eitaa logo
شعرای آئینی سازمان‌ بسیج مداحان کرمانشاه
208 دنبال‌کننده
52 عکس
18 ویدیو
25 فایل
بسمه تعالی ♦️فعال ترین وپربارترین کانال شعرائی آئینی سازمان بسیج مداحان استان کرمانشاه درایتا👌 #شور#سرود #مدح باز نشر اشعاروسرودهای جدیدکلی ایام سال به تاریخ قمری و کلیه اشعار مهم مذهبی کشوربرا ،مجالس مذهبی با تنوع بالا و سبک های مختلف @BasijNewsir313
مشاهده در ایتا
دانلود
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم                        هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم رُکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد، از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود دشمن، تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم آسمانی‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله‌ی تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یاربِ من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ** جسم بابم گشت پـامال سواران، صبر کردم                           پیکـرم از بام‌هـا شد سنگ ‌باران، صبر کردم سینه‌‌ام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم                            خورد سیلی بر عذار گل‌عـذاران، صبر کردم با وجود آن که بودی دست حق در آستینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من که خود اصل دعا، روح دعا، قلب دعایم                               شامیـانِ بی ‌حیـا دادنـد دشنـام از جفایم حلقه‌های سلسله‌ خون گریه کردند از برایم                          سخت‌تر بود از زمیـنِ کربـلا شـام بلایم ریختند از بام، خاکستر بـه فـرق نازنینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم                         ده عزیـز خویش را در ریسمـانی بسته دیدم چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم                    شامیـان را بهـر استقبـال، دسته‌دسته دیدم حمله با تیغ زبـان کردند بـر قلب حزینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من که خورشید جمالم، شـد غبار غم نقابم                          بـا سـر پـاک پـدر بُردنـد در بــزم شـرابم پیش چشمم چوب می‌زد خصم بر لب‌های بابَم                    خارجـی کردنـد در اوج مسلمانـی خطابَم گرچه دانستند نـور چشم ختم ‌المرسلینم من علی بن‌ حسین بن‌ امیرالمؤمنینم استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بیا و درد هجران محبّان را مداوا کن نگاهی از کرم بر چشم‌های خسته‌ی ما کن تمام آفرینش بی‌تو باشد جسم بی‌جانی بیا با یک نظر بر خلق، اعجاز مسیحا کن بیا از غربت جدّت بگو، با مردم عالم بیا و چشم ما را از سرشک سرخ، دریا کن کنار علقمه با مادر مظلومه‌ات زهرا دو چشم خویش را دریا، به یاد چشم سقا کن بیا با اشک کن همچون عموی خویش، سقّایی بریز از دیده خون و گریه بر اولاد زهرا کن بیا و تير را بیرون بکش از حنجر اصغر پسر که ذبح شد از تیرِ قاتل، فکر بابا کن ** بیا دست یداللهی، برون از آستین آور طناب خصم را، از دست‌های عمّه‌ات وا کن سر بالای نی، آوای قرآن، خندۀ شادی بيا دروازۀ ساعات و زینب را تماشا کن بریزد خون «میثم» تا به خاک پای یارانت بیا او را برای روز جانبازی، مهیا کن استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
طشت، حیرت زده‌ی نغمه‌ی قرآن من است خیزران اشک‌فشان، بر لب و دندان من است دیده‌ی فاطمه بر چوب تو و طشت طلا نگه دختر من، بر لب عطشان من است چوب اگر می‌زنی اینقدر مزن زخم زبان! پای این طشتِ طلا، فاطمه مهمان من است زینبم گر نکند پاره گریبان چه کند نگهش بر من و بر گریه‌ی طفلان من است هر که قرآن به زبان داشت لبش را بوسند چوب و جام می تو، پاسخ قرآن من است هفده زخم که بر صورت من می‌بینی شاهد زنده‌ای از زخم فراوان من است خیزران بر لب من می‌زنی و می‌خندی خنده‌ات بر من و بر دیده‌ی گریان من است مجلس عیش تو گردید حسینیّه‌ی من بزم شادیت پر از ناله و افغان من است اینکه «میثم» نفسش شعله به دل‌ها زده است هر کلامش شرری از دل سوزان من است استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ای مظهر جمال جمیل خدا حسن وی "طلعت تو آینه‌ی کبریا" حسن روح نبی، روانِ علی، قلبِ فاطمه گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی از بس که داده بوسه دهانِ تو را حسن وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن از کائنات نغمۀ آمین شود بلند دست تو تا بلند شود بر دعا حسن باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن آل نبی تمام کریمند و تو شدی مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن خلقند میهمان و تویی میزبان خلق مُلک وجود آمده مهمان سرا حسن روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟ جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه صبر تو داد دین خدا را بقا حسن صبر و ثبات و صلح تو گردید از ازل بنیانگذار نهضت کرببلا حسن یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن گرد حریم تو که درش بسته روز و شب صف بسته‌اند سلسله‌ی انبیا حسن وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن بیچاره‌های کوردلِ پست، غافلند دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن از ماهیان بحر الی ساکنان عرش گریند در غم تو به صبح و مسا حسن ای چشم غیر بر کرمت! با کدام جرم دشنام‌ها شنیده‌ای از آشنا حسن آن خواست دست بسته بَرد سوی دشمنت این یک فشرد بر روی پایت عصا حسن این غم کجا برم که به منبر خطیب پست دشنام داد بر پدرت مرتضی، حسن این غم کجا برم که تو را یارِ آشنا گردید مار و کشت به زهر جفا حسن از فرط تیر تا تن و تابوت شد یکی قد حسین مثل کمان شد دوتا حسن دست بریده‌ی پسر کوچکت بس است بر دستگیری از همه‌‌ی ماسوا، حسن گر قاسمت به عرصه‌ی محشر قدم نهد بهر نجات خلق کند اکتفا حسن هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو _ دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مَودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابدالدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانندِ نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم... سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا، عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشتِ وحی، محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!... چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟! جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟! عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تاکنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
کعبۀ اهل ولاست، صحن و سرای رضا شهر خراسان بُوَد، کرب‌وبلای رضا در صف محشر خدا مشتری اشک اوست هر که در اینجا کند، گریه برای رضا کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟ چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟ بر سر دستش برند هدیه برای خدا ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا.. نغمۀ قدّوسیان بود به آمین بلند حیف که خاموش شد صوت دعای رضا یاد کند گر دَمی، زآن جگرِ چاک چاک خون جگر جوشد از، خشت طلای رضا از در باب الجواد، می‌شنوم دم به دم یا ابتای پسر، وا ولدای رضا بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم باز دلم در وطن، کرده هوای رضا گر برود در جنان، یا برود در جحیم بر لبِ میثم بُوَد، مدح و ثنای رضا استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
دامن آلوده و بار گناه آورده‌ام گر چه آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام هر که بودم، هر که هستم، با کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام هر که آرد تحفه‌ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده‌ام بر کبوترهای صحنت هدیه‌ی ناقابلی‌ست گندم اشکی که در این بارگاه آورده‌ام ناله‌ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل نامه‌ای چون دود آه خود، سیاه آورده‌ام ذرّه بودم، زائر شمس الشّموسم کرده‌اند قطره‌ای بودم به این دریا پناه آورده‌ام گر چه هستم قطره‌ای ناچیز، یک دریای اشک_ هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده‌ام هر فقیری هست دست خالی‌اش سرمایه‌اش من فقیرم، دست خالی را گواه آورده‌ام «میثما» مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو سر به خاک زائرت از گردِ راه آورده‌ام استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
بیا و سر بـه روی سینـه‌ام بگذار، مهدی‌جان شـرر زد بـر درونـم زهـر آتش‌بـار، مهــدی‌جان بیـا تــا سیــر بینــم وقـت رفتن، ماه رویت را که می‌باشد مرا این آخرین دیـدار، مهدی‌جان در ایـام جوانــی سیــــر گردیـــدم ز جـان خـود زبس بر من رسیـد از دشمنان آزار، مهدی‌جان ازآن ترسم که بعد از من، تو در تنهایی و غربت به موج غم، گذاری چهـره بر دیـوار، مهدی‌جان از آن می‌سوزم ای نور دوچشم خود، که می‌بینم تو بهــر گریـه کردن هـم نـداری یـار، مهدی‌جان غـم تــو بیشتــر باشـــد ز غم‌هــای پــدر، آری اگر چه دیـده‌ام مـن محنت بسیار، مهدی‌جان تـو بایــد قرن‌هــا در پـــردۀ غیبت کنــی گریــه بُود هـر روز روزت مثـل شــامِ تــار، مهدی‌جان تو باید قرن‌ها چون جد مظلـومت علـی باشی به حلقت استخوان باشد، به چشمت خار، مهدی‌جان بگیر از مرحمت، فردای محشر، دستِ «میثم» را کـه بـر جـرم و گناه خـود کنـد اقـرار، مهدی‌ جان استاد     ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
قیامتـی‌ است گمانم قیامت مهدی است جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است زمان، زمان شروع زعامت مهدی است غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد بهشتِ وصلِ خـدا را ثمر مبارک باد بـرای منتظـران این خبر مبارک باد خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده خطاب حضرت معبود را بخوان با من پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من بیــا ترانـۀ داوود را بخـوان تـا مـن سرود مهـدی موعود را بخوان با من دوبـاره آیـه‌ی جاء الحق آشکار شده به یُمن وصل، همه فصل‌ها بهار شده ز تیرگـی چـه زیان! کوهِ نور نزدیک است رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نِگَــرید سراب‌هـا همـه رفتنـد، آب را نِگَرید بشارت ای همه یاران! که یار می‌آید نویــد رحمـت پــروردگار می‌آید محمـد از طــرف کوهسـار می‌آید علی گرفته بـه کف ذوالفقار می‌آید دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید سلام تازه بر آن تک سوار نور کنید ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم حـرم رسانه‌ی آوازه‌ی «انـا المهدی» است چهان پر از سخنِ تازه‌ی «انا المهدی» است جهانیان! همـه جا در کنار یار کنید دلِ خـزان زدۀ خویش را بهار کنید یهودیـان همه جا در شرارِ نار کنید الا تمامــیِ وهابیــان! فــرار کنید رها کنیـد حرم را، حرم، دیار علی است به دستِ مهدیِ موعود، ذوالفقار علی است استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
سامره امشب تماشایی شده جنت گل‌های زهرایی شده لحظه لحظه، دسته دسته از فلک همچو باران از سما بارد ملک می‌زنند از شوق، دائم بال و پر در حضور حجت ثانی عشر مُلک هستی در یم شادی گم است بعثت است این، یا غدیر دوم است؟! یوسف زهرا به دست داورش می‌نهد تاج امامت بر سرش عید «جاء الحق» مبارک بر همه خاصه بر ساداتِ آل فاطمه عید آدم، عید خاتم آمده عید مظلومانِ عالم آمده عید قسط و عید عدل و دادهاست لحظه‌هـایش را مبارک بادهاست عید قرآن، عید عترت، عید دین عید زهرا و امیرالمؤمنین عید یارانِ فداکارِ علی است عید محسن، اولین یار علی است عید مشتاقان سرمست حسین عید ذبح کوچک دست حسین عید باغ یاسمن‌های کبود عید شادیِ بدن‌های کبود عید سردار رشید علقمه عید سقای شهید علقمه عید ثارالله و هفتاد و دو تن عید سربازان بی غسل و کفن عید طاها، عید فرقان، عید نور عید قرص ماه در خاک تنور عید عزت، عید مجد و افتخار عید مردانِ بزرگِ انتظـار آی مهدی دوستان! عید شماست این شعاع حُسنِ خورشید شماست آنکه باشد عدل و دادِ حیدرش حق نهد تاج امامت بر سرش وعده‌ی فیض حضور آید به گوش مژده‌ی روز ظهـور آید به گوش تا کند محکم اساس کعبه را کعبه پوشیده لباس کعبه را می‌کشد چون شیر حق از دل خروش می‌رسد از کعبه آوایش به گوش می‌بَرد از دل شکیب کعبه را می‌کشد اول خطیب کعبه را روی او آیینه‌ی روی خداست پشت او محکم به نیروی خداست پیشِ رو، خوبان عالَم لشکرش پشت سر، دست دعای مادرش بر سرش عمامه‌ی پیغمبر است ذوالفقارش ذوالفقار حیدر است پرچمش پیراهن خون خداست نقش آن رخسار گلگون خداست رشته‌هایش از رگ دل پاک‌تر از گل پرپر شده صدچاک‌تر حنجر او نینوای زینبین نعره‌ی او «یا لثارات الحسین» اشک چشمش خون هفتاد و دو تن چهره: تصویر حسین است و حسن خیمه‌اش آغوش حیِّ دادگر مقدمش چشمِ قضا، دوش قدر عدل از نور جمالش منجلی پایتختش کوفه مانند علی آسمان پروانه‌ای دور سرش خلق پندارند خود را در برش آسمان چون حلقه در انگشت او مُلک امکان قبضه‌ای در مشت او فرشِ راهِ لشکرش بال مَلک جای سُم مرکبش دوش فلک مکه را بستاند از نا اهل‌ها بشکند پیشانی از بوجهل‌ها شیعه گردد حکمران در آب و گل کوری این بازهای کور دل عید موسا و عصا و اژدهاست عید مرگ فرقۀ باب و بهاست ای امام عصر عاشورائیان ای امید آخر زهرائیان ای به عهد مهدویت مهد ما ای نفس‌هایت دعای عهد ما عمر ما بی تو به سر آمد بسی ای پناه شیعه تا کی بی‌کسی؟! تو به ما بینایی و ما از تو کور تو به ما نزدیکی و ما از تو دور ای ز چشم ما به ما نزدیک‌تر تا دل دشمن شود تاریک‌تر چند میثم با تو نزدیک از تو دور سیدی مولایی عجل لظهور! استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
کیستم من، بانوی اسلام، امّ ‌المؤمنینم مادر کوثر، امیدِ رحمة لِلعالمینم آسمانِ معرفت، بر روی دامان زمینم بانوی باغ جنان، محبوبه‌ی جان‌آفرینم مثل زهرا دخترم، آئینه‌ی حقّ الیقینم بارها از حق سلام آورده جبریل امینم من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم پیشتر از روز بعثت، مصطفی را همسرم من از نزول وحی، تنها حامی پیغمبرم من همسرش نه، ‌همدمش نه، ‌بهترین همسنگرم من مؤمنين را، بلکه ایمان را، گرامی ‌مادرم من بحر ایثار و وفا و معرفت را گوهرم من در جلالت هاجر و حوا و مریم را قرینم من خدیجه همسر و همگام ختم ‌المرسلینم پیشتر از بودنم، دل برد از دستم محمد در حقیقت روشنی بخش وجودم بود احمد گشته بودم همچنان مشتاق آن روح مجرد بی خبر بودم که از لطف خدای حیّ سرمد روزی آن یار تمام خلق، با من یار گردد می‌کند حق با نخستین شخص خلقت همنشینم من خدیجه همسر و همگام ختم ‌المرسلینم دختری دارم که خورشید و مه ‌و گردون هلالش شوهری ‌دارم که قرآن‌ گشته نازل در کمالش دختری دارم که می‌آید سلام از ذوالجلالش حیدری گردیده دامادم که نَبوَد کس مثالش حجره‌ای دارم که جبریل امین روبد به بالَش نی عجب گر چرخ گردون سجده آرد بر زمینم من خـدیجه همسر و همگام ختم‌ المرسلینم می‌دهد تاریخ در هر عصر، در عالَم شهادت من خدا را کرده‌ام پیش از شب بعثت، عبادت داشتم بر خواجه‌ی "لَولاک" از اول، ارادت با وصال عقل اول یافتم از نو ولادت در همه زن‌های عالم شد نصیبم این سعادت تـا سر دستم گل رخسار زهرا را ببینم من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah
ای دختر و خواهر ولایت آیینۀ مادر ولایت بر ارض و سما ملیکه در قم آرام دل امام هفتم معصومه به کنیه و به عصمت افتاده به خاکِ پات عفّت در کوی تو زنده، جان مرده بر خاک تو عرش سجده برده گفتند و شنیده‌اند ز آغاز کز قم به جنان دری شود باز حاجت نبود مرا بر آن در قم باشَدَم از بهشت بهتر قم قبلۀ خازن بهشت است اینجا سخن از بهشت، زشت است قم شهر مقدّس قیام است قم خانۀ یازده امام است قم شهر مدینه، تو بتولش صحنین تو مسجد الرسولش قم تربت پاک پیکر توست اینجا حرم مطهّر توست گر فاطمه دفن شد شبانه نَبْوَد ز حریم او نشانه کی گفته نهان ز ماست آن قبر من یافته‌ام کجاست آن قبر آن قبر که در مدینه شد گم پیدا شده در مدینۀ قم مریم به برت اگر نشیند این منظره را مسیح بیند سازد به سلام سرو و قد خم اوّل به تو بعد از آن به مریم روزی که به قم قدم نهادی قم را شرف مدینه دادی آن روز قرار از ملک رفت ذکر بر فلک رفت تابید چو موکبت ز صحرا شهر از تو شنید بوی زهرا در خاک رهت ز عجز و ناله می‌ریخت سرشک همچو لاله با گریۀ شوق و شاخۀ گل بردند به ناقه‌ات توسّل دل بود که بود محفل تو غم گشت به دور محمل تو آن پیر که سیّد زمان بود رویش همه را چراغ جان بود گردید به گرد کاروانت شد، پای برهنه ساربانت بردند تو را به گریه هودج تا خانۀ موسی ابن خزرج از شوق تو ای بتول دوّم قم داد ندا به مردم قم کای مردم قم! به پای خیزید از هر در و بام گل بریزید آذین به بهشت قم ببندید ناموس خدا مرا پسندید قم شام نبود تا که در آن دشنام دهد کسی به میهمان قم شام نبود تا که از سنگ گردد رخ میهمان ز خون رنگ قم کوفه نبود تا که خواهر بیند سر نی سر برادر حاشا که قم این جفا پذیرد مهمان به خرابه‌ جای گیرد بستند به گرد میهمان صف قم با صلوات و شام با کف قم مهمان را عزیز خواند کی دخت ورا کنیز خواند؟ "میثم" همه عمر آنچه را گفت در مدح و مصیبت شما گفت استاد ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به عضویت در کانال شعرای آئینی سازمان 🔰درپیام رسان ایتا👇👇👇 https://eitaa.com/Shoaraye_aeinimadhankermanshah 🔰در پیام رسان روبیکا👇👇👇👇 https://rubika.ir/Shoaraye_aeinimadhankermanshah