسیاری ز جمع این امت بسیاری دگر رها کردند... هدف و آرمان و همیت! از میان مجاهدان چندی پای در راه بی راهه بنهادند و جمع دیگرشان سرشان گرم کار روزانه ای دریغا ، ز جمع دیگرشان آن مداوم مجاهدان غیور مویها شد سپید و دل پر درد از غم رفتنِ زمانه ی نور کاش میشد به جنگ برگردیم با شهیدان شویم مونس و یار تا که شاید به یاری ایشان باز گردیم به اصل خود اینبار #مهدی_فرحناکی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

🎙بعد زهرا قصه‌ی مولای ما بسیار بود... روضه #حضرت_زهرا(س) #ده_دقیقه | 08:11 حجت‌الاسلام #الیاسی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

#شور #فاطمیه فاطمیه ها مریض میشم جوری که زندگی میره از یادم اگه بگن چرا پس اینجوری شدی میگم آخه دست خودم نیست این شبا مادر از دست دادم وقتی که خونه بی مادر باشه بهم میریزه همه جا شبیه خونه‌ی علی تو این روزا که میخونن با گریه آروم بچه‌ها ... وا اُما وا اما، یعنی که خونه سرده دلِ حسن پر درده پر درده وا اما، دنیا چقدر نامرده با علی بد تا کرده تا کرده یازهرا سیدتی یازهرا فاطمیه ها گرفتارم خرابه حالم و پر از فریادم اگه بگن چرا گرفته‌ای فقط میگم آخه دستِ خودم نیست به خدا مادر از دست دادم وقتی نباشه مادر انگاری عذابه این دقیقه‌ها مثل حسن که هر نفس تو این شبا زیرِلبش با گریه میزنه صدا وا اُما وا اُما، چشمِ حسن بارونه انگار هنوز حیرونه حیرونه وا اُما، ،دلش از این غم خونه روضه‌ فقط میخونه میخونه یازهرا سیدتی یازهرا نغمه‌: کربلایی پارسا ابراهیمی شعر: #علی_گلچین_پور عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

◾️شب اول فاطمیه ◾️شب شهادت حضرت زهرا(س) 🎤بنفس:کربلایی جَــــواد مُـــقَــــــدم 🎶شعر:هاشم محمدی آرا 🔸پنجشنبه۲۴آبان۱۴۰۳ 🔸بین الحرمین تهران عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

شهادت حضرت زهرا (س) خدا مادرم را کجا میبرند + صوت و متن خدایا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند من و خانه داری من و سوگواری مرو فاطمه گل یاس حیدر کجا میروی بگو بی من آخر کجا میروی غمت حاصل من ربودی دل من 5- خدایا مادرم را کجا میبرند خدایا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند من و خانه داری من و سوگواری مرو فاطمه گل یاس حیدر کجا میروی بگو بی من آخر کجا میروی غمت حاصل من ربودی دل من ز جان خسته ام غریب غریبم بسویت حبیبم نظر بسته ام چرا چهره از من نهان میکنی علی را زغم نیمه جان میکنی تو که با وفایی مگو از جدایی بمن مونسم تمام قرارم ببین ای نگارم که من بیکسم بزخم دل من نمک میزدند ترا بین کوچه کتک میزدند من و دسته بسته تو پهلو شکسته گل پرپرم چه گرددزمانی بر من بمانی مرو از برم فلک کرده غارت همه هست من گرفته تب و تابم از دست من عدو ظالمانه چه با تازیانه نموده جفا که گل شد ز غنچه جدا بما بین کوچه ز شاخه جدا امید علی شد دگر نا امید دریغا زمان جدایی رسید زجا خیز و بنگر ز هجرانت اخر شدم دل کباب نه بر احترامم که حتی سلامم ندارد جواب فلک با دل من چها کرده ای گلم را زغنچه جدا کرده ای تو با ضرب سیلی زدی رنگ نیلی به آمال من مرا در فراقش کشیدی به آتش ببین حال من خدا باشد آگه که تا زنده ام ز روی کبود تو شرمنده ام تو ای یادگارم بمان در کنارم گل یاس من در این وادی غم که پاچیده از هم شد احساس من شب سرد و تارم نداردبسی عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh

روضه #حضرت_زهرا(س) #ده_دقیقه | 07:40 استاد #پناهیان عضویت در کانال شعرائی آئینی 👇👇👇 @Shoaraye_aeinimadhanksh