#اشکهای امیر دریادار #حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش پس از #34 سال بر سر #مزار همرزم خود دریادار دوم تکاور #ناصر فراهانی در #شهرستان_خوی استان آذربایجان غربی
#امیر_دریادار_سیاری :
🌷همه ما مدیون خون شهدای گرانقدری هستیم که با اهدای جان خویش از این خاک و بوم دفاع کردند.🌷
ای #دوست ، ای #رفیق قدیمی من ای همرزمم ، #عراق با لشکر تا بن دندان مسلح #کمرم را #خم نکرد ولی فراق تو #کمرم را #شکست ، کمرم را شکست .
🌷روحش شاد،یادش گرامی🌷
️
🕊#شهدای_شهرستان_خوی
️
@Shohadaye_khoy
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
🌷معرفی_شهيد_سرافراز_خلیل_قراجه ای🌷 نام پدر:حجة الإسلام والمسلمین حاج شیخ حبیب قراجه ای محل تولد:
🌷زندگي نامه_شهيد🌷
#شهيد خليل قراجه اي فرزند #حبيب در خانواده اي روحاني در شهانق #خوي چشم به جهان گشود.
🔹#دنياي پرصفاي خانه شان سرشار از #معنويت و اعتقاد بود. شير مادر در رگانش عطر خدا را جاري ساخت. #پدر از علما سرشناس و مبارز و مادر از خانواده متدين و خدا شناس هستند.
🔹#جد پدري خليل مرحوم #حاج حسين قراجه اي كه از عاشقان #قرآن و از علاقمندان به كلام خدا بود او را از همان دوران تحصيلي با #قرائت قرآن آشنا ساخت و رايحه دلپذير معرفت را در جان خليل جاري ساخت. در چنين محيطي بود كه او پرورش يافت.
🔹از اول شروع زمزمه هاي انقلاب اسلامي با وجود اينكه #نونهالي بيش نبود در صف #انقلابيون قرار گرفت تا به ياري دين خدا كه پدر پاسدار حرمت آن بود همت گمارد. به طوري كه يكي از دوستان پدر كه در مقابل مقبره عليه مغازه فرش فروشي داشت گفت «حاج آقا، خليل را ديده اي؟ فرمود خير نديده ام. پاسخ داده بود كه خليل تعدادي از بچه ها را به دورش جمع كرده و مي پريد بالا و مي گفت بگو مرگ بر شاه» و همان روز عده اي از اشرار با قمه و قداره به انقلابيون حمله كردند.
🔹سرا پا شور و شوق بود. نوجواني بود كه مانند #كوه استقامت داشت و مثل #درياي طوفاني ناآرام و مواج، با كوچكترين تكبير كه از بلندگوي مساجد مي شد خود را به خيل مردم مي پيوست عشق به انقلاب و امام و رهبرش از #وصيت نامه اش مشهود است.
🔹در خانواده اي پرورش يافته بود كه از اول به انقلاب صحه گذاشته بودند و خود از مبلغين اسلام بودند. زمينه ذاتي و محيط زندگاني و تعليم و تربيت خانوادگي از وي دلير مرد #مؤمن و بي باك به وجود آورده بودند. پدر بزرگوارش نقل مي فرمايند كه در پايگاه مقاومت شهيد #فتاحي فعاليت داشت كه شبي ساعت 1 بعد از نصف شب در حالي كه تازه وارد رختخواب شده بودم داخل منزل شد و گفت «آقا جان مأموريت رزمي هست اجازه مي فرمائيد رويش را بوسيدم و گفتم برو به امان خدا.
🔹از رفتن برادر كوچكش به جبهه ممانعت به عمل آورد و ايشان را كه رفته بود براي جبهه اسم نويسي كند برگرداند و گفت مادامي كه من هستم به تو نوبت نمي رسد.»
#عشق الهي و جذبه الهي او را يك بار ديگر به جبهه #كردستان و بعد به ساير جبهات كشانيد.
در نهايت در #عمليات_والفجر 4 مرحله 2 در منطقه #بانه در تاريخ1362/8/4در يك نبرد شجاعانه به بعثيان كافر اين بسيجي عاشق و وارسته به لقاي #دوست نايل و شهيد راه حق و حقيقت مي گردد.
🌷روحش شاد و يادش گرامي باد🌷
🕊#شهدای_شهرستان_خوی
️
@Shohadaye_khoy