شوق پرواز🕊🇮🇷
#بیکلام ماندهام با غم هجران نگارم ، چه کنم...؟ عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم ، چه کنم...؟
«دلتنگی صادق ترین درد»
#سیده_الهام_موسوی
دلتنگی، آرام و بیصدا در جانم ریشه دوانده؛
همچون شب نفسهایی که بیهوا بر شانهی غروب میگریند.
نه توان رفتن در من مانده، نه مجالی برای دیداری که مرهمی شود بر دلِ آشفتهام.
در حصار خاطرهها گیر کردهام؛ میان فاصله و سکوت،
میان خواستن و نتوانستن، آویزانم... بیقرار و بیپناه.
هر روز، این دلتنگی رمق جانم را میگیرد و بیرحمانه به تارهای روحم چنگ میزند.
نمیدانم چه کنم، به کجا پناه ببرم...
شاید تنها چاره، جاری شدن اشک باشد؛
شاید شعر، مرهمی باشد بر زخمِ بیتابیهایم؛
شاید آهی، بغضی، یا سکوتی طولانی...
ای قلم، ای کلماتِ خستهی دل،
از من مپرسید، تفسیرم نکنید...
من فقط دلتنگم؛ به اندازهی تمام لحظات بیحضورش.
دلتنگم، چون پرستویی بیخانه،
که آسمان را خط میزند بیآنکه مأمن خویش را بیابد.
دلتنگم، چون ماهیای دورمانده از آب،
گیج و تنها در خشکیِ بیرحمِ دنیا.
بارها خودم را سرزنش کردهام،
با دلتنگی جنگیدهام،
با اشک کنار آمدهام،
با خاطرهها صلح کردهام...
اما هیچکدام، تسکین نبود.
کاش این قلم، این کلمات، این قلب خسته،
دردم را بفهمند و تسلیمش نشوند.
دلتنگی، هرچه باشد و هرکه را در آغوش کشیده باشد، محترم است.
و من ایمان دارم:
دلتنگی، صادقترین دردِ انسان است؛
دردی که نه از ناتوانی،
بلکه از عمقِ دوست داشتن سرچشمه میگیرد...
#دلتنگی
#نثر
#یهویی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«اربعین؛ چلهی وفاداری»
#سیده_الهام_موسوی
اربعین یعنی چهل؛ چلهای که برای حضرت زینب (سلاماللهعلیها) پر از درد، داغ، غربت و اسارت بود. اما او علیوار ایستاد، سخن گفت، افشاگری کرد، روشنگری کرد و حقیقت کربلا را به گوش تاریخ رساند.
حضرت زینب، در این چهل روز، هارون بود برای موسی زمانش و زهرا شد برای علیِ زمانش. او نه تنها با امام حسین (ع) بود، بلکه بعد از عاشورا، عصای راه امام سجاد (ع) شد. در این چهل روز، زینب فقط یک پیامرسان نبود؛ او یار و یاور امام زمانش بود.
اما حالا، حکایت من و تو چیست؟ در این چهل روز بیقراری، یا در راه رفتن به کربلاییم یا در حسرت جاماندگی. اما سؤال اصلی اینجاست: از این چلهی وفاداری چه آموختیم؟ برای امامِ زمانِ عج خود چه کردهایم؟
این اشتیاق رفتن، زیباست؛ نشانهای از پاکی دل توست. اما اشتباه نکن! اگر رفتی و برگشتی و در تو هیچ تغییری حاصل نشد، چه؟ اگر همانی ماندی که بودی، اربعینت بیثمر است!
اربعین، یعنی تولد دوبارهی روح، ایمان، اقتدار و پایبندی به عهد. یعنی بگویی: «یا صاحبالزمان عج، من هستم! بر من هم حساب باز کن.»
این روزها، روزهای غربال است. به هوش باش! هدف، فقط رسیدن فیزیکی به کربلا نیست. در این مسیر، خیمههایی هم هست که نام خادم دارند، اما در راه حق نیستند! پس خادم بودن کافی نیست، باید در مسیر حق بود.
و مسیر حق چیست؟ راهی که به امام زمانت ختم شود... راهی که قدمی در مسیر ظهور باشد، نه فقط پیادهروی جسم، بلکه پیادهروی روح، دل، و وفاداری.
اربعین را دریاب! نه فقط برای رفتن، بلکه برای بازگشت به خویشتن. اربعین یعنی چلهی یاری، برای امام حاضر، برای جبههی حق، برای ایستادن.
#اربعین
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«دیوارها»
✍ #سیده_الهام_موسوی
پشت دیوارهای بلند، ماه بود.
دیوارها در ظلمات شب قد برافراشته بودند،
و ماه، نیمجانِ پرنور، مرا صدا میزد.
دیوار بلند بود و ماه بلندتر از آن.
و من، چه بیجان، زیر پای دیوار
و در سایهی ماه افتاده بودم.
مرا صدا بزن، ای بزرگتر از تمام آرزوها.
مرا صدا بزن؛ که ماه با نوری که در دلش نهادهای زیباست،
وگرنه همانند این دیوار، هیچ نبود.
آری...
دیوارها روزی فرو میریزند،
اما نوری که از دل شب میتابد،
هیچگاه خاموش نمیشود.
نثر
#نوشتن
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
« امتحان واقعی، همینجاست…»
✍ #سیده_الهام_موسوی
وقتی برق قطع شد و گرمای سنگین بر من چیره شد، نفس کشیدنم هم دشوار شد. همان لحظه یاد کسانی افتادم که روزها و ماههاست در چنین وضعیتی زندگی میکنند؛ نه یک ساعت و دو ساعت، بلکه شب و روز.
آنان نه برق دارند، نه آب کافی، نه غذای درست و حسابی. با این حال، لبهایشان به ذکر خدا باز است و دلشان هنوز روشن.
اما ما چه؟!
ما میدانیم بعد از یک ساعت و نیم برق برمیگردد، امیدی در دل داریم، و باز هم بیتاب میشویم. همینجا بود که از ناتوانی خودم خجالت کشیدم.
امتحان واقعی همینجاست؛ جایی که پای ادعاهایمان به میان میآید.
چقدر پای حرفمان هستیم؟ چقدر طاقت داریم؟
هنوز مثل مردم غزه با جان، عزیزان و سرزمینمان امتحان نشدیم، اما باید از خود بپرسیم: تحمل ما تا کجاست؟
«وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ ٱلْخَوفْ وَٱلْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ ٱلْأَمْوَٰلِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَٰتِ ۗ وَبَشِّرِ ٱلصَّٰبِرِينَ»
(و قطعاً شما را به چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش اموال و جانها و میوهها میآزماییم؛ و بشارت ده به شکیبایان.)
سوره بقره، آیه 155
خدایا…
در این غربال آخرالزمان به ما رحم کن.
ما را با امتحانی نیازمون که از مسیرت دور شویم.
یا أرحم الراحمین
پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
«أشدُّ الناس بلاءً الأنبياءُ ثمّ الأمثلُ فالأمثلُ»
(سختترین بلاها برای پیامبران است، سپس برای کسانی که در ایمان برترند، و بعد به ترتیب برای دیگران.)
بحارالأنوار، ج 67، ص 237
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#غزه
#امتحان_الهی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«او با من است.»
#سیده_الهام_موسوی
کاش کسی بود، بالهایم را مرهم میداد.
کاش کسی بود، میان نشانهها راه را نشانم میداد.
کاش کسی بود، در میان آهها جرعهای آبم میبخشید.
کاش کسی بود، مرا چون دانهای میکاشت و زندگیام را میرویاند.
اما میدانم، آن "کس" خداست.
او بارها آمد، بارها در زندگیام ردّی گذاشت.
میدانی گاهی اوقات، باید خود برای خلقش نشانه باشی!؟
خدایا، نشانههایت را از من دریغ مکن. بیآنها، منِ نابلد راه، مسیر رسیدن به تو را گم میکردم.
و چه آرام است دلی که بداند هر آه، هر امید، هر نشانه همه ردّ پای توست.❤️
که تو خود فرمودهای: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» (ق/۱۶).
و چه زیبا گفت مولایم حسین علیهالسلام در دعای عرفه: «إِلَهِي مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ؟ وَمَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَكَ؟» «خدایا! آنکه تو را نیافت، چه یافته است؟ و آنکه تو را یافت، چه از دست داده است؟»
پس دلم آرام گرفت؛
چون میدانم هرگز تنها نیستم.
او با من است.
#دلتنگی
#نجوا
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«یک اقدام کوچک مهدوی»
✍ #سیده_الهام_موسوی
چند روز پیش، مغازهای نزدیک مسجد را دیدم که بسته مانده بود. از دختران کوچک مسجد شنیدم صاحب مغازه گفته بود: «اگر دوباره بیایید خرید کنید، یک چیپس یا پفک مجانی میدهم.» همان لحظه ایدهای در ذهنم جرقه زد: چرا روی کاغذی ننویسم «اللهم بارک لمولانا الإمام صاحب الزمان (عج)» و به او پیشنهاد ندهم آن را روی شیشه مغازه بچسباند؟ شاید همین ذکر ساده، روزیاش را برکت دهد. لحظهای ترسیدم، اما دلم گفت کار برای امام زمان (عج) ارزشش همین است؛ حتی اگر با بیمهری یا طعنه همراه باشد.
کار فرهنگی مهدوی فقط دعا و انتظار نیست. هر اقدام کوچک، حتی سادهترین رفتارهای روزمره، میتواند یاد امام زمان (عج) را زنده نگه دارد. وقتی نیت خیر برای دیگران میکنیم، حتی یک لبخند یا یک برگه کوچک با ذکر مهدوی، قلبها را روشن میکند، دلها را با نور امید پر میسازد و موجی از معرفت و آرامش در زندگی روزمره مردم جاری میشود. شاید کسی متوجه نشود، اما اثر آن در دل جامعه باقی میماند و بذر امید در دلها کاشته میشود.
گاهی فکر میکنیم کارهای بزرگ لازم است تا تأثیرگذار باشد، اما واقعیت این است که کوچکترین اقدامها هم میتوانند مسیر زندگی یک نفر را تغییر دهند. یک جمله خوب، یک نگاه مهربان، یک یادآوری از امام زمان (عج) میتواند دل کسی را روشن کند و او را به سوی خیر هدایت کند. همین است جوهره کار فرهنگی مهدوی: تبدیل هر لحظه و هر اقدام روزمره به وسیلهای برای زنده نگه داشتن یاد امام زمان و گسترش فرهنگ انتظار و معرفت او در جامعه.
هر کار کوچک برای امام زمان (عج) ارزشمند است. حتی اگر کسی متوجه نشود، اثر آن باقی میماند. بیایید زندگی روزمرهمان را با مهربانی، نیت خیر و یاد امام زمان عج نورانی کنیم و با این اقدامات ساده، دلهای بیشتری را به نور امید و معرفت مهدوی روشن سازیم.
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
#مهدویت
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
هدایت شده از نویسندگان حوزوی خوزستان
«دو قطبی ممنوع»
✍#سیده_الهام_موسوی
امروز با دیدن این تصویر، معنای «اتحاد مقدس» که رهبر انقلاب بارها بر آن تأکید داشتهاند، برایم روشنتر شد.
اما پرسش اساسی این است: ریشهی نزاعها و جدالهای سیاسی از کجا سرچشمه میگیرد؟
در کشور ما، حزبها غالباً به جای آنکه بر پایه فکر و برنامه بلندمدت شکل بگیرند، بر محور اشخاص و منافع کوتاهمدت بنا شدهاند. همین ویژگی، رقابت را از مسیر سالم خارج کرده و آن را به کشمکش و جدال بدل ساخته است. هر جریان خود را برتر میبیند و برای بهدست آوردن سهم بیشتر از قدرت و منابع میکوشد.
از سوی دیگر، دشمنان این سرزمین سالهاست که راهبردشان را بر ایجاد دوقطبی و بزرگنمایی اختلافات داخلی بنا کردهاند. آنان خوب میدانند که اگر انسجام ملی و وحدت حفظ شود، هیچ فشار و تهدیدی بر این ملت کارگر نخواهد بود.
اینجاست که هشدار رهبر انقلاب درباره «اتحاد مقدس» معنای واقعی خود را نشان میدهد.
تجربه نشان داده است هر جا نزاعهای حزبی و برتریجویی جایگزین همبستگی ملی شده، دشمنان از همان شکاف برای نفوذ و دوقطبیسازی بهره بردهاند.
تنها نسخهی نجات، بازگشت به «اتحاد مقدس» است؛ یعنی عمل صادقانه و کامل به رهنمودهای رهبری و کنار گذاشتن سهمخواهیهای سیاسی.
اگر این مسیر دنبال شود، ایران در برابر همه فشارها و توطئهها مقاوم خواهد ماند و آیندهای روشن در انتظار ملت خواهد بود.
امام خمینی (ره):
«بیجهت دشمنان ما بر طبل اختلاف نمیکوبند. آنها میدانند اگر این ملت یکدل و یکجهت باشد، هیچ قدرتی بر او غلبه نمیکند.»
شهید حاج قاسم سلیمانی:
«امروز مهمترین نیاز ما وحدت است. دشمن از اختلافات ما بیش از هر سلاحی بهره میبرد.»
بیاییم با عمل به این وصایا، دست در دست هم دهیم و اجازه ندهیم دشمن از شکافها و اختلافات داخلی ما بهرهبرداری کند.
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
«پــرواز کــن»
✍ #سیده_الهام_موسوی
گاهی باید از سقوط نترسید،
از دل تاریکی به سوی نور رفت.
برای رسیدن و آغاز دوباره، هرگز دیر نیست...
پرواز کن!🕊
شکستهدل هم روزی پرواز دارد.
بال بزن، چرا که پرواز حق روح توست.
گاهی سقوط، تو را به اوج میرساند،
گاهی تاریکی، اشتیاقت به نور را بیشتر میکند.
از دل زخمها بال بساز،
از دردها معنا بتراش،
و از ویرانی خویش، پرواز تازهای بیافرین.
پرواز، حق روح توست...
و رسیدن به نور، حق توست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
(بقره، ۲۵۷)
«خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ او آنها را از تاریکیها به سوی نور هدایت میکند.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پرواز کن🕊
که آسمان خانهٔ توست.
بادها با تو همصدا،
ابرها بدرقهٔ راه دل شاد توست.
بال پروازت، و هر لحظه،
شروعی دوباره است.
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«محفل محبت یا محفل تفرقه؟»
✍ #سیده_الهام_موسوی
گاهی انسان فکر میکند کاری که انجام میدهد درست است؛ اما حقیقت چیزی دیگر است.
نمیشود بعداً گفت «نمیدانستم»؛ امروز بستر آگاهی و مطالعه بیش از هر زمان دیگر فراهم است.
اکنون که هشتم ربیع است، کسانی در حال آمادهسازی محافلی هستند که نه ریشه در سیره اهل بیت علیهمالسلام دارد و نه در شأن نام شیعه.
قبل از آنکه متن را باز کنم، میخواهم چند پرسش ساده از دوستان حاضر در این محافل داشته باشم:
آیا شیعه را اینگونه شناختید؟
مگر شیعه یعنی جز آنکه «پیروی» و «اطاعت»؟
کجا روایت احادیث اهل بیت(ع) سفارش به چنین مجالسی کردهاند؟
فرقههای(شیرازیها) منحرف خوب بلدند بذر تفکر باطلشان را در ذهنها بکارند و چنین القا کنند که این محافل دل حضرت زهرا (س)
را شاد میکند. اما آیا واقعاً چنین است؟
وقتی کسی با این مراسمها مخالفت میکند، او را متهم میکنند به دوستی با قاتلان حضرت زهرا. گاهی هم کنایه میزنند که «نهم ربیع(عیدالزهرا) دست برادریشان آلوده میکند ». این چه منطق و روشی است؟
ما خوب میدانیم که اهل سنت نیز امروز گرفتار تفکرات باطل برخی از علمای خود هستند و چوب دروغ و تحریف آنان را میخورند.
اما آیا ما هم باید همان مسیر را برویم و سخن دشمنان را علیه خودمان تأیید کنیم؟
در همین روزها دیدم که یک برادر غزّهای با چه زیبایی از مذهب ما یاد میکند. میگفت:
«من شیعه را نمیشناختم. علمای ما یا معرفی نکردند یا نجس خواندند. اما امروز هرچه مطالعه میکنم، بیشتر ایمان میآورم که این مذهب کاملترین است.»
این سخن برای منِ شیعه مایه افتخار بود.
حالا بیاییم از خود بپرسیم:
اگر همان برادر غزّهای فیلم محافل نهم ربیع (عید الزهرا) را ببیند، آیا باز هم در مسیر حق ثابتقدم میماند؟ یا دچار تردید میشود؟
به جای محافل طرد و تفرقه، باید اهل جذب باشیم. باید با رفتار، ادب و اخلاق، چهره واقعی شیعه را نشان دهیم.
چهرهای که هرکس آن را ببیند، با خود بگوید:
«خوشا به حال آنان که پیرو اهل بیتاند.»
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«آشنای دور از نگاه»
#سیده_الهام_موسوی
نمیدانم از کجا و چگونه قلم بردارم و کلمات را برایت قربانی کنم؛ ای دلیل زندگی و صبر من.
غزل اگر بسرایم، در هر ردیف و بیتی که مینویسم: «مولایم، کجایی؟!»
گرفتار ناخوش احوالی دنیا شدهام؛ مرا ببخش اگر گاهی حواسم به دنیا پرت میشود.
ای قرار میان طلوعین هر روزم، دامن مکش از دستان پر دخیلم!
خوب میدانی هر ادعایی داشتهام، اما در مهر تو هیچ ادعایی نبوده است؛ ای مرهم زخمهایم.
کجایی، ای سوار بر ذوالجناح در دشتهای پر از گلهای وحشی...
کجایی، ای صاحب ندای میان ابرهای قرآنی...
کجایی، ای شاعر شعر بلندِ ستارهها درخشان...
کجایی، ای صاحب کلمات نوشتهام...
کجایی، ای که گفتی: «ای که انتظارم را میکشی... خواهم آمد.»
هر لحظه با یاد تو، نسیمی از بهشت بر من میوزد، و هر لحظه بیتو، دریایی از درد و حسرت دل مرا فرا میگیرد.
بیای و دوباره بگو: «ای که انتظارم را میکشی...»
بیای تا دنیا، با تمام رنگها و صداهایش، در برابر عشق تو فروتن شود،و دل من، در پی تو، آرام گیرد و خانهٔ حقیقی خود را بیابد.
ای که با آمدنت، سکوت شبانگاهان روشن میشود،و با نگاهت، دلها جان میگیرند،
بیا، ای که من بیتو همچون شمعی در بادم،
و تنها روشناییام، امید دیدار توست.
#مهدوی
#دلتنگی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«از خون تا سربلندی»
✍ #سیده_الهام_موسوی
درخت انقلاب سالیان سال است با خونهایی جوان سرزمینش سیراب گشته، بیان هر رشادت از این جوانان شاهد این میشویم که گوشهگوشه تاریخ فدایانی بودند که با فریاد «جانم فدای ایران» سر دادند.
امروز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، روز قیام خونین فرزندان این سرزمین است؛ روزی که مردم ایران برای آزادی، عدالت و پایان دادن به استبداد شاهنشاهی به میدان آمدند. میدان ژاله تهران شاهد آن بود که گلولهها بر سینههای بیدفاع نشست، اما عزم و ایمان مردم را در هم نشکست. خون جوانان در آن روز، نهال انقلاب را آبیاری کرد و مسیر پیروزی ملت را هموار ساخت.
۱۷ شهریور تنها یک حادثه نبود؛ نقطه عطفی بود که نشان داد ملت ایران تسلیم ظلم نخواهد شد. فریادهای «استقلال، آزادی» در آن روز، پژواکی شد که پایههای استبداد را لرزاند و تاریخ معاصر ایران را دگرگون کرد.
اکنون پس از سالها، همان روحیهای که در ۱۷ شهریور جوانان را به میدان آورد، در نسل امروز جریان دارد. جوانانی که با علم، تلاش، ابتکار و غیرت در عرصههای گوناگون میکوشند ایران را سربلند نگاه دارند. اگر دیروز، رشادت در ایستادگی برابر گلوله معنا یافت، امروز رشادت در ساختن، پیشرفت و پاسداری از عزت ایران جلوهگر شده است.
۱۷ شهریور یادآور این حقیقت است که خون شهیدان هرگز به فراموشی سپرده نمیشود و پرچم آزادی و سربلندی ایران همیشه در دستان پرتوان جوانان این سرزمین خواهد ماند.
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«عمه سادات»
✍ #سیده_الهام_موسوی
عمه سادات، حضرت معصومه، سلام بر تو که نامت آرامش است و حرمتت پناه دلهای خسته. امروز که پا به حرم تو گذاشتهام، گویی تمام جهان به سکوت درآمده و تنها صدای دل من با نجواهای تو همآوا شده است. این صحنها، این ضریح مطهر، هر کدام قصهای از عشق و صبر را در دل دارند و من، این بندهی کوچک و ، در کنار تو، به یاد میآورم که حتی در سختیها، راه نورانی ایمان همیشه روشن است.
ای عمه سادات، اجازه بده که دلم را، که پر از آشوبهای دنیاست، به دامان حرمت بسپارم. بگذار سایهی مهربانیات، همان که دلهای خسته را آرام میکند، بر زندگی من نیز بیفتد و یاد تو باشد چراغ راه من در تاریکیها. هر نفس در این حرم، هر نگاه به ضریح، گویا نویدی است برای دلهای امیدوار، و من ایستادهام، به امید که این نگاههای کوتاه، به لطف تو تبدیل به آرامشی پایدار شود.
ای عمه سادات، تو پناه صادقان و مونس دلهای مشتاقی، که از دورترین نقاط به سوی تو روانند. در این لحظهها، قلب من با هر قطرهی اشک شکر و اشتیاق، بیشتر از پیش به تو نزدیک میشود، و من تنها میخواهم بگویم: «در حرمت، همه چیز بهتر است؛ حتی من، این بندهی کوچک، با تو نزدیکتر میشوم به آسمان.»
#حرم
#معصومه_قم
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz