🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
#زندکی_نامه_شهید 🌹روحانی شهید محسن حقیر مددی🌹 در تاریخ بیست و نهم شهریور ماه سال ۱۳۴۵در شهرستان خوی
🌷بِسم ربِّ الشُهداء🌷
💌"هدایای شما محضرروان پاک شهدای والا مقام شهرستان خوی"
ختم "#صلوات " امروز
به نیت
🌹شهید محسن حقیر مددی🌹
🌸سهم شما ۵ #صلوات🌸
✅قبول باشه
@Shohadaye_khoy
🔹یک #جمله_طلایی که باعث میشه نمازهامونو اول وقت بخونیم
🍃هروقت دعوت می شد برای برنامه یا کلاس یا یکی از دوستانش می خواست باهاش قرار بزاره، یه نگاه به تقویمش می کرد و اگر اون زمان وقتش پر بود مودبانه معذرت میخواست: ببخشید تو اون زمان من وقتم پره یا ببخشید من یه قرار ملاقات مهم دارم و ...
یک روز که حسابی از به تعویق انداختن نمازش ناراحت بود از خودش پرسید چرا من تمام برنامه های مهمم رو سرساعتشون انجام می دم اما نمازم رو نه! با اینکه مهم ترین قرار زندگی من با خالقم ساعات اذانه
🔺حلقه گم شده یک جمله بود
از اون به بعد به همه کس و همه چیز که میخواست تو ساعت نماز اول وقت ، وقتشو بگیره محترمانه می گفت:
👈 ببخشید من یک قرار ملاقات خیلی مهم دارم!
وقتی موبایلش وقت نماز زنگ می زد یا براش پیامک می رسید، بدون اینکه به صفحه اش نگاه کنه آروم همین جمله رو می گفت.
به تلویزیون وقتی یه برنامه جذاب داشت هم همین طور😊
حتی کمی مانده به اذان صبح وقتی آرام گوشیش به صدا در می آمد و او وسوسه می شد که بگه "فقط ده دقیقه دیگه بخوابم!" با قاطعیت به صاحب اون وسوسه می گفت: نه! من یه قرار خیلی مهم دارم
🍃حالا تمام نمازهاش #اول_وقت شده
@Shohadaye_khoy
Khamenei.ir13900218_2964_128k.mp3
زمان:
حجم:
4.66M
👌کلیپ صوتی علم فاطمی
🌿یا فاطمه، خدا تو را برگزیده است، خدا تو را پاک قرار داده است، تو را بر زنان عالم برتری داده است.
💫 در محیط علم یک دانشمند والاست.
میرود در مسجد مدینه میایستد در مقابل مردم و ارتجالاً حرف میزند شاید یک ساعت صحبت میکند.
قدیمیترین دانشگاه اسلامی در دنیای اسلام مربوط به قرن سوّم و چهارم به نام فاطمه زهراست همین دانشگاه معروف الازهر در مصر.
🌺از همهی ستارگان باید راه را بیاموزیم
انسان عاقل اینجوری است.
💫مگر این ستاره همین است که من و شما میبینیم.
قدرت الهی که حدّ و اندازه ندارد.
انسان عاقل از این ستاره راه را پیدا میکند.
۱۳۷۳/۹/۳
#عناوین_دهه_فجر۹۹
#سیره_فاطمی
#امام_خامنهای
••※🍃[@Shohadaye_khoy]🍃※••
@Nohenab204_5821042087633619081.mp3
زمان:
حجم:
6.42M
بارونمحبتسورهیکوثری💫
همهمیدوننزندگیحیدری..🌺
#محمدرضا_طاهری
••🍃[@Shohadaye_khoy]🍃••
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
♥️﷽❤ 📂زندگی هر انسانی دوران مختلفی دارد که هر دوره ای مقدمه ای برای دوران دیگر است، در این میان، دو
💟#خصوصیات_اخلاقی
#شهید_کرباسی
💫از جمله خصوصیات
شهید کرباسی که او را زیبنده شهادت کرده بود می توان اینگونه بیان کرد:
🍃علی رغم گذشت مدت كوتاهی در سربازی به علت داشتن #قلبی_رئوف
و مهربان،
با يكايك سربازان رفتاری برادرانه و دوستانه داشت
بگونه ای که اگر يكی از سربازان ناراحتی و گرفتاری برايش پيش می آمد بی درنگ سراغ شهید کرباسی میرفتند، چرا که او محرم اسرار بود👌
همچنین ایشان، فعاليت های خود در جبهه جنگ را روز به روز بيشتر می كرد و بيشتر وقت خود را در تفسير #قرآن و نهج البلاغه سپری میکرد.
💠 نماينده امام خمینی در پادگان همدان درباره خصوصیات ایشان
می گویند:👇
🍃اين شهيد هميشه در #جلسات_قرآن كه در كوی سازمانی، كه يكی از بانيان و مؤسسان آن بود،
شركت می كرد و عموم را برای بحث و بررسی دعوت می نمود
و يا اگر به اشكال و يا به مطلبی بر
می خورد كه هنوز قابل هضم برای او نبود؛
👈 در جلسه با عموم و يا با نماينده
در پادگان به ميان می گذاشت.
🍃همچنین شهید کرباسی #تبحّر فراوانی در #نهج_البلاغه داشت
و قرآن و نهج البلاغه را خوب
می شناخت.
من وقتی ياد آن جلسات می افتم متأثر می شوم.✅
📝ادامه دارد . . .
@Shohadaye_khoy
3.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷•°🕊°•🇮🇷
#استوری🎞
#کلیپ🎥
#شهیدخسروکرباسی🌷
#حاجمهدیرسولی🎤
خوشاآنانکهجانانمیشناسند🌷
طریقعشقوایمانمیشناسند🕊
بسیگفتندوگفتیمازشهیدان🌷
شهیدانراشهیدانمیشناسند🕊
🇮🇷•°🕊°•🇮🇷
@Shohadaye_khoy
#خاطرات_جبهه
🔴قرمز و آبی🔵 در جبهه !😂😂
سرم را چرخاندم به طرف صدا. باورم نميشد. دهها اسير عراقي، پابرهنه و شعارگويان به طرفمان ميآمدند. پيشاپيش آنان، علي سوار شانههاي يك درجهدار سبيلكلفت عراقي بود و يك پرچم سرخ را تكان ميداد و عراقيها هم با دستور او شعار ميدادند: پرسپوليس هورا، استقلال...
داوود اميريان، از نويسندگان توانمند ادبيات مقاومت است. نويسنده اي كه در بخش طنز دفاع مقدس از خود آثار فاخري به جاي گذاشته است. بيان اين خاطره بهمعناي حمايت از تيم خاصي نيست؛ بلكه بازگوكردن خاطره طنزي است كه ما را به ياد شاديهاي زمان جنگ بيندازد:
شهر فاو تازه فتح شده بود و سربازان دشمن گروه گروه تسليم ميشدند. من و دوستم «علي ناهيدي» از يك هفته قبل از عمليات با هم حرف نميزديم. شايد علتش خيلي عجيب و غريب باشد. ما سر تيمهاي فوتبال استقلال و پرسپوليس دعوايمان شد! من استقلالي بودم و علي پرسپوليسي. يك هفته قبل از عمليات، در سنگر طبق معمول داشتيم با هم كركري ميخوانديم و از تيمهاي مورد علاقهمان حمايت ميكرديم كه بحثمان جدي شد. علي زد به پروين و يك نفس گفت:
ـ شيش، شيش، شيش تاييهاش!
منظور او از حرف، يادآوري بازياي بود كه پرسپوليس شش تا گل به استقلال زده بود. من هم كم آوردم و به مربيان پرسپوليس بد و بيراه گفتم. بعد هم قهر كرديم و سرسنگين شديم.
حالا دلم پيش علي مانده بود. از شب قبل و پس از شروع عمليات، ديگر علي را نديده بودم. دلم هزار راه رفته بود. هي فكر ميكردم نكند علي شهيد يا اسير شده باشد و نكند بدجوري مجروح شده باشد. اي خدا، اگر چيزيش شده باشد، من جواب ننه باباش را چي بدهم.
ديگر داشتم رسماً گريه ميكردم كه يك هو ديدم بچهها ميخندند و هياهو ميكنند. از سنگر آمدم بيرون و اشكهايم را پاك كردم. يكهو شنيدم عدهاي با لهجه فارسيدار شعار ميدهند كه:
پرسپوليس هورا، استقلال سوراخ!
سرم را چرخاندم به طرف صدا. باورم نميشد. دهها اسير عراقي، پابرهنه و شعارگويان به طرفمان ميآمدند. پيشاپيش آنان، علي سوار شانههاي يك درجهدار سبيلكلفت عراقي بود و يك پرچم سرخ را تكان ميداد و عراقيها هم با دستور او شعار ميدادند:
پرسپوليس هورا، استقلال سوراخ!
باور كنيد بار اول و آخر در عمرم بود كه به اين شعار، حسابي از ته دل خنديدم و شاد شدم.
دويدم به استقبال. علي با ديدن من از قلمدوش درجهدار عراقي پريد پايين و بغلم كرد. تندتند صورتش را بوسيدم. علي هم صورتم را بوسيد و خندهكنان گفت: ميبيني اكبر، حتي عراقيها هم طرفدار پرسپوليس هستند!
هر دو غشغش خنديديم. عراقيها كه نميدانستند دارند چه شعاري ميدهند، با ترس و لرز همچنان فرياد ميزدند: پرسپوليس هورا، استقلال سوراخ!
🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼
🌼✨ @sheykhe_shukh ✨🌼
🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲