🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
🌷#شهيد_رسول_قاسمی در يك خانواده مذهبی و كشاورز در یکی ازروستاهای شهرستان #خوی متولد شد. تا سن هفت
📜#فرازي_از_زندگينامه_شهيد:
#شهيد_رسول_قاسمی شجاع و معتقد به اسلام و آرمانهای مقدس جمهوری اسلامی بود و در محله علي آباد همه او را يك #انقلابی تمام عيار میشناختند.
پس از شروع جنگ از جانب جهانخواران شرق و غرب توسط بعث عراق بر ملت تازه زنجير گسسته #ايران تحميل شده بود، به ياری انقلاب شتافت و با وجود صغر #سن، و ضعف #جسمانی سرانجام در آخرين روز عزيمت رزمندگان با جبهههای به صف كاروان #عاشقان ديار ا... پيوست تا گلزار عشق را كه در زير پای ددمنشان بعثی پژمرده میشد بازستاند.
در حين رزم خطاب به همسنگران خود میگويد من پيرو مكتب حسين(ع) و امام خمينی هستم و هرگز از مردم نمیترسم. مرگ در اين راه #سعادت است و سبقت گرفتن بر #شهادت افتخار بزرگی است بر من.
پس از پيروزی عمليات بسوی معبود در قيام و عقود با بيان #سبحان_ربی_الاعلی_و_بحمده عبوديت خويش را بر لايزال لايتناهی ابراز ميدارد. بر اثر تركش #خمپاره زخمی كه دارد بعد از هشت روز #بيهوشی در بيمارستان اميرالمؤمنين #تهران بر خيل كاروانيان شهدا ميپيوندد.
🌷روحش شاد و يادش گرامی باد🌷
🕊#شهدای_شهرستان_خوی
️
@Shohadaye_khoy
📜فرازی از زندگی نامه
شهید #غلامرضا_بقائی🌷
🦋شهيدان شمع محفل بشريتند و سعيدان تاريخ.
شهيدان #عاشقان سينه چاك الهی و مجنون وادی عشقند كه ليلای خويش را با خون♥️ و ايثار و حماسه جستجوگر بودند و با زمزمه های نيمه شبشان با معبود درد و دل می كردند و در انتظار جواب بودند تا اينكه دعوتش را لبيك گفتند.
✨بسيجی دلاور شهيد#غلامرضا_بقائی نيز گلی از گلستان خونين عشق بود
كه در سپيده دم☀️ هيجدهم شهريور ماه در يك خانواده مذهبی كه يك زندگی فقيرانه را می گذرانيدند، به دنيا آمدوپرورش يافت.
دوران تحصيلی خود را تا دبيرستان و مقاطع آن ادامه داد و همزمان با تحصيل در دبيرستان عضو #فعال پايگاه شهدای گمنام بود.
⚡️این شهید بزگوار به امام و انقلاب عشق می ورزيد و هميشه از غريبی امام حسين(ع) سخن می گفت
و دوست داشت او نيز #غريبانه در راه خدا و حق و حقيقت جان بسپارد
و به مادرش نيز توصيه اش اين بود كه
👈اگر من #شهيد شدم، اشك خودرا بر مظلوميت مولايم حسين(ع) نثار كن💞
💟او دلباخته سنگرهای رزم و مبارزه بود و چون برادر بزرگترش در جبهه نبرد بود،پس از التماس زياد،رضايت #مادر را جلب نمود و در زمان اعزام مادر يك طرف صورت فرزند دلبند را بوسيد و گفت كه پسرم اگر خدا خواست و برگشتی طرف ديگر صورتت را
می بوسم.🌸
بسيجی قهرمان به جبهه اعزام گرديد تا حماسه بيافريند و شور و عشق به پا سازد✌️
♦️تا اينكه در تاريخ۱۳۶۵/۳/۲۵ در #سرشاخان_سردشت در درگيری با ضدانقلاب به فيض شهادت نايل آمد و نامش را جاودانه ساخت.
🥀 شادی روحش صلوات🥀
#شهدای_خوی💞
@Shohadaye_Khoy
#سلام_بر_شهيدان✋🌹
سلام بر #زائران آفتاب و #عاشقان مهتاب
#پیروان ولایت،#آیینه های بی غبار
#سروهای سرفراز،#گلبوته های عشق
#عقابان شب و #شیران روز
که با گامهای استوار و دستهای پرتوانشان،سرود پرواز سر دادند و به قله های رفیع سعادت رسیدند
@Shohadaye_khoy
#شهود_عشق
مرغ دل #عاشق
در این دنیا جزبہ سوے
وادے #عشاق پر نمےزند
واگرعاشق دیوانہ
جز درحریم #عاشقان
پرواز نکند چہ کند؟
شفاے#بیماردلان
جز باعطر #شہادت
مشفاء نمےیابد ....
#رزقک_الشهادت 🌷
@Shohadaye_Khoy
🥀🕊💐🕊💐🕊🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس
#عید_فطر
#رزمندگان_اسلام
#نماز_عید
شب عید فطر، رئیس ستاد لشکر مرا خواست و دستور داد که به تمام واحدها اطلاع دهم که فردا سحر در محل تبلیغات لشکر جهت اقامه نماز عید فطر جمع شوند.
واحد تبلیغات در دره ای واقع بود که دور آن را ارتفاعات محاصره کرده بود.
نماز عید که تمام شد، امامِ جماعت در حال خواندن خطبه های نماز بود که من دو جنگنده عراقی را دیدم که از دور مستقیم به سمت دره ما و جمعیت می آمدند.
یکی از فرماندهان که متوجه قضیه شده بود، پشت تریبون قرار گرفت و فرمان «یگان ها به سمت واحدهای خود» را صادر کرد.
طولی نکشید که بالاخره دو جنگنده عراقی بالای سر ما بمب های شیمیایی رها کردند.
تمام رزمندگان که برای نماز عید فطر آمده بودند، ماسک شیمیایی همراه نداشتند لذا باید تا محل خود می دویدند تا ماسک های خود را بردارند، اگر می دویدند حدود نیم ساعت با سنگرهایشان فاصله داشتند.
خوشبختانه باد به سمت ایران بود و کسی شیمیایی نشد، الا دو سه نفر که روی ارتفاع بودند .
💐 #عاشقان
💐🌼 #عیدتان
💐🌼💐 #مبارک