غروب آخرین روز جمعهی شهریور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#عکاسی
عکاس #سیده_موسوی
@ShugheParvaz
شوق پرواز🕊🇮🇷
#بیکلام @ShugheParvaz
«ماه من»
ماه از پشت دیوار بلند غمهایم، سرک کشید و با لبخندی آرام به من نگریست. گویی میخواست بگوید: "در تاریکیهایت هنوز هم روشنایی هست." لحظهای ایستادم، به آن نور خیره شدم، و برای اولین بار فهمیدم که حتی پشت دیوارهای بلند هم، امید راهی برای عبور پیدا میکند.
✍ #سیده_ال_موسوی
#عکاسی: خودم
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
«غزل ناگفته»
✍ #سیده_ال_موسوی
توان نوشتن ندارم، انگار محکوم به سکوتی ابدیام.
قلبم، روحم، چشمانم... همه با هم از بغضی که گلویم را میفشارد، میسوزند و درد میکشند.
چگونه خیال میکنی از تو نوشتن آسان است؟
همین بغض بیامان مرا به زانو درمیآورد.
لحظهای که تمام کلمات سرباز تو میشوند، من همچون مسیح به صلیب کشیده میشوم.
چقدر در برابرشان ناتوانم!
چند روز است که قصد سرودن غزلی دارم،
اما نه کلماتی، نه مصرعی،
هیچکدام دست دوستی به قلمم نمیدهند.
کاش میدانستی چه حالیم!
ویرانم... همچو غزه.
شهری که هنوز زیر آوار فریاد میزند و غیر خدا پناهی ندارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دلتنگی
#نثر
#عاشقانه
#عکاسی
#نوشتن
#نویسندگی
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
.
کمی #عکاسی
«تابستون کلا
باغ، عکاسی، به ۱۰در صد میرسد.
هم بخاطر گرما و هم امنیت بخاطر جانی...»
#احوالات
@ShugheParvaz